eitaa logo
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
2.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
105 فایل
📩 ارتباط با ما: 🆔️ @Mrs_bahramy 🆔️ @wait313 📌 راه‌های ارتباطی با همکاران دفتر خواهران: ✅ https://eitaa.com/daftare_khaharan/4236
مشاهده در ایتا
دانلود
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز شد. 🔹سپیده‌دم نزدیک است و کاروان راهیان نور، با قلب‌هایی مملو از شوق و ارادت، به سوی شهر مقدس قم در حرکت است. اتوبوس در جاده‌ای که به حرم حضرت معصومه (س) می‌رسد، آرام پیش می‌رود. چشم‌ها بی‌قرارند، منتظر آن لحظه‌ی باشکوه که نخستین نشانه‌های بارگاه نورانی حضرت در افق پدیدار شود. 🔹ناگهان، یکی از خواهران با شوق می‌گوید: «نگاه کنید! گلدسته‌های حرم!» همه سرها را به سمت پنجره می‌چرخانند. نور طلایی اذان صبح کم‌کم در آسمان گسترده می‌شود و گنبد مطهر در میان تاریکی شب و روشنایی فجر می‌درخشد. زمزمه‌های ذکر و صلوات فضای اتوبوس را پر می‌کند. 🔹قلب‌ها بی‌تاب رسیدن‌اند. لحظاتی دیگر، این قافله‌ی عاشقان قدم به صحن حرم خواهد گذاشت، دست‌ها را برای دعا بلند خواهد کرد و نماز صبح را در جوار کریمه‌ی اهل‌بیت اقامه خواهد نمود. لحظه‌ای ناب از حضور در مکانی که آرامش و معنویت را بر جان‌ها جاری می‌کند. السلام علیک یا حضرت معصومه (سلام الله علیها) ✋🌹🌺🌸❤️💚 ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
🎥#کلیپ_تصویری 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز
♨️ اتوبوس در دل جاده‌های خاکی جنوب، آرام ولی پرهیجان پیش می‌رود... غروب نزدیک است، آسمان با هاله‌ای از سرخی، انگار دلش گرفته از غربت مهدی (عج)، از داغ جاویدالاثرها، از خون‌هایی که همین خاک مقدس نوشیده است. چیزی نمانده که برسیم به مناطق عملیاتی، به جایی که روزی، نوجوانانی هم‌سن و سال همین بچه‌ها با دستانی خالی اما دل‌هایی پُر از ایمان، به استقبال شهادت رفتند. فضای اتوبوس دیگر شبیه هیچ وسیله‌ی سفری نیست. شده است ستاد عشق، شده است معراج دل‌ها. عکس رهبر عزیز تر از جانمون ، همان که نایب امام عصر است، به شیشه‌ی جلو چسبانده شده، و از سقف، سربندهای "لبیک یا مهدی" و پرچم‌هایی با نام اهل‌بیت (ع) آویزان شده‌اند. نسیم سرد زمستانی که از پنجره‌ها داخل می‌شود، آرام این سربندها را تکان می‌دهد، انگار درک کرده که اینجا زمزمه‌هایی جریان دارد که قرار است زمین را به آسمان وصل کند. چراغ‌های گوشی‌ها یکی پس از دیگری روشن می‌شوند، اتوبوس در تاریکی درخشان شده، مثل کهکشانی که ستاره‌هایش نه از جنس نور، بلکه از جنس دل‌های منتظران ظهور است. و بعد، در میان این شور و شوق، صداها یکی می‌شود، پر از عشق، پر از اخلاص، پر از عهدی که امشب در این سفر بسته خواهد شد: "مردم دنیا رو می‌بینی فرمانده؟ نمیشناست، ولی صدات می‌کنن بیا که این مردم اگه ببیننت، زندگیشونو حتی فدات می‌کنن" صداها بلندتر می‌شود، گویی کسی دلش تاب نمی‌آورد، بغض‌های پنهان در تاریکی شب آرام آرام می‌شکنند. بعضی‌ها چشمانشان را بسته‌اند، شاید دارند در خیالاتشان لحظه‌ی آمدن حضرت را تصور می‌کنند، شاید دارند از ته دل آرزو می‌کنند که روزی، در همان صف یاران آخرالزمانی‌اش باشند. "از سرباز به فرمانده، فرمانده میدان آمادست از سرباز به فرمانده، بسم‌الله ایران آمادست از سرباز به فرمانده، قبیله سلمان آمادست" این صداها دیگر از جنس شعر و سرود نیست، این‌ها نجوای دل‌هایی است که عهد بسته‌اند. عهد بسته‌اند تا پای این راه بمانند، تا آماده باشند، تا روزی که ندای "هل من ناصر" بلند شد، پاسخ بدهند: "لبیک یا مهدی" دستی اشک‌هایش را پاک می‌کند، دستی دیگر چفیه‌اش را محکم‌تر می‌چسبد. یکی آرام شانه‌ی دوستش را می‌گیرد و هر دو، در دل همین سرود، در عمق همین لحظات، اشک‌هایشان را پنهانی پاک می‌کنند. "سلام فرمانده، مهدی سلام آقای خوبم سلام از خطه‌ی سردار سلیمانی سلام فرمانده، مهدی سلام دورت بگردم سلام فرمانده‌ی بچه‌های ایرانی" بچه‌ها حالا از دل‌هایشان حرف می‌زنند. یکی می‌خواهد مثل حسن باقری، فرمانده‌ای در سپاه امامش باشد، یکی دلش را وقف می‌کند که اگر مجتبی علمداری نیاز بود، او باشد. دیگری در دلش نجوا می‌کند که کاش مثل ابراهیم هادی، بی‌نام و نشان، اما در صف یاران حضرت بماند... "اگه فرمانده هنوز یار می‌خوای، من هستم مثل مصباح، اگه عمار می‌خوای، من هستم اگه مثل حسن باقری سردار می‌خوای، من هستم" این دل‌ها حالا دیگر متولد شده‌اند، با یک عهد، با یک آرزو، با یک امید که نکند این قافله‌ی عشق برود و آن‌ها جا بمانند. هوا تاریک شده، اما اتوبوس هنوز روشن است، با نور گوشی‌ها، با نور دل‌هایی که از امید ظهور درخشان شده‌اند. دیگر چیزی نمانده که برسیم، بوی خاک جنوب، بوی خاطرات شهدا، بوی وصیت‌نامه‌هایی که هنوز در این هوا جاری‌اند، اتوبوس را پر کرده است. "بوی ظهور از همه‌ی دنیا می‌رسه به مشام فرمانده یه روز تموم عالم به ما می‌گن نسل سلام فرمانده" و در آخرین لحظات، در آن دم‌های پیش از رسیدن به خاکی که خون هزاران شهید به خود دیده، بچه‌ها همگی یک‌صدا، در اوج احساس و دلدادگی، دوباره می‌خوانند: "از سرباز به فرمانده، فرمانده میدان آمادست از سرباز به فرمانده، بسم‌الله ایران آمادست از سرباز به فرمانده، قبیله سلمان آمادست" و با همین صدا، با همین همخوانی، اتوبوس در دل جاده‌های نور، به سمت مقصدی که روزی کربلای مردانی از جنس آسمان بوده، پیش می‌رود... ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
🎥#کلیپ_تصویری 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز
معرفی کامل منطقه هویزه و عملیات‌های مرتبط ۱. موقعیت جغرافیایی هویزه هویزه یکی از شهرهای استان خوزستان، در جنوب غربی ایران و نزدیک مرز عراق است. این شهر در نزدیکی رودخانه کرخه و جنوب غربی اهواز قرار دارد. به دلیل موقعیت استراتژیک خود، در دوران دفاع مقدس، یکی از نقاط مهم درگیری میان نیروهای ایرانی و ارتش بعث عراق بود. ۲. اهمیت هویزه در دفاع مقدس هویزه به‌عنوان یکی از اولین مناطقی که در روزهای ابتدایی جنگ ایران و عراق مورد حمله قرار گرفت، از اهمیت زیادی برخوردار است. این شهر در مهرماه ۱۳۵۹، در ابتدای جنگ، توسط ارتش بعثی اشغال شد و صحنه‌ی یکی از غم‌انگیزترین و مظلومانه‌ترین نبردهای دوران دفاع مقدس یعنی عملیات نصر در دی‌ماه ۱۳۵۹ بود. ۳. عملیات نصر و شهادت حسین علم‌الهدی و یارانش در دی‌ماه ۱۳۵۹، پس از اشغال بخش‌های وسیعی از خوزستان، رزمندگان ایرانی تصمیم گرفتند هویزه را از دست دشمن آزاد کنند. در این عملیات، گروهی از نیروهای سپاه پاسداران و بسیجیان، به همراه تعدادی از دانشجویان انقلابی، تحت فرماندهی شهید حسین علم‌الهدی به نبرد پرداختند. جزئیات عملیات: نیروهای ایرانی توانستند با شجاعت، بخش‌هایی از هویزه را آزاد کنند و تا نزدیکی مرز عراق پیشروی کنند. اما به دلیل کمبود تجهیزات و پشتیبانی، دشمن با استفاده از نیروی زرهی و تانک‌های سنگین، نیروهای ایرانی را محاصره کرد. در نهایت، با پایان مهمات و محاصره‌ی شدید، صدها نفر از رزمندگان ایرانی، ازجمله حسین علم‌الهدی و یارانش، به شهادت رسیدند. ارتش بعث عراق، پس از این نبرد، پیکر شهدا را در همان منطقه رها کرد و با تانک‌ها از روی آن‌ها عبور کرد. سال‌ها بعد، پیکر مطهر این شهدا در منطقه‌ی معروف به مقتل‌الشهدا کشف شد و به خاک سپرده شد. ۴. هویزه پس از جنگ پس از پایان جنگ، هویزه به‌عنوان یکی از مناطق زیارتی و گردشگری دفاع مقدس شناخته شد. در این شهر، یادمان شهدای هویزه ساخته شد که امروزه محل زیارت کاروان‌های راهیان نور است. این یادمان، مقبره‌ی شهدای عملیات نصر است که پیکرهای مطهرشان پس از سال‌ها کشف شد. ۵. مکان‌های مهم در هویزه برای بازدید: مقتل‌الشهدا: محلی که شهدای عملیات نصر، از جمله حسین علم‌الهدی، در آن به شهادت رسیدند. یادمان شهدای هویزه: آرامگاه دسته‌جمعی این شهدا که اکنون یکی از مهم‌ترین یادمان‌های دفاع مقدس است. تالاب هویزه (هورالعظیم): یکی از زیباترین مناطق طبیعی خوزستان که در نزدیکی هویزه قرار دارد و در دوران جنگ نیز نقش مهمی در تحرکات نیروهای دو طرف داشت. ۶. چرا هویزه نماد مقاومت است؟ هویزه، شهری است که با وجود سقوط زودهنگام در جنگ، به یکی از نمادهای مقاومت تبدیل شد. شهادت نوجوانانی که با کمترین امکانات، در برابر تانک‌های دشمن ایستادند، نشان داد که دفاع از وطن، تنها به سلاح و تجهیزات نیست، بلکه به ایمان و اراده نیاز دارد. جمع‌بندی: هویزه امروز، نه‌تنها یک شهر در جنوب ایران، بلکه قطعه‌ای از تاریخ مقاومت ملت ایران است. یادمان شهدای هویزه، برای همیشه، شاهد ایستادگی جوانانی خواهد بود که جان خود را فدای ایران و آرمان‌های انقلاب کردند. ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
🎥#کلیپ_تصویری 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز
صبحی که به هویزه می‌رسد... هوا هنوز کمی خنک است، نسیم آرامی که از دل دشت‌های جنوب می‌گذرد، صورت‌ها را نوازش می‌دهد. آسمان، آبی بیکران، بی‌هیچ ابری که غمش را به رخ بکشد. خورشید آرام‌آرام قد می‌کشد، سایه‌ها کوتاه‌تر می‌شوند، و ما با کاروان، در مسیر نور پیش می‌رویم... صبحِ در راه هویزه، صبحی دیگر است. اینجا، خورشید فقط طلوع نمی‌کند، بلکه نوری از جنس ایثار، از جنس خون‌های ریخته‌شده در این سرزمین، از جنس بغض‌های فروخورده‌ی مادرانی که پیکر پسرانشان را نیافتند، از جنس فریاد آخرین مدافعان دانشجو که در برابر تانک‌ها ایستادند... هویزه نزدیک است، جایی که زمینش هنوز بوی شهادت می‌دهد، جایی که هر ذرّه‌ی خاکش، شاهد رشادت حسین علم‌الهدی و یارانش است. هنوز آسمان اینجا، خاطره‌ی روزی را که آتش دشمن، زمین را شخم زد و قامت‌های عاشقان خدا را به خون نشاند، فراموش نکرده است. کاروان آرام‌تر شده، دل‌ها بی‌قرارند. شاید کسی زیر لب زمزمه می‌کند: "صبح شهادت چه زیباست، صبحی که خورشیدش از خون عاشقان سر برآورد..." هویزه نزدیک است... و دل‌هایمان، پیش‌تر از ما، به آنجا رسیده‌اند. ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
🎥#کلیپ_تصویری 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز
37.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 مادران شهدا، فرشتگانی با دل‌های زخم‌خورده و چشمانی همیشه منتظر... اینجا، در هویزه، کنار مقتل شهدا، کلام مادران شهدا سوز دیگری دارد. از دل‌های داغ‌دیده‌شان که بگویی، تنها اشک پاسخ می‌دهد... امروز، با بغضی فروخورده، به صحبت‌های مادر شهید امنیت دانیال رضازاده گوش سپردیم. واژه‌هایش از جنس صبر بود، از جنس عشق، از جنس مادری که جگرگوشه‌اش را در راه امنیت این خاک تقدیم کرده است. و اشک‌ها... اشک‌هایی که جاری شد، نه از غم، که از افتخار و غربت مادران قهرمان این سرزمین. 💔🇮🇷 ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
سلام شلمچه... ای خاک مقدس، ای قطعه‌ای از بهشت که عطر خون شهدا در تو جاری است، شلمچه، ای سرزمین غیرت و عشق... پا گذاشتن بر تو یعنی قدم گذاشتن در حریم نور، جایی که آسمان به زمین نزدیک‌تر از همیشه است و صدای ملائکه با زمزمه نام شهدا درهم آمیخته است. در شلمچه، جایی که هر وجب خاکش آغشته به خون شهیدان است، گویی زمان متوقف شده تا روایتگر رشادت‌هایی باشد که در تاریخ بی‌همتاست. اینجا سرزمینی است که در عملیات‌های بزرگی همچون کربلای ۵ و کربلای ۸، جوانان این مرز و بوم از جان خود گذشتند تا این خاک مقدس بماند. کربلای ۵، حماسه‌ای بی‌نظیر بود؛ جایی که رزمندگان ایرانی، در دل شب و زیر باران گلوله‌های دشمن، با فریاد "یا زهرا"، خط شکن شدند. آن‌ها از میان میدان‌های مین، سیم‌های خاردار و آتش سنگین دشمن عبور کردند تا اراده و ایمان خود را به رخ جهانیان بکشند. آری، شلمچه جایی است که جوانان ایرانی در برابر سپاه مجهز دشمن، با دست خالی اما دلی سرشار از عشق به خدا، تاریخ‌ساز شدند. شلمچه را "قتلگاه شهیدان" می‌نامند، چرا که اینجا شاهد خونین‌ترین صحنه‌های دفاع مقدس بود. بسیاری از شهدا در همین خاک آرمیدند، پیکرهایی که هنوز برخی از آن‌ها به آغوش مادران بازنگشته‌اند. هر قدمی که بر این خاک برمی‌داری، گویی اشک‌ها و آه‌های مادرانی را می‌شنوی که در انتظار فرزندانشان به درگاه خدا ناله می‌کردند. آری، شلمچه فقط خاک نیست، یادآور اشک‌های شبانه و دعای نیمه‌شب‌هایی است که رزمندگان، زیر آتش دشمن، از خدا مدد می‌خواستند. یادآور "شهدای گمنام" است، همانانی که نشان دادند راه حسین (ع) همچنان ادامه دارد. ای زائر شلمچه، وضو بگیر و آرام قدم بگذار. شاید زیر همین خاک، رفیقی باشد که جان خود را هدیه کرده است. شاید دستی که زمانی به سمت آسمان بلند شده بود، هنوز زیر این خاک منتظر دعای توست. اینجا شلمچه است؛ اینجا کربلای ایران است. نکند مدیون خون این شهدا باشیم. بیایید دعا کنیم که خداوند، ما را از یاران حقیقی این انقلاب قرار دهد و مسیرمان را در راه شهیدان روشن کند... ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
🎥#کلیپ_تصویری 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز
18.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدِّسِ طُوی (طه-۱۲) همانا منم پروردگار تو، پس نعلین (از پای) برکن زیرا تو در وادی طوی مقدس هستی (و جایگاه مقدس را با کفش آمدن نشاید) این نخلستان و این رود، روزها و شب‌های بسیاری را در یاد دارند. مناجات علی‌وار جنگاوران در میان نخلستان و فریادهای یازهرا (سلام‌الله‌علیها) در شب عملیات، وقتی در میان توفان گرفتار شده بودند. این جا روزهای سختی را به یاد دارد. هر گوشهٔ این سرزمین، قدمگاه شهیدان است و اگر خوب گوش بسپاری، می‌توانی زمزمه شبانه جنگاوران را با گوش دل بشنوی. آداب زیارت را به جا آور نیت کن که شهیدان با تو هم‌کلام شوند. با تو سخن بگویند. وضو بگیر و طاهر شو، آنگاه بر این سرزمین قدم بگذار. گام بردار بر هر گوشه این خاک، همانند آن که بر کربلا و مشهد شهیدان قدم می گذاری. شهدا راهنما هستند، برای همه ما از قافله جاماندگان. در اینجا می‌توان چشم دل باز کرد. در اینجا می‌توان نفس را زیر پا گذاشت در یادمان شهیدان اروند خدا را می‌توان پیدا کرد و به شهر بازگشت... ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
🎥#کلیپ_تصویری 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز
نماز مغرب و عشا را زیر آسمان شلمچه خواندیم… کنار اتوبوس‌ها، روی خاکی که با خون شهدا متبرک شده، قامت بستیم. صدای اذان در دل شب پیچید، انگار که شهدا هم به صف شده بودند برای نماز. آسمان پرستاره، گویی شاهد عهدی بود که ما دوباره با خدا و شهدا بستیم. رکوع که رفتیم، انگار در برابر تمام رشادت‌های این سرزمین سر تعظیم فرود آوردیم. سجده که کردیم، انگار پیشانی‌مان را بر تربت شهیدان گذاشتیم. هوای شلمچه، عطر عجیبی داشت. انگار دست‌های بریده‌ی عملیات کربلای ۴، دل‌های ما را هم به نماز دعوت می‌کردند. وقتی سلام نماز را دادیم، کسی نای بلند شدن نداشت، دل‌هایمان در خاک شلمچه جا مانده بود… این لحظه‌ها ماندگار شد. نمازی که شاید هیچ‌وقت مثل امشب، به دل‌هایمان نچسبد. شلمچه، یادمان باشد که این خاک، روزی جای پای شهدا بود و ما، زائران موقت این سرزمینیم. اللهم ثبت اقدامنا علی صراط الشهدا. ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
🎥#کلیپ_تصویری 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز
📍 یادمان شهدای هویزه؛ مقتل عاشقان ولایت 🇮🇷 اینجا، خاکش بوی ایثار می‌دهد... جایی که حسین علم‌الهدی و یارانش، با دستانی خالی اما قلب‌هایی سرشار از ایمان، در برابر تانک‌های دشمن ایستادند و جاودانه شدند. یادمان شهدای هویزه، نه‌فقط یک زیارتگاه، بلکه روایتی از مظلومیت و مقاومت است. جایی که زمین، پیکرهای بی‌سر را در آغوش گرفت، تا تاریخ هرگز رشادت‌های این نسل را فراموش نکند. 🌿 سلام بر شهدای هویزه، سلام بر آنان که تا آخرین نفس پای عهدشان ایستادند... ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan
دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان
🎥#کلیپ_تصویری 🔰دومین گروه اعزامی طلاب خواهر مدارس علمیه خراسان رضوی، به سفر معنوی راهیان نور آغاز
فکه… قتلگاه عاشقان اینجا فکه است… سرزمینی که خون، عطش، غربت و شهادت را با هم در آغوش کشیده است. زمین اینجا، هنوز تشنه است، تشنه‌ی آن ۱۲۰ جوانی که لب‌های خشکیده‌شان در عطش ماند، اما دل‌هایشان در دریای ایمان غرق شد. فکه، مقتل بی‌کفن‌هاست… جایی که بچه‌ها در محاصره‌ی دشمن، بدون آب، بدون مهمات، اما با قلبی مطمئن به خدا، تا آخرین نفس ماندند. یکی یکی زمین خوردند، دست‌ها را رو به آسمان بلند کردند، شاید باران رحمت خدا برسد… اما نه، باران نرسید، فقط آتش آمد… اینجا هنوز بوی شهدا را می‌دهد. هنوز باد که می‌وزد، انگار فریاد "العطش" بچه‌ها را در گوش تاریخ زمزمه می‌کند. اما آن‌ها زنده‌اند… همین‌جا، در دل این خاک، در کنار ما… السلام علیک یا لب‌تشنه‌های فکه… ای شهدا، ما را هم به خیمه‌گاه خود راه دهید… ┄┅┅═❅❅❅═┅┅┄ ✅ دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان 🆔 @daftare_khaharan