❌🎥 عملیات آستروتورفینگ چیست؟ واژه ای که معادل فارسی ندارد!! حتما ببینید تا متوجه تاثیر این قضیه بشید. نشر واجب 🦋| کانال تربیتی یک جرعه تفکر⚘️ @yek_jore_tafakor

خیلی از نسل‌ها سهمی در قیام آخرالزمانی ندارند. حذف می‌شوند.

آنچه از حرام می‌روید، با حرامی می‌آمیزد.

گاهی زمین را کوچک برآورد می‌کنیم. آنگاه برخی مسائل دیده نمی‌شوند. برخی در اندازه واقعی دیده نمی‌شوند. برخی بد دیده می‌شوند. برخی نامسئله‌ها نیز مسئله می‌شوند. این آخری محصول مخرب آن سه دیگر است. با تنظیم زاویه نگاه و ارتفاع نگاه و دقت در نگاه، زمینه واقعی‌تر تحلیل خواهد شد.

اگر جریان انقلابی جهانی بودنش را فهم نکند با جامعه خود به مفاهمه نخواهد رسید. دچار مخاصمه خواهد شد و ضریب گسترش خود را از دست خواهد داد و به دام فروچاله‌های بزرگ‌نمایی شده خواهد افتاد. نسبت‌ها را باید با صحنه واقعی فهمید تا رفتارها واقعی به نظر برسد و تأثیر واقعی بر جای گذارد.

بسم الله الرحمن الرحیم نعمت پنهان...(5) «نعمتان مجهولتان الصّحّة والأمان» تبدیل پلیس به یک عنصر زینتی خواسته دشمنان است. نکته مهمی که در این میان حائز اهمیت است، وجود تعداد قابل توجه افرادی است که سودای قدرت‌نمایی به سبک عصر تیغ و درفش دارند. عناصر وحشی جامعه‌ستیزی که هنوز برای تنازع بقا می‌جنگند و جنگل‌وار در شهرها و محله‌ها و مناطق و اصناف مختلف تعیین قلمرو می‌کنند. چه تعداد سلاح جنگی و نیمه جنگی در کشور داریم؟! چه مقدار شمشیر و قداره و تیغ و تیزی در شهرها جولان می‌دهند؟! چه تعداد محکومان به جرائم خشن و خلافکار و دارای احکام سنگین و اصولا افراد خطرناکی که وابستگی اعتقادی و اخلاقی و عرفی و شرعی و قانونی ندارند در میان جمعیت مردم حضور دارند؟! حذف پلیس، تضعیف پلیس، سپردن شهر به دست جماعت وحشی مسلح است که هیچ قانونی جز دلبخواهی‌های خود ندارند. نتیجه این کار تقسیم کشور به هزاران قلمرو خورد است که از مرزها تا مرکز تهران را بین خود سهم‌بندی کرده‌اند و در مرزها با یکدیگر می‌جنگند. ساکنان هر محدوده نیز مردمان ستمکش این جماعت خواهند بود. حکومت بدون نیروی انتظامی مقتدر حتی اگر عنوان واحدی داشته باشد، رسما تکه پارچه خواهد شد و امکان حکمرانی را از دست خواهد داد. این فرض یعنی شیوع یک بی‌نظمی گسترده در کشور. البته ناگهانی واقع نخواهد شد. بلکه در طی چند سال مردم خواهند دید که در اتمسفر مناسبات خشن و افراطی محلی فرورفته‌اند و منفعلانه آن را پذیرفته‌اند. عنوان پلیس باید لرزه به جان متخلف و مجرم بیاندازد و بازدارنده باشد و از سوی دیگر مایه آرامش و ایمنی‌بخش شهروند محترم و سازگار باشد. تخریب مناسبات امنیتی محیط زیست انسانی را از بین خواهد برد. ✍️#سعید_توتونکار ادامه دارد... ‏| يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم | 💡شبکه نفوذ | سیدفخرالدین موسوی 🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید ♦️آرشیو پرونده ها (اینجا) https://eitaa.com/parvandeha

🏴 امروز تو پاورقی یه روضه دورهمی جمع و جور داشتیم! 🎙 با نوای کربلایی موسی علینژاد ⚫️ پاورقی | @pavaraghi_tv2

خبرهای خوش از پشت صحنه‌ها. به یاد سنگرهای پیش از عملیات افتادم. می‌توان انقلابی زیست، حتی در قلب تکنولوژی. می‌توان ابزار را به خدمت انسان درآورد و به آن رنگ و روی روح بخشید.

خوش ذات ها را بشناسید ؛ هفت روزنامه ای که در صفحه اول خود هیچ خبری از تار و مار شدن #منافقین در آلبانی منتشر نکردند؛ حتی یک کلمه! 1.شرق (طیف کارگزاران) 2.دنیای اقتصاد (طیف کارگزاران) 3.سازندگی (طیف کارگزاران) 4.آرمان ملی (طیف کارگزاران) 5.رسالت (اصولگرا) 6.آفتاب یزد (اصلاح طلب) 7.شهروند (هلال احمر) 8.مردم سالاری 9.دنیای اقتصاد 🇮🇷#سربازان_رهبری ☫ به قرارگاه سواد رسانه ای امام رضایی ها بپیوندید👇 https://eitaa.com/gharagahSvadRsanyamamRzaeha

بسم الله الرحمن الرحیم نعمت پنهان...(7) «نعمتان مجهولتان الصّحّة والأمان» نیروی انتظامی عزیز و سلحشور ما توطئه‌های بین‌المللی فراوانی را در حوزه‌های مختلف و متنوع شناسایی و خنثی می‌کند. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در خط مقدم دفع و رفع اقدامات خصمانه دشمنان است. پیچیدگی و سنگینی عملیات‌های تهدید کننده نرم و سخت دشمن در داخل و مجاور مرزهای حکمرانی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باعث شده تا نیروی انتظامی در قامت و سطح و اندازه یک قدرت بازدارنده و عمل‌کننده حرفه‌ای بین‌المللی در صحنه حاضر شود. در واقع فشار مسئولیتی که نیروی انتظامی ما تقبل و تحمل می‌کند در حد و اندازه یک کشور نیست. همچنان که جمهوری اسلامی ایران در برابر تمام ابرقدرت‌های استکباری ایستاده، نیروی انتظامی نیز همین نسبت را با نیروهای شرور و شیطانی ضد ایرانی برقرار کرده است. باید اذعان داشت که خدمات بی‌شائبه نیروی نجیب و پاکباز انتظامی آنچنان که شایسته است دیده و شناخته نشده است. نیروی انتظامی ما را همواره کسانی روایت کرده‌اند که سعی در بی‌اعتبار کردن قانون داشته‌اند. رسانه غالبا در دست کسانی بوده و هست که نیروی امنیتی ما در مقابل آن ایستاده و تا حد توان اجازه تعدی به شهر و شهروند را نداده است. قصور و تقصیر در سپاسگزاری و قدرشناسی از فرزندان زبده و نخبه و برگزیده حافظ نظم و امنیت و ناشکری به واسطه این نعمت عظیم و رحمت گسترده باید جبران شود. ✍️#سعید_توتونکار ادامه دارد... ‏| يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم | 💡شبکه نفوذ | سیدفخرالدین موسوی 🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید ♦️آرشیو پرونده ها (اینجا) https://eitaa.com/parvandeha

🔻بازسازی‌های درونی در جبهۀ تبیین-۱ 🖊 مهدی جمشیدی ۱. دشمن، بخش هر چند کوچکی از مردم را نسبت به نظام، بدبین و دچار سوءظن کرده‌ است. نوعی «بیماری ذهنی» در لایه‌ای از مردم ایجاد شده که در اثر آن، همه‌چیز را «مختل» و «معیوب» فرض می‌کنند و علت‌العلل را نیز «نظام» می‌دانند. به‌واقع، در یک جنگ شناختیِ تمام‌عیار قرار داریم و «کج‌روایت‌ها» در حال ربودن «حقیقت‌ها» هستند. جامعه، زیر آتش مستمر و‌ متراکم دشمن قرار گرفته. به‌طور مستقیم و با هدف مبتنی بر گرای نفوذی‌ها، آتش می‌ریزد. گویا تمام مهمّات تمدنی‌اش را فقط برای ما خرج می‌کند. پاره‌ای از جامعه، نسبت به عملیات شناختیِ دشمن، دچار حالت «استسباع شناختی» شده است؛ منفعلانه و طوطی‌وار، فقط «تکرار» می‌کند و ترجیح داده است که «فکر» را کنار بگذارد و گوشش به دهان دیگری باشد. از هر امری بدتر، «وضع معیشتی» به کمک جبهۀ دشمن آمده و تهاجم شناختی را تسهیل کرده است. ۲. در الگوی تحلیلی آیت‌الله خامنه‌ای، تحول فرهنگی دارای سه ضلع است: «امام»، «خواص»، «امّت». خواص اهل باطل می‌توانند هم «مصلحت» را بر «امام» تحمیل کنند و هم «اغوا» را بر «مردم». تعبیر «حجاب اجباری» را نیز «خواص» آفریدند و برای نفی آن دلیل تراشیدند، و آن‌گاه بخشی از «عوام» را با خود همراه کردند. ازاین‌رو، رهبر انقلاب از ما خواستند که دربارۀ گفته‌ها و نکته‌های‌ اساسی‌شان، «فکر» و «بحث» کنیم و آنها را «امتداد» و «بسط» بدهیم و به «فهم عمیق» و «راهکارهای عینی» دست بیابیم. اگر این «توقع» را برآورده ‌کنیم، هم «ادبیات معرفتی» و هم «گفتمان اجتماعی» ایجاد می‌شود. نقشۀ راهِ عملیّات فرهنگی در موضع رهبر انقلاب چنین است: ثروت اجتماعیِ انقلاب با «جهاد تبیین» حفظ می‌شود؛ و این یعنی «گفتگوی معطوف به گشودن گره ذهنی»؛ باید «حرف نو» یا «منطق نو» داشت؛ «بیان منطقی و اقناعی»، کارساز است؛ و باید فضلای جوان و صاحب‌فکر، «حلقه‌های معرفتی» تشکیل بدهند. «تبیین»، امکانی‌ برای «دفاع عقلانی» از دین است. پس تبیین، «طرح عقلانیت» است و عقلانیت، مدار «گفتگو» است و گفتگو، زمینۀ «تبیین» است و تبیین، شکنندۀ «کج‌روایت‌ها» است. البته اصرار چندبارۀ رهبر انقلاب بر «جهاد تبیین»، به معنی «غفلت از واقعیّت» نیست، بلکه به معنی «غلبۀ روایت بر واقعیّت» است. در جهانِ روایت‌زده، هر واقعیّتی در چهارچوب «گفتمانِ مسلّط»، معنا می‌شود. واقعیّت، «صامت» شده و روایت، آن را به دلخواه خویش، «تفسیر» می‌کند. پس «علاج واقعیّت»، شرط کافی نیست. باید بودن‌مان را در کنار انقلاب، «اظهار» کنیم؛ باید «نشان» بدهیم که انقلابی هستیم. مسأله‌، «تجلی هستی انقلابی‌مان» در برابر چشم‌هایی است که تشنۀ مشاهدۀ گسست میان مردم و انقلاب هستند. راه‌حل، جزیره‌ای‌شدن نیست. ما فرار کردیم از جامعه. ما میدان را برای ظهور و تجلی فاسقان، خالی کردیم. ۳. چرا واکنش‌ها‌ نسبت به روایت‌های جبهۀ مقابل در نیروهای فکری جبهه انقلاب، اندک و حداقلی هستند؟! از برخی از بدنۀ خودی شنیدم که دچار شبهه و اشکال شدند. پاسخ می‌خواستند. هم ایمان داشتند و هم اشکال. موریانه‌وار می‌جوند و می‌فرسایند. دست‌کم نگیریم. در جبهۀ انقلاب، نیروی فکری کم داریم که واکنش‌ها، این‌چنین ناچیز هستند؟! یا نیروها کافی‌اند و مبارزان اندک؟! یا سامان‌دهی نداریم و جبهه نیستیم؟! مسأله ما چیست؟! مسأله‌ها می‌آیند و می‌روند و در هر مورد، با ضعف مواجهه در سرآمدان جبهۀ انقلاب روبرو می‌شویم. واکنش‌ها اندک هستند. چه رسد به واکنش‌های کیفی و صریح. چرا چریک‌های خط مقدم، احساس تنهایی می‌کنند؟! دیگر بی‌پروا به شخص رهبری حمله می‌کنند. مکرر و آشکار. و ما اغلب نظاره‌گر. این کج‌روایت‌ها هرچه متراکم‌تر و فشرده‌تر شوند، کار دشوارتر خواهد شد. دیر نشود؟! تاریخ را همین کج‌روایت‌ها به زنجیر می‌کِشند. در این اغتشاش چندماهه دیدیم که در میان نیروهای فکری و فرهنگی، بعضی «اندیشۀ غنی» و‌ «تفکر خلّاق» ندارند و تهی‌مایه هستند؛ بعضی «محافظه‌کار» و «ترسو» هستند؛ بعضی فقط در برابر «پول» و «قرارداد»، تبیین می‌کنند و سفارشی هستند؛ و بعضی «لیبرال» و «دگراندیش» شده‌اند و با دشمن، مخرج مشترک دارند. هنگامی در معرکۀ «جنگ روایت‌ها»، آنان که باید «میدان‌» را دریابند، مشغول «درس‌وبحث» هستند، موقع ابتلا و هزینه که می‌رسد، اهل خوف و مصلحت و حمل‌برصحت و تقیّه، به سوراخ سکوت پناه می‌برند و اگر هم به‌ناچار، زبان باز کنند، جز سخن دو پهلو نمی‌گویند. به حلقه‌های میانی محتاجیم. اما همه به دولت و مجلس و شهرداری پناه برده‌اند. حس تکلیف در آنجاها که هوای بهاری دارد گُل می‌کند نه در زمستان جنگ میدانی. در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها هم طمع ارتقا و ترفیع، ایمان‌سوزی کرده است. اهل علم، کارمندان مطیع نام و نان شده‌اند و با استادیاری و دانشیاری و استادی و ... تجدید میثاق می‌کنند. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi

گاهی لازم است بمب‌ها را خنثی کنی، نه منهدم و جنازه‌اش را به عبرت تاریخ بسپاری. اگر تقدیر اقتدار فرصت داده برخی فرعون‌ها را تاکسیدرمی کنیم و به موزه بسپاریم، پس گاهی زنده نگه داشتن به منزله اعدام هزار باره در روز است. اجازه دهیم معادلات قدرت در اندازه‌های واقعی خویش رخ بنماید و صورت‌های متناسب با غنیمت به دست آمده را برگزیند.