او از تبار اشرف اولاد آدم است
سرهای قدسیان به ادب پیش او خم است
بی معرفت ردای ولیعهدیش دهد
آن را که پادشاه تمامی عالم است
می خواست دیو پشت عبایش نهان شود
می دید او به رفع پلیدی مصمم است
رسواتر است هیئت شیطان به زیر نور
پس نقشه اش برای نبودش مسلم است
باید دگر غروب کند شمس پر فروغ
تا شب یقین کند که برش جای محکم است
در آخر صفر سفر دیگری بناست
این ماه عسکری چه شبیه محرم است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۵شهریور۱۴۰۲
#امام_رضا
شاید که گفت زائر صحن و سرای تو
ای شهچراغ جان به فدای نیای تو
با جد خود بگو که مرادم به جز تو نیست
پروانه ای هوایی نور ولای تو
در این زمان که می رود از کف سبوی عشق
آورده ام پیاله زنم با صفای تو
ما حافظان پرچم و خط ولایتیم
سر می دهیم ای شه بطحا برای تو
اصلا برای هر چه که گفتم علی علی
کم لطفی است گر که نمیرم به پای تو
مولا به من به غیر شهادت عطا مکن
آن هم به دست دشمن شیطان گرای تو
ای عسکری به انتخاب شهادت نمی رسی
خالص نبوده ای تو بود این سزای تو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۵ آبان ۱۴۰۱
#شاه_چراغ #شهدا
کار رضا به کوچه کشیده است چون بتول
تنها همین بس است که باشد دلش ملول
این غم، ز دست تکیه به دیوار داده، شد
یا زان که رفت جانب پهلوی او حصول
وقتی که دید شمس، کبودی جسم خویش؟
یا زانکه گاه گاه نشست از سر افول
راهی دراز نیست بمیرم برای او
پیمودنش کشید چرا این همه به طول
بر سر عبا کشید که گرید بر این حدیث
یا گوید اینکه رفت رحیمی جهان شمول
ای عسکری تو الکنی از شرح این عزا
اما عجیب نیست رضا گر کند قبول
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
#امام_رضا
وقتی نشست کوچه به ای داد آمد و
تصویر مادرش همه در یاد آمد و
با او زمین نشست و زمین گیر تر شد و
بر سر زد عشق دست و به فریاد آمد و
برسر کشید شمس عبا، شب شروع شد
بوصلت از این اشاره به امداد آمد و
تا حجره می کشید خودش را به افت و خیز
بر او چو مادرش همه بیداد آمد و
شاهی که چون پدر غم غربت چشیده بود
در کاخ خصم خویش چو سجاد آمد و
مانند مجتبی شده مسموم و چون حسین
خشکیده کام بر سر میعاد آمد و
ای عسکری نهد به دل دهر داغ خویش
پنهان به حجره شاخه ی شمشاد آمد و
این شعر را سرودی و اذن ورود شد
گویا پسند بر شه اوتاد آمد و .....
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
#امام_رضا
.
هشت سالش که بود گشت یتیم
از جفای خلیفه ای ملعون
علم او بود چون برش تهدید
خواند او را به نزد خود مأمون
دخترش را نمود همسر او
تا مراقب بود به کردارش
هیچ حصری نبود از این بدتر
در بغل داد چوبه ی دارش
رفت چون آن دسیسه گر به درک
بدتر از او خسی دگر آمد
باز احضار شد امام جواد
تا عدو طاقتش به سر آمد
چون به هر مجلسی ابو جعفر
می درخشید و شمع محفل بود
بر نیامد کسی ز عهده ی او
جغد را تاب نور مشکل بود
تا که آخر نمود مسمومش
حارس دائمی به جلد عروس
گشت آزاد عاقبت آنکه
بود در خانه ی خودش محبوس
باز فریاد العطش آید
باز نالد کسی ز سوز جگر
ناله هایش میان هلهله گم
دشمنی باز هم مضایقه گر
یک نفر چون علی غریب غریب
مثل زهرا کسی جوان جوان
چون حسن با خیانت همسر
یک جهان حسن می رود ز جهان
باز هم یک شهید تشنه و خصم
می کند بر جنازه نیز جفا
یادم آمد ز دشت کرب و بلا
اسب ها نعل تازه خون خدا
#سید_عسکر_رئیس_السادات
یازده شهریور نود و پنج
آخرین بازنگری ۷ خرداد ۱۴۰۳
#امام_جواد
بنهاده است خانه به مانند جد خویش
جان داده بی بهانه به مانند جد خویش
داده است او رضا به رضای خدا، شده است
بر مقتلش روانه به مانند جد خویش
دور از دیار خویش که باشد در این میان
از غربتش نشانه به مانند جد خویش
خوابد به روی خاک و عطش می کشد ز سم
از کام او زبانه به مانند جد خویش
در کوچه می نشست و به ذکری ز فاطمه
می سوخت زین ترانه به مانند جد خویش
از درد کوچه داشت به دل زخم و غرق بود
در گریه ی شبانه به مانند جد خویش
از جور ناکسان جهان بود در دلش
غمهای بی کرانه به مانند جد خویش
بر نو کران خویش نظر دارد عسکری
سلطان هر زمانه به مانند جد خویش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۵ مهر۹۹
#امام_رضا
ای وای بیا بیا اباصلت
خورشید عبا کشیده بر سر
مسموم نموده است مامون
آنکس که رضا از اوست داور
یک بار دگر میان کوچه
از ضعف و الم کسی نشسته
شاید که به یاد مادر خود
یکبار دگر دلش شکسته
مانند علی غریب و تنهاست
در محبس دیو کید و تزویر
گویا شده است ابن موسی
مانند پدر از این جهان سیر
یکبار دگر خبر ز کوچ است
از غسل و کفن به دامن شب
محکوم به گریه در سکوت است
یک ابن دگر به ماتم أب
کی دیده ی دیو تاب آرد
بر پرتو تابناک خورشید
تاریک نمود آسمان را
زیرا ز فنای خویش ترسید
ابلیس ولی چه کور خواندی
چون داد جواد جان به این کیش
هرگز نگذارد این جهان را
خالی چو خدا ز حجت خویش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سوم شهریور نود و پنج
#امام_رضا
کل عالم از وجود او منور می شود
با وجودش شعر ها قند مکرر می شود
با علی اشعار از اغراق خالی می شوند
با وجود این سخن از او چو عنبر می شود
کوه بر سالک غبار و آب دریا جرعه ای
با علی هر کار ناممکن میسر می شود
بی گمان هر خیر بر هر خلق از سوی خدا
از طفیل حضرت حیدر مقرر می شود
در میان بندگان خالص پروردگار
اشرف خلق خدا را او برادر می شود
در میان پیروان مصطفی تنها علی
بر عزیزش فاطمه همراه و همسر می شود
از غلامی درش دم می زنم از آنکه در
جنب هر مولا نگاهی هم به نوکر می شود
از قیاس قطره با دریا حذر باید نمود
خاطر دریا از این محنت مکدر می شود
صد اسف ای عسکری ز آن دم که گوید از جفا
شأن من با اهل شورایی برابر می شود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هشتم تیر نود و پنج
آخرین تصحیح ۷ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی
می کند الله به لیل مبیت
نزد ملائک به علی افتخار
صیحه زند عرش جز او لافتی
نیست چو شمشیر علی ذولفقار
شیردل سوره ی والعادیات
شأن تو معلوم شد از هل اتی
آیه ی تطهیر و حدیث کسا
بر تو و اهل تو فقط شد عطا
حسن قضا از پی سوء القضا
بر بلد عدل تو باب الرجا
گر چه که حق تو نیامد بجا
بدر سزا از پی بدر الدجا
غیر محمد ز همه سر تویی
همسر زهرای مطهر تویی
غیر اگر تکیه به جای تو زد
روز جزا ساقی کوثر تویی
کعبه برای تو بغل باز کرد
برهمه ی ارض بر این ناز کرد
اسم تو مشتق ز خود یار شد
عشق سخن را ز تو آغاز کرد
کعبه مستوره تویی یا علی
گوهر مستور تو، بیتت صدف
اصل عبادات تماشای توست
بهر امم حج تو باشد هدف
مسجد و محراب ثناگوی تو
سوره ی احزاب ثناگوی تو
گشت به فضل تو عدو معترف
جمله ی اصحاب ثناگوی تو
وقت قضا دادگری می کنی
حمله به کفار جری می کنی
در ره حق کارگری می کنی
بهر یتیمان پدری می کنی
گر همه ی بحر مرکب شود
جمله درختان جهان هم قلم
گر به نوشتن شود عالم بسیج
فضل علی را نتوان زد رقم
عسکری آن به که ز تقصیر خویش
عذر بر شیر خدا آورد
ورنه سزاوار کمالات او
کس نتواند که ثنا آورد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۷ خرداد ۹۷
آخرین بازنگری ۷ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی
اگر در چنته ام چیزی ندارم
نباشد جز گنه در کوله بارم
اگر فعلم شبیه سرورم نیست
بگویم با همین اوضاع زارم
خدایامن علی را دوست دارم
بر این نعمت سپاست می گزارم
اگر بیمار و مهجور و خرابم
اگر چونان کفی بر روی آبم
به جز حب علی در سینه ام نیست
شود گر مایه ی رنج و عذابم
خدایا من علی را دوست دارم
بر این نعمت سپاست می گزارم
همه عالم اگر گویند جز تو
بنا سازند گر شورایی از نو
دهندم سیم و زر یا هر مقامی
نه میگویم، نه، بریک، بر سه، هم دو
خدایا من علی را دوست دارم
بر این نعمت سپاست می گزارم
هجوم آرند بر من کل دنیا
چو فرزندش شوم گر ارباً اربا
زنند آتش به جان و مال و هستم
نخواهم شد جدا از عشق مولا
خدایا من علی را دوست دارم
بر این نعمت سپاست می گزارم
اگر دشمن نماید ریز ریزم
به هر جزأم تو را خوانم عزیزم
امامم رهبرم آرام جانم
بخوانم تا که بااجزاء خیزم
خدایا من علی را دوست دارم
بر این نعمت سپاست می گزارم
امیرالمومنین تنها ست حیدر
نباشد گر چه هیچش یار و یاور
خدایا مدّعی بسیار باشد
به غیرش عسکری را نیست باور
خدایا من علی را دوست دارم
بر این نعمت سپاست می گزارم
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سی و یک فروردین نود و چهار
#حضرت_علی
بدیدم یک اتول چون برق رد شد
ز خط عابران حالم چه بد شد
به پشتش جمله ای دیدم نوشته
که از شخصی بر آید چون فرشته
"خدا را شکر مولایم علی شد "
بگو در تو چه از او منجلی شد؟
علی مولا و تو این گونه جاهل
به مصراعی چسان خوش کرده ای دل
اگر رد می شوی از خط قرمز
نه ای چون او تو با این حکم موجز
تو که از عشق او رنگی نگیری
مگو می خواهی از عشقش بمیری
بدان که شیعه یعنی پیرو او
بنه پا جای پایش در ره هو
خدایا عسکری را عفو فرما
اگر از دست او رنجید مولا
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هشتم تیر نود و چهار
آخرین بازنگری ۷خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی
دل گوهر نابیست فنایش مکنید
با بیع به نا اهل جفایش مکنید
چون راه خطیر است وخرد معلول است
جز راه بلد راهنمایش مکنید
آن را که بود مولد او خانه ی حق
با غیر قیاس نا بجایش مکنید
در عهد اخوت به پیام آور حق
جز او که سزد سهل رهایش مکنید
با او دل ما بسته چو عهدی ازلی
جلدست به جانانه جدایش مکنید
گر عشق علی علت آلام من است
ای درد بیا منع و اِبایش مکنید
شد عسکری ار بابت عشقش بیمار
این درد عزیز است دوایش مکنید
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سال نود و سه
آخرین تصحیح
۱۴ اسفند۹۸
#حضرت_علی