eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
144 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
24 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
ولی خدا مأمور است در کنار مردمش بایستد. گاهی او مکلف است بین انتخاب بد و بدتر؛ اما آنان که خود را مقدس می‌پندارند، ولیّ خدا را به خاطر انتخاب بد شماتت می‌کنند.
سؤال غلط ما همواره دچار سؤال غلط هستیم. این مصیبتی است که دیگری‌های ما به ما دیکته کرده و می‌کنند. بلایی که با پدیده شوم استعمار تبدیل به اختلالی درونی شد و ما را زیر سؤال برد. آری سؤال... سؤال غلط اول همین است. تبدیل خودمان به مسئله که پا در زمین انکار خویشتن دارد. تحقیر انسان شرقی، تحقیر انسان ایرانی، تحقیر انسان سنتی، تحقیر انسان مسلمان، تحقیر انسان شیعی، تحقیر انسان انقلابی، تحقیر انسان مؤمن و لایه‌های دیگری از خودتحقیری و خودانکاری که برای تثبیت انسان غربی و ثبات حکومت‌هایشان طراحی و تدارک شده است. شوربختانه جمعیت قابل توجهی از ایرانیان دچار این بیماری خطرناک هستند. از بالاترین درجات علمی تا عالی‌ترین مقامات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و.... تا مردم عادی کوچه و بازار. از دکتر و مهندس و کارشناس گرفته تا دانشجو و طلبه و دانش‌آموز درگیر این ویروس مهلک هستند. اگر بپرسی که چرا فیلم درگیری دو نفر در گوشه ایران می‌تواند سوژه‌ای فراگیر و بین‌المللی علیه ملت و دولت و دین و فرهنگ و سنت و سلیقه ما باشد، می‌گویم خودانکاری و خودتخریبی افراطی... سؤال غلط دوم وقتی شکل می‌گیرد که فیلم یک دعوای ساده سر از شبکه‌های ضد ایرانی درمی‌آورد. سؤال غلط سوم هم همین بلاتکلیفی اجتماعی است. آن هم محصول از خودبیگانگی ماست.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
سؤال غلط ما همواره دچار سؤال غلط هستیم. این مصیبتی است که دیگری‌های ما به ما دیکته کرده و می‌کنند.
غالبا سؤالات غلط، پاسخ غلطی دارند که زنجیره سؤالات غلط را حفظ می‌کند و به پاسخ‌های غلط عمق و شدت بیشتری می‌بخشد. یکی از آن پاسخ‌های غلط که ما را به قهقرا می‌برد، خوخواهی است. پاسخ خودانکاری را اگر با خودخواهی دادی، دقیقا انتظار سؤال غلط را با پاسخ غلط متناسب برآورده کرده‌ای. خودخواهی تکمیل و تقویت مشکل خودانکاری است، نه راه حل آن. پاسخ درست به سؤال غلط کدام است؟! پاسخ درست شکستن زمینی است که سؤال غلط آن را مبنا قرار داده است. پاسخ خودانکاری و خودخواهی، هر دو در خودسازی است. خودسازی تبدیل مشکل به مسئله است. خودخواهی و خودانکاری مانند دو بند گره می‌مانند. هر چه کشیده شوند، گره باز نخواهد شد؛ کور خواهد شد. راه حل تمرکز روی هسته اصلی گره و گشودن آن با خودسازی است. می‌دانم که در این صورت کار سخت خواهد شد؛ اما این یکی از انتخاب‌های پیش روی ما نیست، تنها راهکار است. نزاع آن آقا و آن خانم و امثال دوگانه‌ها و دعواها و تقابل‌های اینچنینی که هر روز دامنه آن گسترده‌تر و شدیدتر می‌شود، در زمین غیر خودی خودانکاری و خودخواهی شکل می‌گیرد. الآن واقعا نمی‌خواهم روی جزئیات متمرکز شوم. مخاطب بنده می‌داند که نظر من در مورد حجاب چیست. نظرم در مورد فیلم در دست دشمن چیست. نظرم راجع به توهین به روحانی و روحانیت چیست. شاید بداند که نظرم در مورد رعایت مضاعف و بلکه چند برابری زنان چیست و نظرم راجع به رعایت حال کودکان. مسئله کمی بیش از اینهاست. مسئله فهم فضا و قابی است که در آن قرار گرفته‌ای. ابتدا باید قاب‌بندی درست باشد. فضا زیبا باشد. تناسب برقرار باشد. مناسبت ایجاب کند. صورت، بپذیرد. قلم و قدم بر جای بنشیند. اجزاء تعریف شوند و چسبندگی برقرار باشد. در فضای ضد خودسازی، هر طرح مسئله‌ای می‌تواند حساسیت‌برانگیز و التهاب‌آفرین باشد. مثل دارویی که انتظار داری درمان کند؛ اما شوک وارد می‌کند. حتی باعث مرگ می‌شود. درد می‌کشی و سعی می‌کنی درمان کنی؛ اما دارویی که در اختیار داری الآن و اینجا با بخش دیگری از تو درگیر است. دارد با آن می‌جنگد و سعی دارد نابودش کند. آن هم بخشی از توست. هر چند تو این را عدم تعادل و بیماری بدانی. این واقعیت صحنه توست. دچار آن هستی. تا وقتی زمینه این حساسیت را برطرف نکرده‌ای استفاده از آن دارو ممنوع است. از ترکیبات دیگری استفاده کن. از راه دیگری وارد شو. خود اجتماعی‌ات را بشناس و نسبت به حساسیت‌هایش آگاه باش. نمی‌توانی بگویی هر چه باداباد باید این دارو مصرف شود. حساسیت کاری می‌کند که اصلا دارو به درد نرسد و به درد نخورد؛ بلکه درد بیافریند. اگر مسئله خودخواهی نباشد و اصلاح باشد، آنگاه توجه به حساسیت‌ها لازم و واجب است. نمی‌توانی منافق را انکار کنی. او هست. همه جا هم هست. وقتی جامعه تو گرفتار خودانکاری و پاسخ‌های غلط به آن است، قطعا منافق حضور دارد. اساسا این شرایط نفاق‌پرور است. منافق‌خیز است. خلل و فرج موجود در خودانکاری و خودخواهی بستر مناسب نفوذ و نفاق را فراهم می‌کند. آلودگی روی زخم می‌نشیند. این زخم موجود است و مرهم مفقود. پس وقتی خواستی در برابر یک منکر اقامه دعوا کنی، ببین آیا شرایط خودسازی چگونه است. دوایر «خود» را بررسی کن. ببین آیا درمان مؤثر است یا تو ایزار کافی نداری؟! فقط خود فردی و صنفی و حزبی‌ات را نبین. خود اجتماعی و عمومی و جهانی‌ات را هم مد نظر قرار بده. معادله را درست حل کن. معادله را ساده نکن. شوربختانه این دستگاه معادلات چند مجهولی را خودت باید حل کنی. ما هنوز به سطحی از خودسازی نرسیده‌ایم که معادلاتمان ساده شود. حکومت بناست همین کار را انجام دهد تا مردم ساده‌تر زندگی کنند. حکومت دستگاه معادلات را دست می‌گیرد و تکلیف تعدادی از متغیرهای کلان را معلوم می‌نماید. آنگاه معادلات ساده‌تر وارد دایره‌های خود کوچک‌تر می‌شود. مردم در این صورت آسوده‌تر زندگی می‌کنند. اما جریان خودخواهی و خودانکاری، مانع حل معادلات دستگاه می‌شوند. آنها جکومت‌ها را در نقطه کانونی حمله خود قرار می‌دهند و هر جامعه و اجتماعی را آلوده می‌کنند تا با تفرقه، معادلات پیچیده‌تر و حل و فصل مسائل محال‌تر به نظر برسد. آنگاه بسیاری از مردم دیگر بلد نیستند مسئله را حل کنند. حق دارند. حل برخی مسائل واقعا سخت و سنگین است. قرار بود حکومت مثل سیل‌شکن سر راه مشکل قرار گیرد و آن را تکه تکه کند. کوچک کند و قابل مصرف برای جامعه نماید. اما به هر دلیل این کار کمتر انجام می‌شود و معادلات پیچیده رها و عریان سر از کف جامعه درمی‌آورند و مردم را دچار حیرت و سرگردانی می‌کنند. آن روحانی و آن خانم دقیقا دچار همین فضا شده‌اند. من به خاطر تجربه زیسته مهربانی آن روحانی را می‌فهمم. مهربانی یک زن را چشم بسته تصدیق می‌کنم؛ اما حتی اگر این نبود، آغوش گرم آن خانم برای آن کودک یعنی محبت...
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
غالبا سؤالات غلط، پاسخ غلطی دارند که زنجیره سؤالات غلط را حفظ می‌کند و به پاسخ‌های غلط عمق و شدت بیش
اما چه می‌شود که این دو مهربان با هم تقاطع خشم دارند؟! پیچیدگی مسئله چندمجهولی خودانکاری و خودخواهی و عدم امکان یا اراده حل آن توسط نظام خودسازی جامعه کار را به اینجا می‌کشاند. بگذار مثالی بزنم. آقا و خانم گرگ آیا مهربانند یا نامهربان؟! پاسخ روشن است. آنها برای فرزندانشان آنقدر مهربانند که خود را به کشتن می‌دهند و آنقدر مهربانند که دیگران را نیز می‌کشند. تکلیف گوسفند قصه ما چه می‌شود؟! وقتی نتوانستی مسئله را در سر جایش حل کنی، گرفتار دوگانه ناگزیر گرگ و گوسفند در کف صحنه خواهی شد. این خودهای ضد هم تکثیر خواهند شد و یکدیگر را ناامن خواهند کرد. شاید بگویی با سگ جبران عدم تعادل می‌کنم. در ابتدا با تو همدل هستم؛ اما این مال زمانی است که روال تولید و تکثر گرگ عادی است. وگرنه به تدریج خواهی دید که گله‌های انبوهی از سگ تولید کرده‌ای که از گوسفندان در برابر گرگ‌ها دفاع کنند. آنگاه جامعه تبدیل به معرکه گرگ‌ها و سگ‌ها شده و دیگر گوسفندی باقی نمی‌ماند. متهم می‌شوی به سگ‌پروری. جامعه گرگ‌ها برچسب سگ‌پروری را دیکته می‌کنند به برده‌های رسانه‌ای‌شان. جامعه ناخواسته تبدیل می‌شود به جنگل و دیگر مزرعه نیست. اهل و اهلی ندارد. دیگر شخصیت و خاصیت ندارد. این سوی نرده و آن سوی نرده یکیست. دیوارها بی‌معناست. جنگ در خانه است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
اما چه می‌شود که این دو مهربان با هم تقاطع خشم دارند؟! پیچیدگی مسئله چندمجهولی خودانکاری و خودخواهی
مسئله خودسازی مهربانی آن روحانی را طوری در کنار مهربانی آن زن قرار می‌دهد که همدیگر را پشتیبانی می‌کنند. تقویت می‌کنند. به هم آرامش می‌دهند. یکدیگر را درمی‌یابند. آنگاه در درمانگاه، دردی برنمی‌انگیزیم. می‌فهمیم که خواب را با لگد بیدار نمی‌کنند. تب‌دار را با توهین آرام نمی‌کنند. درد را با تهدید درمان نمی‌کنند. طبابت و حکمت همیشه با هم گره خورده است. این آقایان پزشک را دیده‌ایم و دیده‌اید. وقتی حتی بیماری خودش به آنها مراجعه می‌کند و بناست فرایند درمان طولانی و سخت و پردرد و عارضه باشد، بیمار را در یک محیط آرام و امن می‌نشانند برای مشاوره. با هم صحبت می‌کنند. مثل دوست. مثل یار. مثل یک تن. آنگاه مسئله را طرح می‌کنند و به یک یگانگی و اتحاد موضع و مبنا می‌رسند. وقتی بیمار شد، خودی پزشک و پزشک نیز با بیمار خودمانی شد، حالا بیمار نه مانند مشتری که مانند عضوی از پزشک خود را به او می‌سپارد. انگار پزشک مغز است و او دست. فرایند درمان، از مسیر خودیابی و خودسازی می‌گذرد. انگار پزشک دارد خودسازی می‌کند. اگر بیمار نپذیرفت چه؟! پزشک نمی‌تواند کاری انجام دهد. حساسیت بیمار در برابر پزشک و شیوه درمانش، او را دچار خطرات بزرگی خواهد کرد و حتی شاید مرگ در انتظار او باشد. لذا پزشکان ابتدا آن حساسیت را درمان می‌کنند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
مسئله خودسازی مهربانی آن روحانی را طوری در کنار مهربانی آن زن قرار می‌دهد که همدیگر را پشتیبانی می‌ک
حالا فرض کنیم من داروی نامتناسب را استفاده کردم و حساسیت به من حمله کرد. در جریان پیشروی حساسیت، اولویت رفع آن است. دیگر منکر بزرگ همین است، نه آن دیگری. بحث بر سر خودسازی است، نه خودخواهی. باید مسیر صحیح واقعی و ممکن را یافت و در آن قدم گذاشت. این کار قطعا سخت و رنج‌آور خواهد بود؛ اما ناگزیر است. هنگام هجوم حساسیت، باید تمام عوامل تحریک کننده را خنثی کرد و کنار گذاشت. باید بدنه به یک امنیت و آرامش نسبی برسد. باید مناظر بود و تاب و تحمل اجتماعی را بالا برد. باید سعی کرد حداکثر سعه صدر اجتماعی به وجود آید. نباید عجله کرد. نباید دستپاچه شد. نباید هول کرد. مسائل اجتماعی فرایندی حل می‌شوند و به ندرت می‌توان چیزی را دفعی و ضربه‌ای حل کرد. مسیر درمان فرایندی است. مشیر خودسازی فرایندی است. اگر فرایندها کار نکنند، جایگزین تسکین و تخدیر جامعه را متوجه خود خواهد کرد. خوب پس ابتدا حساسیت‌زدایی می‌کنیم و سپس زمینه‌های حساسیت را درمان می‌کنیم. حالا بدنه آماده بازگشتن به مسیر خودسازی است. سم‌زدایی از بدنه کار زمان‌بر و پر هزینه‌ای است؛ اما ناگزیر. نمی‌توانی بی‌خیالش شوی. این بخشی از درمان است. نگران نباش. تو در مسیری. امر به معروف و نهی از منکر به این دلایل و دلایل بسیار دیگر بزرگ‌ترین واجب الهی است. سخت‌ترین واجب الهی است. پرثواب‌ترین واجب الهی است. در واقع امر به معروف و نهی از منکر نظام‌سازی است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
حالا فرض کنیم من داروی نامتناسب را استفاده کردم و حساسیت به من حمله کرد. در جریان پیشروی حساسیت، اول
باید سؤال غلط را به دیوار کوبید و راه جدیدی پیدا کرد. صورت‌بندی بیگانه را باید از بین برد و زیر پا گذاشت و به خاک مالید. باید مسئله را دوباره‌نویسی کرد. مسئله ایرانی را. باید نقش و نقشه منافقان را در نطفه کور و باطل کرد. باید آن را از کار انداخت و از بین برد. باید راه‌هایی را آزمود که هر چند نهایی نیستند؛ اما از کنار حساسیت‌ها عبور می‌کنند و به راه حل نزدیک می‌شوند. وقتی شیطان در خانه توست و آتش روشن می‌کند، نمی‌توانی بی‌تفاوت باشی.
♨️مقام معظم رهبری:  «بنده در قضایاى تاریخ اسلام این مطلب را مكررا گفته‌ام كه، چیزى كه امام حسن مجتبى علیه‌السلام را شكست داد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسى نداشتند.  چیزى كه فتنه‌ خوارج را به‌وجود آورد و امیرالمۆمنین علیه‌السلام را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم كرد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود والا همه‌ى مردم كه بى‌دین نبودند. تحلیل سیاسى نداشتند. 🔰یك شایعه دشمن مى‌انداخت؛ فورا این شایعه همه جا پخش مى‌شد و همه آن را قبول مى‌كردند» ۱۳۷۲/۸/۱۲
صف تهیه دلار مسافرتی. صف پا گذاشتن روی سر ایران و ایرانی. صف به زیر کشیدن وطن و هموطن. صف تحقیر ریال و تعظیم دلار. من با اشتباه فاحش مسئولان برای تحریک این جریان فعلا کاری ندارم؛ اما می‌بینم که مسئول چه چیز را می‌بیند و چرا گمان می‌کند که می‌تواند از این مسیرها شیر اطمینانی تدارک ببیند. بنزین ریختن روی آتش دلار راه حل نیست. آتش زدن آتش جایش اینجا نیست. مشتری‌های فراوانی که در برابر روند خودسازی ملی مقاومت می‌کنند و در مسیر خودانکاری و خودانکاری ملی همراه و همدل هستند. اگر مهارت کافی وجود نداشته باشد، راه حل‌ها به راه گره تبدیل خواهد شد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
صف تهیه دلار مسافرتی. صف پا گذاشتن روی سر ایران و ایرانی. صف به زیر کشیدن وطن و هموطن. صف تحقیر ریال
بزرگ‌ترین فساد دچار شدن به ناشناسایی و انکار خویشتن است. عمیق‌ترین فساد آن است که بر اثر خودناشناسی و از خودبیگانگی ارتباط بین تو و دیگر اعضاء خودمانی را سست کند. تضعیف خودشناسی و ارتباطات خودمانی بزرگ‌ترین فساد است. لذا بیشترین توصیه‌ها به این امر شده. از صله ارحام تا ارتباطات گسترده اجتماعی. اینکه فرمود صله ارحام باعث طول عمر می‌شود، دقیقا روی همین نکته ایستاده که از هم‌پاشیدگی خود، باعث بیماری و مرگ زودرس خواهد شد و مرگ‌های زودرس را رقم خواهد زد. جامعه دیگر ظرفیت و شخصیت زندگی نخواهد داشت و دائما دچار بیماری و ضعف و مرگ خواهد شد. جامعه ما البته یک استثناء نیست؛ اما به لحاظ سابقه بلند تاریخی و تمدنی، در مواجهه با تمدن غرب بیشترین تزاحمات و مشکلات را تجربه می‌کند. اختلال در لایه‌های هویتی و بی‌نظمی در دوایر ماهیتی باعث ایجاد گرداب‌های ارتباطی و درهم‌تنیدگی‌ها و پیچیدگی‌های انضباطی می‌گردد.
گاهی خدا راه‌های زمین را به رویت می‌بندد تا به آسمان نگاه کنی. دلش برای نگاهت تنگ می‌شود.