eitaa logo
کانال سنگر عفاف وتربیت
801 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
8.9هزار ویدیو
332 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 :) 🌱 مقصد - چہ اتفاقے افتاد؟ ... چرا اينطورے شدے؟ ... چند لحظہ بهش نگاه ڪردم ... - دنبالم بيا ... بايد يہ چيزے رو بهت نشون بدم ... با همون سر و صورت خيس از دستشويے زدم بيرون ... لويد هم دنبالم ... برگشتم تو همون اتاق شيشہ‌اے ... - بشين رو صندلے ... هدست رو گذاشتم روے گوشش و همون فايل رو پخش ڪردم ... چشم‌ هاش رو بست ... منتظر بودم واڪنشش رو ببينم اما اون بدون هيچ واڪنشے فقط چشم هاش رو بستہ بود ... با توقف فايل ... چشم هاش رو باز ڪرد ... حالتش عجيب بود ... براے لحظاتے سڪوت عميقے بين ما حاڪم شد ... نفس عميقے ڪشيد ... انگار تازه بہ خودش اومده باشہ ... - اين چے بود؟ ... - نمےدونم ... نوشتہ بود "چپتر اول" ... حالت اوبران هم عادے نبود ... اما نہ مثل من ... چطور ممڪن بود؟ ... ما هر دومون يڪ فايل رو گوش ڪرده بوديم ... از روے صندلے بلند شد ... - چہ آرامش عجيبے داشت ... اين رو گفت و از در رفت بيرون ... و من هنوز متحير بودم ... ذهن جستجوگرم در برابر اتفاقے ڪہ افتاده بود آرام نمےشد ... تمام بعد از ظهر بين هر دوے ما سڪوت عجيبے حاڪم بود ... هيچ ڪدوم طبيعے نبوديم ... من غرق سوال ... و اوبران ... ڪہ قادر بہ خوندن ذهنش نبودم ... ميزمون رو بہ روے همديگہ بود ... گاهے زیر چشمے بهش نگاه مےڪردم ... مشغول پيگيرےهاے پرونده بود ... اما نہ اون آدم قديمے ... حس و حالش بہ ڪندے داشت بہ حالت قبل برمےگشت ... حتے شب بهم پيشنهاد داد برم خونہ شون ... بہ ندرت چنين حرفے مےزد ... با اين بهانه ڪہ امشب تنهاست ... و ڪیسے بہ یہ سفر چند روزه ڪارے رفتہ ... - بهتره بياے خونه ما ... هم من از تنهايے در ميام ... هم مطمئن ميشم ڪہ فردا نخوام از ڪنار خيابون جمعت ڪنم ... بهانہ هاے خوبے بود اما ذهنم درگيرتر از اين بود ڪہ آرام بشہ ... از بچگے عشق من حل ڪردن معادلات و مسالہ هاے سخت رياضے بود ... ممڪن بود حتے تا صبح براے حل يہ مسالہ سخت وقت بگذارم ... اما تا زمانے ڪہ بہ جواب نمےرسيدم آرام نمےشدم ... حالا هم پرونده قتل ڪريس ... و هم اين اتفاق ... هر چند دلم مےخواست اون شب رو ڪنار لويد باشم تا رفتارش رو زير نظر بگيرم و ببينم چہ بلايي سر اون اومد ... و با شرايط خودم مقايسه ڪنم ... اما مهمتر از هر چيزے، اول بايد مےفهميدم چے توے اون فايل صوتے بود ... فايل ها رو ريختم روے گوشي خودم ... و اون شب زودتر از اداره پليس خارج شدم ... مقصدم خونه ڪريس تادئو بود ... ادامه دارد...