شور و شر انتخابات ذهن ما را از خیر و برکت غدیر غافل نکرده؛ اما مثل ما مثل آن رزمنده‌ای است که در خط مقدم، زیر آتش تهیه دشمن دهه فجر را با همان حال و هوای خاکی و فشار و درد حداکثری جشن می‌گرفت. جشنی ساده متناسب با زمان و مکانش. الحمد لله رب العالمین که جمهوری اسلامی ایران امروز خط مقدم غدیر است. چه در درون خودش و چه بیرون از خودش. او مبارزه می‌کند تا امامت را و سبزشاخه‌های آن را به ثمر شیرین برساند. لذت ولایتمداری زمانی بر ذائقه مردم جهان خواهد نشست که آن نور اقدس عرشی در مسیر امکان‌ها به عمل صالح تبدیل شود و قابل صید کردن برای تشنگانش گردد. بسیاری با ما مخالفت می‌کنند اما ما مصممیم به اینکه هر چه بیشتر حقیقت زلال محبت جامعه‌پرداز را به افراد و گروه‌ها و احزاب و ملت‌ها و ادیان و مذاهب و اقوام و دولت‌ها و سازمان‌ها معرفی کنیم. راه سختی در پیش داریم؛ اما مانند شیر که از میان آلودگی‌ها و ناخالصی‌ها صاف و ناب می‌شود و به کام معصوم طفل صغیر خوش می‌آید، ولایت نیز از میان هوی نفس افراد و اجتماعات و ساختارها و حکومت‌ها خواهد گذشت، زلال و صاف و ناب خواهد شد و انسان‌ها را سیراب خواهد نمود و رشد خواهد داد و قوی خواهد ساخت و برخواهد آورد. غدیر به کوری دشمنان سنتی و مدرنش، زنده است و در جدی‌ترین صحنه‌های زیست انسان امروز ایفای نقش می‌کند. منطق امام و امت در حال تدارک زمینه‌های حکومت خویش است. ما در میانه راهیم. اما در راه درست.

إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿١٤٠﴾

فرمود انتخابات آزمون است. آزمون بدون تمرین محکوم به شکست است. دعا کفایت نمی‌کند. عمل صالح باید متن باشد. بدون تمرین عمل صالح نتیجه محال است. اگر باری تعالی قصد پیش بردن صحنه با فراطبیعت داشت که نظام واسطگی ابزار و علل را بر پا نمی‌فرمود. هیچ کس او را عاجز نخواهد کرد. مردم باید تلاش کنند تا نتیجه را برآورند. کسی که جهاد تبیین را انجام نداد در آزمون امتیاز لازم را نخواهد گرفت. اگر نفس لوامه گرد نفس مطمئنه اجتماع نکرد، نفس اماره متأثر از انفعال در برابر نفس شریر شیطانی مجتمع خواهند شد و نظام نفاق و تفرقه مشغول تضعیف جامعه خواهد شد. حال راهبرد نفس لوامه برای توبه چیست؟! جماعت باید برای نوبت آزمون بعد خود را مهیا کند. به زودی ابتلاءاتی در راه است. غافلگیر نشویم. نگرانی بنده آن است که اضطراب و تردید، باعث انفعال شود و نفس لوامه به انزوا بخزد و ترسان و لرزان افسرده نابلدی خویش گردد. این تنها یک فرصت است اگر تهدید را درست بشناسیم. #انتخابات

بزرگ‌ترین خدمت شهید رئیسی ترمیم «ما» با تکریم مردم بود. او خود را فدای فضایی کرد که ضعیف شده بود. معتقدم قدر او ناشناخته ماند و در آینده نزدیک این حقیقت بسیار آشکارتر خود را نشان خواهد داد. مؤمنین باید برخیزند و برای دفاع از «ما» عمل صالح اجتماعی انجام دهند. چند سال آینده فرصت فراغتی است که جامعه‌پردازی سرعت بیشتری بگیرد.

✍ مناظره، فناوری ناکارآمد سیاسی/ در این چند ساعت باقی‌مانده چه کنیم؟ 1⃣ مناظره، این فناوری ناکارآمد سیاسی، امسال هم به پایان رسید. فناوری‌ای که بیش‌از دو دهه است، مثل باد عقیم‌کننده، فصل حاصل‌خیز عقلانیت سیاسی ایرانِ عزیز را هدر می‌دهد! و امسال دیدیم که همهٔ نامزدها خسته و دست‌خالی برگشتند. به امید این‌که دیگر مناظره نبینیم! ❓حالا برای این چند ساعت باقی‌مانده چه کنیم؟ ♨️در دو روز باقی‌مانده، به جمع‌های دوستانه و خانوادگی برگردید، تماس تلفنی بگیرید و به دیگران در رسیدن به تصمیم کمک کنید. اما با رعایت چند اصل: 1⃣اول از آن‌ها نظر بخواهید، در بیان نظر و نقد عجول نباشید. در فکرکردن دیگران شریک شوید تا آن‌ها هم شما را در تصمیم‌گرفتن خود شریک کنند. 2⃣پس از ورود به بحث، با کسانی‌که به تندی مخالف شما هستند، اصلا وارد جدل نشوید. آن‌ها قرار نیست تغییر کنند، اما مجادله شما را دیگران می‌بینند. 3⃣همه باید احترام و اعتماد شما به رأی نهاییِ هر فرد و خوشحال‌بودنِ از آن (حتی اگر در نقطه مقابل شما هستند) را به وضوح ببینند. ما از رأی‌آوردن جریان‌های دیگر وحشت نداریم. امروز نه 76 است، نه 92. جریان انقلابی مشغله‌های زیادی دارد، که دولت‌داری یکی از آن‌ها خواهد بود. 4⃣شرایط جهانی، تشدید قریب‌الوقوع جنگ با اسرائیل، انتخاب مجدد ترامپ و به‌گل‌نشستن مجدد قایق غرب‌گرایان و قهرها و از ایران رفتن‌های آن‌ها را به مردم یادآور شوید. روزهای سختی در پیش است و غرب‌گرایان به‌اندازه کافی برای این‌روزها آمادگی روحی و دوست و آشنای بدرد بخور در منطقه و بین‌الملل ندارند. آن‌ها برای شرایط گل‌وبلبل خوب هستند. ادامه دارد... 🆔 @social_theory

مردم تلاش خودشان را می‌کنند. با وجود سختی‌های بسیاری که با آن روبرو هستند انگیزه بهبود دارند. مردم باورمند ایران تمام سرمایه خود را برای توفیقات تمدنی-تاریخی به کار می‌بندند تا در هر آزمون موفق عمل کنند. گمان بنده این است که امتحانات مردم ایران در فهم کلانشان از اوضاع عالم جزء پیچیده‌ترین‌هاست. این مرحله مهمی از عبور انسان دیندار به دینمدار است. مرحله‌ای سنگین و غریب. انتخابات اخیر یکی از آن دوره‌های پر عبرت خواهد بود. نباید انتظار معجزه داشت. نباید سلب مسئولیت کرد. نباید گمان کرد که به شیوه دعانویسان و ساحران و جادوگران جامعه پیش می‌رود. هر چه تکیه بر عبور غیر واقعی و توهم تأثیرگذاری معجزه‌گون داشته باشیم از تشخیص مأموریت فاصله گرفته‌ایم. انسان بناست کلمه طیبه را به عمل صالح تبدیل کند. این حکم خداوند است و گریز و گزیری از آن نیست. اگر نتوانی عمل صالح را که بستر تبدیل روحانیات به مادیات و معنویات به ابزار و وسایل و وسائط دنیاییست به کار بندی، نباید انتظار پیشرفت و رشد و توسعه در دنیا داشته باشی. دنیا محل تعین حداکثری واقعیات است. نمی‌توان بر این تقدیر الهی فائق آمد. هیچ گاه چنین نبوده است و خداوند همواره بندگان بزرگ خویش را نیز با همین قالب تنگ آزموده است. اصلا زندگی یعنی همین. بندگان خدا روحانیات انسانی را در کالبد مادی جاری می‌کنند و بندگان شیطان، نفسانیات و خیالات و شهوات و القاءات ابلیس را. مجموع اینها جامعه را می‌سازد. ما و نفس اماره ما؛ ما و نفس لوامه ما؛ ما و نفس مطمئنه ما؛ ما و نفس شریر شیطانی ما؛ در سرزمین‌مان نقش ایفا می‌کنیم و به آن شکل می‌دهیم. تجربه ما در دهه نود چنان تلخ و کوبنده بود که گمان نمی‌رود به این زودی‌ها آثار و تبعات آن جبران گردد. ما در فتنه ۸۸ از یک نقطه اوج لغزیدیم و فروافتادیم. تمرین ما در به کارگیری غرایز و همراهی با عقل و دل، کافی نبود که دچار آن بلای عظیم شدیم. نمی‌دانم تاریخ کی اجازه خواهد داد تا پنهانی‌هایش ورق بخورد و از سایه‌ها خارج گردد و مردمان واقعیت را شفاف، آنچنان که بود ببینند. این امکان‌ها معمولا حداقلی است. انتظار و اجازه‌ای هم نیست که زمانه مشت خود را باز کند و اجازه دهد آنچه را در کف دارد بخوانیم. آدم‌ها باید عمق پیدا کنند و از امکان‌های حداکثری خویش بهره‌برداری نمایند. زیستن در قشر آنان را تحقیر و تضعیف خواهد کرد و هیچ عقب‌نشینی از سوی صاحب عالم در این باره متصور نیست. چه اگر بود تا کنون بساط آزمون و ابتلا برچیده شده بود. فتنه‌ها بزگ‌ترین عامل تضعیف ملت‌ها هستند. تضعیف یعنی چه؟! تضعیف یعنی از دست رفتن یکپارچگی و پیوستگی انسان و جامعه انسانی و برکندگی و از هم پاشیدگی آن. این اصلی‌ترین و جدی‌ترین و دردناک‌ترین فساد ممکن است و هر چه غیر آن، ذیل این معنی می‌گنجد. نفس اماره جامعه وقتی بجنبد، شروع به تضعیف جامعه می‌کند. نفس اماره رواج خودخواهی‌ها و تقلیل‌گرایی‌ها و تفرقه و تکثرهای بی‌مبنا و عجولانه است. شاخه شاخه شدن نیست. شرحه شرحه شدن است. مقدس نیست، مهلک است. بسیار ناپاک و سوزناک است. هر گاه مردم در طی زمان تمرین نفس اماره کنند هر چند پنهانی و فردی و خصوصی و یواشکی، به تدریج قوت می‌گیرد و روابط اجتماعی پیدا می‌کند و فضای خیر را می‌شکند و شر را جایگزین می‌کند. در مسیر خودسازی ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ همواره امتداد داشته و در انقلاب اسلامی ایران جهش ناگهانی یافت، فهم روابط نفس اماره با نفس شریر شیطانی و نفس لوامه با نفس مطمئنه بسیار جدی و مهم است. این روابط توضیح دهنده بخش قابل توجهی از تشخیص امکانات و احتمالات و تحلیل رویدادها و فرایندهاست. نفس اماره خواهی نخواهی در خدمت نفس شریر شیطانی بسط اجتماعی پیدا می‌کند و خود را بر اساس آن سازماندهی می‌کند. نفس لوامه نیز در خدمت نفس مطمئنه است. نفس مطمئنه آن مقام سیمرغ توحیدی جامعه است که آثار و نشانه‌ها و وجدانیات آن در هر فرد موجود است اما التفات به آن و تمرکز در آن میان مردم یکسان نیست. نفس مطمئنه فرد و جامعه را از جوهر توحید و گوهر وحدت شناسایی و ارزیابی می‌کند. او هماهنگی کلی عالم غیب و شهود را جستجو می‌کند و تمام مراتب و مراحل بودن را در یک ظرف بزرگ توضیح می‌دهد. نفس مطمئنه عالم را فرد مواجه با الله می‌ببند و سعی دارد نسبت حیّ و قیوم را با پدیده‌ها توضیح دهد. همه اتفاق‌ها در انسان می‌افتد. انسان نقطه اتصال هفت آسمان است و آنچه محل عبور و مرور اهالی زمین و آسمان است همین انسان است. هر انسان به قدر منزلتش در آسمان موجودات را بالا می‌برد و به میزان عمل صالحش به کلمه طیبه را ارج و قرب می‌بخشد و از ادعا و عینیت می‌رساند.

اگر انسان‌ها اتصال به آسمان را از دست بدهند ناچارند در چرخه بازیافت مادی زندگی بگذرانند و خود را تلف کنند. نه آورده‌ای از آن سو دارند و نه ذخیره‌ای در آن سو. نفس مطمئنه آن مقام و منزلتی است که زمین را به ریسمان آسمان متصل می‌کند. مسیر شریعت و اصل صراط مستقیم است. نفس لوامه بدنه زمینی نفس مطمئنه است تا امکان‌های مویرگی را برای تحقق آن امر کلی فراهم آورد. متکثر وحدت‌گراست. مانند ریشه که از دانه سرشاخه می‌گیرد و از یک سو در خاک و آب و از سوی دیگر در هوا و نور منتشر می‌شود و تمام فضا را نسبت به خویش معنی‌دار می‌کند و نقطه پیوند تمام عناصر موجود پیرامونی می‌شود و به آنان شخصیت واحد می‌بخشد. اما همواره در این زمین و آن فضا موانعی نیز وجود دارد و محدودیت‌هایی هست که اجازه رشد آسان نمی‌دهد و همین ممانعت است که باعث موج برداشتن روح زندگی برای غلبه می‌شود و همین نزاع است که به پدیده شکل می‌دهد و آن را خاص می‌کند.

اصل بر این است که نفس اماره در خدمت لوامه باشد. اما ادعای امیری دارد و جایگاه خود را نمی‌پذیرد. هر چه نفس لوامه متوجه بودن‌ها و شدن‌ها و امکان‌ها و داشتن‌هاست، نفس اماره متوجه نبودن‌ها و نشدن‌ها و ناممکن‌ها و نداشتن‌هاست. هر چه لوامه به خود می‌اندیشد و خود را می‌یابد و از مسیر خود در عالم ریشه می‌دواند، اماره به ناخودی و بی‌خودی می‌نگرد و طمع می‌کند و میل پیدا می‌کند و پراکنده می‌شود و همین آغاز تضعیف و تحقیر است. حال اگر این میل در خدمت لوامه بود و این غریزه به مهار لوامه درمی‌آمد رشد را دوچندان می‌کرد؛ اما اگر از آن رها شد و پروا نکرد، دائم انسان را پراکنده خواهد کرد و خواهد فرسود. این میل توجه به غیر اگر بدون لحاظ سویه‌های توحیدی و یکپارچگی باشد، تن و جان را تکه تکه خواهد کرد. نفس شریر شیطانی که دشمن آشکار انسان است دقیقا در همین جا به دنبال مزیت نسبی خویش می‌گردد. سخن به درازا کشید. در جامعه ایران هر انتخابات نسبت جامعه را با نفوس چهارگانه معلوم می‌کند و می‌گوید که در کجای وجودمان ایستاده‌ایم و برای دوره جدید چه باید بکنیم. در هر انتخابات نفس مطمئنه تلاش می‌کند تا خاطر ملت را جمع کند و جان آنان را آرام نماید و راحت و امنیت را تضمین کند. نفس لوامه تلاش می‌کند پراکندگی‌ها را و تفرقه‌ها را جبران کند و به معیار و مدار توحیدی نفس مطمئنه نزدیک شود. نفس اماره رهایی و جست و خیز لاابالی خود را جستجو می‌کند و نفس شریر نیز از هم پاشیدن جامعه را با تمام ابزارش دنبال می‌کند. بهترین و امن‌ترین و ارزان‌ترین مسیر او همین نفس اماره است. لذا آراء اعتراضی و سلبی و تحریمی را طراحی می‌کند و از آن نیرو می‌گیرد. حال اگر اهالی مدعی نفس لوامه خود دچار چند پارگی شدند، چاره بی چاره است. این یعنی فراهم کردن زمینه برای غلبه نفس اماره. تا اینجای کار در انتخابات اخیر آشکار شده که تلاش ما در دوره گذشته برای فهم و تثبیت موقعیت سازنده و بالنده کافی نبوده است. این یعنی تخریب‌های دهه نود به قدری مهلک بوده که هنوز نفس لوامه به درستی سر برنیاورده و کارشکنی نفس اماره بر تعیین تقدیر و سرنوشت کارگر است و می‌چربد. مگر اینکه در لایه‌های پنهان جامعه ذخایری از خیر سرمایه‌گذاری شده باشد که در نقطه خطر فاش شود و صحنه را به نفع خویش تغییر دهد. هر چه که باشد مسئولیت ما در دوره بعد بسیار بیش از امروز خواهد بود. انتخابات تنها آزمون جامعه‌پردازی ماست نه تمام آن. کسی که در طول زمان از آن غافل است، قطعا در هنگامه امتحان بهره‌مند نخواهد بود و توفیق نخواهد داشت. خداوند به همه ما توفیق دهد تا بر معیار نفس مطمئنه گرد آییم و اجازه تجاوز به زیست مؤمنانه خود را توسط نفس شریر شیطانی ندهیم و نفس رها شده اماره را به مهار درآوریم و این ضعف پراکندگی را جبران کنیم.

ناسپاسی در برابر رئیسی او را از ما ربود و تا توبه و انابه ما کامل نشود کفاره گناه بزرگ رهایمان نخواهد کرد. اگر او را نادیده گرفتیم، لاجرم تقدیر الهی فردی مناسب‌تر با ما را جانشین خواهد کرد.

از دید ما انقلابی ها، آقای پزشکیان #مصدق_جدید است، یعنی یک آرمانگرای اجتماعی، که در حلقه ای اشتباه و ضد آرمان خودش باید به وعده هایش عمل کند. دلبستگی پزشکیان به واردات کارشناس برای #نوشتن_نسخه_نجات کاملا یادآور تلاش مرحوم مصدق و مرحوم دکتر فاطمی برای آوردن #یالمار_شاخت افسانه ای به ایران است. #دربار در زمانه پزشکیان، اریکه قدرتِ بانکداران، خام فروشان و محتکران انفال هستند که دوره اش کرده اند تا با پیروزی، غنائم را غارت کنند و او را سر میز خالی قدرت، بدهکار عصبای مردم و انقلاب شکست خورده قربانی #خدای_سرمایه_سالاری کنند. ⚠️پیشنهاد جدی می کنم مستند «مردی با کیف قرمز» درباره تلاش مرحوم مصدق که سرنوشت یالمار شاخت و مصدق را با هم روایت می کند ببینید. همین امروز ببینید و موجی برای دیدن آن در این دو روز به راه بیندازید! ضرر نمی کنید! 📍لینک تماشا مستند مردی با کیف قرمز در تلوبیون: https://telewebion.com/episode/0xbf33dc8 🆔 @social_theory

بلاتکلیفی جامعه باعث شده تا هواداران پزشکیان در این ساعت‌های طلایی بیشترین کار مثبت و سازنده را داشته باشند و هواداران جلیلی و قالیباف در یک بن‌بست و حیرت به سمت نقطه صفر رانده شوند.

از روز اول وقتی با دوستان مشورت می‌کردم به این نتیجه رسیدم که باید به جز تحلیل شخصیت نامزدها، تحلیل موقعیت انتخابات نیز داشته باشم. لذا از آوردن نام پرهیز می‌کردم. اولا هر شش بزرگوار را امروز انقلابی می‌دانم. فردا نمی‌دانم. در این میان جناب آقای پزشکیان رأی طیف‌هایی از جامعه را به سمت خود جلب کرده‌اند. به ویژه آراء سلبی را. وقتی به موقعیت ایشان نگاه می‌کنم احساس می‌کنم آغوش آلوده‌ای انتظار ایشان را می‌کشد که او را از ما برباید. جناب اقای پورمحمدی را داراس رأی نمی‌دانم. گمان من این است که ایشان به مراتب قوی‌تر و امین‌تر از آقای پزشکیان هستند. حتی از جناب آقای قاضی‌زاده و جناب آقای زاکانی. مسئله‌ای در این میان هست که انتخاب را پیچیده‌تر می‌کند و آن اینکه گاهی رأی عموم مردم با رأی کسانی که درگیر کار هستند یکی نیست. اگر فرد نتواند از بدنه حامیانش کار درست لازم را استحصال کند به سختی خواهد خورد. کارشکنی‌ها او را خنثی خواهد نمود. دولت با میلیون‌ها فرد کار مردم را راه می‌اندازد. اگر مردم همراهی نکنند، به هر دلیل، موفق نخواهد بود. مردم باید منتخب را باور کنند. بدنه اداری کشور نیز باید باورش کند. بدنه کاری نیز باید باورش کند. قسمت بعدی ظرفیت همکاری سایر کشورهاست. منتخب باید بالقوة محبوبیت یا مطلوبیت اجمالی داشته باشد. باید سیایتمداران جهان حاضر به همکاری با او باشند. از بزرگواران جلیلی و فالیباف باقی ماند. فهم من از بافت شخصیتی این دو برادر انقلابی بسیار متفاوت است. بنده به جهات مختلف واقع‌بینانه و تحلیل موقعیت، جناب آقای قالیباف را به مراتب در این زمان مناسب‌تر می‌دانم. گمان بنده این است که ایران لااقل به اندازه ۵ رئیس جمهور زمینه فعالیت دارد. همان طور که جناب آقای جلیلی تمام وقت دوش به دوش دولت‌ها مشغول فعالیت است. اگر چند نفر مانند ایشان نیز بود باز کارهای نکرده باقی است. اما امروز و اینجا بر لساس محاسبه و نه هیچ تعصب دیگری جناب اقای قالیباف را شایسته‌تر می‌دانم.