هدایت شده از دانشگاه مجازی
دیروز آقا نقشهی راهی برای استفاده از فرصت طولانی عمر دادند که اینچنین بود:
جوانیتان را قدر بدانید؛ میدان وسیعی در مقابل شما است. انشاءالله شصت سال دیگر، هفتاد سال دیگر شما در این دنیا حضور خواهید داشت و کار خواهید داشت؛ از این فرصت استفاده کنید.
برای این فرصت طولانی #برنامهریزی کنید؛
برای اینکه برنامهریزیتان درست از آب دربیاید #فکر کنید؛
برای اینکه درست بتوانید فکر کنید با #قرآن آشنا بشوید،
قرآن را بخوانید، #تأمّل کنید،
از کسانی که پیش از شما و بیش از شما تأمّل کردند #یاد_بگیرید.
به نظرم رسید این بخش از صحبتهای مرحوم #صفایی_حائری که در صفحات ۸۷ تا ۸۹ مسئولیت و سازندگی آمده، میتواند مکمل نسبتاً خوبی برای فرمایش آقا باشد. بخوانید
👇👇
براى به جريان انداختن فكر، گاهى از استدلالها شروع مىكنيم و با دليل و منطق، فكر را به راه مىاندازيم. ولى در حقيقت اين به راه انداختن نيست، بلكه فكر را به زير بار كشيدن است. اين روش فكر را مشغول و متوقف مىكند و به زير بار مىكشد. سنگينى استدلال براى فكر ركود مىآورد ...
بهترين راه براى به كار انداختن فكر، #طرح_سؤالهايى_حسابشده است. انسان در برابر سؤالها مىخواهد جوابى بياورد و براى بهدست آوردن جواب ناچار است كه فكر كند ... در صورتى كه سؤالها حسابشده و دقيق باشند، فكر زودتر به #شناختها و به #عقيده و #علاقه و به #حركت و #عمل منتهى مىگردد.
طرح سؤال براى حركت فكرى، راهى است كه پيامبران از آنجا رفتهاند و قرآن از آن خبر مىدهد و مىبينيم سؤالهايى را كه تلنگرهاى #محرك_فكر هستند و در قرآن به كار گرفته شدهاند.
مربى آگاه بهجاى اينكه با سنگينى استدلالها فكر را خسته و تنبل كند، با سؤالها و راهنمايىها فكر را آماده مىكند و حركت مىدهد و به مقصد مىرساند. مربىِ آگاه آن نيست كه بهجاى افراد فكر بكند و استدلال كند و بفهمد و ببيند. مربى آگاه كسى است كه چشم افراد را باز مىكند و پردهها را كنار مىزند و فكر را حركت مىدهد تا افراد استدلالها را بيابند و بفهمند و زيبايىها را ببينند.
در اينصورت استدلالها مستقيماً دريافت شدهاند و بدون سنگينى، در فكر هضم گرديدهاند. و در ضمن شخصيت افراد و استقلال آنها مجروح نگرديده است.
#حمید_کثیری
🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/620691458C49eb718cea
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این صدای شهید ابراهیم عقیل است.
عمق نگاه، افق نگاه و #تکلیفگرایی
همه و همه در یک دقیقه قابل مشاهده است ...
چند بار ببینیم!
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
هدایت شده از دانشگاه مجازی
🔴 برای این روزها
این مطلب عالی از کوروش علیانی را بخوانید؛
سال ۱۳۶۸، هنوز آلمان دو تا بود و من عضوی از تیم المپیاد ریاضی ایران بودم که برای مسابقات جهانی به آلمان غربی رفتم. غِژ و غِژ چرخ پیر زنگزدهی بلوک شرق درآمده بود و کم و بیش نهضتهای ملیگرا، نژادپرست، و فاشیست در اروپا در حال سر برآوردن بودند. مردم اروپایی گیج و خسته دنبال یک وصلهی هویتی میگشتند که برهنگی ذهنیشان را بپوشاند و دو گروه بهترین مشتریان ایدیولوژیهای فاشیستی و نژادپرستانه بودند:
پیرانی که سعی میکردند خاطرات طلایی زمانی دور را به یاد بیاورند و نوجوانان نادان بیتجربه.
یکی دو روز مانده به مسابقات، در التهاب شدید رقابت، با دو نفر از دوستان به پارکی در برانشوایگ رفتیم که کمی آرام بگیریم.
پارک پر درخت و پر فراز و نشیب کاملا خلوت بود و ما سه نفر هیچ کس را جز خودمان آنجا نیافتیم. که خب چه بهتر، آرامش نیاز داشتیم و این هم آرامش.
بعد از ده پانزده دقیقه قدم زدن از دور صدای فریاد شنیدیم. سه نوجوان کله طلایی سه نوجوان کله سیاه دیده بودند و فریاد میزدند. چیزی نگفتیم. دور بودند. اول آرام آرام نزدیک شدند، کمکم سرعت گرفتند، و از زمانی شروع کردند دویدن. ترسناک بود. البته هنوز زندهسوزی ۱۹۹۳ زولینگن رخ نداده بود، اما به هر حال خبرهایی از حملههای نژادپرستانه میشنیدیم.
ما هم شروع کردیم تلاش کنیم مؤدب و متین باشیم و از آنها فاصله بگیریم. من حتی سعی کردم لبخند بزنم که خب خیلی دور بودند و فایدهای نداشت. البته که اگر نزدیک بودند هم شاید فایدهای نمیداشت. در نهایت واقعا فاصله کمتر شد چارهای نداشتیم جز دویدن و فرار کردن.
ما که شروع کردیم بدویم فریادها و سرعت آنها هم یکباره افزایش یافت.
ترس و التهاب آن روز را نمیتوان نوشت یا من بلد نیستم بنویسم. پس خودتان لطفا تصور کنید.
و در میان آن ترس و التهاب (که بنا شد لطفا خودتان تصورش کنید) یک جا کم آوردیم، از نفس افتادیم، یکی ایستاد، و در حالی که نفسنفس میزد تکه چوبی را از زمین برداشت. ناگهان همه چیز عوض شد. آنها هم ایستادند. به شاخهی خشک توی دست رفیق ما چشم دوختند، صدایشان فرو نشست و تبدیل به غرغر شد و بعد از مدتی مسیرشان را کج کردند و رفتند.
ممکن بود چنین نشود. ممکن بود سراغمان بیایند. منظورم این نیست که تا شاخه را برداری آن آدمخوارها راه خودشان را کج خواهند کرد. منظورم این است که برداشتن شاخه تنها راه است. اگر همچنان فرار کنی و از نفس بیفتی و از پشت بهت برسند، هیچ چیز آنها را از کشتنت باز نخواهد داشت.
لزومی دارد با وضع کنونی تطبیق کنم؟
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
هدایت شده از دانشگاه مجازی
🔴 ۱۰ نوا و ترانهی خاطرهانگیز امام رضایی
گوش دهید و #پرواز_کنید
شما با کدام یک خاطره دارید؟!
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
هدایت شده از دانشگاه مجازی
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوال اینه که بچههای ما چطور به ارزشهای ما پیوند میخورند؟!
بخشی از جلسه سوم لایو کتاب «پرورش روان کودکان»
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4