eitaa logo
♥️☀دختران آفتاب☀♥️
85 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
ویژه گروه نوجوانان
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🌷 | «یک تکه زمین کوچک» 🧐 کریم لبۀ تختش نشست ... با قیافه‌ای جدی به تکه کاغذ توی دستش خیره شد. «ده تا از بهترین چیزایی که می‌خوام در آینده انجام بدم (یا بشم.). نویسنده: کریم عبودی. مجتمع یافا، شماره 15، رام‌الله، فلسطین.» با دقت زیر نوشته‌اش خط کشید و بعد، کمی پایین‌تر با بهترین دست‌خطش نوشت: « ۱. بهترین فوتبالیست دنیا (حتی اگه شده تو رویاهام)؛ ۲. یه پسر خیلی باحال، محبوب، خوش‌تیپ، با قد دست‌کم یک متر و نود سانتی‌متر (یا در هر صورت، بلندتر از جمال)؛ ۳. نجات‌دهندۀ فلسطین و یه قهرمان ملی.» 🌍 «یک تکه زمین کوچک»، داستان پسر نوجوانی به نام کریم است که آرزو دارد ستاره فوتبال، هنرپیشۀ مشهور و طراح بازی‌های رایانه‌ای شود و مثل همۀ نوجوان‌ها آرزوهای بزرگ و متنوعی در سرش می‌پروراند. تفاوت کریم با بقیه نوجوان‌ها در یکی از آرزوهای لیست آرزوهایش است؛ چیزی که اغلب نوجوان‌های معمولی دنیا به آن فکر نمی‌کنند. «زنده بمونم، حتی اگر قراره گلوله‌ای بهم بخوره، به جاییم بخوره که خوب شدنی باشه. به سر یا ستون مهره‌هام نخوره، ان‌شاءالله.» کمتر نوجوانی در دنیا به این فکر می‌کند که گلوله به کجای بدنش اصابت کند... @d_aftab133
📚 🌷 | مدیری که آب خوش از گلویش پایین نرفت! ✅ معرفی کتاب «مدیر مدرسه» 😎 می‌خواهم یک اعتراف بکنم! آن روزها که به مدرسه می‌رفتم، گاهی پیش می‌آمد صبح‌ها به‌شدت خوابم می‌آمد و دلم نمی‌خواست از خانه بیرون بروم؛ روزهایی که اوضاع این‌طوری بود، وقتی مدیر را در مدرسه می‌دیدم، با خودم می‌گفتم: «خوش به حالش، در یک اتاق جدا می‌نشیند و کسی کاری به کارش ندارد. پس اگر بعضی از صبح‌ها خوابش بیاید خیلی راحت می‌تواند بخوابد! آن وقت ما دانش‌آموزها باید اولِ صبح برویم سر کلاس ریاضی و ادبیات و عربی بنشینیم!» 👨‍🏫 ماجرا از این قرار است که شخصیت آقای مدیر در کتاب «مدیر مدرسه» معلمی است که از تدریس و سروکله‌زدن سر کلاس خسته‌شده و حالا تصمیم گرفته برود مدیر مدرسه بشود؛ چون فکر می‌کند اگر مدیر باشد دیگر کسی کاری به کارش ندارد و راحت می‌شود، اما من پیشاپیش به شما می‌گویم که اصلاً هم چنین خبرهایی نیست. آقای مدیر روزهایی چنان عجیب و سخت را در مدرسه تجربه خواهد کرد که صدبار در دلش با خودش می‌گوید کاش همان معلم می‌ماند و... 🔻 برای خواندن متن کامل خواندنی به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23720 @d_aftab133
📚 📙 | تولدت مبارک راض بابا 🌷 روایت زندگی و خاطرات شهیده راضیه کشاورز 🏆 گاهی قهرمان‌ها از دل قصه‌ها بیرون نمی‌آیند؛ از دل کوچه‌ها و کلاس‌های مدرسه می‌آیند، از میان همان بچه‌هایی که شبیه خود ما هستند. یکی‌شان راضیه کشاورز بود؛ دختری نوجوان از مرودشت شیراز که با پشتکار و ایمانش همه را شگفت‌زده کرد. ✍️ کتاب «راضِ ‌بابا»، به قلم طاهره کوه‌کن، زندگی این دختر نوجوان را برایمان تعریف می‌کند. راضیه از همان کودکی نشان داد با بقیه فرق دارد. خانواده‌اش ساده و مذهبی بودند، اما او دلش می‌خواست در هر کاری بهترین باشد؛ از درس گرفته تا ورزش، از قرآن تا کارهای خانه، از مسابقه‌های مدرسه تا کمک به دوستان. این روحیه باعث شد در دل همه جا باز کند؛ اما زندگی او کوتاه‌تر از آن چیزی بود که فکرش را می‌کرد. حادثه تلخ انفجار حسینیه سیدالشهدا علیه‌السلام در شیراز در سال ۱۳۸۷، نوجوانی او را نیمه‌کاره گذاشت و نامش را در فهرست شهیدان ثبت کرد؛ بااین‌حال، آرزوها و خاطراتش مثل چراغی برای دوستان و هم‌سن‌وسال‌هایش روشن ماند... 🔻 برای خواندن متن کامل خواندنی به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25740 @d_aftab133