برنامه "بازی و ریاضی #پایه_اول / ۱۲ اردیبهشت" بخش دوم

برنامه "بازی و ریاضی #پایه_اول / ۱۲ اردیبهشت"

🌹دعـای روز هشتم مـاه مبـارک رمضـان 🌺

برنامه "فارسی و نگارش #پایه_اول -۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹

برنامه "فارسی و نگارش #پایه_اول -۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹" قسمت دوم

متن املا (درس ظ) پیامبر ما حضرت محمّد(ص) درشهر مکّه به دنیا آمد. مادرش آمنه خیلی خوش حال بود. او از همان کودکی با ظلم وبدی مبارزه می کرد. پیامبر اعظم یک شب در کوه صدای فرشته ای را شنید که می گفت :بخوان به نام پروردگارت. آن روز که عید مبعث است خدا اورا به پیامبری انتخاب کرد. وقتی ظهر مادرم ظرف ها را می شوید من از خواهرم مواظبت می کنم. ناظم همیشه درحیاط مدرسه به ما نظم یاد می داد. او می گفت :مواظب باشید وبا صف به کلاس بروید.

در یک آبگیر دو مرغابی ویک لاک پشت زندگی می کردند. وقتی آبگیر خشک شد مرغابی ها مجبور شدنداز آن جا بروند. لاک پشت غمگین شد وگفت :من که نمی توانم مثل شما پرواز کنم؟ روزبعد مرغابی ها چوبی را به منقار گرفتند ولاک پشت را باخود بردند. کلاغ وجغد با دیدن لاک پشت درآسمان جیغ زدند وگفتند :لاک پشت شده پرنده! اومدّتی ساکت ماند وجواب نداد. امّا تا دهانش را باز کرد از بالا به زمین افتاد. تیغ گل ها دستم را زخمی کرده بود. سال گذشته با دوستانم به باغ عمورضا رفتیم.

نمونه متن برای درس آزاد ( محل زندگی من) درس آزاد :شهرمن شیراز من در شیراز که مرکز استان فارس است زندگی می کنم. شیراز یکی از زیباترین شهرهای ایران با آب وهوایی ملایم است.جاهای دیدنی زیادی مثل باغ ارم، حمام وبازار ومسجد وکیل، دارد. دوشاعر بزرگ سعدی وحافظ هم در شهرما هستند. حرم شاه چراغ که برادر امام رضا (ع) هستند هم درشیراز است. هنرهای دستی هم مثل خاتم کاری در شیراز وجود دارد. فالوده وآب لیموی شیراز خیلی معروف است.

املا (درس غ) لاک پشت ومرغابی ها باهم در یک آبگیر زندگی می کردند. بعداز مدتّی آبگیر خشک شد، مرغابی ها مجبور شدند از آن جا بروند.لاک پشت غمگین شد وگفت:من هم با شما می آیم. مرغابی ها گفتند :تو که نمی توانی مثل ما پرواز کنی! امّا ما راهی پیدا می کنیم. روز بعد دومرغابی چوبی را به منقار گرفتند ولاک پشت را باخود بردند. کلاغ وجغد جیغ زدند وگفتند :لاک پشت شده پرنده! لاک پشت ناراحت شد وگفت :پریدم که پریدم، امّا تا دهانش را باز کرد از بالا به زمین افتاد.بعضی از گل های باغ تیغ دارند. غاز هم مثل مرغابی در کنار آب زندگی می کند. چراغ راهنمایی را می توانیم در چهار راه ها ببینیم.

املا (درس ض) صدای اذان را از مسجد شنیدم ،همراه پدرم کنار حوض وضو گرفتم. دوستم رضا را ندیدم ،از پدرش پرسیدم:چرا امروز رضا نیامده است؟ پدرش گفت:رضا مریض است. من و پدرم برای سلامتی او دعا کردیم . بعد از نماز ،از پدرم اجازه گرفتم و به دیدن دوستم رفتم. برگ های بعضی از درختان در فصل پاییز ،زرد می شوند . حضرت محمد (ص)،پیامبر ما مسلمانان است . ما امروز ریاضی داریم .دوست دارم معلّم ازمن راضی باشد.

💐🎙 با صدای دلنشین قاسم موسوی قهار و شرح آیت الله #مجتهدی تهرانی (ره) 💢 دعا و شرح بمناست ماه مبارک رمضان ( روز نهم )