eitaa logo
دفتر شعر گهر
234 دنبال‌کننده
447 عکس
43 ویدیو
1 فایل
ای آنکه رباعی مرا می‌خوانی تا روضه‌ی بعد منتظر می‌مانی در وقت صله گرفتن از آل الله در اجرت روضه با #گهر یکسانی #گهر https://eitaa.com/daftaresher110 آثار ط. اسدیان مدیریت کانال @fatemiioon
مشاهده در ایتا
دانلود
سالِ گذشته از در هیأت به سمت تو بعد از شهادت حسن بن علی روان کوله به دوش همرهِ اشک و دعای جمع پا در رکابِ کوله به دوشان کاروان امسال، قهر کرده سفر با دل عجم دریاب حال زار مرا یابن فاطمه... تسلیم و اعتماد دو رکن نرفتنم تو خیر را رقم زده‌ای بهر ما همه @daftaresher110
با پای پر تاول پیاده رفتن عشق است ایران عجب امسال هجران دیده دارد... @daftaresher110
یک سال پیش امشب کنار مرز بودیم ای روزگار بی مروت ننگ بر تو @daftaresher110
چل روز صبر زینبی یک اربعین داشت جا مانده‌ایم امسال ما مثل رقیه @daftaresher110
جا مانده‌ایم امسال ما مثل رقیه لعنت به مسئولی که شد آل امیه @daftaresher110
ای نغمه‌ی صدای تو صادق‌ترین سروش در راه عشق حضرت صاحب زمان بکوش از تو وفا و از دل ما صبر و اعتماد تا این درخت طیبه باری دهد خموش @daftaresher110
محرم شو ای دلِ من تا عشق را بفهمی نامحرمان ندانند اسرار محرمیت عشق بدون حرمت، عشق حرام هیهات با یک قَبِلْتُ بشنو با گوش دل نصیحت @daftaresher110
مهرِ گوهر یاری صاحب لواست هفت سرباز مطیع سر جداست @daftaresher110
عاشقی سخت است در تحریم یا در فاصله دست من بر دامنت جا مانده‌ی از قافله @daftaresher110
حرم امن شما مأمن و مأوای من است صحن تو جای من و جای دل آرای من است آنکه دیروز گمان کرد که یارم باشد کاش ای کاش بداند همه فردای من است @daftaresher110
شرط معشوق است ناز و دیر کرد انتظار و صبر سهم عاشق است @daftaresher110
چه کسی غیر خدا حال دلم را دانست چون خداحافظی از یار شبیه مرگ است @daftaresher110
رقیبت در کنار یار دیدی؟ همین که یار تنها نیست خوب است @daftaresher110
رود زلال و سار هر دو روانند بی گمان اما حکایتی است که اقبال وصل نیست هر چند دل ز هم بربایند و دل دهند رود زلال عازم و سار اهل فصل نیست @daftaresher110
دل بریدن بی گمان مرگ است اما چاره چیست؟ ما برای وصل تو هجران کشیدیم از ازل گر که یارم شاد باشد از غم هجران چه باک زهر هجر تو مرا شیرین‌تر است از هر عسل @daftaresher110
شعر اصلاح شده پس از نقد دوستان👇👇👇 در بلاها صبر... در حیرت سکوت و... در مصیبت گریه جا دارد کوه صبر و... یک بیابان تحیر بین باران را کجا دارد؟ گر چه از حیرت کسی حال دل شعر مرا هرگز نمی‌فهمد شعر باریدن از احساسم میان جنگل و صحرا صفا دارد چله، رسم عاشقان و عارفان باشد ولی گوهر نپنداری چله‌ی عارف شبیه اربعین عشق در دل کربلا دارد عاشق و عارف اگر گوشه نشین قربت یارند اما تو از دل زینب بپرس و از سکینه چله‌ی عاشق چه‌ها دارد در بیابان تحیر هم اگر تنها شدم باکی ز غربت نیست مطمئن هستم امام من هوای دختر جامانده را دارد دختری جامانده ام در شب به دادم می رسی آقا چادرم زخمی است اما سربلند است و وفا بی انتها دارد کربلا جامانده ها را با شهادت می‌خرد ای خیل جامانده هر که جامانده تأسی بر رقیه کرده و واویلتا دارد @daftaresher110
سخت است حرفت را نمی‌فهمد کسی... چون تو... @daftaresher110
سال گذشته اربعین پرواز کردیم امسال گویا جز فراق و درد و غم نیست می‌سوزم از آتشفشان خسته‌ی دل از اربعین جا ماندم و محبوب هم نیست @daftaresher110