💟 خدای مهربانم هر جا از زندگیم که تو نگرانی گم شدم اومدی دستمو گرفتی و آرامش دادی به قلبم ... همیشه به موقع رسیدی اما من چی؟
💟 خیلی جاها ندیدم تو رو ...نشنیدم صداتو ... ندیدم نشونه هاتو ... شرمنده م خداااا ...شرمنده م برای تموم بیتابی ها و گله و شکایت هایی که میکردم و در آخر فهمیدم چقدر به نفع خودم بودن اون اتفاق ها...
💟 صبورم کن خدااا صبور تر از همیشه ... میخوام قدرتمند باشم و تسلیمِ سختی ها نشم ...قدرتمند تر از همیشه ... همین که تو هستی میدونم بهترینها در انتظارمه ... یاریم کن آرامشِ من...مثل همیشه کنارم باش
💟 خدای دوست داشتنیِ من صدهزار مرتبه شکرت که همیشه و همه جا هوامو داشتی و داری
22.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تأثیر پذیری بیشتر فرزندان از مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬اسرار اجابت دعا
🎙حجت السلام #پناهیان
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
.
📖حدیث امروز:
✳️ امام حسن مجتبی (ع) :
🌴صبر و شكيبائی زينت شخص، وفای به عهد علامت جوانمردی، و عجله و شتابزدگی (در كارها بدون انديشه) دليل بی خردی ميبباشد.
📚«كلمة الإمام الحسن، ص ۱۹۸»
🪧تقویم امروز:
📌 سه‌شنبه
☀️ ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۲۹ صفر ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 3 سپتامبر 2024 میلادی
🔖مناسبت امروز:
📌روز تعاون
🎎روز مردم شناسی
👳♂بزرگداشت ابوریحان بیرونی
سلام امام زمانم✋🌸
هرچند دیدگان ما از دیدار روے دلرباے زهرایےات ، محروم است اما قلبهاے شکسته‌ےما حضورِ مهربان و امیدآفرینت را احساس میکند .
تو با دعاے خیرت با نوازش هاے مداومِ پدرانه ات با نگاه سبز و بارانےات با توجه گرم و حیات آفرینت، همواره به ما امان میدهے از ما مراقبت میکنے و جان پناهمان هستے، شکر خدا که در سایه سار توایم ...
در افق آرزوهایم
تنها ♡ أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ♡ را میبینم..
#ایام_پایانی_ماه_صفر
ای آسمان گرفتی از ما سه مقتدی را
پیغمبـر و رضـا و امام مجتبـی را
در این عزای عظمی، عالم به غم نشسته
سکان کشتی دین، زین ماجرا شکسته
ایام حزن اهل البیت (ع) برشما تسلیت باد
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
🔳روایتی از کرامت مشهد امام رضا علیه السلام
🔸️عامربن عبدالله، حاکم «مرو» می گوید: کنار مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام رفتم. در آنجا ترکی دیدم که در ناحیه بالا سر مرقد شریف ایستاد و به زبان ترکی سخن می گفت.
🔹️ زبان ترکی را می دانستم، او می گفت: خدایا اگر پسرم زنده است او را به ما برسان و اگر مرده است ما را از آن آگاه کن. به زبان ترکی به او گفتم چه شده؟ حاجتت چیست؟
🔸️گفت: پسرم در جنگ «اسحاق آباد» با من بود، در آنجا مفقودالأثر شد و تا به حال هیچ اطلاعی از او ندارم. مادرش شب و روز گریه می کند. حالا از خدا می خواهم که ما را از حال او با خبر کند، زیرا شنیده ام که دعا در این مکان شریف، به استجابت می رسد.
🔹️عامر می گوید: از روی محبت دستش را گرفتم تا به منزل ببرم. وقتی از مسجد (کنار مرقد شریف) بیرون آمدیم، ناگاه جوانی قد بلند که دستمالی بر سر داشت با ما روبرو شد. وقتی هم دیگر را دیدند با شور خاصی با هم معانقه کردند. من از آن پسر پرسیدم چگونه در این وقت به اینجا آمدی؟
🔸️گفت: در جنگ اسحاق آباد، به مازندران رفتم و در آنجا گیلانی ای مرا پناه داد و بزرگ کرد. اکنون که بزرگ شده ام دنبال پدر و مادرم می گردم. در مسیر راه کاروانی به خراسان می آمد، من هم به آنها پیوستم و به اینجا آمدم و اکنون پدرم را یافتم.
🔹️پدرش گفت: من یقین کرده ام که در کنار مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام کرامات عجیبی رخ می دهد، از اینرو با خود عهد کرده ام تا آخر عمر در مشهد در پناه این مرقد عظیم بمانم.