🌙 حال و هوای امام زمانی محفل ✨ مناجات دلنشین پیرمرد صاف و ساده همدانی با امام زمان (عج) #ماه_مهمانی_خدا #ماه_رمضان #محفل

🌙 برای دل مردم زندگی نکنید ✨ توصیه‌های شنیدنی دکتر عزیزی به خانواده ها با بیان شیرین همیشگی #ماه_مهمانی_خدا #ماه_رمضان #محفل ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯

🌙 اینجا چک اول رو خوردم ✨ روایت آتنا عربشاهی از اولین جرقه‌ها برای تغییر مسیر زندگی ... #ماه_مهمانی_خدا #ماه_رمضان #محفل ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯

🔰ماه با کرامت 🔹پيامبر خدا صلی‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلم: 🔸مبادا ماه رمضان نزد شما، مانند ماه هاى ديگر باشد؛ چرا كه آن نزد خداوند، نسبت به ماه هاى ديگر، حرمت و برترى دارد و مبادا در ماه رمضان، روز روزه دارى تان مثل روز خوردنتان باشد. 📚 شیخ صدوق، فضائل الأشهر الثلاثة، صفحه ۹۵ 📎 #روزه 📎 #ماه_مهمانی_خدا 📎 #ماه_رمضان 📎 #کودک_نوجوان ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯

🌙 سلبریتی یعنی ایشون ✨ انتقاد حجت‌الاسلام قاسمیان از رفتار بعضی از افراد منسوب یه سلبریتی در جامعه #ماه_مهمانی_خدا #ماه_رمضان #محفل ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯

💢مرخصی کوتاه! 🔰نزدیک شب‌قدر آمد خانه، رو به عطیه کرد و گفت: ساکم را ببند. 🔸عطیه ابرو در هم کرد و گفت: هنوز نیومده کجا میخوای بری؟ 🔹محمد تقی لبخندی زد و گفت: میرم غرب. 🔸عطیه به دیوار تکیه داد و گفت: ما هم باهات می‌آییم. 🔹محمد تقی از اتاق بیرون رفت و گفت: اگه موندنم طولانی شد، میام دنبالتون. 🔸بعدها عطیه در دفتر خاطراتش نوشت: ماندن محمد تقی در غرب طولانی نشد، روز بیست و سوم رمضان برش گرداندند خط مقدم. 📎 #کودک_نوجوان 📎 #داستانک 📎#ماه_مهمانی_خدا 📎 #ماه_رمضان

🌙 امام الانس و الجنه ✨شور و حال دوست‌داشتنی محفل با ابتهال های شنیدنی سیدجلال معصومی #ماه_مهمانی_خدا #ماه_رمضان #محفل

💢روزه نصفه نیمه! 🔰کارگاه قالیبافی برای من و برادرم حکم زمین بازی را داشت، از اولین سالی که پا به مدرسه گذاشتیم، ور دست پدر شدیم. دست‌هایمان هنوز کوچک بود، اما یاد گرفته بودیم که چطور گره بزنیم و دار را با دستانمان زنده کنیم. 🔸وقتی رمضان با تابستان یکی می‌شد، برنامه‌ی کارمان تغییر می‌کرد. بعد از سحری، درست وقتی که خواب در چشمانمان سنگینی می‌کرد، پشت دار می‌نشستیم و تا اذان ظهر گره می‌زدیم. 🔹پدر همیشه به نماز و روزه تشویقمان می‌کرد، برای روزه‌های نصفه‌ نیمه‌مان جایزه‌ای هم در نظر گرفته بود. هر روز ظهر که می‌رسید، چند شاهی کف دستمان می‌گذاشت. 🔸یک سال، تصمیم گرفتم روزه‌ام را کامل بگیرم. هوای دم‌کرده‌ی کارگاه نفسم را بند می‌آورد. دلم لک می‌زد برای یک جرعه آب، اما غرور کودکانه‌ام اجازه نمی‌داد جا بزنم. برادرم اما چیز دیگری بود. انگار گرما و تشنگی اصلاً به او اثر نمی‌کرد و تمام وقت محو گره زدن دستان پدر میشد. 📎 #کودک_نوجوان 📎 #داستانک 📎#ماه_مهمانی_خدا 📎 #ماه_رمضان ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯