eitaa logo
دبیرستان حضرت فاطمه الزهرا ( س)🇵🇸
349 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
192 فایل
@leader57fb ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای قرائتی: 👈اگر آنگونه که با تلفن همراهتان برخورد می‌کنید با برخورد می‌کردید 😍 اکنون خوشبخت‌ترین فردِ دنیا بودید. 👈اگر هر روز می‌کردید باهاش در روز از همه بیشتر صحبت می‌کردید 👌پایِ صحبت‌هایش می‌نشستید 👌 پیغام‌هایش را دریافت می‌کردید 👌 پول خرجش می‌کردید 👌 دورش یک محکم می‌کشیدید 👌در نبودش احساسِ کمبود می‌کردید، ‼️حاضر نبودید کسی‌ نزدیکش شود. 👌حتی مطالبِ خصوصیتان را به حافظه‌اش می‌سپردید همیشه و همه‌ جا همراهتان بود حتی در اوج تنهایی‌. 😍کلی می‌شوید 😍و همیشه، بجای این همراه ✍️ همراهِ اولتان بود. ـــــــــــــــــــــــ ─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─ sapp.ir/rahiyankosarmarkazi eitaa.com/rahiyankosar_markazi ─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅‌
💢اثرات مقایسه کردن فرزندان توسط والدین ─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─ sapp.ir/rahiyankosarmarkazi @rahiyankosar_markazi ─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅‌
🔰 سخن‌نگاشت | آموزش مجازی و شبکه شاد خوب است اما مراقب زیان‌های فضای مجازی برای بچه‌ها باشید 🔻رهبر انقلاب: در باب آموزش مجازی، شبکه‌ی شاد که به وجود آمده، بسیار چیز خوبی است منتها بایست مراقبت کنید تا این موجب این نشود که جوانها وارد فضای بی ‌بند و بار و رهای اینترنت بشوند و سرشان گرم بشود به یک چیزهای دیگری که هم از لحاظ اخلاقی، هم از لحاظ اعتقادی خطرهای بزرگی برای اینها دارد. ۹۹/۶/۱۱ 🌺 @dabirestanfatemehzahra •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔘 پاسدار جعفر اسدی: - آقا فرمودند: می‌خواهید به ما چی بدهید؟ -عرض کردم: ! - گفتند: نه! ما از غذایی می خوریم که همه پادگان می خورند. - گفتم: ما به میمنت ورود حضرتعالی به برای همه چلوکباب تدارک دیده ایم. - فرمودند: بسیار کار خوبی کردید. آیا میشود ما هم در جمع برادران و غذا بخوریم؟ - عرض کردم: در جمع همه بچه ها که مقدور نیست. گردان ها هر کدام در محل استقرار خود غذا می خورند. اما جمعی در هستند که از پرسنل قرارگاه و از مجموعه فرماندهی می باشند ، ما می‌توانیم به جمع آنان بپیوندیم. - آقا گفتند: بسیار خوب ما هم به همان جا می رویم.... 📚 پرتوی از خورشید ، ص۱۳۲ (خاطره سردار جعفر اسدی از حضور آیت الله خامنه ای به محل استقرار نیروهای لشکر فجر ، در زمان جنگ) آقا را از هر طرف که بخوانی آقاست 🌺 @dabirestanfatemehzahra •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🦋شهید متوسلیان زخمي شده بود.پايش را گچ گرفته بودند و توي بيمارستان مريوان بستري بود.بچه ها لباس‌هايش را شسته بودند. خبردار که شد،بلند شد برود لباس هاي آن ها را بشويد. گفتم«برادر احمد،پاتون رو تازه گچ گرفته‌ن.اگه گچ خيس بشه، پاتون عفونت مي‌کنه.» گفت«هيچي نمي‌شه.» رفت توي حمام و لباس همه بچه ها را شست. نصف روز طول کشيد. گفتيم الآن تمام گچ نم برداشته و بايد عوضش کرد. اما يک قطره آب هم روي گچ نريخته بود. مي‌گفت«مال بيت المال بود،مواظب بودم خيس نشه.» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @dabirestanfatemehzahra •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈