eitaa logo
دایی رضا
2.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
5.5هزار ویدیو
92 فایل
🟡کانالی اخلاقی_اجتماعی 💠به دنبال زمینه سازی #ظهور 💠 🟢کانال صمیمی " #دایی_رضا "🟢 🔴 نیمه محرمانه 🔴 🌸مختصر، جذاب و جدید🌸 🆔لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/878706709C93902231a1 . 💠🌸💠🌸💠 .
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 حضرت آیة الله جناب آقای حاج که از شاگردان درس اخلاق مرحوم حاج بودند نقل می فرمودند که: 🌼 استادمان مرحوم آقای بافقی به خادمش آقای حاج دستور داده بود، که شبها در خانه را باز بگذارد و مواظب باشد که اگر ارباب حوائج( مردم )، مراجعه کردند، به آنها جواب مثبت بدهد و حتی اگر لازم شد در هر موقع شب که باشد او را بیدار کند تا کسی بدون دریافت جواب از در خانه ی او برنگردد. 🌺 🍃 آقای حاج عباس یزدی نقل میکند که: 🌃 نیمه ی شبی در اتاق خودم که کنار در حیاط منزل آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی بود خوابیده بودم، 💥 ناگهان صدای پایی در داخل حیاط مرا از خواب بیدار کرد 😳 من فوراً از جا برخاستم، دیدم جوانی وارد منزل شده و در وسط حیاط ایستاده است، ❌ نزد او رفتم و گفتم شما که هستید و چه می خواهید؟ 🔺مثل آنکه نتوانست فوراً جواب مرا بدهد حالا یا زبانش از ترس گرفته بود و یا متوجه نشد که من به فارسی به او چه می گویم (زیرا بعدها معلوم شد که او اهل است و عرب است) 🌀 ولی مرحوم آقای بافقی قبل از آنکه او چیزی بگوید از داخل اتاق صدا زد که ✨ حاج عباس، او است و با من کار دارد او را راهنمایی کن که نزد من بیاید. 🔺 من او را راهنمایی کردم او به اتاق آقای بافقی رفت مرحوم آقای بافقی وقتی چشمش به او افتاد بدون هیچ سوالی به او فرمود،😍 احسنت میخواهی مسلمان شوی، او هم بدون هیچ گفتگویی به ایشان، گفت: بلی برای تشرف به آمده ام. 🌟 مرحوم آقای بدون معطلی بلافاصله آداب و شرائط تشرف به اسلام را به ایشان عرضه نمود و او هم مشرف به دین مقدس اسلام شد 🧐 من که همه ی جریانات برایم غیر عادی بود از یونس تازه مسلمان سوال کردم که جریان تو چه بوده و چرا بدون مقدمه به دین مقدس اسلام مشرف گردیدی و چرا این موقع شب را برای این عمل انتخاب نمودی؟ 🔺او گفت: 🌸 من اهل بغدادم و ماشین باری دارم و غالباً از شهری به شهری بار می برم.🚛 🚍 یک روز از بغداد به سوی می رفتم دیدم 👨‍🦳💧 در کنار جاده پیرمردی افتاده و از تشنگی نزدیک به هلاکت است، فوراً ماشین را نگه داشتم و مقداری آب که در قمقمه داشتم به او دادم، 🚰سپس او را سوار ماشین کردم و به طرف کربلا بردم، ❌ او نمی دانست که من مسیحی و ارمنی هستم، وقتی پیاده شد گفت: 🤲 برو جوان حضرت ابوالفضل العباس (سلام الله علیه) اجر تو را بدهد.✨ 💫 من از او خداحافظی کردم و جدا شدم پس از چند روز باری به من دادند که به بیاورم ⚡️ امشب سر شب به تهران رسیدم و چون خسته بودم خوابیدم، در عالم رویا دیدم در منزلی هستم و شخصی در آن منزل را می زند، پشت در رفتم و در را باز کردم دیدم شخصی سوار اسب است و می گوید: 💐 من هستم، آمده ام حقی که به ما پیدا کردی به تو بدهم. ❌گفتم: چه حقی؟ ✅ فرمود: حق زحمتی که برای آن پیرمرد کشیدی، سپس اضافه فرمود و گفت: وقتی از خواب بیدار شدی به میروی شخصی تو را بدون آنکه تو سوال کنی، به منزل آقای شیخ محمد تقی بافقی می برد. وقتی نزد ایشان رفتی به دین مقدس اسلام مشرف می گردی.🌱 ❣من گفتم: چشم قربان و آن حضرت از من خداحافظی کرد و رفت، من از خواب بیدار شدم 🚶و شبانه به طرف سلام الله علیه حرکت کردم، در بین راه آقایی را دیدم که با من تشریف می آورند و بدون آنکه چیزی از ایشان سوال کنم، مرا راهنمایی کردند و به اینجا آوردند و من مسلمان شدم 💚 💥❓ وقتی ما از مرحوم آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی سوال کردیم که شما چگونه او را می شناختید و می دانستید که او آمده است که مسلمان بشود؟ 😍🌹 فرمود آن کسی که او را به اینجا راهنمایی کرد، یعنی حضرت حجة بن الحسن(سلام الله عليهما) به من هم فرمودند که او می آید و چه نام دارد و چه می خواهد. 📚 منبع : جنات الفروس، فصل سوم ص ۲۵۲، ملاقات با امام زمان سلام الله علیه، ملاقات پنجاه و چهارم، ص ۱۴۹ 🔺 پانوشت: حضرت عباس علیه السلام ، مدیون کسی نمی‌مونه. قدمی برای خودش و محبانش بر داری حتماً جبران می کنه 🔸 برای دیدن داستان جذاب دیگر از 👈 اینجا را لمس کن @daeireza
بخش سی‌وهفتم رفت و برگشت خاصّ 🌸 🌸 نسبت به حرم مطهر امام علی علیه السلام 🌷 مظهر صفت 🌹 ، از زبان یكی از شاگردان آخوند نقل می‌كند: 🌼 «آخوند كه مربی اخلاق و عالم ربانی و سالك حقیقی و دارای كرامات و صاحب مكاشفات و منامات بود، 🌹هر وقت به حرم مطهر ، امام علی (ع) مشرف می‌شد، با آداب خاص و و مخصوص می‌رفت . 💫 و هنگام خروج، عبا را به سر انداخته و سر به زیرافكنده و با عجله به منزل خود می‌رفت. 😳 ما از نحوه تشرف آن چنانی و از برگشتن این چنینِ وی در تعجب بودیم، 👀 تا روزی در صحن مطهر مراقب ایشان بودم. ⁉️ وقتی به آن كیفیت بیرون آمد و به شتاب رفت، سر راه را بر او گرفته و به صاحب قبر مطهر علوی سوگند دادم كه علت آن گونه تشرف و این گونه مراجعت چیست؟ 🌷گفت: اما آن گونه تشرف وظیفه هر كسی است كه عارف به مقام ولی الله اعظم، امیرمؤمنان (ع) باشد كه با كمال خضوع و خشوع مشرف گردد 🍃 و اما علت این گونه مراجعت برای این است كه اثر تشرف با معرفت به حضور و پیشگاه حضرت علی (ع) عوض شدن و رنگ ولایت گرفتن و بازشدن چشم و گوش ملكوتی است ✨ و چون حقایق و باطن اشیاء و اشخاص برایم منكشف می‌گردد، ❌ نمی‌خواهم چشم من به یكی از دوستانم بیفتد كه مبادا آن ها را به غیرصورت انسان ببینم و رازهای پنهانی و عیوب نهانی آنان پیش من فاش شود. 🤨 و در نتیجه نفس من از آنان مكدر شده و نسبت به او در من تنفر ایجاد گردد، ❤️ دل می‌خواهد سِرّ آن ها حتی در پیش نفس من پوشیده بماند. 📗 منبع : قصه و نكته‌های برگزیده، شماره 225. 🔹فهرست مطالب ملا حسینقلی تا الان _-_-_-_-_-_-_-🌹-_-_-_-_-_-_- 📜 معرفی عارفان راستین به مرور از کانال به صورت کاملا منتشر خواهد شد ان شالله. 🔻 سلسله مطالب مرتبط گذشته: (کافیست جملات را لمس کنید👇) معرفی آیت الله قاضی معرفی آیت الله سید علی شوشتری @daeireza