eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
144 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
24 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،، ۱. طبق هشدار امروز رهبر انقلاب به حوزویان، امر «تبلیغ» - که معطوف به جامعه است - در مرتبۀ دومِ اهمیت و پس از «علم» قرار گرفته است. ۲. این یعنی روحانیت با پای خویش، از میدان «فرهنگ» - که زیست‌جهانِ مردم است - خارج شده و در علایق انتزاعی‌اش فرو رفته و مردم را با نیروهای پیشران دیگر، تنها نهاده است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🚩 بسم الله الرحمن الرحیم 🚩 ⏳امروز : پنج شنبه ☀️ 22 تیر ۱۴۰۲ شمسی 🌙 24 ذی الحجه ۱۴۴۴ قمری 🌲 13 جولای ۲۰۲۳ میلادی امام باقر عليه ‏السلام : المؤمنُ أصْلَبُ مِن الجَبلِ، الجَبلُ يُسْتَقَلُّ مِنه، والمؤمنُ لا يُسْتَقَلُّ مِن دِينِه شَيءٌ؛ مؤمن از كوه سخت‏تر است. از كوه كم‏ مى ‏شود اما از دين‏ مؤمن چيزى‏ كاسته نمى ‏گردد. کافی : ج۲ ، ص۲۴۱ 🍃 اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🍃 🚩 «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک».
هدایت شده از بیادسپهبد‌شهید‌حاج‌قاسم‌ سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حکم رقصیدن از زبان آیت‌ا... فاطمی نیا😊 😂 😂😂
شهید مطهری: آنان ڪه زیبایی اندیشه دارند زیبایی تن را به نمایش نمیگذارند. یعنی: دختر سیبی ست ڪه باید از درخت سربلندی چیده شود، نه در پای علفهای هرز. یعنی: هنر پوشاندن، نه پوشیدنی ڪه از نپوشیدن بدتر است. یعنی: دارای حریمی هستم ڪه هر ڪسی به آن راه ندارد. یعنی: زاده ی عصر جاهلیت نیستم. (وَلَا تَبَرَّجُنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة...۳۳/احزاب). یعنی: لایڪ ارزشمند خدا، نه لایڪ بی ارزش بَعضیا. یعنی: حاضر نیستم برای پرنگ شدن هزار رنگ شوم. : هر ڪسی لایق دیدن زیبایی های من نیست. یعنی: آزاد بودن از زندانی به نام: "نظر دیگران" یعنی: بی نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا. یعنی: من انتخاب میڪنم ڪه تو چه ببینی. یعنی: زرهی در برابر چشمهای مریض. یعنی: یک پیله تا پروانه شدن. یعنی: احترام به حرمت های الهی. یعنی: طعمه هوسرانی کسی نیستم. یعنی: به جای شخص، شخصیت را دیدن. یعنی: من یک انسانم نه یک وسیله. یعنی:خون بهای شهیدان. یعنی: حفاظت از زیبایی. یعنی: حفاظت از امانت خدا. یعنی: نماد هویت انسانی. یعنی: صدفی بر گوهر وجود. یعنی: محتاج جلب توجه نیستم. یعنی: زن والاست نه کالا. یعنی: اثبات تقدس زن. یعنی: مراقبت از تقوا. یعنی: اعتماد به نفس. یعنی: مبارزه با دشمن. یعنی: زن فقط تَن نیست. یعنی: احترام به زن. یعنی: معامله با خدا. یعنی: تــــاج بندگی روز عفاف و حجاب مبارک اداره کل راه و شهرسازی استان قم
تحقیق به قصد تبلیغ ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸 چگونه می‌توان هم به تبلیغ اولویت داد و هم تحقیق را لازمه آن دانست. به عبارت دیگر اگر بگوییم تبلیغ در درجه اول اهمیت قرار دارد و نیازی فوری و حیاتی است، آیا تحقیق نوعی وقت‌کشی یا هدررفت فرصت محسوب نمی‌شود؟ در این یادداشت می‌خواهم با پاسخ به این سوأل، روشی را بیابم که ما را از این ناسازگاری ظاهری عبور دهد. 🔸معمولاً اکثر قلم‌به‌دستان، یادداشت‌نویسان، گویندگان و تریبون داران حرفه‌ای یا با اکتفا به دانش موجود و فعلی خود، پدیده‌ها را خوانش کرده و تحلیل می‌کنند، یا فرصتی کوتاه به خود داده تا قدری تأمل و فکر کرده و به خلق ایده‌هایی جدید دست یابند. این افراد با ترکیبی از تحلیل‌های حاصل شده و ایده‌های تألیفی؛ گفتار، نوشتار یا محصول خود را برای رساندن به مخاطب آماده می‌کنند. 🔸بسته به توانایی عنصر تبیین‌گر، _چه دانش، چه مهارت تبیینی او‌_، این محصولات، قابل کیفیت‌سنجی و ارزیابی هستند.‌ با این حال، ذخیره دانایی و قوه اندیشه‌ورزی عنصر تبیین‌گر برای تولید محصول با کیفیت، پایان‌ناپذیر نیست. این ذخیره هم نیاز به تقویت دارد هم نیاز به بازیابی. یعنی هم باید دانایی‌های و مواد جدیدی به او اضافه‌ شود‌ و هم دانسته‌های قبلی یادآوری شود. 🔸اما مسأله اینجاست اگر وارد مقطعی زمانی نظیر دوره کنونی شدیم که فرصت کافی برای چنین ذخیره‌سازی و بازیابی انرژی نداشتیم چه باید کرد؟ طبیعی است با چنین وضعی، در بلند مدت صرف رساندن پیام به گوش و دل مخاطب، نمی‌تواند چنین جان‌های تشنه آگاهی را سیراب و بی‌نیاز سازد. وانگهی سیل شبهات و پیام‌های دروغ، فرصت کافی برای شارژ قوه تبیینی به ما نمی‌دهد.‌ در این وضع، چگونه می‌توان هم در میدان ماند، هم کیفیت محصول تبیینی را بالا نگاه داشت؟ 🔸پاسخ ساده است: «تحقیق به قصد تبلیغ». بنظر می‌آید اگر عنصر تبیین‌گر خود را با قصد تبلیغ و تبیین، ملتزم به خوانش متن،کتاب و سند سازد، آن مسأله تا حدود زیادی حل خواهد شد. توضیح بیشتر آنکه، چنین کنشی، به همزمانی تحقیق و محصول نظر دارد نه توالی یا ترتیب زمانی دو امر مجزا. یعنی آن نویسنده یا گوینده، با نظر به خروجی و محصول به‌روز، التزام به متن‌خوانی و تحقیق داشته باشد. 🔸همان لحظه که می‌خواند، قلمش را می‌لغزاند، نه فقط برای یادداشت برداری، یا محوریابی، بلکه با نظر به کار نهایی. متأسفانه امروز دیگر حتی فرصت کافی برای بازگشت به یادداشت‌ها و محورها هم وجود ندارد. نویسنده یا گوینده باید با خوانش متون، همزمان متن تولید کند، به نوعی خودآگاهی ناظر به خروجی یا تولید متن جدید برسد. 🔸تحقیق به قصد تبلیغ، کار ما را از ابتدا جهت‌دار می‌کند. باید به خودمان بقبولانیم که تبیین از زمان تحقیق یا خواندن شروع می‌شود، نه بعد از آن. تأمل به قصد تولید موثر می افتد. تبلیغ مؤثر با تحقیق عملی ممکن می‌شود. بدون درک این همزمانی، تبلیغ، خبررسانی صرف می‌شود. تحقیق هم گوشه‌نشینی و تیرهوایی پرتاب کردن! @jafaraliyan
بی‌هیچ تعارفی زیباترین جای جهان حرم توست یا اباعبدالله.. هر شب جمعه دلتنگ تو هستم کربلا.. ای کاش موج تقدیر مرا بردارد و به اقیانوس حرم برساند... ای کاش... کلمه زیبایی، جز با حسین تداعی نمی‌شود، جایی که بهشت رایحه نور سیدالشهداء است.
برخی نسل‌ها در قیام مهدی موعود سهمی ندارند. این یک بشارت است و یک هشدار...
هر سال به این روزها که می‌رسد دلشوره اربعین دارم. مبادا امثال نخواهند و نگذارند. مبادا کاری کرده باشم که از این مراسم جا بمانم. اربعین به اعتقاد بنده مهمترین تحول آخرالزمانی است. روزی که میوه عاشورا چیده می‌شود. روز بازگشت به سوی حسین. روز توبه، روز فرار، روز پناهندگی. رزمایش اربعین عظیم‌ترین اتفاق و رویداد جهان است. این قله باید آنقدر بالا رود که هر روز سال با اربعین سنجیده شود. یا دامنه آن باشد و یا امتدادش. همه مسیرها باید با اربعین نسبتی پیدا کنند. همه تصمیم‌ها در منظومه اربعین گرفته شوند. بی‌تاب روزی هستم که سیل جمعیت جاری شود از اول محرم به سوی کربلا و قطع نشود تا پایان صفر. این شاهراه باید همواره در غوغا باشد و اهالی این مسیر باید بیاموزند این آمد و شد دائمی را. همه چیز در این میانه باید برای زیارت حسین علیه السلام تجهیز و آماده شود. کربلا باید همواره غوغا باشد. هر روز سال میلیون‌ها زائر باید در آن رفت و آمد کنند. یک روز در همین نزدیکی باید کربلا زمین را بشوراند. این بهشت زمینی باید تمام تقدیرات عالم را به نام خود مصادره کند. زیارت باید زندگی ما باشد.
هدایت شده از احادیث ناب
🔘تو نزد امام خویش همانگونه ای که او در نزد توست عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْجَهْمِ قَالَ: سَأَلْتُ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا حَدُّ اَلتَّوَكُّلِ فَقَالَ لِي أَنْ لاَ تَخَافَ مَعَ اَللَّهِ أَحَداً قَالَ قُلْتُ فَمَا حَدُّ اَلتَّوَاضُعِ قَالَ أَنْ تُعْطِيَ اَلنَّاسَ مِنْ نَفْسِكَ مَا تُحِبُّ أَنْ يُعْطُوكَ مِثْلَهُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَشْتَهِي أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ أَنَا عِنْدَكَ فَقَالَ اُنْظُرْ كَيْفَ أَنَا عِنْدَكَ. حسن بن جهم گويد:از امام رضا عليه السّلام پرسيدم:فدايت شوم حد توكل چيست‌؟حضرت فرمود:اينكه با(اعتماد به)خدا از كسى نترسى،گفتم:فدايت شوم حد تواضع چيست‌؟ فرمود: آنگونه با مردم رفتار کنی كه دوست دارى با تو رفتار کنند، گفتم:فدايت شوم دوست دارم بدانم من نزد تو چگونه‌ام‌؟حضرت فرمود:بنگر كه من پيش تو چگونه‌ام. 📚 الأمالي للصدوق ج ١ ص ٢٤٠ @ahadithenabe
هدایت شده از احادیث ناب
16.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘شستشوی حرم مطهر امام حسین علیه السلام در آستانه محرم السلام علیك يا أباعبدالله @ahadithenabe
محبوبم حسین... مرا دریاب... از وقتی دانستم محمد عربی سخن می‌گفت، عاشق زبان عربی شدم. ای کاش حنجره من می‌فهمید عربی را و کلمات عربی را دائم مزمزه می‌کرد و می‌بوسید و می‌بویید و می‌پراکند. من عرب‌ها را به خاطر او دوست دارم و عراق را به خاطر حسین علیه السلام. صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین. چشم‌هایت را ببند و لب‌های قدسی علی را تصور کن که خطبه می‌خواند. دعای کمیل از روزی که از مسیر امیرالمؤمنین گذشت آتش گرفت. نمی‌دانم موقع دعا خواندن چقدر شباهت پیدا می‌کنم به آنها ولی همین واگویه کردن کلماتی که مرا به کلمات آنان پیوند می‌دهد برایم مایه فخر و مباهات است. دوست دارم دعای عرفه را ابوحمزه را فدایشان شوم چقدر اینها شیرین‌زبانی کرده‌اند با خدا. من اعتقاد راسخ دارم خداوند از بس دوست دارد ایشان را، وقتی دعایی را که آنان خوانده‌اند می‌خوانی گوش می‌سپارد. حتی اگر برآورده نشود این برایم کافی است. بدانم چیزی را می‌گویم که از سینه عرشی آنها برآمده، از زبان مبارکشان جوشیده و از لب‌های پاکشان جاری شده و خداوند تک تک حرف‌ها و هجاهایش را می‌شمارد و با آن خاطره دارد و وای بر من لحظه‌ای که آن زیبایان بی‌همتا در اشک‌هایشان موج می‌زدند و بی‌تاب می‌شدند و من آرام نشسته‌ام. گنگ لایعقل. کاش می‌شد لحظه‌ای از پشت دیوار خانه سجاد عبور می‌کردم و با شنیدن صدایش جان می‌دادم و در روز حشر مرا کشته او خطاب می‌کردند و به دادخواهی همسایگی‌اش را در بهشت طلب می‌کردم و می‌پذیرفتند. من صوت آسمانی او را در بهشت می‌خواهم. نمی‌خواهم در بهشت بخوابم. بیدار می‌مانم. دوست دارم روزی هزار بار با صوت تو بمیرم و زنده شوم یا علی ابن الحسین... دلم برای کربلا تنگ است. الآن همه آنجا هستند و من اینجا. این غربت دائمی شاید کفاره گناهان کبیره‌ای باشد که ناجوانمردانه مرتکب شده‌ام. مهدی علیه السلام در کربلاست و من... او در زمین است و من... اگر خداوند تنها به جرم اینکه او هست و من نمی‌بینمش، مرا در جهنم عذاب کند، هیچ گله و شکایتی ندارم. این عین عدالت است. او از عرش تا فرش آمد و من اینجا او را نمی‌یابم. خدایا ای کاش می‌شد انسان بمیرد و زنده شود تا بخواهم که مرا بارها بکشی تا پاک شوم و بازگردانی تا به زیارتش بشتابم. انسان‌هایی که نور را نمی‌فهمند بسیار فقیرند. من نیز از آنانم. اعتراف دردناکی است اما انکار بی‌معناست. چقدر این انسان رسوا و کافرپیشه است. او هست اما در غیبت، ما هستیم اما در غربت. چه خبر است در زمین و چه می‌گویند فرشته‌ها در مورد حال ما؟!!! شب جمعه است. شب جمعه. سخاوتمند است خدا و ما بخیلیم. کاش در کربلا بودم و در هوای آنجا بی‌وزن شنا می‌کردم. آنجا ماهی می‌شوم. ذهن ندارم. خالی‌ام. آنجا ظرف نیستم. کاش به زودی، خیلی زود بروم. نمی‌دانم چگونه. اصلا نمی‌دانم. هر کس مشرف شد برود زیر قبه سوره یس بخواند با این خاطره که از آن پیر دوست داشتنی حکایت کردند. از کجا معلوم شاید یس همان یا حسین بی‌سر باشد... اگر فرشته‌ها با شما همصحبت شدند تعجب نکنید. آرام و باادب بنوشید نور مطهر حسین علیه السلام را شاید زلال شدید. شاید ناب شدید. شاید برگزیده شدید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▶️ نماهنگ حماسی «ناصر الحسین، قاسم سلیمانی» باصدای حاج محمود کریمی به یاد سردار دل‌ها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی. # حاجی دلتنگتیم ✅ 🌷🌷🌷
حق ما بر دین هدایت ما بود و حق دین بر ما تبلیغ آن. این واجب الهی را فراموش نکنیم. همه بلید در منظومه تبلیغ دین قرار گیرند. بیاموزند و بیاموزانند. عمل کنند و بر پا دارند. تقویت شوند و ترویج کنند. همه باید در مسیر انتشار دین جاری شوند.
باید در جست‌وجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس به‌راستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت... •شهید سید مرتضی آوینی• 🔷 کانال شهید سید مرتضی‌ آوینی را دنبال کنید 🆔@aviny_com
اگر او کشكشانه ما را به کوی دوست نكشد و بر پای خویش رهایمان کند، یاران! همه از راه باز می‌مانیم. همه ذرات عالم، از پای تا سر، بقایشان به جذبه‌ی عشقی است که آنان را به سوی امام می‌کشد، اما خود از این جذبه بی‌خبرند. برشی از کتاب فتح خون نوشته شهید سید مرتضی آوینی 🔷 کانال شهید سید مرتضی‌ آوینی را دنبال کنید 🆔@aviny_com
دوییدن بالا سرش گفتن زنده ای سید؟ گفت: (نه هنوز.... ) 🔷 کانال شهید سید مرتضی‌ آوینی را دنبال کنید 🆔@aviny_com
تو گویی ندای هل من ناصر مهدی علیه السلام را در میانه میدان جهاد کبیر می‌شنوم. آنجا که در غربت تاریخی‌اش به محاصره جاهلیت مدرن درآمده و به هر سو نگاه می‌اندازد و امتداد می‌دهد تا شاید به نگاهی گره بخورد و آشنا از آب درآید و بخواند سکوتش را... به خداوند قسم هر کس امروز غربت دین را ببیند و از صحنه دور شود به روزگار همان‌هایی دچار خواهد شد که حسین را در نقطه صفر تاریخ دیدند و عذر خواستند و دور شدند تا فریاد دادخواهی حسین علیه السلام به گوششان نرسد. مگر نفرمود هر کس فریاد دادخواهی مسلمانی را بشنود و پاسخ نگوید مسلمان نیست؟! چگونه خواهد بود حال کسی که فریاد امام زمانش را بشنود و روی گرداند؟! «من از تبلیغ نگرانم» هشدار ولیّ الله الأعظم بود که از زبان واسطی ولیّ فقیه جاری شد. هر کس که شنید و دید و خود را به نشنیدن و ندیدن زد، ناشنوا و نابینا محشور خواهد شد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٤﴾ يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ ﴿٣٥﴾ من این آیات مبارکه را از سوی الله تعالی در سوره توبه اینگونه می‌فهمم: آنان که علم را می‌آموزند و در امر تبلیغ دین کوتاهی می‌کنند، مانند کسانی هستند که به انباشتن ثروت مبادرت می‌ورزند. بلکه به مراتب دچار مصیبت بزرگتری هستند. منتظر عذاب دردناک الهی باشند. توبه کنید به سوی خدا...
وقتی «بأبی أنتم و امّی و نفسی و أهلی و مالی»های مرا در ترازوی اعمال می‌سنجند پوچ و بی‌وزن خواهد بود اگر دین خدا نیاز به تبلیغ داشت و من چیزی داشتم و آن را در مسیر دین خدا فدا نکردم. بسیاری را دیده‌ام که همه چیز خود را در قمار دنیا باخته‌اند و ناله‌های فقر و فاقه را به درگاه خدا آورده‌اند. محبت دنیا در تک تک قطرات اشک‌شان برق می‌زند و روحانی‌ترین زمان‌ها و مکان‌های با خدا بودن را خرج آرزوی دنیا می‌کنند. اینها امیدوارند خداوند دنیاپرست‌ترشان بکند. چه تناقض تلخی. امثال من، مؤمنان نانی به خدا هستند. خدا را به هیچ وامی‌گذارند و منصرف می‌شوند و چون به هیچ رسیدند بازمی‌گردند و چون برآورده شدند روی برمی‌گردانند و این دائم تکرار می‌شود. خداوند ادعا و دعا را با هم می‌سنجد. چه کسی می‌تواند او را بفریبد. و مکروا و مکر الله والله خیر الماکرین.
به تنازل ثقلین قائلم. فارغ از مصداق اتم و اکمل و اعلایش که لایغاث بها شیء و لایثنی و لایتکرر، دوشادوشی متن و مصداق و تعریف و تفسیر و تأویل ایشان به یکدیگر لابدّ ثابت است و هیچ گریزی از آن در هیچ چارچوبی وجود ندارد. کسی که این دو را در کنار هم نیابد و نداند به راه مستقیم قیام نخواهد کرد. لذا می‌بینی دشمنان قانون اساسی، ولیّ فقیه را می‌زنند و دشمنان ولیّ فقیه، قانون اساسی را می‌رانند. مگر ندیده‌ای که در میانه معرکه چه کسانی دور سفره‌ای که کفتارها پهن کرده‌اند می‌نشینند؟!.
اگر کوله‌بار دانشت تو را سلیمان سرد خزاعی کرد، تو هیزم‌کش جهنمی نه فقیه دین. کمثل الحمار یحمل اسفارا... چه بسا علم که صاحبش را به غل و زنجیر کشید. هر کس در امتحان مسلم ابن عقیل سربلند شد، حسین را در کربلا یافت. و گرنه مدعیان بسیاری بودند که امامشان را نیافتند. ثمره علم آن زمان رخ می‌نماید که امام زمانت را یاری کنی و هر کجا هستی به موازات او قدم برداری... کربلا به خون کشیده شد، چون در کوفه مسلم تنها ماند. اگر نتوانی تکلیف خود را در کوفه بفهمی و به انجام رسانی، ناگزیر حسین را به مسلخ خواهی فرستاد. اما این بار تاریخ روی دیگر خویش را نشان خواهد داد. این بار زمینه و زمانه سوی مهدی خواهد ایستاد و دیگران را از دم تیغ خواهد گذراند.
توابین خون سیاه خود را فدای خون سرخ اباعبدالله کردند. اما چه فایده. چون امام برخواست نشستند و‌ چون نشست برخواستند. وقتی رسیدند، قافله نور، افق شام را روشن کرده بود. آیا ما نیز جاماندگانیم؟!
در عصری زندگی می‌کنیم که شیعه ناب‌ترین فرزندانش را شناسایی، آماده و تسلیم غرب می‌کند. چرا مظاهر دینداری در جامعه اسلامی غالب نیست؟! چرا فرزندان دلبند اسلام بیش از آنکه به پدران معنوی خود محمد و علی شباهت جویند به ضدقهرمان‌های انسان‌سنیز غربی شبیه‌ترند؟! چرا آداب شیطانی و سنن حیوانی، در بسیاری از موارد جای فرهنگ ایرانی-اسلامی را گرفته است؟! نظامات آموزشی ما مجهز به مراسم شیطانی اهدای فرزندان برای قربانی به پای شیطان شده‌اند. فرآیندهای تربیتی ما ضدانسان غربی تولید می‌کند تا علیه انسان ایرانی قیام کند. مراکز علمی و آموزشی و فرهنگی و تربیتی ما تولید سه موجود عمده می‌کنند: ربات، زامبی، جوکر. دانشگاه دیگر انسان نمی‌زاید و بر انسانیت چیزی نمی‌افزاید. کتاب‌ها و معلم‌هایی که از این کتاب‌ها نوشیده‌اند، همچون برده‌های وفادار غرب مشغول دریدن فرزندانی هستند که به هر دلیلی در برابر غربی شدن مقاومت می‌کنند. دریدگی و درندگی، درس پیش‌نیاز و‌ پس‌زمینه، دروس دیگر شده است. غرب با زبان فارسی کتاب‌ها و اساتید خودمان به ما می‌آموزد که چگونه از ایرانی بودن خود متنفر باشیم. چگونه یک دیندار عنصری نامطلوب است و چگونه می‌توان انتقام شیطان را از پاک‌ترین جوانان شیعه گرفت.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
در عصری زندگی می‌کنیم که شیعه ناب‌ترین فرزندانش را شناسایی، آماده و تسلیم غرب می‌کند. چرا مظاهر دیند
انسان ایرانی هنوز ناشناس است.لذا علوم انسانی غربی ما را بی‌رحمانه معنی می‌کند. فرزندان ما تا غربی نشوند شناخته نمی‌شوند. کتاب‌های مقدس دین‌ستیز ضدتمدن غربی که به دست بت‌تراش اعظم جهان مصنوعی، جعل شده، شکوه و افتخار ساختارهای بی‌مصرف اهرام آمریکا و اروپا را که به قیمت جان و مال و ناموس میلیاردها مستضعف بنا شده به روح و روان مردمان شرقی تحمیل می‌شوند. برده‌های بی‌خودی به صورت پیغامبران شیطان، خرامان خرامان به تبلیغ ضدعلم‌های توهمی که حداکثر اعتبارشان استقراء ناقص اشباه الرجال غربی است، مشغولند. و کودکان ما... می‌آموزند که چگونه خود نباشند.... اهداء فرزندان بکر و برگزیده به حیات وحش غرب تا کی ادامه خواهد داشت؟! چگونه عمیق‌ترین ثروت‌های خود را به ضدایرانی‌ترین نظامات تاریخ می‌سپاریم؟! من از مؤمنین متحیرم. چگونه مؤمنانی هستند؟! به چه می‌اندیشند؟! کدام دین را پیروی می‌کنند؟! دین در نگاه آنان چیست؟!
اگر این احمق مفلوک بعد از این شبانه روز لباس از پرچم ایران به تن کند و تاج از پرچم ایران به سر کند، جبران یک لحظه از اهانتی که در برابر رسانه‌های جهان انجام داد نمی‌شود. اصولا جبرانی برای این کار وجود ندارد. او باید از صفحه ورزش ایران و هر امتیازی در ایران که او را از دیگران برجسته کند محروم باشد. حتی نباید حق مهاجرت داشته باشد. به نظر من این کار به موازات ارتداد در دین است و در همان منطق فهمیده می‌شود. این گستاخی های عمدی مکرر علنی و توبه‌های یواشکی بعدش بازی احمقانه‌ای است که به ورزشکاران و چهره‌های شناخته شده آموزش داده می‌شود تا ضربه مسموم خود را وارد کنند.