eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
779 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
9.6هزار ویدیو
335 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
11.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 دیدن این کلیپ زیبا رو از دست ندید... 🌿 آینه های فریبنده . . . 🎤 استاد رنجبر ‌ 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
روش‌های خلاص شدن از بخار شیشه‌های خودرو 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
رفتار پدر در شئونات مختلف اجتماعی الگوی بچه هاست. پدر محور امنیت خانواده است، پدر حکم خدا را برای بچه ها دارد. 🧡 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
آداب، سنّت‌ها، اخلاقهای خوب، عادتهای خوب، در درجه‌ی اوّل به وسیله‌ی مادر منتقل می‌شود. 🖋رهبرانقلاب‌اسلامی۱۴۰۱/۱۰/۱۴ 🧡 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🔹کم خوابی چه تاثیری بر کودکان دارد؟ ▫️یک متخصص مغز و اعصاب: 📌این روزها بسیاری از کودکان با اختلال خواب دست و پنجه نرم می‌کنند. کمبود خواب در کودکان می‌تواند موجب اختلال در رشد، کاهش سطح ایمنی و نداشتن تمرکز و کمبود حافظه شود. + نوع تغذیه در به خواب رفتن کودکان موثر است✔️ 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
🔸🔶5 اصطلاح غلط که رایج شده و زیاد بکار  میرود: 🔻۱_ خدا بد نده! این کلام اهانت به پروردگار است،زیرا
جمله زیر درست نیست که: اگرکسی ثروتمند به دنیا نیاد دست خودش نیست ولی اگر ثروتمند نشود دست خودش است! چون بسیاری از افراد دردنیا هستند که هم با استعداداند و هم بسیار تلاش کرده اند ولی اتفاقاتی باعث شده که ثروتمند نشوند یا مقامی به دست نیاورند؛ درصورتیکه افرادی با استعداد کمتر و تلاش کمتر و با اتفاقاتی به موفقیت های بالا رسیده اند البته باید تلاش شود هرکسی به جایگاه خود برسد ولی اتفاقات بسیاری ممکن است باعث شود خیلی افراد با استعداد به حق خود نرسند به این حدیث توجه فرمایید که: امام علی علیه السلام فرمود: اگر به آنچه که می خواستی نرسیدی، از آنچه هستی نگران مباش. حکمت69نهج البلاغه یعنی تو که تلاش خود رو کردی و به نتیجه نرسیدی نگران چیزی نباش، نا امید نباش دنیا بالا و پایین داره با توجه به حدیث در پوستر، افرادی که به جایگاهی رسیدند باید بدونند احتمالا خیلی بهتر از اون افراد بودند که شایسته جایگاه اون ها بودند واز آنچه حاصل کرده اند مثل ثروت ، مقام یا شهرت برای رسیدگی به مشکلات مردم استفاده بشه نه اینکه خودشون رو بهترین ها بدونندکه شایستگی کامل برای رسیدن به این چیزها را داشته اند و دیگران شایسته نبودند!
کودکان زیر ۶ سال هر چیزی رو ببینن و بشنون، باور می‌کنن! 🔸پس خیلی مراقب گفتار و رفتارتون باشید. حتی اگه با اون‌ها شوخی می‌کنید. 🔸اون‌ها باور می‌کنند و وقتی متوجه اشتباه بودن حرفتون بشن، اعتمادشون به شما از بین میره و دروغگویی رو از شما یاد می‌گیرن. مثلا این جملات ممنوع رو میگین! 🔸بمیرم برات! 🔸می‌خورمت! 🔸دیگه مامانت نیستم! 🔸لولو می‌خوره تورو! 🔸غذا نخوری کوچولو میمونی! 🔸پلیس دستگیرت می‌کنه! 🔺حتی اگه کسی حرف اشتباهی به فرزندتون زد، سریعا و همون لحظه بگید؛ «نه اینجوری هم نیست»
بخش1.mp3
3.56M
🔰کارگاه همسرداری و تربیت فرزند 🔆سبک زندگی/بخش یکم 🔸اهمیت سبک زندگی اسلامی 🔸چرا توصیه های دین تاثیری ندارد؟! 🔸چرا روزه گرفتن منجر به کاهش شهوت نمی شود؟! 🔹
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت‌هفتاد‌چهارم ﷽ ســاعت ده شب بود. تو کوچه فوتبال بازی می کردیم. اسم آقا ابرا
.از ویژگی های ابراهیم این بود که معمولاً کسی از کارهایش مطلع نمی شد .بجزکســانی که همراهش بودند و خودشان کارهایش را مشاهده می کردند اما خود او جز در مواقع ضرورت از کارهایش حرفی نمی زد. همیشه هم این نکته را اشــاره می کرد که: کاری که برای رضای خداســت، گفتن ندارد. یا .مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم، به جز خدا حضــرت علی علیه‌السلام نیز می فرماید: »هر کس قلبــش را و اعمالش را از غیر .خدا پاک ساخت مورد نظر خدا قرار خواهد گرفت عرفای بزرگ نیز در سرتاسر جملاتشان به این نکته اشاره می کنند که: »اگر کاری برای خدا بود ارزشمند می شود. یا اینکه هر نَفَسی که انسان در دنیا برای ».غیر خدا کشیده باشد در آخرت به ضررش تمام می شود در دوران مجروحیــت ابراهیم به یکــی از زورخانه های تهران رفتیم. ما در گوشه ای نشستیم. با وارد شدن هر پیشکسوت صدای زنگ مرشد به صدا در می آمد و کار ورزش چند لحظه ای قطع می شــد. تازه وارد هم دستی از دور .برای ورزشکاران نشان می داد و با لبخندی بر لب، درگوشه ای می نشست ابراهیم با دقت به حرکات مردم نگاه می کرد، بعد هم برگشت و آرام به من .گفت: این ها را ببین که چطور از صدای زنگ خوشحال می شوند بعد ادامه داد: بعضی از آدم ها عاشق زنگ زورخانه اند. این ها اگر اینقدر که عاشق این زنگ بودند عاشق خدا می شدند، دیگر روی زمین نبودند. بلکه در آسمان ها راه می رفتند! بعد گفت: دنیا همین است، تا آدم عاشق دنیاست و به .این دنیا چسبیده، حال و روزش همین است اما اگر انســان سرش را به ســمت آســمان بالا بیاورد و کارهایش را برای رضای خــدا انجام دهد، مطمئن باش زندگیش عوض می شــود و تازه معنی زندگی کردن را می فهمد. بعد ادامــه داد: توی زورخانه خیلی ها می خواهند .ببینند چه کسی از بقیه زورش بیشتر است و چه کسی هم زودتر خسته می شود اگر روزی میاندار ورزش شدی تا دیدی کسی خسته شده، برای رضای خدا ،سریع ورزش را عوض کن. من زمانی میاندار ورزش بودم و این کار را نکردم !البته منظوری نداشتم اما بی دلیل بین بچه ها مطرح شدم ولی تو این کار را نکن ابراهیم می گفت: انسان باید هر کاری حتی مسائل شخصی خودش را برای .رضای خدا انجام دهد آگاه باش عالم هستی ز بهر توست غیراز خدا هرآنچه بخواهی شکست توست ٭٭٭ !نزدیک صبح جمعه بود. ابراهیم با لباس های خون آلود به خانه آمد :خیلی آهســته لباس هایش را عوض کرد. بعد از خواندن نماز، به من گفت .عباس، من می رم طبقه بالا بخوابم !نزدیک ظهر بود که صدای درب خانه آمد. کسی بدون وقفه به در می کوبید :مادر ما رفت و در را باز کرد. زن همسایه بود. بعد از سلام با عصبانیت گفت ،این ابراهیم شما مگه همسن پســر منه!؟ دیشب پسرم رو با موتور برده بیرون !بعد هم تصادف کردند و پاش رو شکسته بعد ادامه داد: ببین خانم، من پســرم رو بردم بهترین دبیرســتان. نمی خوام با !آدم هائی مثل پسر شما رفت و آمد کنه مادر ما از همه جا بی خبر بود. خیلی ناراحت شد. معذرت خواهی کرد و باتعجب …گفت: من نمی دانم شما چی می گی! ولی چشم، به ابراهیم می گم، شما ببخشید و !من داشتم حرف های او را گوش می کردم. دویدم طبقه بالا !ابراهیم را از خواب بیدار کردم و گفتم: داداش چیکارکردی؟ ابراهیم پرسید: چطور مگه، چی شده!؟ پرسیدم: تصادف کردید؟ یکدفعه بلند شد و با تعجب پرسید: تصادف!؟ چی …می گی؟ گفتم: مگه نشنیدی، دم در مامان ممد بود. داد و بیداد می کرد و !ابراهیم کمی فکرکرد و گفت: خُب، خدا را شکر، چیز مهمی نیست عصــر همــان روز، مــادر و پــدر محمــد بــا دســته گل و یــک جعبــه شــیرینی به دیــدن ابراهیــم آمدنــد. زن همســایه مرتب معــذرت خواهی می کــرد. مــادر مــا هم بــا تعجــب گفت: حــاج خانــم، نه بــه حرف های صبــح شــما، نه بــه کار حالای شــما! او هــم مرتــب می گفت: بــه خدا از .خجالــت نمی دونم چی بگــم، محمد همه ماجــرا را برای مــا تعریف کرد .محمد گفت: اگر آقا ابراهیم نمی رســید، معلوم نبود چی به سرش می آمد بچه های محل هم برای اینکه ما ناراحت نباشــیم گفته بودند: ابراهیم و محمد بــا هم بودند و تصادف کردند! حاج خانم، مــن از اینکه زود قضاوت کردم ،خیلی ناراحتم، تو رو خدا منو ببخشید. به پدر محمد هم گفتم که خیلی زشته آقا ابراهیم چند ماهه مجروح شــده و هنوز پای ایشون خوب نشده ولی ما به .ماقلاتشون نرفتیم، برای همین مزاحم شدیم مادر پرسید: من نمی فهمم، مگه برای محمد شما چه اتفاقی افتاده!؟ آن خانم ادامه داد: نیمه های شبِ جمعه بچه های بسیج مسجد، مشغول ایست و بازرسی بودند. محمد وسط خیابان همراه دیگر بچه ها بود. یکدفعه دستش روی .ماشه رفته و به اشتباه، گلوله از اسلحه اش خارج و به پای خودش اصابت می کنه .او با پای مجروح وسط خیابان افتاده بود و خون زیادی از پایش می رفت آقا ابراهیم همان موقع با موتور از راه می رسد. سریع به سراغ محمد رفته و با کمک .یکی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت‌هفتاد‌پنجم .از ویژگی های ابراهیم این بود که معمولاً کسی از کارهایش مطلع نمی
﷽ بــا ابراهیــم از ورزش صحبت می کردیم. می گفت: وقتــی برای ورزش یا .مسابقات کشتی می رفتم، همیشه با وضو بودم همیشــه هم قبل از مسابقات کشتی دو رکعت نماز می خواندم. پرسیدم: چه !نمازی؟ ،گفت: دو رکعت نماز مســتحبی! از خدا می خواستم یک وقت تو مسابقه !حال کسی را نگیرم ابراهیم به هیچ وجه گرد گنــاه نمی چرخید. برای همین الگوئی برای تمام دوستان بود. حتی جائی که حرف از گناه زده می شد سریع موضوع را عوض .می کرد هر وقت می دید بچه ها مشغول غیبت کسی هستند مرتب می گفت: صلوات .بفرست! و یا به هر طریقی بحث را عوض می کرد .هیچگاه از کسی بد نمی گفت، مگر به قصد اصلاح کردن هیچوقت لباس تنگ یا آستین کوتاه نمی پوشید. بارها خودش را به کارهای .سخت مشغول می کرد زمانی هم که علت آن را ســؤال می کردیم می گفت: برای نَفس آدم، این .کارها لازمه شــهید جعفر جنگروی تعریف می کرد: پس از اتمام هیئت دور هم نشسته بودیم. داشــتیم با بچه ها حرف می زدیم. ابراهیم دراتاق دیگری تنها نشسته و !توی حال خودش بود .وقتی بچه ها رفتند. آمدم پیش ابراهیم. هنوز متوجه حضور من نشده بود باتعجب دیدم هر چند لحظه، سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش !می زند! یکدفعه باتعجب گفتم: چیکار می کنی داش ابرام؟ تازه متوجه حضور من شــد. از جا پرید و از حال خودش خارج شــد! بعد !مکثی کرد و گفت: هیچی، هیچی، چیزی نیست .گفتم: به جون ابرام نمی شه، باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت مکثــی کرد و خیلــی آرام مثل آدم هائی که بغض کرده اند گفت: ســزای .چشمی که به نامحرم بیفته همینه ،آن زمــان نمی فهمیدم که ابراهیم چه می کند و این حرفش چه معنی دارد ولــی بعدها وقتــی تاریخ زندگی بــزرگان را خواندم، دیدم کــه آن ها برای .جلوگیری از آلوده شدن به گناه، خودشان را تنبیه می کردند از دیگر صفات برجسته شخصیت او دوری از نامحرم بود. اگر می خواست بــا زنی نامحرم، حتی از بســتگان، صحبــت کند به هیچ وجه ســرش را بالا !نمی گرفت. به قول دوستانش: ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت و چه زیبا گفت امام محمد باقر۷: »از تیرهای شیطان، سخن گفتن با زنان ».نامحرم است ٭٭٭ ابراهیم به اطعام دادن نیز خیلی اهمیت می داد. همیشــه دوســتان را به خانه .دعوت می کرد و غذا می داد در دوران مجروحیــت که در خانه بســتری بود، هــر روز غذا تهیه می کرد و کســانی که به ماقاتش می آمدند را ســر ســفره دعوت می کرد و پذیرائی .می نمود و از این کار هم بی نهایت لذت می بُرد به دوستان می گفت: ما وسیله ایم، این رزق شماست. رزق مؤمنین با برکت …است و در هیئت ها و جلسات مذهبی هم به همین گونه بود. وقتی می دید صاحبخانه برای پذیرائی هیئت مشکل دارد، بدون کمترین حرفی برای همه میهمان ها و .عزادارها غذا تهیه می کرد .می گفت: مجلس امام حسین باید از همه لحاظ کامل باشد .شب های جمعه هم بعد از برنامه بسیج برای بچه ها شام تهیه می کرد پــس از صرف غذا دســته جمعی به زیارت حضرت عبدالعظیم یا بهشــت .زهرا می رفتیم بچه های بســیج و هیئتی، هیچ وقت آن دوران را فراموش نمی کنند. هر چند !آن دوران زیبا و به یادماندنی طولانی نشد یکبــار به ابراهیم گفتم: داداش، اینهمــه پول از کجا می یاری؟! از آموزش وپــرورش ماهی دو هزار تومان حقوق می گیری، ولــی چند برابرش را برای !دیگران خرج می کنی نگاهی به صورتم انداخت و گفت: روزی رســان خداست. در این برنامه ها .من فقط وسیله ام من از خدا خواستم هیچوقت جیبم خالی نماند. خدا هم از جائی که فکرش .را نمی کنم اسباب خیر را برایم فراهم می کند ادامه دارد....                      
💢 | نقش زن در جامعه اسلامی 🔹 امام خمینی رحمةالله‌علیه فرمود: خدمت مادر به جامعه از خدمت معلّم بالاتر است و از خدمت هرکس بالاتر است. 📚 صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۹۶. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🔴منبر برای تبلیغ کالای ایرانی👌👌 📸تصویری از شهید نواب صفوی در مسجد فخریه در حال معرفی محصولات ساخت داخل کشورمان ▪️ خیلی‌ها پا منبری‌اش بودند. خیلی‌ها از راه دور و نزدیک می‌آمدند مسجد بنشینند پای سخنرانی‌اش. آن روز حرف‌هایش با روزهای دیگر فرق داشت. ایستاده بود پشت بلندگو چراغ را گرفته بود توی دستش. می‌چرخاند و تعریفش را می‌کرد و با آب و تاب می‌گفت «مردم ببینید، ساخت کشور خودمونه.» ▪️طلبه ‌بود. مبارز بود. انقلابی بود. دلش می‌سوخت. می‌دانست کلی کارگر عرق ریختند‌اند تا همین یک چراغ ایرانی ساخته شده. دلش می‌خواست هر طور شده کمک کند مزد زحمت‌شان را بگیرند💯 ▪️ او ۶۰ سال پیش و در زمان طاغوت پهلوی بینشی داشت که اکنون بسیاری از مدیران کشور و حتی بزرگان حوزه علمیه ندارند. مبلغان، علما، دفتر تبلیغات، ائمه جمعه و مراجع معظم تقلید، چقدر به وظیفه خود در تبلیغ امر تولید ملی عمل کرده اند. طلاب، چند منبر برای حمایت از تولید ملی رفته‌اند؟ آیا ادله فقهی و قرآنی استقلال اقتصادی از حجیت ساقط شده است؟!! ⏪متاسفانه شهید نواب صرفا بعنوان قاتل برخی از سران پهلوی شناخته شده است حال انکه فدائیان اسلام اساسا یک جریان فرهنگی بود نه چریکی. گرچه مورد سوء استفاده جریان ملی گرا واقع گشت...