🔅 #تلنگر #داستان
❌ خودِ مسیر، مقصد بود❗️
💥 شخصی گرسنه بود. برایش کلم آوردند. اولین بار بود که کلم میدید.
🔸با خود گفت:
🌟 حتما میوهای درون این برگهاست.
😳 اولین برگش را کند تا به میوه برسد اما زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یک برگ دیگر و...
🔸با خودش گفت:
🤩 حتما میوه ارزشمندی است که اینگونه در لفافهاش نهادند.
❌ گرسنگیاش بیشتر شد و با ولع بیشتر برگها را میکند و دور میریخت.
🔸وقتی برگها تمام شدند، متوجه شد میوهای در کار نبود و کلم مجموعه همین برگهاست.😱
💢 ما روزهای زندگی را تندتند ورق میزنیم و فکر میکنیم چیزی اونور روزها پنهان شده که باید هرچه زودتر به آن برسیم. در حالی که همین روزها آن چیزی است که باید دریابیم و درکش کنیم!
🔺زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم، بنابراین قدر #فرصت ها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم.
@daeireza