كودك سالم و كنجكاو دوست داره آزاد باشه بدوه و كشف كنه، پس طبيعيه اگر تو خيابون دست والدينش رو رها كنه يا بدون اجازه درو باز كنه و بره بيرون
كودكان چون فرقي بين تخيل و واقعيت نميدونند، ترسوندن يا اگاهي دادن به كودكان در مورد بچه دزد يا آزار جنسي تنها باعث وحشت و ترس شديد و اضطراب و عدم اطمينان كودك ميشه.
آموزش، تنها در حدی است كه كودك بدونه قسمت شخصي بدنش رو به كسي نبايد نشون بده يا نبايد همراه غريبه ها جايي بره.
اما پدر و مادر حتي یك دقيقه هم و فقط يك دقيقه هم نبايد كودكشون رو در شرايطي قرار بدن كه خطر اين اتفاق وجود داشته باشه.
كودكان توانايي براي درك خطر و مراقبت از خود ندارند. البته بعضي از بچه ها جسورتر و عده اي ديگه محتاط ترند اما براي تصميم گيري درست بايد صبور باشيم تا مغز بچه ها به رشد لازم برسد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
چقدر بچه ها را در جریان حوادث اخیر قرار دهیم؟
هویت ملی و نقش من در جامعه، آن روی دیگر سکه.
در بین حرف های خانم مرزانی طرح موضوع هویت ملی و نقش من در جامعه،جلب توجه کننده بود. خانم مرزانی در این رابطه بیشتر توضیح می دهد:"
قطعا بچهها از یک سنی به بعد تا حدودی با مسائل و بحرانهای اجتماعی مواجه میشوند و از اطرافیان میشنوند یا در بیرون از خانه ماجرایی را میبینند،مواردی که تحت کنترل ما نیست و به گوش بچهها میرسد، در این شرایط اجازه بدهید روایت خود بچهها را از چیزی که درک کردهاند بشنوید و توضیح اضافهای ندهید و سعی کنید بچهها در مورد آن موضوع نگرش و تحلیل خودشان را ارائه دهند که خیلی وقتها کوچکترها ( بچههای زیر هفت سال) صرفا درگیر هیجان ماجرا شدهاند و نسبت به مسائل بنیادین سؤالی ندارند و از شما یک همراهی کوچک وشنیدنشان را میخواهند. اما برای بچههای بزرگتر و نوجوانها ممکن است سؤالاتی پیش بیاید، گرههای ذهنی ایجاد شود و بخواهند که نقش آفرینی اجتماعی داشته باشند؛ اینجا باید مراقب بود که دهان بچهها را نبندیم چون بخش مهمی از هویت ملی آنها در همین موضوعات قرار است شکل بگیرد، باید فرصت حرف زدن به آنها داد، فکرشان را شنید و تحلیل خودمان از ماجرا را با مستنداتی که داریم برایشان بگوییم تا کمک کنیم گرههای ذهنیشان باز شود. البته در این شرایط حضور در اجتماعات عمومی و ملی که از ملیت و وطن بعنوان خانوادهای بزرگتر که بچهها در آن زندگی می کنند دفاع میکند، در هر سنی برای بچهها اهمیت دارد و به نوعی هویت آفرین است و حتی می تواند امنیت خاطر هم برای بچه ها به همراه داشته باشد."
ای خوشا ورق متن را برگردانم به روزهای آرام و بدون اغتشاش، با دوستی در مورد وظایف والدگری برای در امان ماندن بچه هایمان از آسیب های مجازستان صحبت می کردیم، آخر گفتگویمان حرف درشت و درستی زد، می گفت دشمنی دشمن تمامی ندارد، نباید خیالمان راحت شود که فلان فتنه هم تمام شد و به خیر گذشت، به هر حال دشمن دست از دشمنی اش برنمی دارد و بیکار نمی نشیند، این ما هم هستیم که باید در دل این فتنه ها و نقشه ها خودمان را قوی تر کنیم و نسلمان را قوی تر بپرورانیم.
#راضیه_ابراهیمی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
نجوا کردن یک درخواست، نتیجه مثبت تری دارد تا اینکه صدا را بلندتر کنیم.
وقتی پدر و مادر با تُن و آهنگ صدای مهربانانه و آرام تری صحبت می کنند بچه ناخودآگاه بیشتر تمایل پیدا می کند که گوش دهد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
دو دست و یک فرمانده
آیت الله #حائری_شیرازی:
شما، همدست راست دارید✋ و همدست چپ🤚، اگر این دو بهصورت مستقل تصمیم میگرفتند، شما دیگر با این دودست نمیتوانستید کاری را انجام بدهید. اما چون این دودست خود تصمیمگیرنده نیستند، بلکه مغز و اراده انسان است که بر دست راست و چپ حکومت میکند و اوست که تصمیم میگیرد، لذا دستها باهم همکاری میکنند و هماهنگاند.
حال فرض کنید، اگر پدری نسبت به بچهی خود تندی کند، مثلاً بگوید: چرا این کار را کردی؟ آنگاه مادر بگوید: اتفاقاً کار بچه درست بوده و خوب کاری هم کرده است. یا یکی به بچه بگوید: تو خیلی بیادب هستی. دیگری به او بگوید: اتفاقاً تو از همه مؤدبتر هستی.
یکی بچه را بزند و دیگری او را نوازش کند.
چنین برخوردهایی موجب میشود که 👇
1⃣بچه بیتربیت بار بیاید.
2⃣وقتی اینگونه عمل شود، بچه شکایت پدر را به مادر و شکایت مادر را به پدر میبرد
3⃣ضمن اینکه بین آنها دعوا راه میاندازد، خود بچه نیز نسبت به پدر و مادر بی اعتقاد و بی اعتنا میشود.
#کلام_بزرگان🌱
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴
🧕معرفی خلقت به جهانیان بانام یک زن
🥀 کل عالم امکان برمبنای فاطمه میگردد
🎵سرکار خانم نعمتی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
قال رسول الله صلّي الله عليه و آله :
مَن خَرَجَ فِي طَلَبِ الِعلمِ فَهُوَ فِي سَبِيلِ الله ِحَتَّى يَرجِعَ .
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
پیامبراکرم(ص):
آن كه در جست و جوى دانش بيرون رود ، در راه خدا قدم برمی دارد تا آنگاه كه بازگردد .
منیه المرید، ج۱، ص۱۰۱
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🌱روز دانشجو مبارکتون باشه❤️
بزرگ تدبیرکننده عالَم.mp3
11.18M
🏴 #تلنگری_فاطمیه ۱
● در دینی که حرفش برابری و عدالت است زن با مرد فرق دارد ... چرا؟
شعار " زن، زندگی، آزادی " آیا مطالبهی به حقّ زنان از حقوق ضایع شدهشان نیست؟
#امام_خمینی (ره) #رهبری
#استاد_شجاعی #حجتالاسلام_ماندگاری
اگر کودکی مستقل می خواهید بگذارید کودک خود پاسخ سوالاتی که از او می شود را بدهد.
نشانه واقعی احترام به استقلال کودک این است که به بزرگسال سوال کننده در پاسخ بگوییم؛ "دخترم خودش به شما میگه" یا " بذار از خودش بپرسیم."
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 دلیل گفتن #اذان و اقامه در گوش نوزاد 🌸
#استاد_بهشتی
#امام_زمان علیه السلام
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
مادری از عرش ۱.mp3
13.21M
#مادری_از_عرش ۱
#استاد_شجاعی
#استاد_عالی
✦ چرا فاطمه سلاماللهعلیها را "مـــادر" میخوانیم ؟
✦ چرا جایگاه ایشان را به "عرش" نسبت میدهیم؟
✦ عرش کجاست ؟ مگر میشود یک "انسان" از "عرش" به زمین بیاید؟
#من_و_خانواده_آسمانی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
روز 16 آذر سال 1332 روزی است که سه تن از دانشجویان به نام های :
مهدی (آذر) شریعت رضوی،
مصطفی بزرگ نیا و
احمد قندچی در اعتراض به ورود نیکسون و در دفاع از دکتر مصدق و اعتراض به کودتای 28 مرداد 1332 وسفر رئیس جمهور آمریکا به تهران که خود یکی از عوامل کودتا بود شهید شدند و از ان روز به بعد این روز را روز دانشجو نامیده اند.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رئیسجمهور: اگر کسی منرا قبول نداشت اشکال ندارد، ولی بیاید نظرش را در مورد دولت بگوید و ما نظر را بشنویم از بهترینها انتخاب و عمل کنیم.
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#سلام_بر_ابراهیم #قسمتششم ﷽ ! بعد هم گفت: من کشتی نمی گیرم! همه با تعجب پرسیدیم: چرا کمی مکث کر
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمتهفتم
﷽
بازوان قوی ابراهیم از همان اوایل دبیرســتان نشــان داد که در بســیاری از
.ورزش ها قهرمان اســت. در زنگ های ورزش همیشــه مشــغول والیبال بود
.هیچکس از بچه ها حریف او نمی شد
یک بار تک نفره در مقابل یک تیم شش نفره بازی کرد! فقط اجازه داشت
.که سه ضربه به توپ بزند
همه ما از جمله معلم ورزش، شــاهد بودیم که چطور پیروز شد. از آن روز
.به بعد ابراهیم والیبال را بیشتر تک نفره بازی می کرد
.بیشتر روزهای تعطیل، پشت آتش نشانی خیابان ۱۷ شهریور بازی می کردیم
.خیلی از مدعی ها حریف ابراهیم نمی شدند
،اما بهترین خاطره والیبال ابراهیم بر می گردد به دوران جنگ و شهرگیانغرب
.در آنجــا یک زمین والیبال بود که بچه های رزمنــده در آن بازی می کردند
یک روز چند دســتگاه مینی بوس برای بازدیــد از مناطق جنگی به گیان
.غرب آمدند که مســئول آن ها آقای داودی رئیس ســازمان تربیت بدنی بود
.آقای داودی در دبیرستان معلم ورزش ابراهیم بود و او را کامل می شناخت
ایشان مقداری وسائل ورزشی به ابراهیم داد و گفت: هر طور صاح می دانید
مصرف کنید. بعد گفت: دوســتان ما از همه رشته های ورزشی هستند و برای
.بازدید آمده اند
ابراهیم کمی برای ورزشــکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شــهر را به
.آن ها نشان داد. تا اینکه به زمین والیبال رسیدیم
.آقــای داودی گفت: چند تــا از بچه های هیئت والیبال تهران با ما هســتند
نظرت برای برگزاری یک مسابقه چیه؟
ســاعت ســه عصر مسابقه شروع شــد. پنج نفر که سه نفرشــان والیبالیست
حرفــه ای بودند یک طــرف بودند، ابراهیم به تنهائــی در طرف مقابل. تعداد
.زیادی هم تماشاگر بودند
ابراهیم طبق روال قبلی با پای برهنه و پاچه های بالا زده و زیر پیراهنی مقابل
.آن ها قرار گرفت. به قدری هم خوب بازی کرد که کمتر کسی باور می کرد
بازی آن ها یک نیمه بیشتر نداشت و با اختاف ده امتیاز به نفع ابراهیم تمام
.شد. بعد هم بچه های ورزشکار با ابراهیم عکس گرفتند
آن ها باورشان نمی شــد یک رزمنده ساده، مثل حرفه ای ترین ورزشکارها
.بازی کند
یکبــار هم در پادگان دوکوهــه برای رزمنده ها از والیبــال ابراهیم تعریف
کردم. یکی از بچه ها رفت وتوپ والیبال آورد. بعد هم دو تا تیم تشــکیل داد
.و ابراهیم را هم صدا کرد
او ابتدا زیر بار نمی رفت و بازی نمی کرد اما وقتی اصرار کردیم گفت: پس
!همه شما یکطرف، من هم تکی بازی می کنم
،بعــد از بازی چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حــالا اینقدر نخندیده بودیم
ابراهیم هر ضربه ای که می زد چند نفر به سمت توپ می رفتند و به هم برخورد
!می کردند و روی زمین می افتادند
.ابراهیم درپایان با اختاف زیادی بازی را برد
ادامه دارد....
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#سلام_بر_ابراهیم #قسمتهفتم ﷽ بازوان قوی ابراهیم از همان اوایل دبیرســتان نشــان داد که در بسـ
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمتهشتم
﷽
تقریباً سال ۱۳۵۴ بود. صبح یک روز جمعه مشغول بازی بودیم. سه نفرغریبه
جلو آمدند و گفتند: ما از بچه های غرب تهرانیم، ابراهیم کیه!؟
بعد گفتند: بیا بازی سر ۲۰۰ تومان. دقایقی بعد بازی شروع شد. ابراهیم تک
.و آن ها سه نفر بودند، ولی به ابراهیم باختند
همان روز به یکی از محله های جنوب شــهر رفتیم. ســر ۷۰۰ تومان شــرط
بستیم. بازی خوبی بود و خیلی سریع بردیم. موقع پرداخت پول، ابراهیم فهمید
.آن ها مشغول قرض گرفتن هستند تا پول ما را جور کنند
یکدفعه ابراهیم گفت :آقا یکی بیاد تکی با من بازی کنه. اگه برنده شــد ما
پول نمی گیریم. یکی از آن ها جلو آمد و شــروع به بازی کرد. ابراهیم خیلی
!ضعیف بازی کرد. آنقدر ضعیف که حریفش برنده شد
همه آن ها خوشحال از آنجا رفتند. من هم که خیلی عصبانی بودم به ابراهیم
:گفتم:آقا ابــرام، چرا اینجوری بازی کردی؟! باتعجــب نگاهم کرد وگفت
!می خواستم ضایع نشن! همه این ها روی هم صد تومن تو جیبشون نبود
هفتــه بعد دوباره همان بچه های غرب تهران با دو نفر دیگر از دوستانشــان
.آمدند. آن ها پنج نفره با ابراهیم سر ۵۰۰ تومان بازی کردند
ابراهیم پاچه های شلوارش را بالا زد و با پای برهنه بازی می کرد. آنچنان به
!توپ ضربه می زد که هیچکس نمی توانست آن را جمع کند
آن روز هم ابراهیم با اختاف زیاد برنده شد
شــب با ابراهیم رفته بودیم مسجد. بعد از نماز، حاج آقا احکام می گفت. تا
:اینکه از شرط بندی و پول حرام صحبت کرد و گفت: پیامبر می فرماید
هر کس پولی را از راه نامشروع به دست آورد، در راه باطل و حوادث سخت«
و نیز فرموده اند: »کسی که لقمه ای از حرام بخورد نماز چهل شب و دعای
.»از دست می دهد
.»چهل روز او پذیرفته نمی شود
ابراهیــم با تعجب به صحبت ها گــوش می کرد. بعد با هم رفتیم پیش حاج
آقا وگفت: من امروز ســر والیبال ۵۰۰ تومان تو شــرط بندی برنده شدم. بعد
هم ماجــرا را تعریف کرد و گفت: البته این پول را به یک خانواده مســتحق
!بخشیدم
.حاج آقا هم گفت: از این به بعد مواظب باش ، ورزش بکن اما شرط بندی نکن
:هفته بعد دوبــاره همان افراد آمدند. این دفعه با چند یار قوی تر، بعدگفتند
!این دفعه بازی سر هزارتومان
ابراهیم گفت: من بازی می کنم اما شــرط بندی نمی کنم. آن ها هم شــروع
کردند به مســخره کردن و تحریک کردن ابراهیم و گفتند: ترسیده، می دونه
…می بازه. یکی دیگه گفت: پول نداره و
ابراهیم برگشت وگفت: شرط بندی حرومه، من هم اگه می دونستم هفته های
،قبل با شــما بازی نمی کردم، پول شما رو هم دادم به فقیر، اگر دوست دارید
.بدون شرط بندی بازی می کنیم
.که البته بعد از کلی حرف و سخن و مسخره کردن بازی انجام نشد
دوســتش می گفت: بــا اینکه بعد از آن ابراهیم به ما بســیار توصیه کرد که
شــرط بندی نکنید. امــا یکبار با بچه های محله نازی آباد بــازی کردیم و مبلغ
ســنگینی را باختیم! آخــرای بازی بود که ابراهیم آمد. به خاطر شــرط بندی
.خیلی از دست ما عصبانی شد
از طرفی ما چنین مبلغی نداشــتیم که پرداخت کنیم. وقتی بازی تمام شــد
ابراهیم جلو آمد وتوپ را گرفت. بعدگفت: کســی هســت بیاد تک به تک
بزنیم؟
از بچه های نازی آباد کســی بود به نام ح.ق که عضو تیم ملی وکاپیتان تیم
برق بود. با غرور خاصی جلو آمد وگفت: سَرچی!؟
.ابراهیم گفت: اگه باختی از این بچه ها پول نگیری. او هم قبول کرد
ابراهیــم به قدری خوب بازی کرد که همه ما تعجب کردیم. او با اختاف
!زیاد حریفش را شکست داد. اما بعد ازآن حسابی با ما دعوا کرد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
ادامه دارد.....
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
مبحث پیش را با بیان چهار معیار جهانی برای زندگی متعادل به پایان رساندیم و این مبحث را هم با ادامه ی
این مطلب خیلی ساده است و از سادگی زیاد آن ممکن است که هیچ وقت موفق به عمل به آن نشویم چون این مطالب باید اول در ذهن جا بیفتد و زمانی که به عرصه ی عمل می رسیم با مشکل مواجه می شویم یعنی به محض این که بخواهیم داشته ها و رفاه را کم کنیم، امنیت مان را از دست می دهیم. چون اکثریت ما امنیت را از مادیت می گیریم.
قبلاً هم اشاره کرده ام به زندگی طبیعی و زندگی صنعتی. در زندگی طبیعی، آرامش و آسایش وجود دارد و حرکت رو به بالا دارد و زندگی هماهنگ و طبیعی است. زندگی صنعتی، آزار دهنده و حرکت رو به پایین دارد و آسایش را به رفاه تبدیل می کند بنابراین آرامش کم می شود.
جامعه ی امروز ما بسیار نیاز به شناخت آرامش و آسایش و رفاه دارد چون تمام تلاش ما برای تأمین رفاه بچه ها است و این بزرگترین آسیبی است که بچه ها درزندگی آینده شان خواهند دید چون به رفاه عادت می کنند. در حالی که بچه ها باید آسایش را یاد بگیرند و آرامش را تجربه کنند. فضای امروز خانواده های ما از سطح پایین آرامش برخوردار است چون بیشتر به رفاه پرداخته است. هر پدیده ای که به رفاه تعبیر شود آرامش خانواده را از بین می برد و فرق نمی کند که وسیله باشد یا پول و یا تحصیلات و موقعیت ها و ... (ادامه دارد...)
#کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت31}
[مباحث کودک متعادل ]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
این مطلب خیلی ساده است و از سادگی زیاد آن ممکن است که هیچ وقت موفق به عمل به آن نشویم چون این مطالب
امروزه هر پدیده ی جدیدی که وارد خانواده می شود باعث اختلاف و بگو و مگو می شود. خود من (سلطانی) شخصاً تا بچه هایم به سن 18 سالگی نرسیدند تلفن که آنموقع فقط همین ثابت ها بود را نگرفتم ما سال ها تلفن نداشتیم و خیلی آرامش داشتیم. ببینید تلفن آمد یکسری مسائل پیش آورد و به ترتیب تلویزیون و ماهواره و موبایل و .... تمام این وسایل آمده اند که ما در آسایش زندگی کنیم اما چون نگاه رفاه به آن ها داریم، آرامش را از ما می گیرد. مادیات در زندگی تا وقتی درست عمل می کند که به آسایش و آرامش ما توأماً کمک کند.
در حوزه ی مصرف و کودک صحبت می کنیم، راجع به نیازها گفتیم و حال چه کار کنیم که نیاز ها به خواسته تبدیل نشود؟ اگر ما نیاز های روحی کودک را پاسخ دهیم گام بزرگی در جهت متعادل شدن کودک برداشته ایم. کودک متعادل خواسته های کمی دارد. نیاز، چیزهایی است که ما برای رشد متعادل لازم داریم و ابعاد مختلف دارد.
طبق هرم مزلو نیازهای اصلی انسان شامل: زیست، امنیت، تعلق (محبت، دوست داشتن و دوست داشته شدن)، ارزشمندی و احترام تا خود شکوفایی. نیاز های ثانویه شامل: دانستن، فهمیدن و ذوق است.
اگر این نیازهای اولیه را به موقع دریافت نکنیم و یا با مادیت تعریف شوند، تبدیل به خواسته های مادی خواهند شد. پس اولین قدم برای این که بچه ها و حتی خود ما مصرف زده بار نیاییم و ولع مصرف پیدا نکنیم این است که نیازهای اصلی را دریافت کنیم. یک بخش از ولع ما به دلیل نبود امنیت است. تذکر می دهم که من هیچ وقت مسائل را با نگاه مقصر بررسی نمی کنم. (ادامه دارد...)
#کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت32}
[مباحث کودک متعادل ]