eitaa logo
دفتر شعر من
95 دنبال‌کننده
11 عکس
16 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
ای وای بیا بیا اباصلت خورشید عبا کشیده بر سر مسموم نموده است مامون آنکس که رضا از اوست داور یک بار دگر میان کوچه از ضعف و الم کسی نشسته شاید که به یاد مادر خود یکبار دگر دلش شکسته مانند علی غریب و تنهاست در محبس دیو کید و تزویر گویا شده است ابن موسی مانند پدر از این جهان سیر یکبار دگر خبر ز کوچ است از غسل و کفن به دامن شب محکوم به گریه در سکوت است یک ابن دگر به ماتم أب کی دیده ی دیو تاب آرد بر پرتو تابناک خورشید تاریک نمود آسمان را زیرا ز فنای خویش ترسید ابلیس ولی چه کور خواندی چون داد جواد جان به این کیش هرگز نگذارد این جهان را خالی چو خدا ز حجت خویش سوم شهریور نود و پنج
کل عالم از وجود او منور می شود با وجودش شعر ها قند مکرر می شود با علی اشعار از اغراق خالی می شوند با وجود این سخن از او چو عنبر می شود کوه بر سالک غبار و آب دریا جرعه ای با علی هر کار ناممکن میسر می شود بی گمان هر خیر بر هر خلق از سوی خدا از طفیل حضرت حیدر مقرر می شود در میان بندگان خالص پروردگار اشرف خلق خدا را او برادر می شود در میان پیروان مصطفی تنها علی بر عزیزش فاطمه همراه و همسر می شود​ از غلامی درش دم می زنم از آنکه در جنب هر مولا نگاهی هم به نوکر می شود  از قیاس قطره با دریا حذر باید نمود خاطر دریا از این محنت مکدر می شود صد اسف ای عسکری ز آن دم که گوید از جفا شأن من با اهل شورایی برابر می شود هشتم تیر نود و پنج آخرین تصحیح ۷ خرداد ۱۴۰۳ 
می کند الله به لیل مبیت نزد ملائک به علی افتخار صیحه زند عرش جز او لافتی نیست چو شمشیر علی ذولفقار شیردل سوره ی والعادیات شأن تو معلوم شد از هل اتی آیه ی تطهیر و حدیث کسا بر تو و اهل تو فقط شد عطا حسن قضا از پی سوء القضا بر بلد عدل تو باب الرجا گر چه که حق تو نیامد بجا بدر سزا از پی بدر الدجا غیر محمد ز همه سر تویی همسر زهرای مطهر تویی غیر اگر تکیه به جای تو زد روز جزا ساقی کوثر تویی کعبه برای تو بغل باز کرد برهمه ی ارض بر این ناز کرد اسم تو مشتق ز خود یار شد عشق سخن را ز تو آغاز کرد کعبه مستوره تویی یا علی گوهر مستور تو، بیتت صدف اصل عبادات تماشای توست بهر امم حج تو باشد هدف مسجد و محراب ثناگوی تو سوره ی احزاب ثناگوی تو گشت به فضل تو عدو معترف جمله ی اصحاب ثناگوی تو وقت قضا دادگری می کنی حمله به کفار جری می کنی در ره حق کارگری می کنی بهر یتیمان پدری می کنی گر همه ی بحر مرکب شود جمله درختان جهان هم قلم گر به نوشتن شود عالم بسیج فضل علی را نتوان زد رقم عسکری آن به که ز تقصیر خویش عذر بر شیر خدا آورد ورنه سزاوار کمالات او کس نتواند که ثنا آورد ۱۷ خرداد ۹۷ آخرین بازنگری ۷ خرداد ۱۴۰۳
اگر در چنته ام چیزی ندارم نباشد جز گنه در کوله بارم اگر فعلم شبیه سرورم نیست بگویم با همین اوضاع زارم خدایامن علی را دوست دارم بر این نعمت سپاست می گزارم  اگر بیمار و مهجور و خرابم اگر چونان کفی بر روی آبم به جز حب علی در سینه ام نیست شود گر مایه ی رنج و عذابم خدایا من علی را دوست دارم بر این نعمت سپاست می گزارم همه عالم اگر گویند جز تو بنا سازند گر شورایی از نو دهندم سیم و زر یا هر مقامی نه میگویم، نه، بریک، بر سه، هم دو خدایا من علی را دوست دارم بر این نعمت سپاست می گزارم  هجوم آرند بر من کل دنیا چو فرزندش شوم گر ارباً اربا زنند آتش به جان و مال و هستم نخواهم شد جدا از عشق مولا خدایا من علی را دوست دارم بر این نعمت سپاست می گزارم اگر دشمن نماید ریز ریزم به هر جزأم تو را خوانم عزیزم امامم رهبرم آرام جانم بخوانم تا که بااجزاء خیزم خدایا من علی را دوست دارم بر این نعمت سپاست می گزارم امیرالمومنین تنها ست حیدر نباشد گر چه هیچش یار و یاور خدایا مدّعی بسیار باشد به غیرش عسکری را نیست باور خدایا من علی را دوست دارم بر این نعمت سپاست می گزارم  سی و یک فروردین نود و چهار 
بدیدم یک اتول چون برق رد شد ز خط عابران حالم چه بد شد به پشتش جمله ای دیدم نوشته که از شخصی بر آید چون فرشته "خدا را شکر مولایم علی شد " بگو در تو چه از او منجلی شد؟ علی مولا و تو این گونه جاهل به مصراعی چسان خوش کرده ای دل اگر رد می شوی از خط قرمز نه ای چون او تو با این حکم موجز تو که از عشق او رنگی نگیری مگو می خواهی از عشقش بمیری بدان که شیعه یعنی پیرو او بنه پا جای پایش در ره هو خدایا عسکری را عفو فرما اگر از دست او رنجید مولا هشتم تیر نود و چهار آخرین بازنگری ۷خرداد ۱۴۰۳
دل گوهر نابیست فنایش مکنید با بیع به نا اهل جفایش مکنید چون راه خطیر است وخرد معلول است جز راه بلد راهنمایش مکنید آن را که بود مولد او خانه ی حق با غیر قیاس نا بجایش مکنید در عهد اخوت به پیام آور حق جز او که سزد سهل رهایش مکنید با او دل ما بسته چو عهدی ازلی جلدست به جانانه جدایش مکنید گر عشق علی علت آلام من است ای درد بیا منع و اِبایش مکنید شد عسکری ار بابت عشقش بیمار این درد عزیز است دوایش مکنید سال نود و سه آخرین تصحیح ۱۴ اسفند۹۸ 
اگر که حکم آورد کسی به جمع خستگان که در کویر تفته ای شوند جمع ناگهان برای جمع پشت سر نهد به انتظارشان عقب کشاند آن که را که شد ز پیشتر روان سپس به جمع رو کند بنا کنند منبری ز زین و برگ اشتران که نگذرد مگر زمان به روی منبر آید او میان صد هزار تن فراز آورد یَدِ کسی که باشدش چو جان نگو که دوست داشته به دوستش محب شوی هوس نموده تا کند چنین لطیفه ای بیان به ساحت نبی ما نمی سزد چنین عمل که عشق احمد و علی چو آفتاب بود عیان عجیب پس بود اگر کسی بگوید عسکری محبت است قصد احمد از غدیر بی گمان دوم تیر نود و چهار  آخرین بازنگری ۱۴ اسفند۹۸
کانال اشعار خانم‌های شاعر: زینب نجفی @eitaaparvanegi بهجت فروغی مقدم @behjatf فاطمه عارف‌نژاد @fatemeh_arefnejad صفیه قومنجانی @nabzeghalam مارال افشون @poem12 فائزه زرافشان @faeze_zarafshan الهه بیات مختاری @aboajor عاطفه خرّمی @atefe_khorrami ناهید خلفیان @andisheysabz معصومه گودرزی @baresh_haye_ghalamman عاطفه جوشقانیان @sobhetazedam مهتا منتظر @delnvshtMahta پریسا مصلح @khatdl سعیده کرمانی @kaftarchahiemamreza محنا امیری @mohanaamirii ملیحه آخوندی @seshanbee عاطفه‌سادات موسوی @atefesadatmoosavi ام‌البنین بهرامی @omolbaninbahrami مهتاب بهشتی @tarranemah معصومه‌سادات اسدیان @sher_zad مریم کرباسی نجف‌آبادی @maryam_karbasi_najafabadi طیبه عباسی @TaiebeAbbasi زهرا علیپور @zahraalipoor19 انسیه‌سادات هاشمی @folanipoem اعظم سعادتمند @azam_saadatmand ام‌البنین مبارز @sadatmobarez زهرا سپهکار @zahra_sepahkar سیده‌نرگس هاشم‌ورزی @snhashemvarzi راضیه مظفری @roozikenemidanam نگین نقیبی @najvayebaran معصومه شریف @masoome_sharif الهه سلطانی @elahesoltani هدیه ارجمند @hediyearjmand خدیجه خداکرمی @sogandbarqalam عاطفه جعفری @pishaninevesht رقیه سعیدی @saeidikimya زهرا حاجی‌پور @niloofaranehha مرضیه موفق @Ghoghnooooooos مهدیه اکبری @ATAMMAN صدیقه اژه‌ای @SheidayeEsfahani فاطمه غلامی‌ @fatemehgholami67 زهرا غلامزاده @zahra_gholamzadeh69 فاطمه دبیری @yadoyar کانال اشعار آقایان شاعر: سیدمحمدرضا شمس @shamssaghi مهدی جهاندار @mehdi_jahandar علی مقدم @sheikh_ali_moghaddam محمدجواد منوچهری @gida13 حسن زرنقی @h_zarnaghi احمد رفیعی وردنجانی @asharahmadrafiei اشعار عاصی @ashare_asi محسن علیخانی @MohsenAlikhanySher محمد عابدی @Abedi_Aaeini علی سمرقندی @alisamarqandi محمد درّودی @darroudishaer میلاد عرفان‌پور @erfanpoor مجید بوری @majiidboori1371 مهدی شریفی @ashaarsharifi مهدی کبیری @mehdikabiri_qom محمدحسن محمدی @najvaydel1402 مهدی طهماسبی @tasvireshafagh احمد ایرانی‌نسب @ahmadiraninasab میثم رنجبر @meysamranjbar_channel حسین سنگری @hosseinsangari اسماعیل علیخانی @sherkadeh محمدحسین ملکیان @faraz_malekian مجتبی خرسندی @Mojtaba_khorsandi محمدتقی عارفیان @SharheAtasheDel محسن درویش @mohsen_darvish_harandi محمدمعین پوریلان @moeinpooryalan حسین مرادی @moradipoet حسن شیرزاد @sharh_sib یوسف رحیمی @Yusof_Rahimi محسن قاسمی @mohsenghasemi110 حسینعلی زارعی @saredustansalamat علی‌اصغر شیری @aliasgharshiri سیدمهدی حسینی رکن‌آبادی @gardoune عباس جواهری رفیع @denj_tanhaii مسعود یوسف‌پور @yosefpoor_ir احمد علوی @ahmadealavi سروش وطن‌پور @soroush_0301 محمدهادی شریفی @mohammadhadisharifi محسن ناصحی @nasehi_mohsen محمدرضا ترکی @faslefaaseleh محمدمهدی سیار @mmsayyar مرتضی درزی @avayesokut حسن خسروی وقار @hasankhosravivaghar محمدحسن بیات‌لو @mohamadhasanbayatloo محمد خادم @khadempoet علیرضا مهران @alirezamehran_3 علی سلیمیان @alisalimian_poem محمدحسین انصاری‌نژاد @delnakhahi امیرحسین هدایتی @ashareamirhosienhedayati احسان نرگسی @ehsannargesi مهدی پرنیان @sheikh_ghm حامد طونی @hamedtooni احمد شهریار @ahmedshehryar1 امیرحسین پاسبان @apasban مهدی زارعی @mahdi_zarei_shaer عباس احمدی @abbasahmadi57 علی‌محمد مؤدب @alimohammadmoaddab رضا یزدانی @rezayazdaanii سیدعسکر رئیس‌السادات @daftareshereman محمدرضا قاسمیان @azsabuyeeshgh محمدرضا کاکایی @mohammadrezakakaei قاسم صرافان @GhasemSarafan علیرضا شیدا @faramooshnashodani حسین جعفری @robaei علی ذوالقدر @ali_zolghadr سجاد محمدیاری @sajjadmohammadyari محمد ثاقبی @SheerSaghebi محمدحسین رشیدی @meeghat شادروان سیدعلیرضا شمس قمی @shamseqomi رضا یزدی اصل @rezayazdiasl1001 علی رحمتی @Eghlimegharar مرتضی طوسی @morteza_tousi محمدحسین فیض اخلاقی @feyzefeyz مبین اردستانی @Mobin_Ardestani
من غیر عشق هر چه نمودم گناه بود حتی نماز بی نظرش اشتباه بود قرآن کتاب راه به حیدر رسیدن است دینی که داد غیر علی بر تباه بود ایمان به عشق او بشود محکم و سدید کوه عمل بدون علی کم ز کاه بود ای مدعی خدای بدون علی بت است بنهاده اند آنچه سرت را کلاه بود ثقلین دین حق چو علی و کتاب بود بی مرتضی به مصحف یزدان چه راه بود؟ ای عسکری خدا نکند از علی جدات هر کس نداشت حب علی روسیاه بود بیست و ششم تیر نود و پنج 
خواستم از وفا بگویم من یاد حیدر و احمد افتادم یاد لبیک مرتضی به نبی بر که جایم بخوابد افتادم یاد پاییدنش به جنگ احد چون منافق گریزد افتادم یاد ماندن به پای یارش با شصت زخمی که دارد افتادم خواستم تا بگویم از ایمان واژه ی شیر آمدم به دهان شیر یزدان به غیر پیغمبر بی حریف است در دل میدان آنکه از قدرتش شود به عجب هر یل نامی رجز بر لب شاهدش جنگ خندق و خیبر جسد عمرو و جوشن مرحب خواستم تا بگویم از احسان یادم افتاد حیدر و انبان نیمه شبها به دوش خود می برد او برای یتیم و مفلس نان خواستم تا که عشق حق جویم باز آمد هوای او سویم در نمازش کشند تیر از پا پس به غیر از علی نمی گویم تا خودم را زدم به زهد محک یادم افتاد قصه ای ز نمک پس به غیر از علی به سیر و سلوک من نخوانم کسی برای کمک  خواستم تا بگویم از قربت لیکن افتاد یاد من غربت شاید از آنکه غصب شد حقش با وجود هزار ها بیعت خواستم از برادری گویم شرط را در برابری جویم بر محمد به جز علی نسزد از ازل تا ابد اگر پویم می شود راه مصطفی ابتر غیر حیدر اگر شود رهبر چون علی جان احمد است چو رفت بعد از او شاید احمدی دیگر از علی نیست جز نبی بهتر کی شناسد به جز نبی حیدر اهل انصاف از برش گوید ها علیٌ بشرْ وَ کیف بشر ششم تیر نود و پنج 
گاهی سکوت و صبر خودش ظلم دیگری است وقتی صدا برای ستم دیده سنگری است آگاه اگر علیه ستم پیشه کام بست چون یار اوست ستمکار بدتری است ۸ خرداد ۱۴۰۳
خانه اش را شکاف داد ایزد پا به داخل نهاد بنت اسد خانه ای که برای نسوان بود از جهالت، بنا به منع ورود هیچ ممکن نگشت تا که در آن پا گذارند از پِیَش دگران چند روزی از او پرستاری شد به فرمان حضرت باری بار دیگر که باز خانه شکافت در برش قوم دُر نابی یافت بر ابوطالب این خبر که رسید تا خود کعبه با شتاب دوید تا به چشمانش آن گهر را دید زود در بر کشید و هی بوئید گفت ای رب شام و شمس و قمر لطف بنما به ما بده تو خبر با همان لطف مخفی و پنهان نام این طفل را نما تو بیان بر ابوطالب آن زمان ز سما آمد این گونه در جواب ندا اهل بیت رسول پاک خدا هست این نورسیده خاص شما نام او آمده ز جانب ما چون علی آمد از علیِّ عَلا یک کتیبه نوشته شد از آن شد به دیوار کعبه آویزان افتخار قریش بود الحق این عنایت که شد ز جانب حق بود بر کعبه تا به عهد هشام تا ربودندش از عناد لئام ٰ گر چه خورشید را کجا پنهان می توان کرد با کف دستان آن چراغی که بر فروزد حق پف کند سوی آن که؟ جز احمق یک اردیبهشت نود و پنج  آخرین ویرایش ۸ خرداد ۱۴۰۳