پژوهش و تحقیق وقتی به بار مینشیند كه زاد و راحلهاش معارف قرآن و عترت باشد
درست است كه وجود مبارك حضرت ولیعصر(ارواحنا فداه) بقیةالله است اما این لقب پرافتخار، بالاصاله برای آن حضرت است اما بالاطلاق برای شاگردان آن حضرت نیز هست ،
اگر كسی عالم شد نه علمفروش، می شود «العلماء باقون ما بَقی الدهر» و همین بقیةالله شامل شاگردان او نیز میشود منتها بالتبع و بالعرض، اینكه فرمود: «العلماء باقون ما بَقی الدهر» یعنی همین، این راه باز است.
بنابراین پژوهش و تحقیق وقتی به بار مینشیند كه زاد و راحلهاش همین معارف قرآن و عترت باشد و محقق نیز باید در برابر این آب جوشان، احساس عطش كند.
امام صادق(سلام الله علیه) به یكی از شاگردانش فرمود: «فَإِنْ مِتَّ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنِیكَ»؛ مبادا تعدادی كتاب بخری و بگذاری در كتابخانه، بلکه خودت كتاب بنویس كه فرزندان تو وارث كتاب تو باشند، این را حضرت به همه ما فرمود، پس این راه باز است اگر این راه باز نبود كه نمیفرمود، منتها «النَّاسُ مَعَادِنُ كَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّة»؛
استعدادها فرق میكند اما ما به اندازه همّتهایمان كه از ذات اقدس الهی انشاءالله افاضه بشود، میتوانیم پیشرفت کنیم.
@daftar_ayatollah_javadi_amoli
عطر استغفار.mp3
485.4K
💠 روز نوزدهم ماه #ربیع_الثانی
🔹عطر استغفار
حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
@daftar_ayatollah_javadi_amoli
💠 بمناسبت 25 آذر، روز پژوهش
🔍 در جريان پژوهش چند مطلب مطرح است،
♻️اول آن است كه ما بفهميم گمشده ما چيست كه به دنبال آن جستجو ميكنيم، ما چه ميخواهيم؟ كسي كه هدفمند نيست، گمشدهاي ندارد و مقصد و مقصودي در پيش ندارد او اهل پژوهش نيست، خود را معطل كرده است و ديگران را به زحمت انداخت، اين اصل اول كه ما چه ميخواهيم. اصل دوم اين است كه بعد از اينكه روشن شد ما هدفمنديم، چه ميخواهيم و به دنبال چه ميگرديم، بايد بدانيم راهش چيست. اصل سوم اين است كه حالا كه معلوم شد هدفي داريم، راهي هست و بايد با پيمودن اين راه به آن هدف بار يافت، راهزنان اين راه چه كساني هستند؟ اصل چهارم اين است كه هاديان اين راه چه كساني هستند؟ اصل پنجم اين است كه همراهان اين راه چه كساني هستند؟ اين مطلب اول.
♻️ مطلب دوم اين است كه اين نظام مقدس جمهوري اسلامي هدفمند است، استقلال ميخواهد، آزادي ميخواهد و استقلال و آزادي دو بال اين مملكتاند، قلب تپنده اين مملكت، جمهوري اسلامي است؛ يعني اسلام است. اين مرغ باغ ملكوت يك قلبي دارد به نام دين که يك بالش استقلال است و يك بالش آزادي، آن وقت پرهاي ديگر فراواني هم هست كه با اين قلب تپنده اينها به راه ميافتند. يك بيان نوراني از اميرالمومنين(سلام الله عليه) است كه «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ»؛ ملتي كه آب دارد و خاك دارد معذلك نيازمند به بيگانگان است، خدا او را از رحمت دور كند! اگر ذخاير زميني زياد است و اگر دريا به اندازه كافي داريم آب به اندازه كافي داريم معادن به اندازه كافي داريم نيروي خلاق و فنان به اندازه كافي داريم، اين مجموعه را بايد يك حقيقتي راه اندازي كند و آن نكته اصل اين است ملت تا خود را باز نيابد و پژوهشگر نداشته باشد پژوهش حاصل نيست، طي راه حاصل نيست، به مقصد رسيدن ميسر نيست و مانند آن.
♻️ پژوهشگر يك نيروي انساني است، نيروي انساني ميتواند با پژوهشاش معدن نفت و گاز را و دهها معادن مايع و غير مايع را با پژوهش به دست بياورد، با فناوري ابتكار داشته باشد، نيروگاه هستهاي را در آن بخشهاي صلح آميز و عالمانهاش راه اندازي بكند، همه اين كارها را ميتواند بكند؛ چه اينكه در بخشهاي كشاورزي و دامداري هم همان طوري كه تاكنون موفقيتهاي فراواني داشت، از اين به بعد بيش از گذشته هم توفيق به دست ميآيد، اما همه اينها فرع آن نيروي پژوهشگر است، آن نيروي پژوهشگر، انسانيت انسان است! وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) فرمود من در شگفت و تعجبم كه بسياري از مردم براي خودشان به اندازه كالاي در دست و جيبشان حرمت قائل نيستند: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَنْشُدُ ضَالَّتَهُ وَ قَدْ أَضَلَّ نَفْسَهُ فَلَا يَطْلُبُهَا»؛ من در شگفتي و تعجبم كه اينها ابزار دستشان مثلاً يك قلم يك خودكار، يك كاغذ، يك تسبيح يا يك دستمال را جا ميگذارند يك جايي بعد دست به جيب ميزنند ميبينند كه اين خودكار سر جايش نيست، ميفهمند خودكار گم شد، جستجو ميكنند و پيدا ميكنند، خودشان را گم كردند و نميروند پيش كسي بگويد آقا من گم شدم! كجايم؟ من را ديدي سر جايم بنشاني يا نه؟! مشكل ما اين است! اين به جان هم تاختنها، اين باند بازيها، اين سر از اوين در آوردنها، اين عليه ديگر حرف زدنها اين است كه بسياري از ماها براي خودمان به اندازه دستمال ارزش قائل نيستيم! چطور ميشود انسان در فضاي اسلامي زندگي بكند پس از چند مدتی سر از اوين در بياورد؟! پرونده اختلاسي داشته باشد! مگر آدم هر پولي را ميگيرد! هر رشوهاي را ميگيرد! هر عشوهاي را ميگيرد! حضرت فرمود: خودت را درياب! اول پژوهشگر باش و خودت را پيدا كن، ببين كجايي سر جايت بنشان، بعد كار بكن...
💢آیت الله العظمی جوادی آملی 1382/08/23
@daftar_ayatollah_javadi_amoli
◀️ نیکی به #خانواده
🔹 رسول خدا (ص) فرمودند:
🔸 هر معروفى صدقه به شمار مىآید و هر آنچه را كه مؤمن براى خود و خانواده و همسرش هزینه كند و نیز هر آنچه با آن آبروى خود را حفظ كند، برایش صدقه نوشته مىشود.1
🔹 و فرمودند:
🔸 بهترین شما كسانى هستند كه براى خانوادهٔ خود بهترین باشند و من براى خانوادهٔ خودم بهترین شما هستم. 2
🔹 و نیز فرمودند:
🔸 كسى كه به بازار رود و تحفهاى بخرد و آن را براى خانوادهٔ خویش ببرد، مانند كسى است كه صدقهاى را به سوى نیازمندان مىبرد. 3
📚 1. مستدرک الوسائل ج 7 ص 239
📚 2. الفقیه ج 3 ص 555
📚 3. الامالی صدوق ص 577
📚 #مفاتیح_الحیات ص 234
حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
✅ «خیر» چیست؟!
✅ «خیر علمی» چیست؟!
✅ چه کسانی در دنیا خیر می بینند؟!
🔰 آیت الله العظمی جوادی آملی در #جلسه_درس_اخلاق در شرح کلمه قصار 94 #نهج_البلاغه:
«سُئِلَ عَنِ الْخَیرِ مَا هُوَ؟ فَقَالَ(علیه السلام) لَیسَ الْخَیرُ أَنْ یكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ وَ لَكِنَّ الْخَیرَ أَنْ یكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ یعْظُمَ حِلْمُكَ»؛
از حضرت امیر(سلام الله علیه) سؤال کردند خیر چیست؟
حضرت در پاسخ این سوال فرمود خیر، داشتن مال و فرزند زیاد نیست، فرزند صالح شرفبخش است، مال حلال، طیب و طاهر باعث برکت است، اینها خیر است. خیر در دو چیز است؛ در بخش «اندیشه» داشتن علم صائب و در بخش «انگیزه» داشتن حِلم صالح.
تو اگر بتوانی در عبادت بیش از دیگران بروی این خیر توست و اگر کار خیر کردی نگویی من کردهام!
فرمود معنای خیر این نیست که ارقام صفر ثروت شخص بیشتر باشد، این یک بارداری و حمّالی برای وراث و دیگران است. چیزی که انسان باید بگذارد و برود که خیر نیست؛ آری اگر به تولید و ایجاد اشتغال بپردازد و مشکلات جامعه را حل کند، دست چنین کارگری را پیغمبر بوسید؛ وگرنه حضرت فرمود خیر در این نیست که مال تو زیاد شود، یا اولاد تو زیاد بشود بلکه خیر در دو چیز است: در بخش عقل نظر، اندیشه صائب و محققانه و در بخش عقل عمل، حِلم و بردباری.
خیر علمی، این است که انسان اهل برهان باشد؛ نه بیجا سخن میگوید نه سخن بیجا میتواند او را از جا در ببرد، انسانی که حلیم، سنگین و بردبار است نه بازیگر است نه میشود او را بازی داد.
🆔️ @daftar_ayatollah_javadi_amoli
4_6032637671560447663.zip
11.49M
💥 نسخه اندروید اپلیکیشن "سلونی قبل ان تفقدونی" اثر حضرت ایت الله العظمی جوادی آملی
💥 این نرم افزار که قابلیت نصب بر روی سیستم عامل های اندروید و IOS انواع گوشی های همراه هوشمند و تبلت را دارد شامل جلد اول و دوم این مجموعه است که خطبه های 1 تا 35 نهج البلاغه را در بر می گیرد.
https://telegram.me/joinchat/BzBKgkBkiicyijpU3T1Rag
@daftar_ayatollah_javadi_amoli
سرمایه ماندگار.mp3
307.2K
💠 روز بیستم ماه #ربیع_الثانی
🔹سرمایه ماندگار
حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
@daftar_ayatollah_javadi_amoli
✅چيزي به نام «فوت» نداريم!
🔸... آنها خيال ميكردند انسان ميپوسد. پاسخش اين است كه اولاً #مرگ «فوت» نيست، «وفات» است.
🔸توفّي و وفات و استيفا يعني اخذ تام؛ چيزي به نام «فوت» نداريم هر چه هست «وفات است».
🔸در فوت، تاء جزء كلمه است؛ به معناي زوال و نيستي است.
🔸در وفات اين تاء، زائد بر اصل است كه معناي آن اخذ تام است.
🔸فرمود شما متوفّا ميشويد، استيفا ميشويد، تمام حقيقت شما را فرشتهها دريافت ميكنند.
🔸پس چيزي به عنوان فوت و زوال نيست.
🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره نمل، آیات 74 تا 81
@daftar_ayatollah_javadi_amoli
◀️ اهميّت #امانتداري
🔹 پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
🔸 به پرشمارى نماز، روزه، حج، كار نیك و سر و صداى نماز شب آدمیان ننگرید؛ بلكه به راستگویى و امانتدارى آنان بنگرید.1
🔹 امام موسى كاظم (ع) فرمودند:
🔸 زمینیان تا آنگاه كه به یكدیگر مهر مىورزند و امانت را پاس مىدارند، مورد رحمت خداى سبحاناند. 2
🔺 1. الامالی، صدوق ص 303
🔺 2. تنبیه الخواطر و نزهه النواظر ج 1 ص 12
📚 #مفاتیح_الحیات ص 522
حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
✳️دیدار اعضای پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
همزمان با هفته پژوهش و در آستانه روز وحدت حوزه و دانشگاه، جمعی از اعضاء هیئت علمی، اساتید و پژوهشگران پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی دیدار کردند.
🆔 https://t.me/joinchat/AAAAAFVyBKnJUt7BixwEpA
@daftar_ayatollah_javadi_amoli
آیت الله العظمی جوادی آملی
✳️دیدار اعضای پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی همزمان با هفته
✳️رسالت اصلی حوزه و دانشگاه حیات بخشیدن به علم است
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در دیدار جمعی از اعضاء هیئت علمی، اساتید و پژوهشگران پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام، «علم» را فصل مشترک حوزه و دانشگاه دانستند و بیان داشتند:
🔷ما یک «علم دینی» داریم که برای همه حوزویان و دانشگاهیان اصل است، در توضیح علم دینی باید گفت طبق سخن تحقیقی و اثبات شده اندیشمندان، تمایز علوم به تمایز موضوعات است، اگر علمی موضوعش قول و فعل انسان باشد باید با شریعت تطبیق داده شود تا دینی یا غیردینی بودن آن مشخص شود، اما اگر علمی موضوعش علم خدا، وصف خدا یا فعل خدا بود، قطعاً و بی شک علم دینی است و دانشگاه وقتی اسلامی می شود که به این اصل اساسی توجه کند.
🔷بخش اعظمی از علوم دانشگاهی موضوعش فعل خداست؛ یعنی «خلقت»، اما آنچه امروزه در دانشگاه وجود دارد نه علم دینی بلکه لاشه علم است چرا که فاقد «هوالاول»؛ یعنی توحید و مبداء یا به عبارت دیگر، «که آفرید؟» است و نیز فاقد «هوالآخر»؛ یعنی معاد و مقصد و به عبارت دیگر، «چرا آفرید؟» است! و لاشه علم، کسی را الهی نمی کند.
🔷 دانشگاه را دانش اسلامی، اسلامی می کند و دانش اسلامی دانشی است که این سه ضلعی را که مورد تاکید قرآن کریم است شامل باشد؛ یعنی «که آفرید؟»، «چه آفرید؟» و «چرا آفرید؟» وگرنه وجود نمازخانه، نماز جماعت و مراسم دعا در دانشگاه ها گرچه مسلمان تربیت می کند اما دانش را اسلامی نمی کند!
🔷چیزی در عالم نیست که آیت خدا نباشد، حضرت امیر علیه السلام از خلقت خداوند به آیینه تعبیر می کند، آیینه از خود چیزی ندارد، آیینه های معمولی هر کسی را در مقابلش قرار بگیرد نشان می دهد، اما خلقت الهی، آیینه ای است که تنها و تنها خالق را نشان می دهد و این مساله آنقدر روشن است که خداوند از کسانی که در آیینه خلقت جمال الهی را نمی بینند تعبیر به «کور» می کند، این تعبیر تحقیر نیست، بلکه تحقیق است.
🔷ما با داشتن این سرمایه ها و قرار داشتن در کنار سفره شهداء، حقیقتاً مسئولیم که از این سرزمینی که به برکت خون آنها طیب و طاهر شده است میوه طیب و طاهر کسب کنیم و میوه طیب و طاهر همین است که این لاشه علم را حیات ببخشیم و و الهی کنیم، این موضوع باید در دستور کار حوزه و دانشگاه باشد، آنگاه حوزه و دانشگاه رسالت اصلی خود را پیدا خواهد کرد.
🔷 اگر حوزه و دانشگاه به برکت قرآن و عترت این مسیر را پیش بگیرد، فضای علمی کشور الهی خواهد شد و وقتی این مهم اتفاق افتاد و این دو قشر عظیم رشد کنند و الهی شوند، جامعه ما نیز به طبع آنها الهی خواهد شد.
در ابتدای این دیدار گزارشی از فعالیت های علمی و پژوهشی پزوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام در عرصه های مختلف، خدمت معظم له ارائه گردید.
🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
بازخوانی بخشی از پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به مراسم گرامیداشت وحدت حوزه و دانشگاه:
وحدت، گاهي در قبال کثرت است؛ بحث فلسفي عميقي دارد، چون هم کثرت، حقيقي است هم وحدت حقيقي است؛ گرچه سازنده آن کثرت، اين وحدت است و نقصي در آن کثرت نيست، زيرا کثرت مظاهر أسماي حسناي خداي سبحان هستند که ﴿أَيّاً مَا تَدْعُوا فَلَهُ الأسْماءُ الْحُسْنَي﴾، ﴿وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها﴾، اين کثرت به نِعَم الهي برميگردد و اين کثرت به مظاهر أسماي الهي رجوع ميکند و نه نقص دارد و نه عيب؛ اما آن وحدتي که محمود و ممدوح است و حوزه و دانشگاه براي آن تلاش و کوشش کرده و ميکنند در مقابل کثرت نيست، در مقابل اختلاف است. وحدت براي نظام هستي سلامت است، اختلاف عيب است و نقص. کثرت در مقابل اين وحدت نيست، کثرتي که مظاهر أسماي الهي هستند، وحدت را پاسداري ميکنند؛ اما اختلاف وحدتشکن است.
بيان نوراني علي بن ابيطالب(ع) در نهج البلاغه خطاب به کسي آمده، ميفرمايد: در امت اسلامي هيچ کسی مردم را به اندازه من به وحدت دعوت نميکند و هيچ کسی در سنت و سيره و سريرت خود به اندازه من واحدانه فکر نميکند و عمل نميکند: «وَ لَيْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَي جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) وَ أُلْفَتِهَا مِنِّي».آنگاه ميفرمايد اختلاف در مقابل وحدت است، نه کثرت در مقابل وحدت. اين اختلاف يک بيماري است که هم به سلامت آسيب ميرساند، هم به کمال گزند وارد ميکند؛ نه ميگذارد جامعه سالم باشد، جامعه را عيبناک ميکند، نه ميگذارد جامعه کامل باشد و در نقص جامعه ميکوشد. ميفرمايد اين مطلب را من از نظر تاريخ نميگويم، از نظر سنت الهي ميگويم؛ چون اگر از نظر تاريخ باشد، نسبت به گذشته رواست؛ اما نسبت به آينده پيشبيني تاريخ کار آساني نيست؛ ولي از منظر سنت الهي که نه تحويلپذير است و نه تبديل را تحمل ميکند: ﴿فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً﴾؛ اين گذشتهاش همانند آينده، آينده آن همانند گذشته است؛ لذا حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَي وَ لاَ مِمَّنْ بَقِيَ»؛ نه در گذشته سنت الهي اين بود که جامعه از اختلاف طرْفي ببندد، نه در آينده «الي يوم القيامة» هيچ ملتي، هيچ جامعهاي، هيچ أحدي از اختلاف طرْفي نميبندد: «لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَي وَ لاَ مِمَّنْ بَقِيَ».
اين وحدت که منشأ صحت و کمال است، قراردادي نيست. با نشست و کنگره و امثال آن وحدت امضا نميشود. وحدت يک گوهر دروني است که بايد از آن پاسداري کرد. ما يک حقيقت هستيم در چند آينه. فطرتهاي ما يکي، معاد ما يکي، مبدأ ما يکي، وحي و نبوت ما يکي و مهمتر از همه که از نظر راهبردي ما را به همه معارف ياد شده ميرساند، فطرت ماست که ما يک حقيقت هستيم. چنين نيست که زبان و زمان، عصر و مصر ما را پراکنده کند. خداي سبحان ما را از يک حقيقت ﴿مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ﴾ خلق کرده است؛ يعني از يک گوهر و همه ما را با علوم ميزبان مجهّز کرد. خدا ما را بدون علم نيافريد. ما را همانند لوح نانوشته خلق نکرد. بسياري از اسرار دروني و رازهاي بيروني را به عنوان امانت الهي در درون ما نهادينه کرد که فرمود: ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها ٭ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾; آنگاه به آسمان و شمس و قمر آسمان، به زمين و فراز و فرود زمين، به سازنده آسمان و سازنده زمين، به جان آدمي و بنيانگزار جان آدمي، يازده بار سوگند خورد؛ يعني به کل اسرار نظام قسم خورد، اين خداي اسرارآفرين به همه اين اسرار يازدهگانه قسم خورد که انسان، طهارت او، پاکدامني او، ضامن سلامت اوست. فطرتش را سالم نگه ميدارد، در معاد به بهترين وجه پيش پروردگار برميگردد.
پس اين وحدت قراردادي نيست، اين ساختار دروني ماست که اميدواريم حفظ بکنيم و بهترين راه حفظ اين وحدت، يک بخش از آن به علم برميگردد، يک بخش از آن به عمل. اگر فضاي دانشگاهي، معرفتشناسي را در تنگناي حس و تجربه ببندد و بگيرد و گرفتار کند و زندان ببرد، وحدت و حوزه و دانشگاه مقدور نيست، زيرا او درباره حس و تجربه بسنده ميکند و دانشگاه و حوزهها درباره معرفت و شناخت، هم از حس و تجربه مدد ميگيرند هم از تجريد نيمه تجربي رياضي مدد ميگيرند، هم از تجريد کلامي کمک ميگيرند، هم از تجريد فلسفي مدد ميگيرند هم از تجريد عرفان نظري کمک ميگيرند. اين راه با دين و وحي و نبوت و معاد سازگار است؛ اما کسي که معرفتشناسي او فقط حس و تجربه باشد، نتيجه و خروجي آن هم اين است که ﴿لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً﴾، ﴿أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً﴾،اين دو آيه نشان ميدهد که خروجي حصر معرفتشناسي در حس و تجربه حسي، اين است
@daftar_ayatollah_javadi_amoli