eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
145 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
ضعیف‌ها قوی‌ها را تحمل نمی‌کنند. به همین دلیل مستکبرها، قوی‌ها را به استضعاف می‌کشند. ضعیف‌ها هر کار
الله اکبر نماز تمرین قوی شدن است. خداوند این قرار ملاقات را ترتیب داده تا انسان بلندقدتر از هر دیگری با خدا سخن بگوید. شاید در عرش؛ آن بالا نزد چهار رکن عرش: سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلّا الله کلاس کار نماز بسیار بالاست. آنقدر بالا که از الله اکبر آغاز می‌شود. از همه جدا شو و منحصرا با من سخن بگو. در بالاترین سطح ممکن. با خدای بسم الله الرحمن الرحیم با خدای رب العالمین؛ با خدای مالک یوم الدین. تنها با او ببند. فقط او ایاک نعبد و ایاک نستعین. نزدیک‌ترین راه را جستجو کن. صراط المستقیم. راه اقویا و نه راه ضعفا و مستکبران. با خدا بیشتر آشنا شو. خدای یگانه؛ بدون تکرار؛ شکست ناپذیر و بدون هیچ گونه سستی و خلأ. خدایی بدون شریک، بدون وارث، بدون تبدیل، بدون تکثیر. خدایی که زیر بلیط هیچ موجودی نیست. وقتی تعظیم می‌کنی به موجودات پست خود را نشکن: سبحان ربی العظیم و بحمده وقتی به خاک می‌افتی در برابر موجود حقیر به خاک نیافت: سبحان ربی الاعلی و بحمده یادت نرود که قرار شد: ایاک نعبد و ایاک نستعین. کسر شأن توست که با چنین همصحبتی در برابر دیگران خوار و خفیف شوی. پایان نماز هم بسیار با شکوه برگزار می‌شود. شهادت بر او. سپس بنده‌اش را معرفی می‌کند و شگفتانه اینجاست که ناگهان در سلام‌هایت می‌بینی که بزرگان نیز در مجلس حضور دارند. یک دیدار در بالاترین سطح ممکن برای اینکه کنده شوی از آدم‌های ضعیف و از هر ضعفی. نماز رفتار اقویاست...
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
الله اکبر نماز تمرین قوی شدن است. خداوند این قرار ملاقات را ترتیب داده تا انسان بلندقدتر از هر دیگری
يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿٧٣﴾ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿٧٤﴾ شیطان ضعیف است، مثل ویروس و قدرتمند است مثل ویروس. می‌گویند ویروس‌ها تا وقتی وارد بدن موجود زنده نشوند، کاری برای انجام دادن ندارد. شیطان نیز بیرون از ما هیچ کاره است. او زمانی قدرت پیدا می‌کند که تو قوت خودت را تقدیم او کنی و در قبال جان گرفتن او ضعیف شوی. اما خداوند قوی و شکست‌ناپذیر است. او ضعیف ناشونده است. اگر به جای پذیرایی از شیطان در وجودت، مهمان خدا شوی، قوی خواهی شد. شیطنت‌ها هم اینگونه‌اند. منافقان تا زمانی که نتوانند در ما نفوذ کنند، قدرتی ندارند. نفاق وقتی کارگر است که با ما عجین شود و درون ما را فریب دهد. باید مواظب شیطنت‌ها هم باشیم. آنها ما را تضعیف می‌کنند. اگر شیطان‌ها هم نباشند، شیطنت‌ها همیشه هستند. همیشه ویروس‌ها هستند. اما اگر من ضعیف باشم، آن ضعیف بر ما غلبه می‌کند. اگر بخواهم نقاط ضعف را احصاء کنم باید اشاره کنم به حدیث شریف جنود عقل و جهل. جنود عقل همان نقاط قوت شخصیت ماست و جنود جهل نقاط ضعف شخصیت ماست. کدام یک بیشتر نزد ماست؟! اگر حواسمان جمع باشد و دچار وسوسه و وسواس خناس نشویم و با وجدان زندگی کنیم، یک بشارتی هست که می‌تواند نقطه عزیمت ما باشد: وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿١٦﴾ این دلداری خداوند خیلی باشکوه است. خیلی مهربانی از آن می‌پراکند. خودمانی‌های خدا را اگر قدر بدانیم، غریبه‌ها جرأت نمی‌کنند وارد حریم ما بشوند یا خودی‌ها غریبگی کنند. وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿١٨٦﴾
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه
خداوند به عنوان قوی عزیز نزدیک‌تر از ما به ماست. پاسخ متقابل متناسب این قرابت باشکوه شگفت‌انگیز شورآفرین تقرب است. تقرب در واقع واکنش ما به حقیقت قرب است؛ نه تأسیس ابتدایی و پیشقدمی در خیر... قرب مایه قوت می‌شود. ما شاء الله لاقوّة إلّا باللّه آدم قوی نمی‌شود مگر به واسطه تقرب و تعبد خداوند متعال.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
خداوند به عنوان قوی عزیز نزدیک‌تر از ما به ماست. پاسخ متقابل متناسب این قرابت باشکوه شگفت‌انگیز شورآ
خودسازی برنامه دین برای تقویت انسان است. بیشترین توصیه‌های دینی و معارف الهی و مفاهیم معنوی گرداگرد برنامه خودسازی قابل شناسایی و بهره‌برداری است. خودسازی مقدم بر هر اقدام دیگری در دین است. آدم در خودسازی کدام هدف را دنبال می‌کند؟! غلبه بر خویش، مهار خود و هدایت و پیشبرد آن. قوی‌ترین انسان کسی است که زورش به خودش برسد. این انسان تمام ظرفیت خودش را فعال می‌کند و آنگاه با خدا هماهنگ می‌شود. هماهنگی با خدا یعنی قرار گرفتن در متن اراده و خواست او و ایستادن در کنار و شمار لشگریان آسمان‌ها و زمین که همه در خدمت خداوند هستند. انسان این اجازه و امکان را دارد که در این مرحله در رده‌بندی سپاه خدا، رتبه فرماندهی را به دست آورد و واسطه اجرای فرمان خداوند در جهان اسباب و علل باشد. از این طریق انسان قدرت مشروع به دست آورده و به اقتدار معروف و مطلوب می‌رسد. اما اگر چنین نشد و آدمی در تراز انسان قرار نگرفت، آنگاه بسته به تلاشی که دارد، طبقات پایین‌تر را جستجو خواهد کرد و با انصراف از طبیعت و فطرت انسانی خویش، به طبیعت شیطانی و حیوانی و گیاهی و جمادی دچار و مشغول خواهد گشت. فاصله بین این دو مانند مرگ و زندگی است. یعنی انسان تا زمانی که در خودسازی به سکوی مورد نظر نرسیده و با ساختار عالم ارتباط انسانی نگرفته، هنوز مانند یک دستگاه در سطوح پایین‌تر کار می‌کند و حیات انسانی را درنیافته است. همانطور که قبلا در آغوش رحم مادر جان نداشت و وابسته به جان گرامی مادر رشد می‌کرد؛ اما پس از مدتی آن هدیه ناب الهی واسطه می‌گردد تا توجه پروردگار بر ما تعلق گیرد و از روحش در ما بدمد و ما آنگاه به مرحله‌ای از تولد می‌رسیم. با این حال به تن پاک و مطهر مادر وابسته‌ایم. پس از مدتی آن جهان مهر و محبت ما را با فدا کردن خویش وضع حمل می‌کند تا این بار در تن زمین به رشد خویش ادامه دهیم. ساختارهای روی زمین همان مسیرهای رسیدن اراده رشد خدا بر انسان است. راه‌هایی که به ما منتهی می‌گردد یا از ما آغاز می‌شود. ما از مادر زمین و پدر زمان ارتزاق می‌کنیم تا اینکه اگر رشد به حد مناسب رسید، روح الهی این بار در سطحی بالاتر بر ما نازل گردد و به ما حیاتی دوباره بخشد؛ اما همچنان از جهت تن وابسته به مادر این جهانی خویش هستیم تا بار دیگر هنگام وضع حمل در جهان آخرت فرارسد. باید بدانیم که تولد در آخرت لزوما به معنی مرگ دنیایی ما نیست. هر چند از روی عادت ضعفا اینچنین به نظر می‌رسد. اقویا پیش از آن متولد می‌شوند. هر چند به اسباب ظاهری وفادارند و در رفتار و گفتار خود به ندرت خرق عادت می‌کنند. تولد و تشرف در آخرت محصول خودسازی است. در ادبیات دینی عملیات خودسازی را به نام تقوی می‌شناسیم.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
خودسازی برنامه دین برای تقویت انسان است. بیشترین توصیه‌های دینی و معارف الهی و مفاهیم معنوی گرداگرد
تقوی دو بخش عمده سلبی و ایجابی دارد. چه کارهایی را نباید انجام دهیم و چه کارهایی را باید انجام دهیم. مثل ورزش ماهیچه‌ها که هم قدرت جمع کردنشان و هم استقامت باز شدنشان مهم است، نفس ما نیز گاهی در برابر نبایدها قوی است و گاهی در برابر بایدها و گاهی هر دو و گاهی هیچ کدام. تقوی به مناسبت ضعفی که داریم، ما را ورزش می‌دهد. لذا تمرین ترک حرام داریم و تمرین انجام واجب. می‌توانیم در خاطرات خود افراد و گروه‌هایی را به یاد آوریم که به واسطه ضعف وجودیشان هر یک بخش‌هایی از واجب و حرام را که میل دارند مورد توجه قرار می‌دهند و یا از آن پرهیز می‌کنند. یعنی نوعی پرهیزکاری عمدی در برابر واجب و حرام دارند و نه در مسیر آن و با این کار خود را قوی به شمار می‌آورند. آنها با نفس اماره‌شان علیه نفس لوامه می‌جنگند و احساس قدرت می‌کنند. در نقطه مقابل مؤمن سعی می‌کند با غلبه دادن نفس لوامه‌اش مهار کند رفتار نفس اماره را و آن را در فرایند سازندگی خویشتن مدیریت کند تا انرژی‌اش هدر نرود و آسیب نبیند. کسی که هوی نفس اماره‌اش را نداشته باشد، باعث خواهد شد آسیب ببیند. اگر بخواهیم با مثال پیش برویم، می‌توانیم فرض کنیم که نفس اماره حکم آن کودکی را دارد که حجم فراوانی از امکانات ارتباط و اتصال و تجربه جهان پیرامون دارد و این برانگیختگی او را از جا می‌کند و به هر سو می‌برد؛ اما نفس لوامه می‌داند که لین گنج گرانبها را خظرهای فراوان که از سوی شیطنت‌ها و شیاطین است تهدید می‌کند. زبان نفس لوامه و اماره به همین دلیل یک تفاوت‌هایی دارد. نفس لوامه ما ناچار است به نوعی زبان نفس اماره را بیاموزد و مطلب را حالی او کند. نمی‌تواند منتظر بماند بزرگ شود یا انتظار داشته باشد که نفس اماره به زبان بزرگان بفهمد. چونک با کودک سر و کارم فتاد هم زبان کودکان باید گشاد این از مجموعه باعث می‌شود تا انسان فرصت‌های تکامل را پیدا کند. کودکانه‌های نفس اماره را می‌توانیم در بسیاری مشاهده کنیم. حتی برخی به آن اعتراف می‌کنند. زمانی که کودکانه‌های نفس اماره مهار و تربیت نشود، می‌خواهد جهان را به شهر بازی بدل کند. محلی برای خوشگذرانی دائمی...
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
تقوی دو بخش عمده سلبی و ایجابی دارد. چه کارهایی را نباید انجام دهیم و چه کارهایی را باید انجام دهیم.
کودک با بازی رشد می‌کند؛ اما اگر بازی از مسیر رشد خارج شد و تبدیل به اصل و مقصد زندگی شد، آنگاه باید نگران باشیم که پس نفس لوامه و مطمئنه چه می‌شود؟! نفس اماره مانند سیالی در جریان است و نفس لوامه مانند ساز و کار مهندسی انتقال مؤثر و مفید نیرو عمل می‌کند. اگر باز دست به دامن مثال شویم؛ می‌توان با چشم‌پوشی فرض کرد که سوخت اتومبیل همان نفس اماره است که اگر خود به خود آتش ببیند، خطرناک و سوزنده خواهد شد؛ اما دانشمندان و مهندسان و فعالان بسیاری یک ساختار پیچیده و دقیق و ظریف تدارک دیده‌اند تا سوخت در یک فرایند مهار شده جاری شود و طبق طبیعت خویش عمل کند؛ اما این بار یک اتومبیل و هواپیما و قطار و موشک و سفینه فضایی را پیش براند. قطعا آن سوخت در موفقیت این وسیله شریک است. اما اگر تن به مهار سازمان تقوی نمی‌داد که توسط دانشمندان و مهندسان و کارگران تدارک دیده شده، این موفقیت نیز برای او حاصل نمی‌شد. نفس لوامه، این فرصت را برای نفس اماره فراهم می‌کند که به تجربه‌های خارق العاده دست یابد. نفس مطمئنه نیز روشن است که نقش راننده و فرماندار این ساخته را دارد. اگر وجود ما در هر یک از این مقامات دچار ناکارآمدی یا فقدان باشد آن حرکت نهایی صورت نخواهد پذیرفت و آخرت برای ما کشف نخواهد شد و تقدیر ما گره خواهد خورد به تقدیر طبیعت موجودات دون انسان. حضور حکیمانه نفس مطمئنه و عملیات دانش‌بنیان نفس لوامه و رفتار جسورانه نفس اماره ترکیب مناسب برای پیاده‌سازی تقوی و پیشرفت در خودسازی را فراهم می‌کند. این کار تیمی همان جهاد با نفس است. روبرو شدن با کاستی‌ها و نادرستی‌ها و ناراستی‌های نفس که باید برطرف گردد. اگر بخواهیم قوی شویم باید در این جهاد پیروز گردیم و از خویشتن محافظت کنیم. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
کودک با بازی رشد می‌کند؛ اما اگر بازی از مسیر رشد خارج شد و تبدیل به اصل و مقصد زندگی شد، آنگاه باید
بر خلاف نفس اماره که نفس لوامه و نفس مطمئنه را کنار می‌زند، نفس لوامه و مطمئنه آن را انکار نمی‌کند. تفاوت نگاه کریمانه و بزرگ‌منشانه اینجا خود را آشکار می‌کند و افقی که در آن قوی و استعدادهای انسان فهمیده می‌شود. نفس مطمئنه با همین مهارت با تمام طبقات وجود رابطه برقرار می‌کند و به این ارتباطات سامان می‌بخشد و مقام بندگی خدا را کشف می‌کند و به آن نائل می‌آید. یعنی مقام ارتباط با خدا و ارتباط بخشیدن با خدا... برخی بعضی از دین را می‌پذیرند و برخی دیگر را کنار می‌زنند. آنگاه هواپیما زمین‌گیر خواهد شد. لذا بیشترین و اصلی‌ترین برنامه دین همین خودسازی و ارتقاء خویشتن به مقام نفس مطمئنه و امامت و پیشرانی و فرماندهی عوالم پایین‌تر است. طبیعتا آنهایی که شعار آزادی و کودک‌ماندگی و تفریح دائم و خوشگذرانی‌های بی‌حد و مرز و دم‌غنیمتی و روزمرگی و بی‌حافظی و بی‌تعلقی و بی‌قانونی و لاقیدی و لاابالی‌گری و بلانسبتی می‌دهند، به مصلحت و سعادت و سلامت انسان توجه و التفاتی ندارند و او را تحقیر می‌کنند. بگذارید کودک بمانند و کوچک بمیرند. ایشان نه خود را ساخته‌اند و نه می‌توانند جامعه‌سازی کنند. حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در مسیر خودسازی خویشتن، به مرتبه‌ای دست یافت که دامنه‌های اجتماعی آن فعال شد. او در سلسله مراتب خودشناسی و خودیابی و خودباوری و خودباروری و خودبرآوری، ایران را ملاقات فرمود و از آن نیز فراتر رفت. آثار احیاگری جهانی انقلاب اسلامی محصول همین رشد ولیّ فقیه است که ادامه حیات او به شمار می‌آید...
شناسایی و شناساندن فرایندی دین، از مهمترین مأموریت‌های مؤمن در مسیر اجتماعی شدن است.
چقدر این ماه عزیز شیرین و بابرکت است. وقتی مانند ذهن ماهی من در فضای دریایی قرآن آرام می‌گیرد، زیبایی‌هایی نصیب می‌شود که پیش از این گمانش را نداشتم
الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۴۰﴾ الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۴۱﴾ آدم دوست دارد زیر سایه قرآن خیلی گفتگو کند. یکی از نکته‌هایی که در این آیات هست، منتی هست که مؤمنین انقلابی ایران بر سر اهالی سایر ادیان و مذاهب دارند. البته ایرانی ها قصد منت گذاشتن ندارند. اما مسئله اینجاست که عمل مؤمنانه ایرانی‌ها و هزینه‌ای که برای آن پذیرفته‌اند باعث نجات بسیاری شده است. به ویژه دینداران سایر ادیان. مردم ایران قهرمان جهان دینداران هستند. یکی از نمودهای آشکار آن در جریان مقابل محور مقاومت با داعش است. تمام منطقه با تمام مردمش در جریان وحشی گیری افراط گرایان تهدید میشد و حتی مهار داعش باعث نجات مردمان اروپا و حکومت های آنان شد. آنچه که به آن دلیل خواستم این آیه را مرور و یادآوری کنم، آیه 41 بود. می‌فرماید آنها وقتی به قدرت برسند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند و امر به معروف می‌کنند و نهی از منکر می‌کنند. اما آنچه که برای بنده نکته قابل توجه بود اینکه در آیه دیگر می‌فرماید: اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿٤٥﴾ وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ ۖ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿٤٦﴾ در آنجا مأموریت می‌دهد که امر به معروف کنید و نهی از منکر کنید و در مورد حیثیت فرادینی و بین المللی مؤمنین بحث می‌کند. در این آیه می‌فرماید نماز کارش همین است. نهی از منکر و فحشا می‌کند. نماز بالاترین یاد خداست. گویا در مورد مهمترین ابزار نهی از منکر سخن می‌گوید. آیه 46 می‌فرماید در مورد امر به معروف که با آنها جدال احسن داشته باشید. البته همیشه کسانی هستند که اهل تعامل انسانی نیستند و آیه آنان را استثناء می کند. یعنی نگاه انفعالی ندارد. نگاه فعال انسانی و الهی و همراه با محبت و رحمانیت دارد. می‌آموزد که به نقاط مشترک و به ایمان‌های‌های مشترک و سرمایه‌های معنوی مشترک تکیه کنیم و اینگونه به سمت تفاهم حرکت کنیم. قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ اگر امروز مظاهر بی‌دینی در جامعه زیاد شده و فحشا صورتی خیابانی پیدا کرده دلیل روشنی دارد. ما نتوانسته‌ایم نماز را اقامه کنیم. آیا پس و پیش این آیات نورانی نیز بسیار قابل توجه است. توان و حوصله و اراده توضیح مفصل‌تر ندارم؛ اما امیدوارم دوستان اگر جذابیتی برایشان داشت بیشتر تأمل کنند در این رابطه و رابطه بین این دو دسته آیات. نوع تعامل مؤمنین و راهبرد آنان زمانی که به قدرت می‌رسند در این دو دسته آیه اشاره شده و البته منحصر به این آیات نیست؛ اما سرنخ‌های مهمی در این آیات هست که برای حقیر جذاب بود.
عقیده توحید در زندگی اجتماعی امتدادهای خود را طراحی می‌کند و ادبیات مخصوص به خود را تولید می‌کند. همین طور که ایده‌های شرک‌آمیز چنین است. شاخه‌های توحید از توحید حمایت می‌کند و شاخه‌های شرک از شرک. اینها سعی می‌کنند اجازه ندهند تا ریشه‌های توحید و شرک خشک شود. مقام معظم رهبری سال‌هاست روی یک نوع نگاه خاص به پدیده‌های عالم سخن می‌گویند و به بهانه‌های مختلف در مورد آن بیاناتی را فرموده‌اند و از اندیشمندان و دانشمندان خواسته‌اند در این باره بیشتر تمرکز داشته باشند و برای آن ادبیات تولید کنند. ما در دوران حکومت جمهوری اسلامی ایران موظف هستیم که توحید را تبیین کنیم و دین را تشریح کنیم و توضیح دهیم به طوری که دین در زندگی مردم قابل لمس و فهم باشد. یکی از آن موضوعات توضیح دوگانه‌هاست. دوگانه‌ها اهمیت بسیار زیادی در فهم فضا دارند. در فضای دینی ما اعتقاد عمیق و گسترده‌ای در مورد زوجیت وجود دارد. اما شاید کمتر توجه شده که این زوجیت در واقع از توحید حمایت می‌کند و نشانه‌ای از آن است و تبیینی از نگاه توحیدی.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
عقیده توحید در زندگی اجتماعی امتدادهای خود را طراحی می‌کند و ادبیات مخصوص به خود را تولید می‌کند. هم
حضرت آیت الله خامنه‌ای اشاره می‌فرمایند که مکاتب غربی از تز و آنتی تز، سنتز را توضیح می‌دهند. از دل ضدیت حرکت را استنتاج و استحصال و استخراج می‌کنند. این ضدیت مورد حمایت شرک است. عداوت و دشمنی با شرک آشکار شده است. نقطه مقابل آن دوستی و ملایمت است که مبدأ توحیدی دارد. حرکت از شوق، علاقه، ایثار، محبت، میل، رغبت و نه ضدیت. می‌خواهم به دوگانه رقابت-مراقبت اشاره کنم که در همین فضا فهمیده می‌شود. همچنین به دوگانه انکار-ایمان یا همان ناباوری-باورمندی اشاره می‌کنم. وقتی روابط اجتماعی در بستر رقابت شکل بگیرد و یا در بستر مراقبت. اندیشه شرک‌آلود متنفر است از فرایند مراقبت و از آن می‌گریزد به سوی رقابت. گمان می‌کند که از رقابت می‌تواند منافع خود را تأمین کند. در حالی که مراقبت در اندیشه زوجیت و ملایمت و مودت و موافقت و مرافقت می‌تواند راهبرد دوستانه‌ای باشد برای شکل دادن به روابط اجتماعی. این مطالب ساده نیست و باید دانشمندان و اندیشمندان متعهد و ملتزم، در باره آن اظهار نظر کنند و به آن بپردازند. اینکه مردم جامعه از هم رقابت کنند یا با هم رقابت کنند. ارزش پایه رقابت باشد یا مراقبت؟! این همان موضوع ولایت است و همان بستر اجتماعی توحید و اتحاد و وحدت. دوست دارم در این باره پرگویی کنم؛ اما واگذار می‌کنم به تقدیر الهی که آیا التفاتات بیشتری نصیب فرماید یا خیر....