eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
735 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
1_6157994981.mp3
زمان: حجم: 1.4M
🔹 آثار بد غیبت کردن غیبت از آن گناهانی است که متاسفانه همگانی و همه جایی است. در مسجد کسی نمی تواند شراب بیاورد و پخش کند ولی گاها در مسجد سفره غیبت پهن است. 🎙
نظم شلخته‌ها 😩دیگه خسته‌ام کردی. کی می‌خوای یاد بگیری وسایل رو خودت جمع کنی؟! این شد زندگی؟! هر روز باید مثل یه نوکر، وسایلتون را جمع کنم؟! 👶🏻کودکان دوست دارند وسایل را به هم بریزند و هرچه وسایل بیشتری اطرافشان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و لذت بیشتری می‌برند. کودکان خردسال‌تر اصلاً فکر نمی‌کنند، چیزی را به هم‌ ریخته‌اند و وضعیت به‌ هم‌ ریخته خانه را حالت عادی می‌دانند و خانه مرتب را وضعیتی غیرطبیعی می‌پندارند. ☝🏻هنگامی‌که می‌خواهید فرزندتان وسایلش را جمع کند، با وضوح و روشنی و با لغاتی ساده بگویید که دقیقاً چه‌کاری را باید انجام دهد. 👦🏻کودک باید یاد بگیرید اگر کاری که از او خواسته‌شده را انجام ندهد، پیامد و عواقب کارش را خواهد دید. ⁉️چگونه ممکن است والدینی که خودشان نامنظم هستند توقع داشته باشند فرزند مرتب باشد؟! مادری که همیشه ظرف‌هایش چند روز در ظرفشویی می‌ماند تا شسته شود یا پدری که هر روز وقتی می‌خواهد سر کار برود دنبال جوراب‌هایش می‌گردد باید بدانند نصیحت‌های آنها آب در هاون کوبیدن است. ✅کودکان الگوی عملی می‌خواهند و از سخنرانی‌های روزانه والدین به شدت خسته‌اند.
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۹۲ کنار اتاقش برایش بستری آماده کردی
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۹۳ قتل عام خانوادگی روستاهای اطراف، ارتش آزاد شده بود... تا 6 ماه بعد.. که شبکه سعودی العربیه اعلام کرد.. 📢عملیات آتشفشان دمشق با هدف فتح پایتخت توسط ارتش آزاد به زودی آغاز خواهد شد... در فاصله ١٠ کیلومتری دمشق، در گرمای اواخر تیرماه تنم از ترس حمله تروریست های ارتش آزاد میلرزید،... چند روزی میشد از ابوالفضل بیخبر بودم که شب تا صبح پَرپَر زدم.. و همین بیقراری ام یخ رفتار مصطفی را آب کرده بود... که دور اتاق میچرخید و با هر کسی تماس میگرفت بلکه خبری از دمشق بگیرد... تا ساعتی بعد که خبر انفجار ساختمان امنیت ملی سوریه کار دلم را تمام کرد. وزیر دفاع و تعدادی از مقامات سوریه کشته شدند... و هنوز شوک این خبر تمام نشده، رفقای مصطفی خبر دادند..نیروهای ارتش آزاد به زینبیه رسیده... و میدانستم برادرم از مدافعان حرم است... که دیگر پیراهن صبوری ام پاره شد و مقابل چشمان مصطفی و مادرش مظلومانه به گریه افتادم... طاقت از دست دادن برادرم را نداشتم که با اشکهایم به مصطفی التماس میکردم _تورو خدا پیداش کنید! بی قراری هایم صبرش را تمام کرده و تماسهایش به جایی نمیرسید که به سمت در رفت و من دنبالش دویدم _کجا میرید؟ دستش به طرف دستگیره رفت و بالحنی گرفته حال خرابش را نشانم داد _اینجا موندنم فایده نداره. مادرش مات رفتنش مانده.. و من دو بار قامت غرق خونش را دیده بودم و دیگر نمیخواستم پیکر پَرپَرش را ببینم که قلبم به تپش افتاد... 🌷دل مادرش بزرگتر از آن بود که مانع رفتنش شود،..اشکش را با چند بار پلک زدن مهار کرد.. و دل کوچک من... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۹۳ قتل عام خانوادگی روستاهای اطراف،
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۹۴ دل کوچک من بال بال میزد.. _اگه رسیدن اینجا ما چیکار کنیم؟ از صدایم میبارید و خبر زینبیه را بریده بود که از من هم دل برید _من ، اما یه عمر همسایه سیده زینب بودم، نمیتونم اینجا بشینم تا حرم بیفته دست اون کافرا! در را گشود.. و دلش پیش اشکهایم جا مانده بود که دوباره به سمتم چرخید و نشد حرف دلش را بزند... نگاهش از کنار صورتم تا چشمان صبور مادرش رفت.. و با همان نگاه نگران سفارش این دختر شیعه را کرد _مامان هر اتفاقی افتاد نذارید کسی بفهمه یا ! و میترسید این اشکها پای رفتنش را بلرزاند..که دیگر نگاهم نکرد و از خانه خارج شد... او رفت.. و دل مادرش متلاشی شده بود که پشت سرش به گریه افتاد.. و من میترسیدم دیگر نه ابوالفضل نه او را ببینم.. که از همین فاصله دخیل ضریح حضرت زینب (س) شدم... تلوزیون سوریه فقط از نبرد حمص و حلب میگفت، ولی از دمشق و زینبیه حرفی نمیزد.. و از همین سکوت مطلق حس میکردم پایتخت سوریه از آتش ارتش آزاد گُر گرفته.. که از ترس سقوط داریا تب کردم... اگر پای تروریستها به داریا میرسید،.. من با این زن سالخورده در این چه میکردم.. و انگار قسمت نبود این ترس تمام شود.. که صدای تیراندازی هم به تنهاییمان اضافه شد..باورمان نمیشد به این سرعت به داریا رسیده باشند... و مادرش میدانست.. این خانه با تمام خانه های شهر تفاوت دارد که در و پنجرهها را از داخل قفل کرد... در این خانه پنهان شده و پسرش بودم.. که مرتب دور سرم آیت الکرسی میخواند و یک نفس... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🟩 مرحوم حجت الاسلام اقا سید محمد باقر درچه ای ، استاد مرحوم آقای بروجردی در اصفهان مرجع تقلید بود‌ 🌼 روزی از راهی می رفت و عده ی زیادی از طلبه ها پشت سرش حرکت می کردند. یک مرتبه دیدند ، ایشان کنار دیواری ایستادند و در همان موقع پیرزنی از آنجا گذشت. ❇️ اطرافیان از این حرکت ناگهانی ایشان تعجب کردند ؛ لذا علت را از ایشان جویا شدند. 🔻ایشان فرمودند : این پیرزن مادرم بود . ترسیدم جلویش راه بروم‌ ! ؛ زیرا اگر کسی جلوی پدر و مادرش راه برود ، جوان مرگ می شود. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️نکاتی در باب جلب توجه نامحرم ✔️چی بپوشم؟🤔 ✔️چطور راه برم؟🤔 ✔️چطور حرف بزنم؟🤔 💠 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🔴کودکان چگونه بدآموز می‌شوند؟ 🔰وقتی والدین، خواسته یا ناخواسته، بر کودکانی که چیزی را خراب می کنند، جیغ می زنند، کودکان یاد میگیرند که «جیغ» بزنند. ❗️وقتی کودکان به این نتیجه می‌رسند که با جیغ‌زدن به خواست هایشان دست می یابند، این کار را ادامه می دهند. 🔰وقتی والدین چیزی را به زور از دست کودک می گیرند، کودک «زورگیری» را یاد میگیرد. ❗️برخی‌ از والدین به کودک بی اشتها می‌گویند: «اگر غذا نخوری، آن را به فلانی می دهیم!»، این‌گونه، کودک «خسیس بودن» را می آموزد. 🔰وقتی والدین، برای آرامش کوتاه مدت خودشان، به کودکان وعده‌هایی می دهند، کودک «دروغ گویی» را می آموزد. ❗️وقتی والدین، برای آرامش کودکِ آسیب دیده، دیوار یا اسباب بازی را با سیلی می‌پزنند و می‌گویند: «اینو زدمش، دیگر گریه نکن»، کودک «انتقام‌گیری» را می آموزد. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
42.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻‌ جمعه و خیاطی༺✂️ (( ست سارافون )) 《یه مانتو بسیار زیبا و کاملا پوشیده 》 برای مجالس زنانه و زیر مانتو هم عالیه
اعمال‌مابایدبه‌گونه‌ای‌باشدکه‌اگردل اوراشادنمیکند،لااقل‌اورانرجاند. اگرمرحمى‌برزخمش‌نمیگذاريم، دل‌اورامجروح‌نسازيم. _آیت‌الله‌مصباح‌یزدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
درمان درد من نبود غیر درد دوست  دردم دوا کنید که درمانم آرزوست ✨ با سیل اشک تا که به دریای خون روم  شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست ✨ صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...