الحمدلله ما فرصت جهاد داریم. جهاد یکی از سریعترین و کوتاهترین راهها به سوی کمال تقرب است. هیچ چیز آن با هوی نفس هماهنگ نیست و دائما به چالش کشیده میشوی. تمام نقاط ضعفت را دشمن مییابد و بیرحمانه بر صورتت میکوبد. هر اشتباهی را به خطایی نابخشودنی تبدیل میکند و به هر لغزشی ضریب هزاران باره میدهد. تمام فرصتهای راحتطلبی و کامجویی را میرباید و اجازه رفع خستگی ساده را هم نمیدهد.
سختترین ابزارها را برای کنار زدنت به کار میگیرد و از تمام قوای شیطانی برای غلبه بر تو استفاده میکند.
تو نیز ناگهان خود را در حالی مییابی که پیش از این نبوده. هنگام فشار هر آنچه سستی و ناهماهنگی است آشکار میشود و گاه انسان از این همه زشتی که در خود میبیند منزجر میشود. اما همه اینها بخشی از حکمت جهاد است.
جهاد همه امکانها و توانهای ما را نیز متمرکز میکند. ایمان، تمام قوای مادی و معنوی خویش را میجوید و وادار به حرکت میکند. حضور روحانی بر عملیاتهای مادی پیشی میگیرد و مقدمات تولدی نو فراهم میشود. هنگامی که روح پیروزی به دنبال جسد شایسته خویش است، تمام عوالم معنوی به جوش و خروش میآیند تا آن را تدارک ببینند.
جهاد قدم بعد را طراحی میکند. ضربات دشمن قویترین عناصر را گرد هم میآورد و عمیقترین رابطهها را طراحی میکند.
همه ناخالصیها فرومیریزد و جز اندکی باقی نمیماند و آن اندک، بسیار است.
زندگی در خط مقدم قواعد خودش را دارد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم اینجا زندگی میکنیم. شهادت، جراحت، اسارت، طبیعیترین اتفاقات این موقعیت هستند.
اگر تلاش مبارزان گاهگاهی نقطه تماس را از ما دور میکند و تمام آسیبها را به سوی دیگری میبرد به این معنی نیست که کار پایان یافته.
همه ما باید آزمون سخت جهاد را پشت سر بگذاریم و انتخاب کنیم که کدام سوی ماجرا ایستادهایم. روند خالصسازی و اخلاصگرایی الهی بدون هیچ چشمپوشی در حال اجراست. هر روز سختتر و سختتر و این یعنی شیب حوادث نوید عبور سریعتر را به آنانی میدهد که منتظر تغییر بودند.
من بعید میدانم شرایط امروز ما سختتر از زمان هیچ پیغمبر و امامی بوده باشد. هیچ کدام از سوابق اتفاقات بزرگ تاریخ مؤمنان وضع بهتر از امروز را نشان نمیدهند.
آنچه که در قرآن و حدیث و قصه و خاطره داریم، عزت و عظمت ظاهری استکبار مادی و شیطانی بوده در برابر نیروی اندکی که با حساب و کتابهای ریاضی نابود شده بودند. اما همیشه داستان تا زمانی رو به وخامت میرفت که نیروی حق نفرات خالص خویش را بیابد و بقیه مدعیان از آن جا بمانند.
فردای پیروزی هیچ جایی برای منافقان نیست. ایمانهای سست و تو خالی همه از هم فروخواهد پاشید. ذهنهای فرسوده و دلهای لرزان شکست خواهند خورد و آنچه باقی میماند مشت فشرده فولاد آبدیده خواهد بود.
این تصویر بدون تعارف جبهه حق و باطل است و خداوند در این میان هیچ عذری را نمیپذیرد و همگان آزمون اخلاص را پس خواهند داد.
البته عدهای هیچ گاه به خط مقدم جهاد نمیآیند و از آن میگریزند. تکلیف آنان پیشاپیش روشن است. آنان پاسخهای لازم را دادهاند و شراکت خود با استکبار را امضاء کردهاند تا در عافیت زندگی کنند. عدهای هم ناخواسته در موقعیت خط مقدم دچار شدهاند. این فرصت ناطلبیده گاه اجر و ثواب خاطرات خیرخواهی و نیکاندیشی آنان یا گذشتگانشان بوده و گاه لطف خداوند که بار دیگر بنده خویش را به زمین بازی سعادت بکشاند؛ اما همگان از این بارش رحمت بیدریغ بهره نمیبرند و آن را هدر میدهند.
الحمد لله رب العالمین. به واسطه حضور مردان مخلص و پاک، سرزمین ما و منطقه ما به عنوان خط مقدم آزمون جهاد انتخاب شده و هر کس بخواهد عقب نماند، باید خود را به اینجا برساند.
اما ما و پدرانمان در اینجا زاده شدهایم و رشد کردهایم و پیش آمدهایم. البته برخی به این سو غلطیدهایم و عدهای به آن سو. خاصیت چنین وضعی اختلاط و حضور پررنگ نفاق و خیانت است.
وقتی نفاق موفق میشود صحنه را کاملا مشوش و تیره و گنگ و فتنهگون کند، ناگهان وضع جهاد همه معادلات را بر هم میزند تا حق آشکار شود.
البته مردم میتوانند با انتخاب خود حق را از باطل جدا کنند؛ اما اگر این مسئله به اراده و اختیار محقق نشد، به زور و اجبار خواهد شد. وقتی علم جهاد بالا رفت، هیچ کس راه فرار ندارد. همه سنجیده میشوند. صداها به هیچ کجا نمیرسد. هیچ کس بر قدرت خداوند فائق نمیآید. او میخواهد خبیث و طیب از هم جدا شوند و میشوند.
مهمترین عامل در هنگام جهاد، حفظ ایمان باطنی است که ساخت درونی را به صورت متمرکز و قوی نگه میدارد و عامل دوم حفظ وحدت بیرونی حول ولیّ خداست که امکانهای قدرتیابی و اقتدارطلبی را فراهم میسازد.
فرمانبری از رهبری واحد و عدم تأخیر و تأخر از او و پرهیز از رفتارهای خوارجی و منافقانه و عدم سستی و تنبلی و تندروی و آشوب در اطاعت، رمز بهرهبرداری حداکثری از موقعیت و رسیدن به عیار بالای اخلاص است. اخلاص مقدمه پیروزی است. نقطه رهایی است.
در حوادث اخیر شاهد ضربات سختی از سوی دشمن هستیم. ما انتظار دیگری از دشمن نداریم. آنها بایستی نقش شوم خود را تمام و کمال بازی کنند.
ما هیچ گاه شرمگین نیستیم که خائنان و جنایتکاران خوبان ما را هدف گرفتهاند. ما هیچ گاه نادم و پشیمان نیستیم که انتخاب خداوند برای تحقق وعدههایش بودهایم. ما خرسند و خوشبختیم که شیطانیترین و رذیلانهترین رفتارها علیه ما صورت میپذیرد. ما این را نشانهای از استعداد اخلاص و پاکی در خود میدانیم.
ما دلبسته به مادیات و زندگی دنیایی نیستیم. ما دنیا را پایان زندگی نمیدانیم. ما در حال عبور از آن هستیم. همچنان که دیگران. حال اینکه عدهای در این معبر به دیگران آسیب میزنند و قاعده بازی را رعایت نمیکنند، تغییری در برآوردهای ما به وجود نمیآورد.
آنها ناچارند یا به راه راست درآیند و یا از نقطه تماس فرار کنند و منتظر بمانند و یا برخورد کنند و هزینه آن را بپردازند. آنها با آسیب زدن به ما طرح خداوند را پیش میبرند و با کنارهگیری از ما فرصت رشد ما را فراهم میکنند.
دشمن گرفتار وضع بغرنجی است که خداوند برایشان به وجود آورده است. او ناچار است برای لذتهای کوچک جنایتهای بزرگ انجام دهد و روند گران شدن لذت هر روز و هر ساعت و هر لحظه ادامه دارد. درد بیشتر و بیشتر میشود و لذت کمیابتر و کمیابتر. همان طور که این سوی داستان فرایند خالصسازی را تجربه میکند، طرف مقابل نیز ناگزیر دچار زشتی و تباهی خالصتر و نابتر است.
او نمیتواند تبهکارتر و جنایتکارتر نباشد. نمیتواند بیشتر ستم نکند و استکبار نورزد. راهی ندارد که خود را عقب بکشد و آرام بنشیند. او باید هر روز شعلهای داغتر از دیروز باشد.بسوزد و بسوزاند. از خود ایمان و جان و تن را و از ما تن را.
هیچ سلطهای در کار نیست. خداوند سلطان مطلق است و درست در این شرایط است که اهل شعار و لافزنی از اهل ایمان و صداقت شناخته میشوند. تمام پیچ و تاب راه مستقیم برای اخراج منافقان و نفاق از جبهه حق است.
پس راه برونرفت روشن است. کوتاهترین راه پیداست. اگر میخواهیم زودتر از این مرحله بگذریم باید خالص شویم. همین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إن شاء الله دیدار به زودی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما شیعه علی ابن ابیطالبیم.
إن شاء الله خداوند ما را در این راه صادق خواهد یافت. ما بیصبرانه منتظر شهادتیم.
شهادت پایان شما و آغاز ماست.
وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا ﴿٢٢﴾
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ﴿٢٣﴾
لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿٢٤﴾
وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا ۚ وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ ۚ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا ﴿٢٥﴾...
چقدر این آیات شیرین و زیباست. بخوانید و لذت ببرید.
وَأَنْزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا ﴿٢٦﴾
وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَمْ تَطَئُوهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا ﴿٢٧﴾
صدق الله العلیّ العظیم
الحمدلله علی ما هدانا والحمد لله علی ما رزقنا و الحمد لله رب العالمین علی کلّ حال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی تمام راههای زمین بسته میشود و محاصره تنگتر و تنگتر میگردد و امکان بودن و ماندن محدودتر و محدودتر است و کار به جایی میرسد که نه لحظه بعد را مال خود میدانی و نه نقطهای باقی مانده که روی آن قدم بزنی و نه حتی هوایی که نفس بکشی یا قطرهای که بیاشامی یا لقمهای که فروبری یا ذرهای که به آن دل خوش کنی، انقطاع ارزانی میشود و راههای آسمان به رویت گشوده خواهد شد و تو بیگمان از کمیت بودن به سوی کیفیت بودن حرکت خواهی کرد و تقدیر را از جایی که دیگران نمیبینند رقم خواهی زد و تدبیر را آنچنان که نمییابند پیش خواهی برد.
ما هیچ گاه از شهداءمان غایب نیستیم و آنان را پایان یافته نمیدانیم و غیب را آشکارتر از آنچه میبینیم میدانیم و این ایمان ماست که دستهای ما را به دست شهیدانمان پیوند میدهد و زمین ما را آسمانی میکند و معادلات آن را تعیین میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لبیک یا حسین یعنی....
15.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر لحظه آبستن ایمانی قویتر و امید بیشتر است. هر حادثه بشارتی در دل دارد؛ هر درد تولدی.
ما به سوی نقطه رهایی خواهیم شتافت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ألا إنّ حزب الله هم الغالبون...
هدایت شده از أخٌفيالله
آنجا، لبنان، فرعون همه کسانی را که ممکن است موسی باشند، جستجو و قربانی میکند... تک تک... با موشک نقطهزن.
پیشتر هم فرعونهای دیگر چنین میکردند؛ اینجا، در ایران، ۴۵ سال پیش. بهشتی و مطهری و رجایی و دهها موسای دیگر را... اما رسولی که بنا بود باقی بماند، باقی ماند و به جای امام، ردای ولایت پوشید.
همانطور که فرعون دیگری، همت و باکری و خرازی و متوسلیان و صدها موسای دیگر را از ما گرفت. و آن هنگام که همگان میگفتند سرداران خمینی همه قربانی شدند، قاسم سلیمانی به صحنهی تاریخ بازگشت و سحر ساحران را باطل کرد.
آن موسی که بنیان فرعون را از ریشه میکَند، بر تکه چوبی در رود تاریخ، رها شده و به سوی مقصدش روان است.
خدا، میتوانست موساهای دیگر را هم از چشم فرعون پنهان کند؛ میتوانست تیغها را بشکند و موشکهای نقطهزن را به نقطهی دیگری فرو نشاند...
اما، خدا هست و خدایی میکند.
فرعون سرخوش از کشتن همهی آنها که در کابوسش موسی بودهاند، به تخت شاهی باز گشته. موسی هم به نوبهی خود، تاریخ را میشکافد و با عصای اژدها بیرون میجهد.
ما چه کنیم؟ ما برادران و خواهران صدهای موسای قربان شده؟
خدا در این صحنهی بههم پیچیدهی طاقتسوز از ما چه میخواهد؟
"صبر و شکر" که صحنه نهایی خروج از ظلمات به سوی نور را رقم میزنند.
ولَقَد أَرسَلْنَا مُوسَىٰ بِآياتِنَا أَنْ أَخرِجْ قَومكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرهمْ بِأَيامِ اللَّهِ إنَّ فِي ذَلِكَ لَآياتٍ لِكلِّ صَبَّار شَكُور
➕️ @yaminpour
هدایت شده از أخٌفيالله
شهادت سید حسن نصرالله خسارتی بسیار عظیم، زخمی عمیق و ضربه ای بس کاری به پیکره مقاومت است. در این هیچ شکی نیست. عالم اسلامی و مقاومت ضد اسراییلی مردی را از دست داده که بی شک جایگزین نخواهد شد. باید بدانیم که زخمی چنین عمیق را مرهم های ساده علاج نخواهد کرد.
اینها که اکنون در اسراییل بر سرکارند دست برنخواهند داشت. تصورات مبتنی بر کاهش تنش، آتش بس یا صلح، یکسره خام اندیشی است. از ابتدا هم همین بود. این که می بینید تازه آغاز راهی بسیار دشوار و پرماجراست. اسراییل از بیم موجودیت خود می جنگند و هیچ خط قرمزی را هم رعایت نخواهد کرد.
در این هم شکی نیست که پایین آمدن هزینه جنایت،و محاسبات دشمن درباره هراس مقاومت از درگیر شدن در جنگ بزرگ، به اضافه نفوذ نامرئی و خطرناک، در ایجاد این وضعیت نقش اساسی ایفا کرده است. هر کس که به هر نحو پیام ضعف ارسال کرده، باید درباره نقش خود در این معرکه بیمناک باشد و بیندیشد.
اما این فقط بخشی از داستان است. واقعیت این است که در این نوع جدید جنگ که باند نتانیاهو آغاز کرده اند ‘ایجاد توازن در پاسخ’ گرچه لازم است اما باز هم صحنه را به طور بنیادین تغییر نخواهد داد. باید برای یک منازعه عمیق و بلند مدت آماده شد. قواعد در ذهن دشمن اساسا تغییر کرده.
به اقداماتی گسترده،شجاعانه و طولانی مدت در گسترده منطقه نه فقط علیه اسراییل بلکه علیه همه محور شر نیاز است. سید هم نه به دلیل جنگ در شمال، بلکه به این دلیل ترور شد که حاضر نشد جدایی ارکان محور را از هم بپذیرد. حالا همه باید کنار هم بایستند و برای این واپسین نبرد هم قسم شوند.
دشمن ضعف خود را پشت بی باکی در جنایت پوشانده و صبر ما را حمل بر ترس می کند. امریکا و اسراییل هر دو از جنگ عمیقا هراسانند. اگر از عملیات وعده صادق یک درس آموخته باشیم همین است و بس. تفکر راهبردی اقتضا می کند به همین هراس عمیق دشمن حمله کنیم. محور باید یکپارچه عمل کند.
اگر در این لحظه تشخیص ندهیم که ضعف دشمن کجاست و به آن یورش نبریم، خود مسئول آن فجایعی خواهیم بود که به سوی ما می آید. و اگر شجاع باشیم، و به ترس های دشمن حمله کنیم، ورق به سرعت برخواهد گشت.
اگر ورای محاسبات دشمن عمل کنیم جنگی آغاز نخواهد شد. اسراییل و امریکا همه این جنایت ها را می کنند که بدون جنگ به اهداف جنگ برسند. تله جنگ، خود تله اسراییل است که در ذهن برخی کارگذاشته شده. اما اگر کوتاهی کنیم،باند قاتل دیر یا زود کاری می کند که آن وقت ناچار به جنگ خواهیم شد.
مدت هاست که کشور اسیر هوس رانی سیاسی گروه هایی است که هیچ نمی فهمند وارد چه روزگار سخت و صعبی شده ایم. برای حفاظت از اسلام و مقاومت، اکنون ایران باید پشت سر رهبر خود متحد باشد. هر کس آماده جهاد مقابل اسراییل است در سنگر ماست و هرکس درون سنگر فتنه کند سمت دشمن ایستاده است.
شهادت سید، هشدارباشی است که باید آن را بسیار جدی گرفت. کسی که تا اینجا آمده چرا نباید جلوتر بیاید؟ همه چیز به ما بستگی دارد که خود را باور کنیم، دست برادری به هم بدهیم، شجاع باشیم و به قلب های داغدار مردم خود تکیه کنیم یا نه؟ انتخاب های ماست که آینده را خواهد ساخت
مهدی محمدی
@mahdi_mohammadi61
نمیتوان شجره طیبه مقاومت را که ریشه در اعماق قلب انسانهای آزاده به خصوص مردمان محور مقاومت دارد، با سرکوب و طعنه و تحقیر خشکاند.
این درخت زنده تنومند اگر از حرکت طبیعی خود بازداشته شود، ریشههای خود را خواهد گستراند و بستر مانع را به طور کلی تهدید خواهد کرد. این قدرت پنهان شده توسط سلاحهای ویرانگر و هجمههای جنایتبار هیچ گرهی از کار دشمن باز نخواهد کرد. بلکه دسترسی آنان را به راه حل سختتر و ناممکنتر خواهد ساخت.
اسرائیل به بمبهای سنگین آمریکایی دلگرم است. اما نمیتواند محاسبات ظاهری را با محاسبات واقعی تطبیق دهد.
او عجولانه در حال حذف شاخ و برگ مقاومت است. اما نمیداند و نمیتواند ریشههای مقاومت را که بر اثر بیمهریها و ستمگریها هر روز محکمتر و قویتر و بزرگتر میشود، از بین ببرد.
او تا زمانی که این ریشه دوباره خود را برکشد شادمانی خواهد کرد؛ اما به زودی با مشکل بزرگتری از آنچه تا کنون داشته روبرو خواهد شد. آنچه برمیآید به مراتب سختتر و سنگینتر از گذشته خواهد بود و او برای سرکوب کردنش باید بیش از گذشته دست به جنایت و وحشیگری بزند. او باید برای سوختن آماده باشد. بازگشت ما برای دشمن ویرانگرتر از امروز خواهد بود. همانطور که چند دهه قبل هیچ گاه باور نداشت که دچار امروز شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا این ایرانی که از همه جهات بهش حمله شده بخاطر اسلام این ایران رو تو تقویت کن...
هدایت شده از رضوان
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸سوختگیهای دست امّت🔸
آن كه بيش از هزار و صد سال است به هركس می گويد «اَيُّكُمْ يَاخذُ جَمْرَهُ فِي كَفِّهِ فَيَتْرُكُهَا حَتَّي يَبْرد» (کدام یک از شما یک حبه آتش را در دست میگیرد تا سرد بشود؟)، تا بالاخره امام #جَمَره سلطنت پهلوی را گرفت تا سرد شد، جمره حكومت بعثی را گرفت تا سرد شد.
جمره استكبار جهانی در چهره اسرائيل را حزبالله گرفت تا بعد از 33 روز سرد شد.
حماس هم گرفت تا بعد از 22 روز سرد شد.
مساله، مساله گرفتن آتش در دست است و اين ايام آخرالزمان است كه ايمان در دل نگه داشتن از آتش در دست نگه داشتن سختتر است.
اين همه #شهید، سوختگیهای دست امت است كه #آتش_استكبار را نگه داشته و تاكنون از نگه داشتن آن خم به ابرو نياورده است. اين آتش بالاخره سرد خواهد شد، همان طور كه شاه و صدام سرد شدند.
امام با سرد شدن آتشِ شاه، به ميان ما برگشت و آن منتظر با سرد شدن #آتشِ_استكبار است كه زيارتش خواهیم کرد.
@haerishirazi
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
✅«رستم های امروز در مقابل توران» روایت صحیح از جای درست تاریخ
📝حسین مهدیزاده
1️⃣ از 5️⃣
قرن نوزدهم که قرن یکه تازی #قدرت_جهانی_انگلستان از طریق دریاها بود، نگین مرکزی همه قدرت انگلستان روی زمین، #هند بود. کشف انگلستان این بود که نقطه پرگار دایره قدرتش هند است. نه اینکه فقط هند مهم باشد، بلکه اگر از هر طرف مراقب دسترسی دشمنانش به هند باشد، حساب همه چیز درست در میاید و قدرت انگلستان حفظ می شود.
اما انگلستان بعد جنک جهانی دوم افول کرد و دوره آمریکا و شوروی شروع شد و در این نزاع دوم هم آمریکا برنده شد و قدرت یکجانبه جهانی پیدا کرد. آمریکا قدرتش را با پرگار صورت بندی نمی کرد. آمریکا از جهان مرکز زدایی کرد و کل کره زمین را به 5 منطقه تحت مدیریت آمریکا تقسیم کرد و با #فرماندهی_نظامی خود، مدیریت آنها را به عهده گرفت. کلیفورد دی کانر، نویسنده معروف کتاب «تاریخ علم مردم» کتاب جدیدی دارد به اسم «تراژدی علم آمریکایی، از ترومن تا ترامپ» آنجا می گوید که رویای مدرنیته که آزادی و برابری و... بود توسط دو دستگاه به هم پیوسته قدرت نابود شد: اول ابرشرکت های بزرگِ جهانی و دوم نظامی گری آمریکا. نیمه دوم کتاب دی کانر درباره چگونگی به استخدام در آمدن علم و اقتصاد و فرهنگ و سیاست برای Unified combatant command یا همان فرماندهی یکپارچه رزمندگان آمریکاست!
بگذریم! به ماجرای علم اشاره کردم تا جوابی باشد به آنهایی که گفته بودند چرا می گویی صلح نیم بند بین علم مدرن با اسلام دیگر پایدار نخواهد شد(اینجا👉). علم و فناوری غربی صاحب دارد و سحاب رحمت نیست که دور کره زمین بگردد و به هر سرزمینی می رسد، دامن رحمت بر آنها بگستراند! غرب معتقد به کمیابی امکانات است و سوداگری و گرگ بودن را اخلاقی می داند! لذا علم و فن یا به نفع ابرشرکت عمل می کند یا UCC ، نه هیچ کس دیگری! لذا شما هم اگر معتقدید که با همین مفاهیم مدرن میتوان نظام دانش دیگری ساخت که خط فرمان و command آن دست خدا و ولی اش باشد، می توانید امتحان کنید؛ سازمان علمی بزنید که علم و فن را براساس هدف شما و در سازمان اجتماعی و اخلاقی شما و در خط فرمان شما بگرداند و الا لطفا تز ندهید! ...بگذریم...
به هر حال امروز UCC یا همان « فرماندهی یکپارچه رزمی وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا» جهان را به 6 منطقه تقسیم کرده است:
- آفریقا
- اروپا
- اقیانوس آرام و هند
-شمالی
- جنوبی
- مرکزی
البته UCC شش فرماندهی دیگر هم دارد:
- فضایی
- سایبری
- عملیات ویژه
- راهبردی
- ترابری
جالب است. علم آمریکایی بر خلاف علم انگلیسی، همیشه سعی می کند درک آمریکایی ها از جهان یکپارچه را مخفی کند. در دوره آمریکایی شما با سازماندهی طرف هستید که مثل انگلیس قرن نوزدهم، هیچ وقت لو نمی دهد که آمریکا مرکز عالم را کجا می داند!
اما چرا! شاید #مرکز ما باشیم؛ یعنی منطقه پنجم یا همان #سنتکام : United States Central Command همانی که فرمانده اش به هر کجا سفر می کند، خبرش از مصوبات مجالس ملی و فرمان رئیس جمهورها و قدرت موشکها و بمب های ساکنین منطقه ما مهمتر است!
یادتان هست که (👈اینجا) می گفتم ما #سرزمین_میانه هستیم؟ یادتان هست که می گفتم یک جایی هست که انگلیسی ها به آن #سرزمین_پنج_دریا می گفتند و مردم این سرزمین همیشه خودشان را یک ملت میدانسته اند؟ یادتان هست که می گفتم از کوروش تا امروز دو بار اسم آن پرشیا و ایران و... بوده و بار سوم هم اسمش شده سرزمین اسلامی؟ حالا ببینید مرزهای #سنتکام را! کلمه #خاورمیانه را جستجو کنید، ببیند مرزهایش سنتکام و خاورمیانه و جهان اسلام و ایران تاریخی یکی نیست؟ همین مرزهای سرزمین اسلامی از سواحل شرقی مدیترانه تا دره رود سند در شرق نیست؟! چرا کسی حواسش به این موضوع نیست؟ یادتان هست که می گفتم تصویر غرب مرکز از جهان گرداب سکندر ایران و اسلام است و باید از آن تصویر خارج شویم تا همه چیز درست بشود؟
حالا بیایید چند سوال از مردم ایران امروز که خودشان را وارثان #ایرانشهر می دانند بپرسیم:
1- چرا همه تاریخ و همه کسانی که قدرت جهانی را داشته اند (چه داخل این سرزمین و چه بیرون آن) کل این جغرافیا را یکی دیده اند؟ از کوروش تا خسروپرویز تا خلفای اسلامی قرن چهار قمری تا انگلیس قرن نوزده میلادی تا امریکای قرن بیست و یکم همه ما را در یک جغرافیا می بینند اما خود ما که اینجا زندگی می کنیم این را نمی فهمیم؟ آنها نفهم هستند یا ما کور هستیم؟!
📌قسمت دوم:
https://eitaa.com/social_theory/2850
📌قسمت سوم:
https://eitaa.com/social_theory/2858
📌قسمت چهارم:
https://eitaa.com/social_theory/2869
📌قسمت پنجم:
https://eitaa.com/social_theory/2879
🆔 @social_theory
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
✅«رستم های امروز در مقابل توران» روایت صحیح از جای درست تاریخ 📝حسین مهدیزاده 1️⃣ از 5️⃣ قرن نوزدهم
توصیه به مطالعه...
ارزش چند بار مرور و تأمل پسینی را دارد.
طغیان...
امروز به این کلمه میاندیشم. در روزهایی که بدنه جنایتکار دیو ترور، بر دیوارهای مقاومت سایه انداخته و شهرهای ما را با آتش دهها و صدها و هزاران انفجار جهنمی میگدازد و قهقهه پیروزی سر میدهد، یک اتفاق در غیب عالم دارد جان میگیرد.
همه محاسبات دشمن در ظرف دنیا و زمین و شهود خلاصه میشود. اما...
این کاسه کوچک، در اقیانوس آخرت و آسمان و غیب شناور است و طغیان...
شهادت اخراجیهای این کاسه محدود لغزان لرزان حیران را به اقیانوس میریزد. جایی که بر آن سلطنت میکند.
دشمن با دست خود، دشمن محدود مقهور خود را بر تخت سلطنت تقدیر مینشاند و او را بر تصمیم ماورایی وادار میکند. دستهای بسته زمینی را میگشاید و پهنه آسمان را به او هدیه میکند.
مسئله اینجاست که دشمن باور دارد آسمان جایی جز زمین است و آخرت جایی دیگر است و غیب یعنی نبودن و نداشتن.
دشمن نمیتواند از دوربینهای جاسوسی شناور بر روی زمین، ترس و لرز حباب نازک و نحیف سایه انداخته بر سرش را ببیند و بداند که چقدر امنیتش هیچ و پوچ است.
برای او که تمام عمر بودن را تا نقطه مرگ اشخاص میبیند، لحظات متراکم درد بینهایت مینماید. اما...
آنچه که او بسیار میداند، برای آن شخصیت ابدی و ازلی پایدار، یک گام بیشتر نیست. یک گام از راهی که انتهای آن ناپیداست.
نشانههای پدیداری زندگی ماوراء کاسه کوچک قصه ما، برای آنها که به حرکت اسیر موج آن عادت کردهاند، ناپیداست. همان چیزی که چون نمیبینند میگویند نیست.
اما یک سؤال: فارغ از بازیهای کلامی، چرا در طول هزاران سال هنوز سلطنت طاغوت به ساحل امن و سلامت پا نگذاشته و بر موج بیامان حوادث فائق نیامده؟!
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
طغیان... امروز به این کلمه میاندیشم. در روزهایی که بدنه جنایتکار دیو ترور، بر دیوارهای مقاومت سایه
اگر امام معادلات عالم در چنبره محاسبات مادی میگنجید امروز باید پس از هزاران، بلکه دهها و صدها هزار سال، علم دیوارهای امن ماندن را مستحکم میکرد و اجازه نمیداد ساکنان آن احساس ترس و درد و رنج کنند. اما واقعیت این است که کاسه کوچک قصه ما خود ترسان و لرزان و حیران امواج حقیقت است و هر بار قطرهای از حقیقت بر آن میچکد و خروش جان خویش را بر منطق ظرف دل به دریا زده تحمیل میکند و سلطه خویش را یادآوری میکند و گاه قطرهای از حقیقت بیرون میجهد و به جان جهانش متصل میگردد و داستان سفر کوتاه خود را در گوش شنوای او نجوا میکند و از غربت و مظلومیت اهالی جهان کوچک غریب، میسراید.
شنیدهام طوفانی در راه است. شنیدهام باد قصه غربت ما را به گوش اقیانوس رسانده و ساکنان آن را به این سو خوانده. شنیدهام موجهای سخت خبر از نزدیک شدن کشتی نجات میدهند؛ اما انگار بناست عدهای پیش از وارونه شدن این کاسه کوچک بیایند و اصحاب نوح را بردارند و با خود بر آن کشتی امن برآورند.
طغیان دیو حقیر و ضعیف قصه ما مثل دست و پا زدنهای ناگزیر وقت اضافه میماند که مهارت مهار را از او گرفته و هر چه با دستان لرزان و دل ترسان و چشم نگران انجام میدهد، فقط خرابتر میشود.
این قلعه شنی ذاتا نمیتواند از این بلندتر باشد. گاهی یک دانه شن، تمام امارت سلطان وحشت را ویران میکند و گاه یک قطره آب کمر طاغوت را شکست میدهد. اما درست تا قبل از آن دانه و این قطره انگار سلطان جهان است و اوضاع به کام.
اهل آسمان میبینند که این خانه عنکبوت که به قدرتش میبالند به خود میلرزد از نجوای نسیمی که میوزد و سری که فاش میکند.
آنها خود را فولاد میبینند. آری باید چنین باشد و نقطه بطلان محاسبات آنان همین جاست که آنچه میتنند کفاف تن ضعیف و نحیف آنان را میدهد. عنکبوت نیز با همین فریب خود را گردنهگیر جنگل میداند.
شهادت دارد کار میکند. تنها به تلاطم افتادهاند. آزمون تابآوری هر روز پیچیدهتر از دیروز ما را به چالش میکشد. قویترها سکان را به دست میگیرند و کاسه را تطهیر میکنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرّ شهادت آن است که دروازههای غیب را میگشاید و صورتی از اسرار آن را بر آسمان زمین فرود میآورد و تقدیرات آن بر تدبیر اهل زمین فائق میآید. هر چه شهادت بیشتر و شهید شریفتر، این حقیقت آشکارتر و زینب سلام الله علیها اینگونه بود که جز زیبایی نمیدید.
دریدن پردههای غیب به چنگال شیطانی طاغوت ساکنان زمین را به سوی وعده محتوم میراند و خداوند متعال هیچ گاه از پیشبرد وعدههایش باز نمیماند.
حال، ما در انتخابهای باقیمانده در بازی طاغوت شریک خواهیم بود؛ یا جانب شهد شهادت را خواهیم گرفت؟!
شنیدم پزشکیان گفته آنها به ما دروغ گفتند و ظریف اعتراف کرده که فریب خورده.
هر بار که شما در راه ماندگان آزمون دشمنشناسی را رفوزه میشوید، زخمی ماندگار بر صورت ما مینشیند.
حکمت ولایت مگر جز این است که آزموده را نیازماییم و روزی هزار بار از یک سو گزیده نشویم.
انتخابات ضعیف، انتخاب ضعیف، منتخب ضعیف و جامعهای که چارهای جز قوی شدن ندارد.
ای کاش هنگام ورود به دفتر کار، تفأل نمیزدی. ای کاش وقتی دانستی از همان جا باز میگشتی. ای کاش امروز بازگردی. فردا دیر است.
آقای پزشکیان میدانی که ولیّ خدا وفادارنه و حکیمانه پای تصمیم و تجربه مردمش ایستاد. مردم مردانه و دوستانه پای تصمیمت ایستادند. اما قدمهای ویرانگرت شهر را تهدید میکند.
ندانمکاریهای تو دشمن دانا را بالا میبرد و پتک سخت حقیقت را بر سر ملت فرود میآورد.
دشمن دانا بلندت میکند.
بر زمینت میزند نادان دوست
تو صادقانه گفتی نمیدانی و نمیتوانی. ما به خواستنت قناعت کردیم. اشتباه کردیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این راه ادامه دارد...
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میخواهید ما را از بین ببرید؟
تشیع مذهب خون و شمشیر است.
@Farsna
میگویند اسرائیل از لحاظ تجهیزات از ما پیشتر و بیشتر است.
وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا ۚ إِنَّهُمْ لَا يُعْجِزُونَ ﴿٥٩﴾
ما وظیفه داریم صد خود را وارد میدان کنیم.
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ﴿٦٠﴾
بنا هم نیست که سرکشی و جنگطلبی کنیم.
وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٦١﴾
اگر با خواست خدا همراهی کردیم خدا نیز ما را یاری خواهد کرد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ﴿٧﴾
و هر کس خدا با او باشد پیروز است.
وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿٥٦﴾
در مقابل منافقین هستند که در ظاهر مدعی همراهی با مؤمنان هستند؛ اما در واقع دل به ولایت طاغوت دادهاند و خود را در برابر آنان باختهاند. آنان از کفار نیز پستتر و بدترند.
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ ۚ أُولَٰئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٦٠﴾
وَإِذَا جَاءُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَقَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ ۚ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُوا يَكْتُمُونَ ﴿٦١﴾
أنها سعی میکنند مؤمنان را ریاکار معرفی کنند و جامعه مؤمنان را تحقیر کنند تا نفاقشان پنهان شود اما خداوند آنان را رسوا میکند.
وَتَرَىٰ كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ ۚ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٦٢﴾
و در آیات فراوان داستان نفوذ به صراحت روایت شده تا هیچ کس نادانسته دچار آن نشود.
هَٰذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿١٣٩﴾
اگر غرب جهان را آباد کرده بود، انقلاب ما میتوانست عنصر نامطلوب باشد. سخن ما با مخالفان منصف و حقجوی ما این است که آیا غرب جهان را آباد کرد یا ویران ساخت؟!
به زعم ما تمام اخلالی که انقلاب اسلامی در نظم غربی ایجاد میکند، ایجاد تأخیر و اختلال در ویرانسازی جهان است و فهم این داستان به ما نشان خواهد داد که ایران امروز در نقطهای پیشتر از غرب ایستاده و به آبادانی نزدیکتر است.
فهم این پیچیدگی بسیار مهم است. این تمام محاسبات ذهنی و عملیات عینی ما را تغییر خواهد داد. اگر پیشبینیهای رهبر انقلاب با پیشبینیهای رهبران غربی تفاوت دارد، درست به خاطر این تفاوت فهم از صحنه است.
غرب جهان را پیش نمیبرد. پس میبرد. انقلاب اسلامی هر چند نتوانسته به کلی مانع این عقبرفت شود؛ اما توانسته اندکی از سرعت سقوط بکاهد و فرصت بازیابی به کسانی دهد که اگر حمایت شوند پیروز خواهند شد.
نباید از ولی خدا عقب ماند. آنگاه افق دید ما سقوط خواهد کرد و مسائل ما کهنه و بیمعنی خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنهای در واکنش به جنایت اسرائیل در لبنان، تصویری ارائه داد که باعث حیرت بیگانگان شد. ایشان تأکید فرمودند که لبنان مرکز مبارزه با اسرائیل است. این را کسانی که نمیفهمیدند تعبیر به پنهان شدن ایران کردند و تنها گذاشتن متحد بزرگ خویش. اما داستان چیز دیگری است.
باید صحنه را از افقی دید که ولیّ خدا میبیند و نباید خود را فریب داد و دروغ دید.
انقلاب اسلامی ایران بر خلاف میل غرب ایران را تحریم و محاصره هویتی خارج کرد و تبدیل به عضو تعیین کننده جهانی کرد. انکار این معنی در چند دهه اخیر هیچ گرهی از کار دشمن باز نکرده مگر اینکه آنها را بیشتر عقب رانده و ناچارشان کرده تا بیشتر از صدها سال گذشته سرمایههای مادی و معنوی خود را هزینه کنند شاید مانعی موقتی پیش پای انقلاب به وجود آورند؛ اما به ازعان صریح خود موفق نبودهاند.
انقلاب اسلامی ایران در برابر استکبار و صهیونیزم جهانی تعریف میشود. نه در برابر تیم ترور اسرائیل. حتی انقلاب اسلامی ایران خود را در برابر آمریکا یا انگلیس یا فرانسته یا آلمان یا هر کشور دیگری وزنکشی نمیکند و به دنبال سنگ تعادل نیست.
ایران به عنوان پایگاه اصلی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظام پشتیبان منطق انقلاب اسلامی ایران، خود را در این مناظره جهانی ارزیابی میکنند.
ایران شخصیت جهانی خود را یافته و هویتش را پرداخته و در حال ساختن آن است. ایران دیگر آن کشور تحقیر شده زمان پهلوی و قاجار نیست.
ایران از یک تونل تنگ و تاریک عبور کرده و متولد شده و نمیپذیرد که عقب برگردد. غرب نمیتواند ایران را به عقب بازگرداند. غرب تنها میتواند تلاش کند ایران را بمیراند. اما نمیتواند. غرب هر روز بیشتر ضعیف میشود. این ضعف چیزی به جز قدرت و اقتداری است که به کمک ابزار بر آن میافزاید. ضعف از درون غرب را فرومیخورد و غرب از درون فروخواهد پاشید.
آنچه که غرب صرف ما میکند، پوستههای مردهای است که جز مرگ نمیآفریند. هیچ قدرت سازندگی ندارد. با آبادانی بیگانه است. غرب دارد پوستههای محافظش را در مقابله با ما بیاعتبار میکند. زیرا هر چه بیشتر سرمایهگذاری میکند تا رعب و ترسش ما را عقب براند، مقاومت پیشتر میرود. زیرا مقاومت قوی است و چیزی جز قوت، ضعف را از بین نمیبرد.
نمیتواند در همآوردی با غرب، ضعف را سلاح قرار داد. ما هر چقدر استکبار بورزیم نمیتوانیم غرب را عقب برانیم. زیرا آنگاه بخشی از غرب هستیم و در برنامه او هضم خواهیم شد.
ما تنها با قوی شدن میتوانیم بر غرب قائق آییم. این مسیر همه ملتهای دنیاست. انقلاب اسلامی به همه مردم دنیا میآموزد که اگر میخواهند نجات پیدا کنند باید قوی شوند. نسخه قوت نیز نزد ایرانیان است. ایمان. در جهان انکار، در جهان ناباوری، ایران مرکز پمپاژ امید و ایمان و باور و اطمینان به عالم است.
غرب نمیتواند این جوشش بیدریغ را کور کند. هر چه بیشتر ویرانی به بار میآورد کمتر نتیجه میگیرد. هر چه بیشتر هزینه میکند کمتر موفق میشود. هر چه ظلم را بیشتر ادامه میدهد ناامیدتر میگردد. پس خارج از قاعده بازی میکند و ساختههای خود را نیز ویران میکند تا شاید با عبور از خطوط قرمز خویش و خراب کردن دیوارهای حائل به ما دست یابد؛ اما نمیتواند نور را به چنگ آورد و سهم او جز تاریکی نیست.
رفتار و گفتار ولیّ خدا قوی است و این رمز ایستادگی او در برابر جهان ضعیفهاست و این همان رازی است که آنها آن را نمیفهمند زیرا جز مؤمنان این سلاح را در اختیار ندارند و درکی از آن ندارند. قوت امری اکتسابی نیست. امری وجدانی است. کافران و منافقان این امر وجدانی و حضوری را اصلا نمییابند. در جهان آنان قوت در غیب عالم مستتر است و دسترسی به آن ندارند. تقرب به خداوند متعال برای آنان ناممکن است. آنها نمیتوانند با وجود رابطه مسالمتآمیز برقرار کنند و بر خود بیافزایند. آنها مجبورند خود را با ابزارهای مختلف بیارایند و پیش بروند. اما ضربات آنان مانند چکشی میماند که آهنگر بر نقطه جوشکاری میزند تا حبابش فروبریزد. همین مقدار.
غرب در برابر دین ما ایستاد و جنگ نامتقارن آغاز شد. ما در برابر دنیای آنان ایستادیم. اسرائیل سهم لبنان است. حزب الله نقطه تماس ما با اسرائیل است و باید با مرکزیت او این غده سرطانی برداشته شود.
این همآوردی نظیر به نظیر پیش خواهد رفت. البته عدهای سعی دارند مسائل ما را تقلیل دهند به پایینترین سطح ممکن و برخی مسائل را در سطح میانه میفهمند؛ اما ولیّ خدا معادله قدرت را در بالاترین سطح دنبال میکند. هیچ ضعفی در او رسوخ پیدا نمیکند. او مستظهر به قوت و شدت الله است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ سردار حاجیزاده روایت میکند؛ چرا پاسخهای نظامی ایران به دشمن در دولتهای مختلف و به نسبت وزرای خارجه مختلف تفاوت میکند؟
#امیرعبداللهیان
#ظریف
#عراقچی
هدایت شده از أخٌفيالله
شهید سیدحسن نصرالله😭
توصیه میکنم که برای خیر دنیا و اخرتتون ایمانتون به رهبری حضرت امام خامنه ای دام ظله محکم و قوی باشه
هدایت شده از أخٌفيالله
تحلیل قرآنی از وضع موجود - 14030708 - استاد عابدینی.mp3
15.28M
💠 ده تذکر مهم از استاد عابدینی در شناخت شرایط بوجود آمده پس از شهادت سید حسن نصرالله
۱. راز شدت و سرعت اتفاقات در آخرالزمان
۲. شهید پس از شهادتش با امکان والاتری اهدافش را دنبال میکند.
۳. برای مديريت بحرانها، باید از ذکر و توسلات برای ثبات قدم بهره گرفت.
۴. در لحظات خاص و اضطرار باید تبعیت از ولی شدیدتر باشد تا اضطراب ما را زمینگیر نکند.
۵. زمان مقابله با دشمن، وقت تسویه حساب در داخل نیست.
۶. اگر مؤمنین ثبات قلب پیدا کنند، در دلهای کافران رعب و ترس میافتد و در محاسبات به اشتباه میافتند.
۷. در مهار سگ هار، باید سر و مغز فرمانده را نشانه بگیریم و منافع او را تهدید کنیم که در این نبرد آمریکاست.
۸. دشمن ضربههایی را که خورده، پنهان میکند تا مومنان مایوس باشند از شکست آنها.
۹. رهبری نقشههای دشمن را دور میزند هرچند که نقشه رهبری برای خودیها مجهول باشد. جهل به نقشه رهبر نباید باعث فشار و مطالبه از ایشان بشود.
۱۰. انرژی آزاد شده از هیجان مؤمنین در شهادت سید حسن نصرالله باید با "آرامش فعال" جهت دهی بشود.
▪️ زمان: ۳۰ دقیقه
➕️ @ostadAbedini
➕️ @yaminpour
متی نصر الله
خاطره مؤمنان دفتر قطور معجزاتی است که در جهاد رخ داده. نمیتوان بسیاری از وقایع را با محاسبات زمینی سنجید. کسانی که باور ندارند و روح انکار در آنان قلیان میکند نمیتوانند بفهمند که چه شد و چه خواهد شد. همین اختلال در ارزیابیها کافران و منافقان را دچار آزمونهای سخت و تلخ تکراری میکند.
آنها هر بار خیال میکنند که یک جای کار را غلط حساب کردهاند و مرتبه بعد با دقت و شدت بیشتری اشتباهات قبل را تکرار میکنند.
ابزارهای قویتر، تمرکز بیشتر، مهندسی پیچیدهتر و جنایت غلیظتر. اما نتیجه جز شکست بیشتر نیست. البته نمود ظاهری آن گاهی پیشروی و دستیابی به اهدافی است که در ابتدا موجب شادی است؛ اما در انتها مقدمه درد و رنج بیشتر است.
واقعیت این است که اگر بنا بر تحقق معادلات طراحی شده توسط دشمن بود، نباید امروز اثری از ایمان بر روی زمین باقی میماند. جبهه انکار، چنان خود را در سطح ماده گسترد و به ابزار مادی مجهز شد که گمان میرفت راه فراری برای انسان مؤمن باقی نباشد. اما مسیرهای زمین همه مادی نیستند و کافران و منکران از راههای آسمانی زمین محروم و مطرودند.
تاریخ جنگهای صدر اسلام به شهادت قرآن روایتگر بسیاری از این حقایق است.
غافلگیریهای مشرکان تمام ناشدنی است.
اگر غلبه مادی تمام کننده کار بود، نباید نوح بر کشتی مینشست و ابراهیم از آتش میرهید و موسی به ساحل نیل میرسید یا از آن میگذشت و مریم رها میشد و عیسی نجات مییافت و محمد که درود بیپایان خدا بر او و اهل بیتش و پیامبران خدا باد قدم به مدینه میگذاشت یا به مکه بازمیگشت.
کدام محاسبه و معادله از وقوع چنین اتفاقاتی پشتیبانی میکند. از آنها بگذریم.
چه کسی انقلاب ما را باور میکرد؟! چه کسی پیروزی ما را محتمل میدانست؟! چه کسی دوام و بقای ما را در قطار حوادث آینده زمین میگنجاند؟!
چه کسی باور داشت ما از زیر آوار فتنهها و خیانتها سر برآوریم؟! چه کسی گمان میکرد که ما از جنگ تحمیلی عبور کنیم؟! از مخیله چه کسی میگذشت که پس از انحلال شوروی سابق و برپای بزرگترین امپراتوری شرّ در تاریخ، ایران موضع مقاوم انقلابی خود را نگه دارد، بپرورد، برگ و بال دهد و میوههای آن را بچیند؟!
چه کسی میتوانست بفهمد که گروهی کوچک روزی تبدیل به بزرگترین چالش استکبار و صهیونیزم جهانی گردد؟!
هیچ کس قد بلند حزب الله را جز در رؤیا نمیدید. همه چیز گویای این بود که نمیتوان از عهده دریدهترین و درندهترین و دارندهترین قدرت شیطانی تاریخ برآمد و زمین از دست داده را پس گرفت و فرصت بر باد رفته را به کف آورد و موقعیت بازنده را برنده کرد و دشمن سراپا شکوه سلاح را عقب راند و خسته کرد.
هیچ کس باور نمیکرد گروهی کوچک و ناتوان بتواند لباس از تن دیو مرگ و جنایت برآورد و او را مضحکه کوچه بازار شهر کند تا سوژه خنده کودکان آزاد و رها باشند.
آنچه که در محاسبات دشمنان هیچ گاه نمیگنجد و وزن و قیمت و قدرت آن شناخته نمیشود و نتیجه درست از آن به دست نمیآید، نقش روحانی ایمان است.
انسان تنها تن نیست. انسان پیش و بیش از تن، جان است. رفتارهای جانانه در جهان تنانه بیوزن و نامرئیاند. آنچه کافر و منکر و منافق فاقد آن است، ایمان است. او نمیداند ایمان چه میکند و چگونه کار میکند. او ربطی به معنی و ضریب تبدیل آن به امکانهای مادی آن ندارد. او نمیتواند این سرّ عظیم را که در کنه ایمان پنهان شده را بیابد. او بدون ایمان آوردن قدرت دستیابی به گوهر فتح و ظفر معنوی را ندارد.
نهایت دسترسی دشمن شیطان است و شیطنتها. اگر تمام داشتههایش را یکپارچه کند، میتواند شیطنت را بر عوالم مادی و نباتی و حیوانی مستولی کند و از این استیلا، سکوی استعلا و استکبار را بر پا کند. اما باز هم دستش از آسمان معنی کوتاه است.
وقتی میگوییم معنویت، ذهن دشمن به سرعت شیطنت را میفهمد. این همان دیوار سخت و فولادین بلندی است که شیطان و دوستانش در پس آن زندانیاند و شعار آزادی سر میدهند؛ اما پوچ بودن این توهم در نقطه تماس جهاد اثبات میشود.
دشمن به تجربه چندین هزار ساله میداند، چیزی هست که از دستدرازی آنان در امان است؛ لذا دو کار میکنند. ابتدا تا حد توان مردمان را به خروج از آن قلعه محکم دعوت میکنند و سرانجام با ترس و تهدید، دیوارهای نامرئی بین و خود و مؤمنان را میخراشند، شاید فرار از این قرارگاه فرصت سلطه را فراهم آورد.
تولید و تکثیر متنوع دستگاه تطمیع و تهدید با این محاسبه صورت گرفته است.
حصن حصین نامرئی ایمان، خدماتی را به مؤمنان مخلص ارائه میدهد. دشمنان با وجود آنها نمیتواند اراده خود را مسلط و قطعی نماید.
اصلا چه کسی باور میکند انسان بتواند از دیوارهای آتش عظیم اسرائیل بگذرد و نه تنها بگذرد که رشد کند و قویتر شود و غالب شود و تعیین کند و عقب براند؟!