✍️ما، علی علیزاده و سابقهای از التقاط که همهٔ ما را مفتون کرد: ۲ چشمانداز💡
4️⃣اما اگر کسی سابقهٔ احتمالی تودهای یا مجاهدینی پدر او را مورد سؤال قرار دهد، اتفاقاً در شعاع التفاتمان به التقاط رسمی تاریخی در جمهوری اسلامی باید همین سابقهٔ «ضدانقلابی» را نقطهٔ قوت او بدانیم. جریان انقلابی باید متوجه باشد که مارکسیستها و سوسیالیستها در بین جریانهای سیاسی دنیا نزدیکترین مواضع را به ایدئولوژی #انقلاب_اسلامی دارند ولو به همان مقدار با سیاستهای مذهبی جمهوری اسلامی مثل حجاب مخالف یا ناهمدل باشند (و البته باید بین مخالفت کور و رذیلانه از نوع #مسیح_علینژاد با مخالفت یا تحفظ دوستانه هم فرق بگذاریم). اغلب فعالین حزباللهی ما نمیدانند که جریانهای چپ سوسیالیست اعم از الحادی و مسلمان در شکلگیری گفتمان اعتراضی پیش از انقلاب نقش برجستهای داشتند و حتی بسیاری از رهبران مذهبی انقلاب ما معترفند که کم و بیش از مارکسیسم و ادبیات چپ متأثر بودند. این دوستان ما اغلب نمیدانند #حزب_توده بعد از انقلاب اسلامی صریحاً از امام خمینی (ره) و انقلاب حمایت کرد و این موضع بنا به قرائنی نه از سرناچاری بلکه از سر انتباه بود. نمیدانند که شخص آیتالله خامنهای برای نجات برخی رهبران حزب توده از زیر شکنجه و تهدید #اعدام کوشید! و باز نمیدانند که اگر به خاطر عنصر خبیث و نفوذی چون #مسعود_رجوی و امثال او در رهبری سازمان #مجاهدین_خلق نبود، به احتمال زیاد، این سازمان انقلابی هرگز سر از مبارزهٔ مسلحانه با جمهوری اسلامی در نمیآورد بلکه حامی انقلاب باقی میماند و حتی میتوانست در کنار حزب توده، در آن جمهوری اسلامی که مارکسیستها هم باید #کرسی_تدریس میداشتند!، مانعی برای گردش به راست جمهوری اسلامی در دورهٔ دولت هاشمی رفسنجانی و یکهتازی ۳۰-سالهٔ #نیولیبرالیسم در کشور باشند! بنده به جد معتقدم درگیری مجاهدین با انقلاب اسلامی از یک سو و از سوی دیگر، سرکوب تودهایها ظاهراً به دست نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در حقیقت، حاصل عملیات نفوذیهای شبکههای مخفی ناتو در ج. ا. بوده است! در این خصوص در آینده بیشتر خواهم گفت.
↩️ پس هنر نخبگان انقلابی باید این باشد که از منظر اشتراکاتی که بین ایدئولوژی انقلاب اسلامی و جریانهای فکری انتقادی دنیا وجود دارد وارد تعامل شوند و نقاط اختلاف را هم بتوانند با دیالوگهای آکادمیک فلسفی و الهیاتی به نفع اسلام و انقلاب حلوفصل کنند. تحلیل #مارکسیسم مجال مخصوص به خود میطلبد، اما عجالتاً باید گفت مبانی فلسفی مارکسیسم که همان ماتریالیسم تاریخی است به دلایلی که #علامه_طباطبایی و استاد #شهید_مطهری در آثار خود نشان دادند حتماً باطل است، اما آیا میتوان از مواضع ضدامپریالیستی و ضدسرمایهداری و ضداستعماری و جهانسومدوستی مارکسیستها به این راحتی گذشت؟ آیا نمیدانید حتی شخص مقام معظم رهبری مثل مرحوم شریعتی کموبیش متأثر و ملهم از جنبههای ضدامپریالیستی و ضدسرمایهداری گفتمان مارکسیسم بودند؟ آیا خود ج. ا. مواضع نومارکسیستهایی چون #نوام_چامسکی را گهگاه در صدا و سیما پخش نمیکند؟
💡اگر با این سابقهٔ تاریخی آشنا باشیم آنگاه تعجب نخواهیم کرد که چه طور یک مارکسیست سکولار ایرانی سوئدی مثل پریسا نصرآبادی بدون حجاب در برنامههای علیزاده حاضر میشود و مثل یک حزباللهی طرفدار نظام، جریان لیبرالی داخلی و امپریالیسم امریکا را منکوب و از کلیت انقلاب دفاع میکند، اما نه با بیانهای شعاری و ملالآورِ معهود بخشی از جریان حزباللهی بلکه با بیانی هوشمندانه، مستند و تحقیقی! در حقیقت با جریانی از مارکسیستهای اجتماعی با مواضع غیرالحادی یا حداکثر آگنوستیکی مواجه هستیم که ظاهراً توانستند از فضای التقاط سیاسی دهه ۶۰ و ۷۰ عبور کنند و مجدداً مواضع انقلابی و ضدسرمایهداری جمهوری اسلامی را در یابند! لذا هر آنچه از سخنان معارض آنها در گذشته و حتی حال میشنویم را باید ناشی از واکنش آگاهانه یا ناآگاهانه به رسوبات التقاط رسمییی بدانیم که خود جمهوری اسلامی را هم مفتون کرده است!
ادامه دارد...
@criticalknowledge
هدایت شده از دانش حیاتی
✍️ما، علی علیزاده و سابقهای از التقاط که همهٔ ما را مفتون کرد: ۲ چشمانداز💡
4️⃣اما اگر کسی سابقهٔ احتمالی تودهای یا مجاهدینی پدر او را مورد سؤال قرار دهد، اتفاقاً در شعاع التفاتمان به التقاط رسمی تاریخی در جمهوری اسلامی باید همین سابقهٔ «ضدانقلابی» را نقطهٔ قوت او بدانیم. جریان انقلابی باید متوجه باشد که مارکسیستها و سوسیالیستها در بین جریانهای سیاسی دنیا نزدیکترین مواضع را به ایدئولوژی #انقلاب_اسلامی دارند ولو به همان مقدار با سیاستهای مذهبی جمهوری اسلامی مثل حجاب مخالف یا ناهمدل باشند (و البته باید بین مخالفت کور و رذیلانه از نوع #مسیح_علینژاد با مخالفت یا تحفظ دوستانه هم فرق بگذاریم). اغلب فعالین حزباللهی ما نمیدانند که جریانهای چپ سوسیالیست اعم از الحادی و مسلمان در شکلگیری گفتمان اعتراضی پیش از انقلاب نقش برجستهای داشتند و حتی بسیاری از رهبران مذهبی انقلاب ما معترفند که کم و بیش از مارکسیسم و ادبیات چپ متأثر بودند. این دوستان ما اغلب نمیدانند #حزب_توده بعد از انقلاب اسلامی صریحاً از امام خمینی (ره) و انقلاب حمایت کرد و این موضع بنا به قرائنی نه از سرناچاری بلکه از سر انتباه بود. نمیدانند که شخص آیتالله خامنهای برای نجات برخی رهبران حزب توده از زیر شکنجه و تهدید #اعدام کوشید! و باز نمیدانند که اگر به خاطر عنصر خبیث و نفوذی چون #مسعود_رجوی و امثال او در رهبری سازمان #مجاهدین_خلق نبود، به احتمال زیاد، این سازمان انقلابی هرگز سر از مبارزهٔ مسلحانه با جمهوری اسلامی در نمیآورد بلکه حامی انقلاب باقی میماند و حتی میتوانست در کنار حزب توده، در آن جمهوری اسلامی که مارکسیستها هم باید #کرسی_تدریس میداشتند!، مانعی برای گردش به راست جمهوری اسلامی در دورهٔ دولت هاشمی رفسنجانی و یکهتازی ۳۰-سالهٔ #نیولیبرالیسم در کشور باشند! بنده به جد معتقدم درگیری مجاهدین با انقلاب اسلامی از یک سو و از سوی دیگر، سرکوب تودهایها ظاهراً به دست نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در حقیقت، حاصل عملیات نفوذیهای شبکههای مخفی ناتو در ج. ا. بوده است! در این خصوص در آینده بیشتر خواهم گفت.
↩️ پس هنر نخبگان انقلابی باید این باشد که از منظر اشتراکاتی که بین ایدئولوژی انقلاب اسلامی و جریانهای فکری انتقادی دنیا وجود دارد وارد تعامل شوند و نقاط اختلاف را هم بتوانند با دیالوگهای آکادمیک فلسفی و الهیاتی به نفع اسلام و انقلاب حلوفصل کنند. تحلیل #مارکسیسم مجال مخصوص به خود میطلبد، اما عجالتاً باید گفت مبانی فلسفی مارکسیسم که همان ماتریالیسم تاریخی است به دلایلی که #علامه_طباطبایی و استاد #شهید_مطهری در آثار خود نشان دادند حتماً باطل است، اما آیا میتوان از مواضع ضدامپریالیستی و ضدسرمایهداری و ضداستعماری و جهانسومدوستی مارکسیستها به این راحتی گذشت؟ آیا نمیدانید حتی شخص مقام معظم رهبری مثل مرحوم شریعتی کموبیش متأثر و ملهم از جنبههای ضدامپریالیستی و ضدسرمایهداری گفتمان مارکسیسم بودند؟ آیا خود ج. ا. مواضع نومارکسیستهایی چون #نوام_چامسکی را گهگاه در صدا و سیما پخش نمیکند؟
💡اگر با این سابقهٔ تاریخی آشنا باشیم آنگاه تعجب نخواهیم کرد که چه طور یک مارکسیست سکولار ایرانی سوئدی مثل پریسا نصرآبادی بدون حجاب در برنامههای علیزاده حاضر میشود و مثل یک حزباللهی طرفدار نظام، جریان لیبرالی داخلی و امپریالیسم امریکا را منکوب و از کلیت انقلاب دفاع میکند، اما نه با بیانهای شعاری و ملالآورِ معهود بخشی از جریان حزباللهی بلکه با بیانی هوشمندانه، مستند و تحقیقی! در حقیقت با جریانی از مارکسیستهای اجتماعی با مواضع غیرالحادی یا حداکثر آگنوستیکی مواجه هستیم که ظاهراً توانستند از فضای التقاط سیاسی دهه ۶۰ و ۷۰ عبور کنند و مجدداً مواضع انقلابی و ضدسرمایهداری جمهوری اسلامی را در یابند! لذا هر آنچه از سخنان معارض آنها در گذشته و حتی حال میشنویم را باید ناشی از واکنش آگاهانه یا ناآگاهانه به رسوبات التقاط رسمییی بدانیم که خود جمهوری اسلامی را هم مفتون کرده است!
ادامه دارد...
@criticalknowledge