گیاه #آگلونما_نقره_ای
به نور کافی احتیاج دارد، از آفتاب مستقیم بیزار است و تقریباً در همه جای آپارتمان که مقداری نور طبیعی داشته باشد می ماند.
در صورت جابجایی گلدان معادل ۲۰% الی ۴۰% از حجم گلدان جدید را کود ورمی کمپوست و الباقی را با خاک معمولی مخلوط نمائید.
به عمق ۲ الی ۵ سانتیمتر خاک گلدان را برداشته و کود ورمی کمپوست را جایگزین نموده و با خاک سطحی مخلوط کنید.
در زمستان باید در داخل خانه نگهداری شود؛ حداقل دماى قابل تحمل این گیاه تا ۱۵ - ۱۰ درجه سانتیگراد است . در زمستان که رشد گیاه کندتر می شود باید آب آن را تقلیل داد و از نگهداری گیاه در نزدیکی شوفاژ یا بخاری خودداری نمود.
برگ هاى آگلونما نسبت به خشکى هوا حساس هستند و بهتر است در آپارتمان هاى گرم و خشک هر روز سطح برگ ها با آب اسپرى (ریز) شود.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
📌شرایط نگهداری #اسکینانتوس
#نور:
به نور فراوان نیاز دارد. از تابش مستقیم آفتاب باید دور نگه داشته شود.
#آبیاری:
از بهار تا پاییز به آب فراوان نیاز دارد و در زمستان به آب کم؛ آب باید ولرم باشد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
#گلهای_مقاوم_به_نور_کم
#پوتوس_ابلق
✅گیاه پوتوس ابلق، گیاهی سایه دوست است از همین رو در اغلب ادارات و دفاتر کم نور از این گیاه استفاده میشود🌱
بهتر است پوتوس را در شرایط نیم سایه نگهداری کنید
نکات مهم برای داشتن #پتوس_برگ_پهن وسالم👇☘
1⃣گلدونشو کوچیک بگیرید
2⃣هر, بهاروتابستون کودگوسفندی بش بدید
3⃣هفته ای, یکباربرگهاشوغبارپاشی کنید
4⃣ازسرشاخه هاش بزنیدتاپرشه وشاخه جدیدبده
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
#پپرومیا_قاشقی یا #قاشقی
🌞 نور : مقاوم به کم نوری است . اما نور خیلی کم باعث توقف رشدش می شود .
🌡 دما : حداکثر درجه حرارت 25 درجه و حداقل درجه 18 درجه است، گیاه تا 10 درجه هم مقاومت نشان می دهد. در کل به هوای خنک نیاز دارد. و در دمای پایین تر
کم کم برگ ها می ریزند و گیاه از بین می رود.
💦 آبیاری : آبیاری مهمترین عامل در نگهداری گل قاشقی و معمولا شکست در نگهداری آن به این قضیه مربوط است. این گیاه در برگ های خودش آب ذخیره می کند در نتیجه اجازه بدهید تا بین دو آبیاری سطح خاک خشک شود. گل قاشقی ممکن است در خشکی دوام بیاورد اما از آبیاری زیاد حتما از بین می رود
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
#کاج_مطبق
🌲 به چند دليل كاج مطبق ريزش پيدا می كند اول كمبود نور كافی دوم آب بيش از حد سوم تعويض نادرست گلدان گياه و چهارم كمبود كودهای مورد نياز برای تقويت گیاه.
🌲 كج شدن: گياه بسمت نور ميرود شما پشت به نور قرار بدهيد دوباره برمی گردد.
🌲 ول شدن برگ ها از كمبود نور و آب زياد می باشد، كاج مطبق هفته ای يكبار آب، نور غيره مستقيم اما نسبتا زياد و در ماه یكبار تقويت شود
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
📕#داستان_مسافر_نحس😒
حاج ناصر تو بیمارستان بستری بود.
۱۵ نفر از اهالی محل خواستن برن عیادتش.
یک مینی بوس دربست گرفتن با راننده توافق کردن که نفری ۵ تومن بدن.
راننده گفت: یک نفر دگه هم بیارید که صندلی ها تکمیل بشن.
بهش گفتن: نه دگه کسی نیست فقط ماییم .
خواستن حرکت کنند که یکی از دور بدو اومد طرف مینی بوس .
راننده گفت: آها، یک نفر هم جور شد.
بهش گفتن: ولش کن! این جاسم نحسه، اگه بامون بیاد ،حتما نحسیش ما رو می گیره و یک اتفاقی میفته!
راننده گفت: نه، من اعتقاد ندارم به این خرافات. مهم اینه صندلی ها تکمیل بشن و ۵ تومن بیشتر گیرم بیاد.
خلاصه ایستاد و جاسم رسید. تا دَرِ مینی بوس رو باز کرد،گفت:
پیاده شید!حاج ناصر مرخص شد! نمی خواد برید بیمارستان!!
و این گونه راننده بدبخت رزقش بریده شد 😂😂
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
📚 #ریشه_ضرب_المثل_ها
👈 وعده سر خرمن
🌴می گویند روزی مالک یک آبادی به خانه کدخدا می رود. ساززن آبادی پیش مالک می آید و یک پنجه عالی ساز می زند. مالک که خوشش آمده بود، وعده می دهد، سر خرمن که شد، یک خروار گندم به ساززن بدهد. ساززن هم خوشحال شده و تا موعد خرمن روزشماری می کند.
🌴رفته رفته سر خرمن می رسد و مالک برای برداشت محصول به آبادی می آید و ساززن با خوشحالی پیش مالک می رود و بعد از عرض سلام به یادش می اندازد که: من همان ساززن هستم که وعده نمودید، سر خرمن یک خروار گندم می دهید لطف بفرمایید.
🌴مالک خنده ای می کند و می گوید:« ساده دل، تو یک چیزی زدی، من خوشم آمد، من هم یک چیزی گفتم که تو خوشت بیاید. حوصله داری؟» و ساززن بیچاره را محروم می کند.
👌از آن روز اگر کسی به یکنفر جهت راه
انداختن کارش و یا چاپلوسی پیش دیگری قولی بدهد ومعلوم شود که قصد عمل کردن به قولش را ندارد این ضرب المثل استفاده میشود.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
نیروی انتظامی در موعد مقرر به وظیفه اش عمل کرد و عملیات برخورد با کشف حجاب را در دستور کار خود قرار داد. لذا این اقدام بجا قابل تقدیر و ستایش است.
این کار پلیس قطعا خوبه و ما هم حمایت می کنیم . منتهی دوتا کار دیگه هم باید کنارش باشه وگرنه مورد هجمه مخالفین قرار میگیرن و متوقف میشن.
یکی راهکار حمایت از امر به معروف و نهی از منکر مردمی تا پشتوانه مردمی اش قوی بشود.
دوم انجام اقدامات لازم توسط سایر نهادها و وزارتخانهها . مانند ابلاغ و اجرای بخشنامه حجاب و عفاف به ادارات و شرکتها و اصناف . و مدیریت مراکز گردشگری با عزل آقای ضرغامی . چون منکر امر به معروف است و مانع ایجاد میکند. و همچنین تبلیغات محیطی و رسانه ای. مثلا نصب بنر و دیوار نویسی و همایش ها و مسابقات فرهنگی و هنری در مورد حجاب و پخش بروشورهای زیبا و پرمحتوا . اینها زمینه فرهنگی حجاب را در بین مردم و مخصوصا قشر زنان و دختران تقویت میکند و باعث آگاهی بخشی میشود.
#حجاب #برخورد_با_متخلفین
💠 #تمثیلات | یکسان نباشد حال دوران؛ غم مخور!
❇️ زندگی مثل فصول سال است؛ هیچ فصلی همیشگی نیست.
🍁 همیشه بهار نیست و زمستان نیز تا ابد نخواهد ماند.
💯 مشکلات با همه دشواریهایی که دارند، روزی تمام خواهند شد. انسانِ امیدوار هیچگاه زیر بار مشکلات، کمر خم نخواهد کرد.
337059587_2027995354.mp3
7.16M
آقــا از اون سرزمیــن،بــذار سهمِ من بــشه اربـــعین❤️
#حسین_عزیز_دلم😭
#حاج_امیر_عباسی
✅ عادتهائى كه معجزه میکند:
🏖 با ملايمت سخن بگوئيد،
🏖 عميق نفس بكشيد،
🏖 شـيك لباس بپوشيد،
🏖 صبورانه كار كنيد.
🏖 نجيبانه رفتار كنيد،
🏖همواره پس انداز كنيد،
🏖عـاقلانه بخوريد،
🏖 كافى بخوابيد،
🏖 بى باكانه عمل كنيد،
🏖 خلاقانه بينديشيد،
🏖 صادقانه عشق بورزید،
🏖هوشمندانه خرج كنيد،
خوشبختی یک سفراست نه یک مقصد!!!
زندگی کنید و از حال لذت ببرید..
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#مردےدرآئینہ 💙 #قسمتهشتادوهشتم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 باز مانده سكوت
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتهشتادونهم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
چشم هاي نورا
ساندرز متوجه من شد ... چند لحظه ايستاد و فقط بهم نگاه كرد ...
نيا آدم جسور و بي پروا ... توي خودش خزيده بود ... خميده ... آرنج هاش رو روي رانش تكيه كرده ... و
توي همون حالت زمان زيادي بي حركت نشسته ...
دست نورا رو ول كرد و اومد سمتم ... يك قدمي ... جلوي من ايستاد ...
- نظرت براي اومدن عوض شده؟ ...
نمي تونستم سرم رو بيارم بالا ... هر چقدر بيشتر اين رفتار آرامش ادامه پيدا مي كرد ... بيشتر از قبل گيج
مي شدم ... و بيشتر از قبل حالم از خودم بهم مي خورد ... صبرش كلافه كننده بود ...
نشست كنارم ...
- چون فهميدم اون شب چه اتفاقي افتاده ديگه نمي خواي بياي؟ ...
نمي تونستم چيزي بگم ... فقط از اون حالت خميده در اومدم ... بي رمق به پشتي صندلي فرودگاه تكيه
دادم ... ولي همچنان قدرت بالا آوردن سرم رو نداشتم ...
نگاهش چرخيد سمت من ... نگاهي گرم بود ... و چشم هايي كه بغض داشت و پرده اشك پشت شون
مخفي شده بود ...
- اتفاق سخت و سنگيني بود ... اينكه حتي حس كني ممكن بوده بچه ات رو از دست بدي ... اونم بي گناه
...
و سكوت دوباره ...
اما يه چيزي رو مي دوني؟ ...
اون چيزي كه دست تو رو نگهداشت . .. غلاف اسلحه ات نبود ...
همون كسي كه به حرمت آيت الكرسي به من رحم كرد ... و بچه من رو از يه قدمي مرگ نجات داد ...
همون كسيه كه تمام اين مسير، تو رو تا اينجا آورده ...
فرقي نمي كنه بهش ايمان داشته باشي يا نه ... تو هميشه بنده و مخلوق اون هستي ... تا خودت نخواي و
انتخاب دي ي اگه كني ... رهات نمي كنه و ازت نااميد نميشه ...
يه سال تمام توي برنامه هاي من و خانواده ام گره مي اندازه ... تا تو رو با ما همراه كنه ... و هم ني كه تو
قصد آمدن مي كن ،ي همه چيز برمي گرده سر جاي اولش ...
انتخاب با خودته يا... نكه برگردي ... يا ادامه بدي ...
بلند شد و رفت سمت خانواده اش ... و دوباره دست نورا رو گرفت ...
مغزم گيج بود ... كلماتي رو شنيده بود كه هرگز انتظار شنيدن شون رو نداشت ...
شايد براي كسي كه وجود خدا رو باور داشت حرف هاي خوبي بود ... اما عقل من، همچنان دنبال يه دليل
منطقي براي گير كردن اسلحه، توي اون غلاف سالم مي گشت ...
سرم رو آوردم بالا و به رفتن اونها نگاه كردم ... نورا هر چند قدم يه بار برمي گشت و به پشت سرش
نگاه مي كرد ... منتظر بلند شدن من بود ...
از جا بلند شدم ... اما نه براي برگشت ... بي اختيار دنبال اونها ... در جواب چشم هاي منتظر نورا ...
ادامه دارد....
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
﷽ #مردےدرآئینہ 💙 #قسمتهشتادونهم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 چشم هاي نورا ساند
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتنود
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
آدرنالین
مثل بچه هايي كه پشت سر پدرشون راه مي افتن، پشت سر دنيل راه افتاده بودم ... هنوز حس و حالم،
حال قبل از استانبول بود ... ساكت و آروم ... چيزي كه اصلا به گروه خوني من نمي خورد ...
به اطراف و آدم ها نگاه مي كردم ... اما مغزم ديگه دنبال علامت هاي سوال و تعجب نمي گشت ... دنبال
جستجو براي چيزهاي جديد و عجيب و تازه نبود ... حتي هنوز متوجه حس ترسيد و وحشت
قرار گرفتن
در كشور غريبه نشده بود ... ... چه ترس جاني چه غیر جانی ...
ساكت و آروم ... فقط من رو دنبال ساندرز پيش مي برد ... تا بعد از ترخيص بار و ...
زماني به خودم اومدم كه دوست دنيل داشت به سمت ما مي اومد ... چشم هام گرد شد ... پاهام خشك
... و كلا بدنم از حركت ايستاد ...
هر دوشون به گرمي همديگه رو در آغوش گرفتن ... و من هنوز با چشم هاي متحير به اون مرد خيره شده
بودم ... و تازه حواسم جمع شد كه كجا ايستادم ...
بئاتريس ساندرز و نورا بهش نزديك تر از من بودن ... همون طور كه سرش پايين بود و نگاهش رو در
مقابل بئاتريس كنترل مي كرد به سمت اونها رفت ... دنيل اونها رو بهم معرفي كرد و اون با لبخند بهشون
خيرمقدم گفت ... صداش بلند نبود اما انگليسي رو سليس و روان صحبت مي كرد ...
نورا دوباره با ذوق، عروسكش رو بالا گرفت و اون رو به عضو تازه وارد و جديد معرفي كرد ...
- اسم عروسكم ساراست ...
دست با محبتي روي سر نورا كشيد و سر نورا رو بوسيد ...
- خوش به حال عروسكت كه مامان كوچولوي به اين نازي داره ...
و ايستاد ...
حالا مستقيم داشت به من نگاه مي كرد ... چشم توي چشم ... و من از وحشت، با سختي تمام، آب گلوم
رو فرو دادم ...
اومد سمتم ... دنيل هم همراهش ... و دستش رو سمت من بلند كرد ...
- شما هم بايد آقاي منديپ باشيد ... به ايران خوش آمديد ...
سريع دستش رو گرفتم و به گرمي فشار دادم ... نه از محبت و ارادت ... از ترس ... مغزم دائم داشت
هشدار مي داد ...
با ماشين خودش اومده بود دنبال مون ... نمي دونستم مدلش چيه ...
در صندوق رو باز كرد ... خم شد و دستش رو جلو آورد تا اولين نفر، ساك من رو از دستم بگيره ... من به
صندوق نزديك تر بودم ... خيلي عادي دسته رو ول كردم و يه قدم رفتم عقب ...
ساك رو گذاشت رفت سمت ساندرز ... اما دنيل مجال نداد و سريع خودش ساك رو برد سمت صندوق ...
پارچه شنل مانند بزرگي كه روي شونه اش بود رو در آورد ... تا كرد و گذاشت توي صندوق ... و درش رو
بست ... رفت سمت در راننده ...
- بفرماييد ... حتما خيلي خسته ايد ...
و من هنوز گيج مي خوردم ... دنيل اومد سمتم ...
تو بشين جلو ...
يهو چشم هام گرد شد و با وحشت برگشتم سمتش ...
- چرا من؟ ... خودت بشين جلو ...
از حالت ترسيده و چشم هاي گرد من جا خورد و خنده اش گرفت ...
- خانم من مسلمانه ... تو كه نمي توني بشيني كنارش ...
حرفش منطقي بود ... سري تكان دادم و رفتم سمت در جلويي ... يهو دوباره برگشتم سمت دنيل ...
- نظرت چيه من با تاكسي هاي اينجا بيام؟ ...
لبخند بزرگي روي لب هاش نشست ... خيلي آروم دستش رو گذاشت روي شونه ام ...
- نترس ... برو بشين ... من پشت سرتم ...
دلم مي خواست با همه وجود گريه كنم ...
اگر روزي يه نفر بهم مي گفت چنين جنبه هايي هم توي وجود من هست ... صد در صد به جرم تهمت به
يه افسر پليس بازداشتش مي كردم ... اما اون روز ...
ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
✘ کمر ماه رمضون شکست!
✘ ماه رمضون افتاد توی سرازیری!
✘ شبهای قدر، مهمترین شبهای ماه رمضان بودند!
این عبارات، اصلاً حقیقت ندارند!
⛔️ اتفاقاً رمضان به مهمترین روزهایش رسیده است!
※ دسترسی به دعا "وداع با رمضان"
تمام روز را بيصبرانہ انتظار ميڪشم
بہ شوق لحظہ افطار
تا با روشني دڸ، رو بہ رویت بنشینم و زمزمہ ڪنم
✨أللّہمَ لڪَ صُمنـا…✨
فقط بہ خاطر تـ💔ـو
تویي ڪہ همـہ وجود مني
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
⬅️ «عِندَما أَتَذكَّر كُلَ شَئْ بِيَدَالله يَطمئِن قَلبى!»
⬅️ وقتى يادم ميفتهكه همه چيز دست خداست، قلبم آروم میگـيره،
⬅️ اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْتَغْفِرُکَ؛ لِما تُبْتُ اِلَیکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ...
⬅️ خدایا مـن #آمرزش میخواهم؛ بـرای #گناهانی که پس از #توبه کردن دوباره به آنها دست زدهام...
⬅️ خدا جونم از تو میخوام تمام درهای خیر و رحمت خود را بر ما بندگان نافرمانت بگشایی، ما به وهابیت تو ایمان داریم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زن دلاور و جنگجوی عشایر، سدی مقابل نیروهای رضاخان
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🌺🌸🌺🌸🌺
✨از امام صادق (ع)روایت است:
⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان
التماس دعا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
1_838240515.mp3
21.06M
🍃 #دعای_عهد
سـه کار است که #شیـعه
باید هر روز آن را انجام دهد:
¹.خواندن دعای عـهد
².دعای فرج
³.سه بار سوره توحید
و هدیه آن ها به امام زمان "عج"🍃
✨ #میرزا_جوادآقـا_ملـکی_تبریزی
🎧دعای عهد با نوای #علی_فانی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ
🔴 سکوت جایز نیست
«وَتَرَىٰ كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (مائده/۶۲)
ﺑﺴﻴﺎﺭی ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ میبینی ﻛﻪ ﺩﺭ ارتکاب ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺩشمنی ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ پیشی میﮔﻴﺮﻧﺪ، ﺭﺍستی ﭼﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺪی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ میشوﻧﺪ.
🔸 عدهای زیادی از مردم برای ارتکاب گناه به شتاب حرکت میکنند، برای انجام گناه از هم سبقت میگیرند، علنی گناه میکنند، یعنی بدون شرم و حیا در انظار عموم گناه میکنند، در انجام گناه به دنبال تنوع هم هستند...
🔸اما قرآن میفرماید تظاهر به گناه كه آدم گناهش را علنی انجام دهد، كثرت گناهكار، سرعت در گناه، تنوع در گناه، اينها هيچ كدام دليل بر سكوت مسئولین و علما نيست:
«لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ» (مائده/۶۳)
ﭼﺮﺍ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ و عالمان، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺁﻟﻮﺩ ﻭ ﺣﺮﺍم ﺧﻮﺍﺭی ﺑﺎﺯﻧﻤﻰﺩﺍﺭﻧﺪ؟ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ ﺳﻜﻮتی ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﻴﺶ ﻣﻰﮔﺮﻓﺘﻨﺪ.
❌ سکوت در مقابل گناه به هیچ عنوان پذیرفته نیست، يعنی اگر گناه علنی شد، تعداد گناهکاران زیاد و تنوع در انجام گناه داشتند، مسئولین، علما، اساتید و معلمان و امثالهم حق سکوت ندارند، از نظر قرآن سکوت در این مواقع بسیار زشت است.
اينها هيچ كدام دليل بر سکوت در مقابل گناه نيست، هر شخصی که در این مواقع ساکت باشد سر و کارش با کرام الکاتبین است، همه اعمالش ثبت خواهد شد.
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
✍️ حبیبالله یوسفی