#معرفی #معرفت
بخش بیستونهم #داستان
دو داستان با یک مضمون از 🌸 #آیت_الله_آخوند_ملا_حسینقلی_همدانی 🌸 در مورد اثر کلام بر مردِ شرور
#داستان اول [آیا هنوز موقع #توبه نشده است؟]
🌹 جناب حاج #شیخ_عباس_قوچانی (وصیِ #آیت_الله_قاضی ) از مرحوم آخوند #ملا_حسینقلی_همدانی نقل نمودند ـ که:
💐 روزی از صحن مطهّر حضرت #امیرالمومنین علیه السّلام عبور مینمودند، در کنار صحن مرد عربی که به شرارت و آدمکشی معروف بود نشسته بود.
❌ ایشان جلو رفتند و فرمودند: آیا هنوز موقع توبه نشده است؟!
❗️مرد عرب مطلب را نفهمیده سربلند نمود و گفت: شیخنا چه میگوئی؟
⚠️ ایشان گفتند که: گفتم آیا هنوز موقع توبه نرسیده است؟!
💥 ناگهان مرد عرب صیحهای زد و به سمت حرم مطهّر دوید، در ایوان مطهّر دو مرتبه صیحهای زد و جان تسلیم نمود.
⁉️ عدهای از شاگردان آخوند فهمیدند این جمله را آخوند ملا حسینقلی همدانی به او گفته است. چون از او سؤال كردند، ایشان فرمودند:
🌹 «من میخواستم او را آدم كنم و این كار را نیز كردم، ولی نتوانستم او را در این دنیا نگه دارم».
(منبع: مطلع انوار ج3 - احوالات و آثار بزرگان و عرفاء باللَه)
داستان دوم: عَبد فَرّار
🔥 شخصی به نام عبد فرار [یعنی عبد بسیار گریزان] از اراذل و اوباش #نجف اشرف بود كه مردم او را در ظاهر، احترام میكردند تا از آزار و اذیت او در امان بمانند.
❌ این فرد شرور اگر میل به چیزی پیدا میكرد یا دوستدار مالی میشد، كسی نمیتوانست او را از دستیابی به خواستهاش بازدارد.
📛 مردم نجف از دست او در آزار بودند.
🌙 در یكی از شب ها كه آخوند ملا حسینقلی همدانی از #زیارت امیرالمومنین (ع) بازمیگشت، وی در مسیر راه او ایستاده بود.
👣 عارف همدانی بدون هیچ توجهی از كنار او گذشت.
🔺این بیتوجهی آخوند بر ایشان سخت گران آمد.
از جای خود حركت كرد تا این شیخ پیر را تنبیه كند.
📛 دوید و راه را بر او بست و با لحنی بیادبانه گفت: هی! آشیخ! چرا به من سلام نكردی؟!
🌷 عارف همدانی ایستاد و گفت: مگر تو كیستی كه من باید حتماً به تو سلام میكردم؟
💪 گفت: من عبد فرارم.
⚠️ آخوند ملاحسینقلی به او گفت: عبد فرار! افررتَ من اللهِ ام من رسولهِ؟
🔺 یعنی تو از خدا فرار كردهای یا از رسول خدا؟
👣 و سپس راهش را گرفت و رفت.
☀️ فردا صبح، آخوند ملا حسینقلی همدانی درس را تمام كرده، رو به شاگردان نمود و گفت: امروز یكی از بندگان خدا فوت كرده هر كس مایل باشد به تشییع جنازه او برویم.
👥 عدهای از شاگردان آخوند به همراه ایشان برای #تشییع حركت كردند
😳 ولی با كمال تعجب دیدند آخوند به خانه عبد فرار رفت.
⚰ آری او از دنیا رفته بود. عجبا! این همان یاغی معروف است كه آخوند از او به عنوان بنده خدا یاد كرد و در تشییع جنازه او حاضر شد؟!
به هر حال تشییع جنازه تمام شد.
⁉️ یكی از شاگردان آخوند به نزد همسر عبد فرار رفته و از او سؤال كرد:
❓چطور شد كه او فوت كرد؟ همسرش گفت: نمیدانم چه شد؟ او هر شب دیروقت با حال غیرعادی و از خود بیخود منزل میآمد، ولی دیشب حدود یك ساعت بعد از اذان مغرب و عشا به منزل آمد
💬 و در فكر فرورفته بود و تا صبح نخوابید
🚶و در حیاط قدم میزد و با خود تكرار میكرد: عبد فرار، تو از خدا فرار كردهای یا از رسول خدا؟! و سحر نیز جان سپرد.(منبع: مهر خوبان)
🔹فهرست مطالب ملا حسینقلی تا الان
_-_-_-_-_-_-_-🌹-_-_-_-_-_-_-
📜 معرفی عارفان راستین به مرور از کانال #دایی_رضا به صورت کاملا #اختصاصی منتشر خواهد شد ان شالله.
🔻 سلسله مطالب مرتبط گذشته:
(کافیست جملات را لمس کنید👇)
معرفی آیت الله قاضی
معرفی آیت الله سید علی شوشتری
@daeireza