eitaa logo
دفتر شعر گهر
228 دنبال‌کننده
448 عکس
43 ویدیو
1 فایل
ای آنکه رباعی مرا می‌خوانی تا روضه‌ی بعد منتظر می‌مانی در وقت صله گرفتن از آل الله در اجرت روضه با #گهر یکسانی #گهر https://eitaa.com/daftaresher110 آثار ط. اسدیان مدیریت کانال @fatemiioon
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام ای غریبی مثل خدا هستی هر چی ما غافلیم اما تو یاد ما هستی السلام ای آقایی که صاحب عزا هستی از دست شیعیانت آواره‌ی تو بیابونا هستی... امیر ما هستی اسیر ما هستی... السلام علی الفرید السلا علی الطرید السلام علی الشرید سلام تنها سلام مطرود سلام آواره اینه اسمی که مولامون به روت می‌ذاره با همه بی وفاییامون برا تسلا اومدیم ای مولا شب هشتم، برای جوون لیلا اومدیم ای مولا جگر خونین پدر حیرون زینب بیا بیرون زهرا دلخون مهدی گریون شیعه باید بده جون کاش منم زینبت بودم پناه لحظه‌ی دردآورت بودم کاش منم اکبرت بودم پیش مرگت آقا و پرپرت بودم سلام تنها سلام مطرود سلام آواره اینه اسمی که مولامون به روت می‌ذاره من توسل می‌کنم امشب به پاره‌های جسم علی اکبر تا بتونم برا ظهورت انقدر بدم جون تا که بشم پرپر بیا مهدی یه امشب رو بیا تو این هیأت یقین دارم بی بی زهرا کرده ما رو دعوت @daftaresher110
داری می‌ری میدون بابات شده دلخون چقدر علی هستی شبیه پیغمبر یه چند قدم بیشتر قدم بزن بابا جلوی چشم من علیِ اکبر خدایا شاهدی این قامت مثل پیمبر دارم می‌فرستمش حجت بشه بر قوم کافر انگار پیغمبر داره می‌جنگه شبیه حیدر داره می‌جنگه علی اکبر داره می‌جنگه حریف این شیر نمی‌شن گرگا عطش لبهاشو سوزونده اما ندارم آبی منم لب تشنه‌ام برا بی‌حالیت بمیره بابا تیراندازاشون نشونه رفتن خدا رحمی کن چقدر نامردن عزیزم اکبر تنش خونینه می‌بینم الان که دوره‌اش کردن کوچه باز کردن دوباره اینجا فقط فریادم شده یا زهرا دارم میام بابا صبر کن نرو تو رو خدا صبر کن بذار وداع کنم باهات بابا نزن جلو چشام دست و پا چقدر شدی پاره پاره نداره بابات راه چاره عبام برا تنت کوچیکه حسین دیگه چاره نداره چطور باید تنت رو جمع کرد؟ یکی بگه که قوم نامرد کشتید دیگه جلوی بابا چرا کردیدش اربا اربا با دیدن پهلو و سینه‌اش باباش حسین از پا افتاده زینب برس به داد آقا حسین جون داد بالا سر شهزاده ادامه... @daftaresher110
سبک به سوی تو علی جانم، قیامتی داری، چه قامتی داری، بابات که می‌بینه می‌گه ماشاءالله چقدر هستی ای نوه‌ی حیدر، تو خِلقَت و خُلقت، شبیه پیغمبر، شبیه زهرا ای مؤذن حرم باباجان علی اکبرم می‌گی می‌خوام به میدون برم بابا جان، نمی‌گم میدون نری داری دِلو می‌بری آهسته بابا می‌مونه داغت روی جیگرم آهسته‌تر اکبرم آهسته بابا علی جانم، ببین بابات داره، با جیگر پاره، جونشو میاره، آخرین دیداره، بابا کجایی نشونت رو، از آسمون خواستم، توی زمین گشتم، چرا همه صحرا، بوی تو رو داره‌، بابا کجایی نگو که ای بابا، میون دشمن‌ها، به زیر پایی محاصره‌ات کردن، ببین چه نامردن، علی کجایی اربااربا اکبرم چطوری تا خیمه برم؟ چی بگم به اهل حرم تا بودی، پناه بابا بودی، غریب و تنها بودم، پیمبر ما بودی ای علی جان، پا شو که ناموست اومده تو میدان، ببر عمه جون رو به سمت خیمه ای علی جان، دیگه توانی نیست، تو پاهای بابات، پاشو بلندم کن، به جان عمه @daftaresher110
السلام ای غریبی مثل خدا هستی هر چی ما غافلیم اما تو یاد ما هستی السلام ای آقایی که صاحب عزا هستی از دست شیعیانت آواره‌ی تو بیابونا هستی... امیر ما هستی اسیر ما هستی... السلام علی الفرید السلا علی الطرید السلام علی الشرید سلام تنها سلام مطرود سلام آواره اینه اسمی که مولامون به روت می‌ذاره با همه بی وفاییامون برا تسلا اومدیم ای مولا شب هشتم، برای جوون لیلا اومدیم ای مولا جگر خونین پدر حیرون زینب بیا بیرون زهرا دلخون مهدی گریون شیعه باید بده جون کاش منم زینبت بودم پناه لحظه‌ی دردآورت بودم کاش منم اکبرت بودم پیش مرگت آقا و پرپرت بودم سلام تنها سلام مطرود سلام آواره اینه اسمی که مولامون به روت می‌ذاره من توسل می‌کنم امشب به پاره‌های جسم علی اکبر تا بتونم برا ظهورت انقدر بدم جون تا که بشم پرپر بیا مهدی یه امشب رو بیا تو این هیأت یقین دارم بی بی زهرا کرده ما رو دعوت @daftaresher110
داری می‌ری میدون بابات شده دلخون چقدر علی هستی شبیه پیغمبر یه چند قدم بیشتر قدم بزن بابا جلوی چشم من علیِ اکبر خدایا شاهدی این قامت مثل پیمبر دارم می‌فرستمش حجت بشه بر قوم کافر انگار پیغمبر داره می‌جنگه شبیه حیدر داره می‌جنگه علی اکبر داره می‌جنگه حریف این شیر نمی‌شن گرگا عطش لبهاشو سوزونده اما ندارم آبی منم لب تشنه‌ام برا بی‌حالیت بمیره بابا تیراندازاشون نشونه رفتن خدا رحمی کن چقدر نامردن عزیزم اکبر تنش خونینه می‌بینم الان که دوره‌اش کردن کوچه باز کردن دوباره اینجا فقط فریادم شده یا زهرا دارم میام بابا صبر کن نرو تو رو خدا صبر کن بذار وداع کنم باهات بابا نزن جلو چشام دست و پا چقدر شدی پاره پاره نداره بابات راه چاره عبام برا تنت کوچیکه حسین دیگه چاره نداره چطور باید تنت رو جمع کرد؟ یکی بگه که قوم نامرد کشتید دیگه جلوی بابا چرا کردیدش اربا اربا با دیدن پهلو و سینه‌اش باباش حسین از پا افتاده زینب برس به داد آقا حسین جون داد بالا سر شهزاده ادامه... @daftaresher110
سبک به سوی تو علی جانم، قیامتی داری، چه قامتی داری، بابات که می‌بینه می‌گه ماشاءالله چقدر هستی ای نوه‌ی حیدر، تو خِلقَت و خُلقت، شبیه پیغمبر، شبیه زهرا ای مؤذن حرم باباجان علی اکبرم می‌گی می‌خوام به میدون برم بابا جان، نمی‌گم میدون نری داری دِلو می‌بری آهسته بابا می‌مونه داغت روی جیگرم آهسته‌تر اکبرم آهسته بابا علی جانم، ببین بابات داره، با جیگر پاره، جونشو میاره، آخرین دیداره، بابا کجایی نشونت رو، از آسمون خواستم، توی زمین گشتم، چرا همه صحرا، بوی تو رو داره‌، بابا کجایی نگو که ای بابا، میون دشمن‌ها، به زیر پایی محاصره‌ات کردن، ببین چه نامردن، علی کجایی اربااربا اکبرم چطوری تا خیمه برم؟ چی بگم به اهل حرم تا بودی، پناه بابا بودی، غریب و تنها بودم، پیمبر ما بودی ای علی جان، پا شو که ناموست اومده تو میدان، ببر عمه جون رو به سمت خیمه ای علی جان، دیگه توانی نیست، تو پاهای بابات، پاشو بلندم کن، به جان عمه @daftaresher110
السلام ای غریبی مثل خدا هستی هر چی ما غافلیم اما تو یاد ما هستی السلام ای آقایی که صاحب عزا هستی از دست شیعیانت آواره‌ی تو بیابونا هستی... امیر ما هستی اسیر ما هستی... السلام علی الفرید السلا علی الطرید السلام علی الشرید سلام تنها سلام مطرود سلام آواره اینه اسمی که مولامون به روت می‌ذاره با همه بی وفاییامون برا تسلا اومدیم ای مولا شب هشتم، برای جوون لیلا اومدیم ای مولا جگر خونین پدر حیرون زینب بیا بیرون زهرا دلخون مهدی گریون شیعه باید بده جون کاش منم زینبت بودم پناه لحظه‌ی دردآورت بودم کاش منم اکبرت بودم پیش مرگت آقا و پرپرت بودم سلام تنها سلام مطرود سلام آواره اینه اسمی که مولامون به روت می‌ذاره من توسل می‌کنم امشب به پاره‌های جسم علی اکبر تا بتونم برا ظهورت انقدر بدم جون تا که بشم پرپر بیا مهدی یه امشب رو بیا تو این هیأت یقین دارم بی بی زهرا کرده ما رو دعوت @daftaresher110
داری می‌ری میدون بابات شده دلخون چقدر علی هستی شبیه پیغمبر یه چند قدم بیشتر قدم بزن بابا جلوی چشم من علیِ اکبر خدایا شاهدی این قامت مثل پیمبر دارم می‌فرستمش حجت بشه بر قوم کافر انگار پیغمبر داره می‌جنگه شبیه حیدر داره می‌جنگه علی اکبر داره می‌جنگه حریف این شیر نمی‌شن گرگا عطش لبهاشو سوزونده اما ندارم آبی منم لب تشنه‌ام برا بی‌حالیت بمیره بابا تیراندازاشون نشونه رفتن خدا رحمی کن چقدر نامردن عزیزم اکبر تنش خونینه می‌بینم الان که دوره‌اش کردن کوچه باز کردن دوباره اینجا فقط فریادم شده یا زهرا دارم میام بابا صبر کن نرو تو رو خدا صبر کن بذار وداع کنم باهات بابا نزن جلو چشام دست و پا چقدر شدی پاره پاره نداره بابات راه چاره عبام برا تنت کوچیکه حسین دیگه چاره نداره چطور باید تنت رو جمع کرد؟ یکی بگه که قوم نامرد کشتید دیگه جلوی بابا چرا کردیدش اربا اربا با دیدن پهلو و سینه‌اش باباش حسین از پا افتاده زینب برس به داد آقا حسین جون داد بالا سر شهزاده ادامه... @daftaresher110
سبک به سوی تو علی جانم، قیامتی داری، چه قامتی داری، بابات که می‌بینه می‌گه ماشاءالله چقدر هستی ای نوه‌ی حیدر، تو خِلقَت و خُلقت، شبیه پیغمبر، شبیه زهرا ای مؤذن حرم باباجان علی اکبرم می‌گی می‌خوام به میدون برم بابا جان، نمی‌گم میدون نری داری دِلو می‌بری آهسته بابا می‌مونه داغت روی جیگرم آهسته‌تر اکبرم آهسته بابا علی جانم، ببین بابات داره، با جیگر پاره، جونشو میاره، آخرین دیداره، بابا کجایی نشونت رو، از آسمون خواستم، توی زمین گشتم، چرا همه صحرا، بوی تو رو داره‌، بابا کجایی نگو که ای بابا، میون دشمن‌ها، به زیر پایی محاصره‌ات کردن، ببین چه نامردن، علی کجایی اربااربا اکبرم چطوری تا خیمه برم؟ چی بگم به اهل حرم تا بودی، پناه بابا بودی، غریب و تنها بودم، پیمبر ما بودی ای علی جان، پا شو که ناموست اومده تو میدان، ببر عمه جون رو به سمت خیمه ای علی جان، دیگه توانی نیست، تو پاهای بابات، پاشو بلندم کن، به جان عمه @daftaresher110