eitaa logo
کانال سنگر عفاف وتربیت
801 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
8.9هزار ویدیو
332 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام امام زمانم✋🌸 آقاجان! حسرتی به دل‌هایمان مانده براے دیدنتان؛ قلب‌هایی بی‌قرار مانده براے آمدنتان؛ به خدا که این روزها فهمیده‌ایم به این طبیب و آن طبیب رو زدن، تنها عمق جراحت را بیشتر می‌کند. درد ما یک درمان دارد و آن شمایید، اے حضورتان مرهمی بر زخم‌هاے عالَم! بیا 🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
♨️ عوامل و ریشه های مشکلات انسانی 🔶 بیشتر مشکلات برخاسته از رفتار خود انسان و لازمه اختیار داشتن انسان و انتخاب غلط او و یا اطرافیان او است. قرآن کریم می فرماید: ما أصابَكُمْ مِّنْ مُّصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أيْديكُمْ ؛ هر مصيبتى كه به شما مى رسد نتيجه اعمال شماست . 🔷 عامل دیگر نیز می تواند آزمایش های الهی باشد. امتحان الهی سنگ محک برای تشخیص ظرفیت انسان است. برخی در این امتحانات شکست می خورند و برخی دیگر مانند حضرت ایوب علیه السلام باوجود مشکلات فراوان، عنان از دست نداده و موفق و سربلند می شوند. 🔺 جهت مطالعه بیشتر و مشاهده منابع، کلیک کنید. 🌐 https://btid.org/fa/news/281440 📎 📎 📎 📎
👈کارهایی را بکن که دوست داری، جوری باش که دوست داری و راهی را برو که حالت را بهتر می کند ! به اینکه دیگران برایِ تو چه فکری می کنند فکر نکن 👈 ما اینجا نیستیم که بابِ میلِ دنیا و دیگران باشیم، ما آمده ایم تا خودمان، تعبیرِ رویاهایِ خودمان و برایِ خودمان باشیم ... ☺️ دوست من👇 👈 تو دیوار نیستی که بر رویت پوسترهای تبلیغاتی بچسبانند ! شجاعت داشته باش و خودت باش ؛ با همه کاستی‌ها و نقص‌ها. شجاعت داشته باش و تندیس زندگی خودت را بساز. 👈 تقدیس‌گر دیگران نباش. آنقدر خوبی و توان و استعداد در وجود خود تو هست که دیگران تقدیست کنند ... 👈 حکایت نویس خود باش ، نه حکایت نویس دیگران ! زندگی خودِ تو ، حکایتی‌تر از همه است ☺️ امروزتون پر از آرامش...☺️
💠 سفرحج 🔻 کاروان به شهر رسید و مرد بدون توقف به مسجد رفت. 💢 امام صادق علیه السلام پای منبر نشسته بودن و جواب سوالات مردم رو می دادن. ❗️مرد سلامی کرد و گفت: از حج بر می گردم، سفر خیلی خوبی بود. توی کاروان ما شخصی مدام مشغول عبادت و نماز بود. 📌 امام با تعجب گفت: پس کی کارهای اونو انجام می داد؟ 🔅 مرد دست روی سینه گذاشت و گفت: ما کارهاشو انجام می دادیم اون فقط عبادت می کرد. ⚠️ امام سر رو زیر انداخت و گفت: پس شما از او بهترید. 📚 سفينه البحار، ص 199 📎 📎 📎 📎
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 آخرین کلاسم که تمام شد به طرف جایی که قرار گذاشته بودیم، رفتم.کلاس آخرم با آرش نبود. برای همین ندیدمش، فقط بعداز دست به سرکردن سارا و سوگند به طرف بوستان رفتم.وارد که شدم نگاهی به آب نما انداختم روشن نبود، اطراف آب نما را گلهای زیبا و رنگارنگ کاشته بودند.کمی دورتر از آب نما تعدادی درخت بید مجنون بود که زیرش چند نیمکت گذاشته بودند. به طرف نیمکت ها رفتم، آرش نشسته بود روی یکی از آنها، با دیدنم از جایش بلند شد ومنتظر ایستادتا نزدیک شوم.نگاه گذرایی به تیپش انداختم، پالتویی که پوشیده بودبا آن عینک دودی که به چشمش زده بود، مرا یاد هنرپیشه های فیلم های خارجی انداخت. آنقدر جذاب شده بود که ناخداگاه لبخند بر لبم نشست. ولی وقتی یاد تصمیمم افتادم، لبخندم جمع شد و حتی یک لحظه بغض به سراغم آمد. برای یک لحظه نگاهی به آسمان انداختم. "خدایا خیلی حیف که سهم من نیست، کاش حداقل سنگت کوچکتر بود، تا از رویش رد میشدم." بعد از این که این فکرها از ذهنم گذشت چندتا استغفرالله گفتم و سرم را پایین انداختم.با لبخند سلام کرد، زیر لبی جواب دادم و با فاصله روی نیمکت نشستیم.بی معطلی گفت: –کاش کافی شاپی، رستورانی، می رفتیم که...نگذاشتم حرفش را تمام کند و گفتم:–همین جا خوبه، فقط زودتر حرفتون رو بزنید من عجله دارم.ــ حرف من یه جملس اونم این که اگه اجازه بدید با خانواده خدمت برسیم.از این که اینقدر فوری رفته بود سر اصل مطلب خجالت کشیدم و سکوت کردم.انگار خودش هم متوجه شد و گفت: –ببخشید که حرف آخر رو اول زدم، آخه شما اینقدر آدم رو هل می کنید، باز ترسیدم حرفم نصفه بمونه.به رو‌برو خیره شدم و گفتم: –ببخشید میشه بپرسم معیارتون واسه ازدواج چیه؟احساس کردم ازسوالم غافلگیر شده، چون مِنو مِنی کردو گفت:–خب، دختر خوبی باشه و من ازش خوشم بیاد و بهش علاقه داشته باشم. جمله ی آخرش را آروم تر گفت و شمرده تر. نگاهش کردم.–خب اگه اون وسط اعتقادادتون و خانواده هاتون به هم نخورن چی؟اخم ریزی کرد. – خب هر کس اعتقاد خودش رو داره و راه خودش رو میره.چیزی نگفتم. نگاه سنگینش را احساس می کردم.سکوت را شکست.– نمی خواهید چیزی بگید؟سرم را بلند کردم. نگاهمان در هم قفل شد. احساس کردم قلبم آنقدر محکم می زند که اوهم صدایش را می شنود. نگاهش آنقدر گرم و عاشقانه و مهربان بود که برای باز کردن گره ی نگاهمان تلاش زیادی کردم. چقدر بعضی کارهای ساده سخت است و این سختی را فقط وقتی می فهمی که خودت در آن موقعیت قرار گرفته باشی.نفس عمیقی کشیدم.–راستش... مکث کوتاهی کردم و ادامه دادم:معیارامون با هم خیلی فرق می کنه...با توجه به معیارها پس هدف هامونم با هم یکی نیست.حرفی نزد، نگاه گذرایی به چشم هایش انداختم، حالتش چقدر تغییر کرده بود. احساس کردم استرس گرفت. سرم را پایین انداختم و گفتم:–ببخشید اگه اجازه بدید یه سوالی ازتون بپرسم.ــ حتما، بفرمایید.ــ خب با این چیزایی که شما در مورد معیارهاتون گفتید یه علامت سوال بزرگ توی ذهن من به وجود امد.اونم این که...–که چی بشه؟با تعجب نگاهم کرد.–یعنی چی؟فرض کنیم شما با دختر دلخواهتون ازدواج کردیدچند سالم گذشت آخرش چی؟پوزخندی زدو گفت:–هیچی دیگه زندگی می کنیم مثل همه ی مردم.مایوسانه نگاهش کردم و گفتم:–همین؟زندگی می کنیم مثل همه؟ــ خب آره. البته اینم اضافه کنم اون موقع لذت بیشتری نسبت به الان از زندگی می برم.سرم را به علامت تایید تکان دادم و گفتم: –خب اگه چند ماه بعد از ازدواجتون همسرتون مریضی گرفت، یکی یا چند تا ازاعضای بدنش از کار افتاد چی؟ یا مثلا صورتش بر اثر یک حادثه صدمه دیدو از حالت نرمال خارج شد چی؟ چشمهایش گرد شد.–اینقدر بد بین نباشید.ــ نیستم. ولی باید به همه ی اینا فکر کرد. ✍ ...
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 سرش را پایین انداخت و قیافه‌ی متفکری به خودش گرفت.سکوت بینمان طولانی شد. می‌خواستم جوابم را بدهد برای همین حرفی نزدم و خودم را منتظر نشان دادم.آهی کشید و گفت:– میشه منم همین سوال رو از شما بپرسم؟ لبخندی زدم و گفتم: –باشه منم جواب می دم اما اول شما بگید.ــ خب فکر می کنم بستگی به علاقه داره اگر آدم همسرش رو از صمیم قلب دوست داشته باشه مشکلاتش رو هم باید قبول کنه.دوباره سکوت شد، خودش سکوت را شکست و پرسید:– شما چی؟ــ من فکر می کنم اگه علاقه برای ظاهر زیبا باشه، دیر یا زود از بین میره،حتی اگر اتفاق بدی هم نیوفته بازم ماندگار نیست. البته نمی خوام انکار کنم که ظاهر هیچ اهمیتی نداره، ولی جز الویتهای من نیست.من بیشتر افکار آدم‌ها برام مهمه. یعنی سعی می کنم که این طور باشه، باید این طور باشه چون کار درست اینه.سرش را با ناامیدی بلند کرد و گفت:– شما با افکار من آشنایی دارید؟برایم سخت بودحرفهایی که درفکرم بود را به زبان بیاورم ولی چاره ایی نداشتم. باید منظورم را متوجه می شد. آب دهانم را قورت دادم و سرم را پایین انداختم و گفتم: –خب تا حدودی از رفتار و طرز حرف زدن آدم ها میشه پی به افکارشون برد. قبل از این که شما از طریق اون جزوه من رو بشناسید، من می شناختمتون و بارها رفتارتون رو با بچه های کلاس دیده بودم.حتی ترم های پیش.راحت و ریلکس بودن شما با همکلاسی های دخترشاید برای شما عادی باشه، ولی برای من... من بارها دیدم که شما حتی شوخی دستی هم می کنید با دخترها... ببخشید من اصلا نمی خوام از شما ایراد بگیرم. شماواقعا پسر مودب و خوبی هستید.اگر اینارو هم گفتم فقط برای روشن شدن منظورم بود و این که اگر می گم افکارمون بهم نمی خوره یعنی چی.نگاهش را به روبرو دوخته بود و غمگین به نظر می رسید. سرش را به طرفم چرخاند و عمیق نگاهم کرد. تنها کاری که درآن لحظه سعی کردم انجام دهم هدایت چشم هایم به روی دست هایم بود. نفسش را بیرون داد و گفت: –خب شمام با یه نامحرم تواون خونه تنهایید و این اصلا درست... نگذاشتم حرفش را تمام کند گفتم:– اولا: من اونجا کار می کنم خیلی از خانم های کارمند هستند که با یه آقا تو اتاق تنها کار می کنند دلیل نمیشه، هر چیزی به خود آدم و رفتارش بستگی داره.دوما: ما تنها نیستم و یه بچه تو اون خونه هست و من اکثرا تو اتاق بچه هستم و هر وقتم بیرون میام ایشون تو اتاقشون هستند. قبلا که اصلا همدیگه رو نمی دیدیم. در ضمن الان من و شما هم نامحرمیم. با رعایت حد و حدود چه اشکالی داره. من درمورد چیزهایی حرف زدم که با چشم خودم دیدم ولی شما...این بار او حرفم را قطع کردو گفت:– من منظور بدی نداشتم اینو مطرح کردم که بگم من اگه با کسی شوخی کردم بی منظور بوده و فقط یه دوستی ساده بوده. از این حرفش عصبانی شدم. انگار حسودی‌ام هم شده بود با پوزخندی گفتم: –این نوع دوستیها برای من معنی نداره. در ضمن این موضوعی که گفتم یه مثال بود، مسائل دیگه هم هست. وقتی یه نفر فکرش اینجوریه این رو بسط میده تو کل مسائل زندگیش، شما اینجوری زندگی کردیدو بزرگ شدید. شاید افکار و حرفهای من براتون غیر طبیعی باشه، من بهتون حق میدم. من حرف شما رو هم قبول دارم در مورد کار کردن تو خونه‌ی آقای معصومی. خب اگه این کار رو نمی‌کردم بهتر بود. اون روزا شرایط سختی بود، من مجبور شدم. خانوادم هم با کارم مخالف بودند و هیچ کس تاییدم نکرد. وقتی من خودم اشتباهم رو قبول دارم پس دیگه بحثی توش نیست. اما شما...خیلی جدی گفت: –لطفا اینقدر سختش نکنید، من...من... بهتون علاقه دارم و این اصل زندگیه نه چیزایی که گفتید.از اعتراف ناگهانی‌اش جا خوردم و دست وپایم را گم کردم. از طرفی هم تعجب کردم چطور پسر مغروری مثل آرش زود طاقتش تمام شد و اعتراف کرد. احساس خوشایندی بود، ولی زود پسش زدم و همانطور که بلند می شدم گفتم:– متاسفانه ما باهم خیلی فرق داریم، آقا آرش. شما حتی قبول نمی کنید که کارتون درست نبوده و توجیه می کنید.بهتره همینجا تمومش کنیم. خداحافظ. راه افتادم، با گوشه ی چشمم دیدم که همانجا نشسته و عصبانی نگاهم می کند.به طرف ایستگاه مترو پا تند کردم.صدای پایش را شنیدم که می دوید به سمتم.نزدیکم شد و پرسید: –یعنی شما با این که می‌دونستید کارتون اشتباهه، انجامش دادید؟با غضب نگاهش کردم و گفتم:– من مجبور بودم، داستان تصادف رو که براتون تعریف کردم. اصلا این موضوع ها با هم زمین تا آسمون فرق دارند. ربطی به هم ندارند. ✍ ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هدیۀ خواهر به برادر 🔹درِ طلایی که برای حرم حضرت رضا (ع) در کارگاه هنری آستان مقدس بانوی کرامت ساخته شده همزمان با آغاز دهۀ کرامت رونمایی شد. 🔹این درها با بهره‌گیری از هنرمندان قم و اصفهان و تیم فنی و هنری آستان قدس ساخته شده و در دهۀ کرامت برای نصب به حرم امام رضا ارسال می‌شود. 🔹هزینۀ این درِ مطلا از سوی جمعی از خیرین تامین شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی میگیم زن مازندرانی با اصالته یعنی حتی موقع سخت ترین کار اول به حجابش اهمیت میده تو اون دشت شاید چهارنفر مرد هم نباشن 👌😍
💢 خداوند نسبت به زن ها مهربان تر است 🟢 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: خداوند نسبت به زنان مهربان تر از مردان است و هیچ مردی، زنی از زنانِ محارمش را خوشحال نمی کند، مگر اینکه خداوند او را در روز قیامت خوشحال می کند. 📚 کافی، اسلامیه، ج6، ص6. 📎 📎 📎 📎
💠 احکام دانش آموزی: اینا مگه مَحرَمَن؟ 🔻ستایش رفته بود خونه نازنین اینا. نازنین هم عکسای تولدش رو نشون ستایش می داد. ستایش با تعجب پرسید: اون دو تا آقا کی هستن؟ تا حالا ندیدمشون. چرا پیششون حجاب نداری؟ 🔰نازنین خندید و گفت: شوهرعمه و شوهرخالم هستن. ستایش با تعجب گفت: وا! مگه شوهرعمه و شوهر خاله محرمن؟ ✅ بچه های مهربون! شوهرعمه و شوهر خاله به دختر خانمای گل نامحرمن. اما شوهر خاله و شوهرعمه نازنین بهش محرم بودن، می دونید چجوری؟ 💥آخه شوهرخاله نازنین عموش بوده، عمو هم که محرمه.شوهرعمه ش هم داییش بوده، دایی هم به آدم محرم هست. 📎 📎 📎 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹✨امام علی (ع) ⬜️ در شگفتم از کسی که آفریده های خدا را می بیند و باز در خدا شک می کند. 🌺عَجِبتُ لِمَن شَکَ فَی الله ِ وهوَ یَری خلق الله🌺
🟩‍ ✨ پنجشنبہ و ياد درگذشتگان 💠✨ پروردگار در این روز پنجشنبہ اموات ما را بیامرزد و روحشون را شاد و قرین رحمت الهیت فرما 🟩🌼 الهی آمین 🌼🟩 🌺 شادی روحشان صلوات و فاتحه 🌺 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
♦️برای درك میزان شلوغی هنگ کنگ کافی است بدانید در هر کیلومتر ( Km ) از خاك ایران ٤۸ نفر و هر کیلومتر از خاك هنگ کنگ ٦۳۹٦ نفر زندگی میکند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب‌جمعه‌شب‌زیارتی‌اباعبدالله‌الحسین(ع) از مجموع روایات، زیارت آن حضرت از راه دور به یکی از عبارات زیر استفاده می‌شود: ۱ ـ سه بار بگوید: «صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ». یا : ۲ ـ بگوید: « السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ». 💔
🖼هرروز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنیم: 🪧تقویم امروز: 📌 جمعه ☀️ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۱ ذی القعده ۱۴۴۵ هجری قمری 🎄 10 می 2024 میلادی 📖حدیث امروز: امیرالمومنین علیه السلام: هیچ پناهگاهی بهتر و نگهدارنده تر از (ورع وپرهیز) از شبهات نمی باشد.نهج البلاغه حکمت ۳۷۱ 🔖مناسبت امروز:روز ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها وروز دختر
‹بِسـم‌ِ‌رَب‌الحُسِـین🌿؏› صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
🌸✨آدینه تون زیبا و شاد 🌷✨روزتون پرنشاط 💖✨خونه هاتون پراز مهر و صفا 🌸✨رابطه هاتون به رنگ عشق 🌷✨وجودتون سلامت 💖✨لباتون پر خنده 🌸✨نگاهتون زیبا و پر عشق 🌷✨روزتون شاد در کنار عزیزانتون 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌️صبحی نو سر زد و زندگی به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد و این نهایت امیدواری استکه در هوای یادتان، نفس می کشیمو در عطر نرگس بارانِ نامتان،دم می زنیم ... شکر خدا که در پناه شماییم