eitaa logo
دفتر شعر گهر
227 دنبال‌کننده
436 عکس
43 ویدیو
1 فایل
ای آنکه رباعی مرا می‌خوانی تا روضه‌ی بعد منتظر می‌مانی در وقت صله گرفتن از آل الله در اجرت روضه با #گهر یکسانی #گهر https://eitaa.com/daftaresher110 آثار ط. اسدیان مدیریت کانال @fatemiioon
مشاهده در ایتا
دانلود
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 حالا که دور، دورِ قسمت‌های بی‌خود است ما نیز می‌دهیم قسم، اصلا این مُد است ما نیز می‌دهیم قسم یک امام را هر کس که وزن و قافیه‌اش زد به شعرِ ما ذی‌الحجه است، قلب همه پُرشعف شده خیل ملائک است در عالم به صف شده حالا که دور، دورِ فراوان شادی است معلوم شد که وزن و قافیه از آنِ هادی است هر کس به قدر فهم و شعورش دهد قسم من نیز قدر فهمِ خودم بر تو می‌رَسَم هادی تو را قسم به کرامات خالقت بر چرخش مدامِ شب و روز فالقت وقتی که می‌دمد به اذان، بانگ هر خروس بر روشنی صبح و سفیدیِّ چون عروس گفتم عروس، یاد عروسی فتادْ دل حالا که وزن و قافیه گشته زِ تو خجل هادی تو را قسم به عروسیِّ مادرت بر جشن بی‌بدیل وصال کبوترت آن مادری که روز عروسی، زِ خُرد و بیش انفاق می‌کند، چه؟ لباس عروسیِّ خویش هادی تو را قسم به کتابِ برابری بر عقل، بر شرف، به شکوه برادری هادی تو را قسم به تفکر، به عقل و درک آن مهر و عشق را که عدویت نموده تَرک هادی تو را قسم به همه انبیا، به عقل آنانکه حرف حقُّ و خدا را کنند، نَقل هادی تو را قسم به مسیح و به باورش بر پاکدامنیّ و نجیبیِّ مادرش هادی تو را قسم به عصا و به صاحبش بر کوه طور و رنج چهل روز غائبش هادی تو را قسم به شهامت، به عشق و شور بر روشنی، به سعادت، به راهِ نور هادی تو را قسم به شجاعت، به هر چه که زیباست در میان هیاهوی معرکه هادی تو را قسم به نبیُّ و کتاب او خُلقِ عظیمِ و جودِ عجیب جناب او هادی تو را قسم به علیُّ شهامتش عدلی که گشت باعث فیض شهادتش شب‌ها به درب خانه بیچارگان، علی نان‌آورِ فقیریِ آوارگان، علی هم‌بازی یتیم، حبیب همه، علی در اوج اقتدار، طبیبِ همه علی هادی تو را قسم به علی، مرد رزم و درد آنکس که تیغِ خویش ببخشد گَهِ نبرد هادی تو را قسم به شب و چاه زمزمه با این‌همه به داغِ دلش بود فاطمه دادم تو را قسم به تمام مقدسات برچیده می‌شود زِ زمین روزی این بساط؟ هر کس که چشم روشن و حق‌بین خداش داد می‌بیند آنچه را که خدا در نقی نهاد آری تو را به نام نقی می‌توان ستود پاکیزه‌تر میان عالم و آدم کسی نبود اصلا کسی که وصف بدش بر قلم نشست من شک نمی‌کنم که جنونش گرفته است آنکس که از هدایت او دست می‌کشد ابلیس سوی هاویه دربست می‌کشد بیچاره آنکسی که تمسخر کند زِ جهل با نورِ عقل و علم، هدایت شود چه سهل هادی مرا به نور خدا رهنمون نما از دل عدوی حضرتِ حق را برون نما هادی تو را قسم به یگانه حبیب عشق آیا میآید از رهِ مکه طبیب عشق؟ ادامه دارد... @daftaresher110
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 حالا که دور، دورِ قسمت‌های بی‌خود است ما نیز می‌دهیم قسم، اصلا این مُد است ما نیز می‌دهیم قسم یک امام را هر کس که وزن و قافیه‌اش زد به شعرِ ما ذی‌الحجه است، قلب همه پُرشعف شده خیل ملائک است در عالم به صف شده حالا که دور، دورِ فراوان شادی است معلوم شد که وزن و قافیه از آنِ هادی است هر کس به قدر فهم و شعورش دهد قسم من نیز قدر فهمِ خودم بر تو می‌رَسَم هادی تو را قسم به کرامات خالقت بر چرخش مدامِ شب و روز فالقت وقتی که می‌دمد به اذان، بانگ هر خروس بر روشنی صبح و سفیدیِّ چون عروس گفتم عروس، یاد عروسی فتادْ دل حالا که وزن و قافیه گشته زِ تو خجل هادی تو را قسم به عروسیِّ مادرت بر جشن بی‌بدیل وصال کبوترت آن مادری که روز عروسی، زِ خُرد و بیش انفاق می‌کند، چه؟ لباس عروسیِّ خویش هادی تو را قسم به کتابِ برابری بر عقل، بر شرف، به شکوه برادری هادی تو را قسم به تفکر، به عقل و درک آن مهر و عشق را که عدویت نموده تَرک هادی تو را قسم به همه انبیا، به عقل آنانکه حرف حقُّ و خدا را کنند، نَقل هادی تو را قسم به مسیح و به باورش بر پاکدامنیّ و نجیبیِّ مادرش هادی تو را قسم به عصا و به صاحبش بر کوه طور و رنج چهل روز غائبش هادی تو را قسم به شهامت، به عشق و شور بر روشنی، به سعادت، به راهِ نور هادی تو را قسم به شجاعت، به هر چه که زیباست در میان هیاهوی معرکه هادی تو را قسم به نبیُّ و کتاب او خُلقِ عظیمِ و جودِ عجیب جناب او هادی تو را قسم به علیُّ شهامتش عدلی که گشت باعث فیض شهادتش شب‌ها به درب خانه بیچارگان، علی نان‌آورِ فقیریِ آوارگان، علی هم‌بازی یتیم، حبیب همه، علی در اوج اقتدار، طبیبِ همه علی هادی تو را قسم به علی، مرد رزم و درد آنکس که تیغِ خویش ببخشد گَهِ نبرد هادی تو را قسم به شب و چاه زمزمه با این‌همه به داغِ دلش بود فاطمه دادم تو را قسم به تمام مقدسات برچیده می‌شود زِ زمین روزی این بساط؟ هر کس که چشم روشن و حق‌بین خداش داد می‌بیند آنچه را که خدا در نقی نهاد آری تو را به نام نقی می‌توان ستود پاکیزه‌تر میان عالم و آدم کسی نبود اصلا کسی که وصف بدش بر قلم نشست من شک نمی‌کنم که جنونش گرفته است آنکس که از هدایت او دست می‌کشد ابلیس سوی هاویه دربست می‌کشد بیچاره آنکسی که تمسخر کند زِ جهل با نورِ عقل و علم، هدایت شود چه سهل هادی مرا به نور خدا رهنمون نما از دل عدوی حضرتِ حق را برون نما هادی تو را قسم به یگانه حبیب عشق آیا میآید از رهِ مکه طبیب عشق؟ ادامه دارد... @daftaresher110
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 حالا که دور، دورِ قسمت‌های بی‌خود است ما نیز می‌دهیم قسم، اصلا این مُد است ما نیز می‌دهیم قسم یک امام را هر کس که وزن و قافیه‌اش زد به شعرِ ما ذی‌الحجه است، قلب همه پُرشعف شده خیل ملائک است در عالم به صف شده حالا که دور، دورِ فراوان شادی است معلوم شد که وزن و قافیه از آنِ هادی است هر کس به قدر فهم و شعورش دهد قسم من نیز قدر فهمِ خودم بر تو می‌رَسَم هادی تو را قسم به کرامات خالقت بر چرخش مدامِ شب و روز فالقت وقتی که می‌دمد به اذان، بانگ هر خروس بر روشنی صبح و سفیدیِّ چون عروس گفتم عروس، یاد عروسی فتادْ دل حالا که وزن و قافیه گشته زِ تو خجل هادی تو را قسم به عروسیِّ مادرت بر جشن بی‌بدیل وصال کبوترت آن مادری که روز عروسی، زِ خُرد و بیش انفاق می‌کند، چه؟ لباس عروسیِّ خویش هادی تو را قسم به کتابِ برابری بر عقل، بر شرف، به شکوه برادری هادی تو را قسم به تفکر، به عقل و درک آن مهر و عشق را که عدویت نموده تَرک هادی تو را قسم به همه انبیا، به عقل آنانکه حرف حقُّ و خدا را کنند، نَقل هادی تو را قسم به مسیح و به باورش بر پاکدامنیّ و نجیبیِّ مادرش هادی تو را قسم به عصا و به صاحبش بر کوه طور و رنج چهل روز غائبش هادی تو را قسم به شهامت، به عشق و شور بر روشنی، به راه سعادت، به راهِ نور هادی تو را قسم به شجاعت، به هر چه که زیباست در میان هیاهوی معرکه هادی تو را قسم به نبیُّ و کتاب او خُلقِ عظیمِ و جودِ عجیب جناب او هادی تو را قسم به مناجات جامعه هر واژه‌اش مبین صد نور لامعه هادی تو را قسم به علیُّ شهامتش عدلی که گشت باعث فیض شهادتش شب‌ها به درب خانه بیچارگان، علی نان‌آورِ فقیریِ آوارگان، علی هم‌بازی یتیم، حبیب همه، علی در اوج اقتدار، طبیبِ همه علی هادی تو را قسم به علی، مرد رزم و درد آنکس که تیغِ خویش ببخشد گَهِ نبرد هادی تو را قسم به شب و چاه زمزمه با این‌همه به داغِ دلش بود فاطمه دادم تو را قسم به تمام مقدسات برچیده می‌شود زِ زمین روزی این بساط؟ هر کس که چشم روشن و حق‌بین خداش داد می‌بیند آنچه را که خدا در نقی نهاد آری تو را به نام نقی می‌توان ستود پاکیزه‌تر میان عالم و آدم کسی نبود اصلا کسی که وصف بدش بر قلم نشست من شک نمی‌کنم که جنونش گرفته است آنکس که از هدایت او دست می‌کشد ابلیس سوی هاویه دربست می‌کشد بیچاره آنکسی که تمسخر کند زِ جهل با نورِ عقل و علم، هدایت شود چه سهل هادی مرا به نور خدا رهنمون نما از دل عدوی حضرتِ حق را برون نما هادی تو را قسم به یگانه حبیب عشق آیا میآید از رهِ مکه طبیب عشق؟ آیا می‌آید عدل علی را عیان کند آن یوسفی که مصر جهان را جوان کند ای هادی دلم که به گمراه سر زدی بابا بزرگ حضرت مهدی خوش آمدی https://eitaa.com/daftaresher110