کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 #عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت350 کمی که آرام شدم، از خودش جدایم کرد. سرم را بوسید
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت351
همان موقع بود که گفت، «زن خوب یه نعمت بزرگه. اگر با خانم رحمانی ازداج کنی یعنی خدا این نعمت رو بهت داده، پس قدرش رو بدون.» وقتی راحیل تمام شد معنی حرفش را فهمیدم.
من تا آن روز فکر میکردم چه از خود گذشتگی بزرگی کردهام و خانوادهام را از پاشیده شدن نجات دادهام.
در دلم فقط برای آرامش راحیل دعا میکردم. ظلمی که ناخواسته و به جبر زمانه در حقش کرده بودم. برای یک دختر چیز کمی نبود، بعد از آن هم ظلمهای فریدون شاید وادارش کرده بود که او هم با ازدواجش یک جورهایی از خواستههایش رد شود. ما هر دو پدر و مادر بچه هایی شدیم که مال خودمان نیستند ولی درکنارشان احساس آرامش داریم. یادم می آید که راحیل همیشه برای ریحانه نگران بود و مدام دل تنگش میشد. به حرف راحیل رسیدم، خوب بودن بدون تاوان دادن خوب بودن نیست، فقط به به و چه چه دیگران را خریدن است، و چقدر گاهی خوب بودن درد دارد.
ما هر دو از عشقمان گذشتیم و تمام محبتمان را تقدیم بچه هایی کردیم که بیش ازهرکسی محتاجش بودند.
شاید خانوادهی من هیچ وقت متوجه نشوند که راحیل با گذشتش چه آرامشی برایشان آورد.
ولی به قول خودش خدا که می داند.
سارنا سینه خیز نزدیکم آمد، بیصدا و آرام. هیچ وقت فکرش را نمیکردم سکوت یک بچه در خانه اینقدر دردناک باشد. مادر برای هرشیرین کاری سارنا هزار بار قربان صدقه اش میرفت ولی وقتی با بچه حرف میزد سعی میکرد بغضش را نشان ندهد. گاهی این سکوت سارنا چقدر تلخ همهی صداها را میشکست. مادر دیگر مدتهاست قلبش درد نگرفته و کارش شده برای من دعا کردن.
مژگان که حالا با برگشتن من به زندگی انگار او هم آرام گرفته کنارم نشست و با لبخندنگاهم کرد و برایم میوه پوست کند.
سارنا رابغل کردم و
تکه سیبی که مژگان سرچنگال تعارفم کرد را گرفتم و گفتم:
–قرار بود بعدا ز غذا میوه نخوریم که، یا بافاصلهی حداقل دوساعت بخوریم.
– حالا یه شب ناپرهیزی چیزی نمیشه. بعد به حلقهی انگشتری که برایش خریده بودم نگاهی انداخت و دستش راکنار دستم نگه داشت.
–چه ست قشنگی انتخاب کردی آرش، خیلی حلقهام رو دوست دارم. نفسم را بیرون دادم.
–آره قشنگه.
نگاهم کرد، با دیدن زلال شفاف چشم هایش به این فکرکردم که چقدر بعضی از آدمها فقط با کمی محبت زیرو رو می شوند.مثل من که تو آمدی و تکاندیم و رفتی.
مادر سارنا را از بغلم گرفت و گفت:
–بده من ببرم عوضش کنم بچمو.
مادر آنقدر به سارنا وابسته شده که دیگر حتی مهمانیهای دور همیاش را هم نمیرفت و تمام وقتش را صرف نوهاش می کرد. مژگان یک تکه موز مقابلم گرفت.
–مژگان جان بسه، الان همهی اینا تا وقت هضم شدن تو معده می گندن و دیگه خاصیتی برای بدن ندارن که...
موز را در بشقاب برگرداند و سرش را به بازویم تکیه داد و با مهربانی گفت:
–عقل کل خودم، دو روزه دنیا رو زیادسخت نگیر.
چقدرحرفهایش مرا یاد کیارش می اندازد.
او هم مدام می گفت دو روز دنیا رو خوش باش.
–دقیقا چون دو روز دنیاست میگم. اتفاقا تو خیلی سخت میگیری این دو روز رو.
کشیده گفت:
–آرش...دوباره رفتی رو منبر؟
تونیستی راحیل ولی می بینی حرفهایت هنوز در جمع ما هست. بخصوص هر وقت اخبار گوش میکنم، بیشتر یاد حرص و جوش خوردنهایت میافتم. وقتی دوباره حرف از تورم می شود سکوت سنگینی تمام خانه را بر می دارد.
گوشی مژگان زنگ خورد، فوری ازروی میز برداشت و گفت:
–مامانه.
ازصحبتهایشان فهمیدم دوباره در مورد فریدون حرف میزنند. تلاشهای پدرش هنوز برای آزادیاش و تبرئه کردنش ادامه دارد.
ناخوداگاه یاد دختری افتادم که به خاطر علاقه ایی که به فریدون داشت زندگیش را بر باد داد.
دخترک چه می دانست عاشق یک عقدهایی بی وجدان شده است.
بیچاره حتما فکرش را هم نمی کرده پشت این قیافه ی آنتونیا باندراس گونه ی فریدون یک آدم ناقصالعقل پنهان شده است.
✍#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
✔️ شما در واقع احساسات خود را حس نمیکنید بلکه به قدری در آنها غرق میشوید که خود آنها میشوید. این امر هم هویت شدن نامیده میشود.
✔️ بنابر این هنگامی که آگاهی را وارد میکنید مکانی وجود دارد که شما میتوانید احساسات خود را به درستی و به طور راستین حس کنید و همین که این کار را انجام دهید داستان از میان برداشته خواهد شد..
✔️ چون آگاهی جایگزین تفکر میشود. آنگاه یک جا به جایی و انتقال وجود دارد شما از هویت گرفتن با داستانی که در سرتان است یا همان روند افکار به حضور آگاه جا به جا میشوید. اکنون میتوانید آنها را به طور مستقیم نگاه کنید و احساس نمایید.
💠 گذرنامه داداش
🔻چند روزی تا اربعین مونده بود و سعید سخت سرما خورده بود، وحید رو به بابا کرد و گفت: حالا که وحید مریض شده، من با گذرنامهاش کربلا میرم.
🔹 پریسا گفت: وقتی دوقلو هستید، عیبی نداره.
🔸 مامان گفت: این کار قانونی نیست.
🔹 مامان بزرگ گفت: برای سفر زیارتی عیبی نداره.
🔸 پریا گفت: اگه کسی نفهمه، چه عیبی داره؟
✅بابا گفت: بچه ها مامانتون درست میگه، این کار شرعا و قانونا اشکال داره، درسته سعید و وحید دوقلو هستن، اما هر کسی باید با گذرنامه خودش مسافرت بره.
📎 #اربعین
📎 #بچه_شیعه
☸️علائم اضطراب جدایی در فرزند...
👨🏻🏫برخی از علائم این اختلال :
1️⃣ناراحتی شدید هنگام جدایی یا انتظار جدایی
2️⃣نگرانی مداوم در مورد از دست دادن افرادی که به آنها وابسته است یا آسیب دیدن آنها.
3️⃣ترس از اتفاقاتی که ممکن است منجر به جدایی شود.
4️⃣خودداری از رفتن به مکانهایی که نیاز به جدایی دارد، مانند مدرسه یا محل کار.
5️⃣امتناع از خوابیدن به تنهایی یا دور از خانه و دیدن کابوسهای مکرر درباره جدایی
6️⃣نشانههای جسمی هنگام جدایی یا انتظار جدایی مانند درد شکم یا سردرد.
📎 #علائم_اضطراب
📎 #فرزند_پروری
📌 پیادهروی اربعین، فرصتی برای ادای حق تربیتی کودکان
🔸 در متون دینی برای کودکان حقوق متعددی ذکر شده است و والدین موظف به رعایت این حقوق گردیدهاند. یکی از این حقوق، حق یادگیری مسائل دینی است.
🔹 یکی از راههای آموزش امور دینی به کودکان و تربیت آنان، شرکت دادن آنها در مراسامات مذهبی، خصوصاً مراسم پیادهروی اربعین است. کودکی که به همراه پدر و مادر خود عازم این سفر معنوی میشود، در عین لذت بردن از اصل سفر، با فرهنگ ناب اسلامی نیز آشنا میشود؛ فرهنگ نذر، اطعام، اکرام مومن، رایگانبخشی در راه امام حسین علیهمالسلام و... را میآموزد و محبت نسبت به ائمه علیهمالسلام و شعیان ایشان در قلبش شعلهور میگردد.
جهت مطالعهی بیشتر، کلیک کنید:
https://b2n.ir/t57748
📎 #اعتقادات
📎 #کلام
📎 #شکوه_حسینی
☸️ چرا کودک اضطراب جدایی دارد؟؟
👨🏻🏫 یکی از انواع اختلالات اضطرابی در کودکان، اضطراب جدایی است که کودک به سبب از دست دادن یا ترس از دستدادن مراقبین خود، از آنها فاصله نمیگیرد.
🔵این اضطراب از 6 ماهگی شروع و تا 3 سالگی ادامه پیدا میکند و بخاطر اینکه در این دوران مفهوم پایداری اشیاء را درک نمیکنند؛ لذا وقتی چیزی یا شخصی از جلو چشمان آنها مخفی شود نگران میشوند که دیگر برنگردد.
📎 #اضطراب_جدایی
📎 #فرزند_پروری
12.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آموزش تجارت از کودکی
🎙استادپناهیان بیان
https://btid.org//fa/video/222714
📎 #تربیت_فرزند
📎 #خانواده
📎 #سبک_زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مداحی حالت رو خوب میکنه...
#ارباب💚
#شبجمعستهوایتنکنممیمیرم💔
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖حدیث امروز:
✳️امام صادق علیهالسلام:
🌴 امام حسین علیهالسلام با دلی غمزده به شهادت رسید، پس بر خدا سزاوار است که هر غمزدهای به زیارت او میرود، شاد و مسرور به وطن برگرداند.
📚 كامل الزيارات، ص ۱۶۷
🪧تقویم امروز:
📌 جمعه
☀️ ۲ شهریور ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۸ صفر ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 23 آگوست 2024 میلادی
🔖مناسبت امروز:
💠 ۲ روز تا #اربعین حسینی
اللهم ارزقنا زیارة الکربلا و شفاعة الحسین (علیهالسلام)
🌀آغاز هفته دولت