eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
144 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
24 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
آزادی حمید نوری یک نشانه آشکار از تغییر به نفع ایران در جهان است. او پس از چند سال حبس در سلول انفرادی و محکومیت قطعی در دادگاه فرمایشی، آزاد شد.
باید ترسید از مقدسان در جریان فاسد و فاسقان در جریان صالح. اولی آبروی فساد می‌شود و دومی نیت زلال را فاسد می‌کند.
هدایت شده از مبشرصبح
🔴 بیشترین تکرار رهبری از ویژگی های در طول ۲۸ سال گذشته ✅ویژگی های کاری: ▫️۳۳ مرتبه : مدیریت اجرایی قوی ▫️۲۱ مرتبه : خستگی ناپذیر و جهادی ▫️۱۵ مرتبه : شناخت نیاز و درد جامعه ▫️۱۱ مرتبه : دارای تدبیر بصیرت و برنامه ▫️۱۱ مرتبه : مبارزه با بی عدالتی ▫️۱۱ مرتبه : آرمان ها و پیشرفت کشور ▫️۷ مرتبه : التزام به قانون ▫️۶ مرتبه : نگاه به داخل و اقتصاد مقاومتی ✅ویژگی های فردی: ▫️۲۸ مرتبه : پایبند به مبانی ▫️۲۰ مرتبه : صمیمی و خدمتگزار مردم ▫️۱۹ مرتبه : استکبار ستیز و شجاع ▫️۱۸ مرتبه : دارای ایمان و تقوا و توکل ▫️۱۰ مرتبه : ساده زیست و غیر اشرافی ▫️ ۵ مرتبه : دوری از فساد ، امانت دار ▫️۵ مرتبه : توجه به نظرات و توانایی مردم ▫️۲ مرتبه : صادق و روراست ✅ویژگی های انتخاباتی: ▫️۳۰ مرتبه : شیوه تبلیغات صحیح ▫️۱۶ مرتبه : پرهیز از بداخلاقی انتخاباتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆کامبیز مهدی‌زاده، داماد حسن روحانی:خیلی خوشحالیم که قالیباف و جلیلی همین شرایط سخت را داشته باشند و تنش میان آن‌ها بالا باشد تا نامزد موردنظر ما پزشکیان برنده انتخابات باشد 🇵🇸 @Roshangari_ir 🅾️ Roshangari.ir/اینستاگرام
می‌گوید اینکه مردم چه می‌پوشند به ما ربط ندارد. سؤال اول اینکه مگر شما غیر مردمید؟! دوم اینکه آیا به شما ربط ندارد به مردم ربط دارد؟! سوم اینکه پوشیدنشان ربط ندارد، نپوشیدنشان ربط دارد؟! چهارم اینکه دامنه این بی‌ربطی‌ها بین مردم تا کجاست؟! مردمی که سبک زندگی آنان به هم ربطی ندارد، چگونه جامعه می‌شوند؟! یا شاید آن هم به شما ربطی ندارد؟! بزرگ‌ترین نقدی که ما به اندیشه غربگرایی داشته و داریم که در قشر قرآن‌خوان و نهج البلاغه‌خوان و هیئتی و مسجدی ما هم رسوخ دارد، همین بی‌ربطی انسان است. نتیجه این بی‌ربطی تولید دیکتاتوری در جامعه است. بی‌هیچ جایگزینی. مردم در قبال این بی‌ربطی ناچار خواهند شد تمام آزادی خود را یکجا به فرد یا ساختاری بدهند که تمام روابط آنها را مهار و تنظیم می‌کند. هیچ گریزی نیست از اینکه جمع با یکدیگر کار کند. بی‌ربط کردن مردم با یکدیگر فریب استبداد نرم و سخت است تا عنان تمام امور را خود در دست بگیرد و قدرت را تماما از آن خود کند و جامعه ضعیف را به آسانی و ارزانی به بند بکشد و اجازه تعیین‌کنندگی به آن ندهد. البته ضعفا این روش را ابداع کردند تا در برابر اقویا سر خم نکنند. نتیجه به استضعاف کشیدن اقویاست.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اصولگرایان، از عدم وحدت و همدلی، ضربه خواهند خورد🔸 اصولگراها [در انتخابات 92] تصور کردند انتخابات می‌تواند به دور دوم بکشد؛ لذا همدیگر را تخریب کردند. این کار غلطی بود و نتیجه‌اش این شد که در همان دور اول، آنهایی که یک نامزد واحد داشتند جلو افتادند. من آنجا گفتم خودش می‌آورد و خودش می‌کند. گفتم «این کار را نکنید»! گفتم اشتباهتان این است که محکم و متشابه نمی‌کنید. اینکه دلهای ما با هم است و ما یکی را انتخاب می‌کنیم، این از است. اینکه آراء این نامزد، به سمت این آقا می‌رود یا نمی‌رود، این از متشابهات است. شما متشابهات را دارید مقدم بر محکمات می‌گیرید و شما از این صدمه خواهید خورد. @Toloeeslam
آزادی آقای حمید نوری آیا جز غلبه دیپلماتیک بود؟! سیاست خارجی آقای رئیسی نقطه قوت دولت ایشان بود. زمین بازی در زمان ایشان تغییر کرد. ایشان به جای تکیه بر ضعف‌ها و تزلزل در اندیشه‌ها، نقاط قوت ملت ایران را سرمایه گفتگوهای دولت با سایر ملت‌ها و دولت‌ها نمود. آورده آن افزایش اعتبار جهانی و همکاری کشورهای مختلف برای حل مسائل داخلی بود. این بر خلاف اندیشه اصلاحات است که نقاط ضعف را فهرست می‌کند و به دشمن نشان می‌دهد که اگر کمک نکنی آسیب خواهم دید. دیپلماسی زبان‌بازی نیست. بزرگان جهان می‌فهمند که فلان سیاستمدار می‌داند چه در اختیار دارد و فلان سیاستمدار نمی‌داند. اگر ندانی چه مزیتی داری، قطعا برای فروخته شدن مذاکره خواهی کرد. اگر بدانی چه در اختیار داری، اعتبار و احترام می‌خری. شهید رئیسی چون ایمان به خدا و مردم و نظام و خود داشت، مانند ورشکسته‌های تائب جلوی دیگران ظاهر نمی‌شد. سایر کشورها یقین داشتند که او خودفروخته و جاسوس شرق و غرب نیست و می‌توانند با امنیت کامل وارد فضای همکاری شوند. آنها برای رئیسی شخصیت قائل بودند. می‌دانستند که او نماینده کشور بزرگ ایران است، نه حزب وابسته به اراده غرب. کشورهای مختلف می‌دانستند که اگر با ایران بر خلاف میل برخی قدرت‌ها همکاری کنند، اطلاعات آنان در اختیار دیگران قرار نمی‌گیرد و نقره‌داغ نمی‌شوند. می‌دانستند که آقای رئیسی رئیس جمهوری نیست که منافع کشورش را برای جلب رضایت کدخدا نمی‌فروشد و برای خودشیرینی در غرب آینده کشورش را تباه نمی‌کند. همه می‌دانستند که در دوران اصلاحات و اعتدال نیستند و با کشوری مستقل و معتبر مواجهند.
هدایت شده از شهید ابوذر رمضانپور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ 🔸 مصی علی‌نژاد: معصومه (نیلوفر) ابتکار شخصا برای من جاسوسی می‌کرد و اطلاعات خانواده‌های قربانیان را با نجفی برای من ارسال می‌کرد. @moje_roshangari👈
هدایت شده از مدرسه علمیه رشد قم
18.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 حاج آقا مجتبی تهرانی ره: فردا ظهر به بعد به خودتون برسید...
بخش اعظم امنیت مربوط به ایمان است. تا وقتی انسان درونش امنیت نداشته باشد، خنکای امنیت بیرونی را نخواهد یافت. سهم قابل توجهی از دارایی ما ظرفیت روحانی ماست. تنها کسانی می‌توانند امنیت محیطی ما را تأمین کنند که به نوعی باور درونی مجهز باشند. در غیر این صورت، جریان رعب ما را تنظیم خواهد کرد و در حداقلی‌ها به حصار خواهد کشید. مزیت نظام جمهوری اسلامی تکیه بر ایمان است. نقطه ضعف جریان‌های غربگرا تردید و تزلزل و اضطراب و ترس است. هر موقعیتی در چنین فضایی مانند یخ در آتش ذوب می‌شود. جناب اقای پزشکیان به جماعتی پناهنده شده که ثابت کرده‌اند به ایران اسلامی ایمان ندارند. جناب پزشکیان نیز در اولین موج اصلاحات غرق خواهند شد و چیزی از ایمان و عقیده و قرآن و نهج البلاغه و صفا و سادگی‌شان باقی نخواهد ماند. جریانی که ظاهرا و باطنا در برابر کفر واداده و چیزی جز شکست و فتنه به بار نیاورده نمی‌تواند پزشکیان و مردم را برآورد. اصلاحات به صورت طبیعی از قدرت حذف شدند. آنان به زور کنار زده نشدند. روایت آنان از کنار گذاشته شدنشان توسط مردم در پی اثبات بی‌کفایتی‌شان، نیز بخشی از انحطاط آنان و نشانی از وابستگی به دیگران است. جریان ضعیفی که ضعف مردم را تجمیع کرد تا قدرتمند به نظر برسد. پوچ بودن شعارهای اصلاحات در فشارهای واقعی آشکار شد. اندیشه تو خالی شبه استعماری وابسته. حالا موقع مصرف آقای پزشکیان است. ایشان نمی‌داند که اصلاحات دخل و خرجش با هم نمی‌‌خواند و خیلی زود او را تمام خواهند کرد.
افسوس می‌خورم به حال آقای پزشکیان که در پی ده‌ها سال تلاش و مراقبت از خود، اکنون گرفتار جریانی می‌شود که هیچ چیز برای از دست دادن ندارد و امروز هم جز رأی سلبی برای ایشان جلب نمی‌کند. ظرفیت آقای پزشکیان در برهوت اصلاحات به سرعت مصرف خواهد شد و او را به صخره سخت واقعیت خواهد کوبید. تفاله‌های اصلاحات امروز امیدوارند به امکان‌های حداقلی آقای پزشکیان. امیدوارند با نقاب مطلوب و محبوب ایشان بتوانند روزنه‌ای بگشایند و یا راهی پیدا کنند به سمت قدرت تا آنچه ایران عزیز در این سال‌ها تدارک دیده برای اثبات خود هزینه کنند. غرب بیش از خود اصلاحات به بازگشتشان نیازمند است. چرا آقای پزشکیان این واقعیت را نمی‌یابد، نمی‌دانم. اگر ایشان صحنه را به این اندازه هم نشناسد، چگونه می‌تواند به شعارهایش عمل کند؟!
شعارهای انتخاباتی اگر ملت را به سمت خودسازی سوق دهد آنها را تقویت خواهد کرد و امکان حل مسئله را به آنان خواهد داد که بهترین و واقعی‌ترین حس آزادی و کرامت است. اما اگر این شعارها برای تأمین و تأکید بر حیات غریزی و توسعه قلمرو هوی نفس باشد، باعث ضعف مفرط و مضاعف مردم خواهد شد و نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد که امکان‌های فعلی را نیز سد خواهد نمود. نمی‌توانی وعده بی‌بند و باری اجتماعی بدهی و از آن قدرت استحصال کنی و انتظار داشته باشی مسئله‌ای حل شود. این قدرت تخریب است، نه ساختن. جناب آقای پزشکیان نیازمند تربیت نفس بیش از این است. ما آدم‌های معمولی به حدی از خودسازی نیاز ضروری داریم و مسئولان به حد و سطح بسیار بالاتری. اگر آنان به اندازه یک مؤمن معمولی خود را ساخته و پرداخته باشند، زیر فشار هوی نفس یک ملت و یک جریان خرد و نابود می‌شوند.
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
♦️ امام خامنه‌ای: «روز عرفه را قدر بدانید. از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمّی است؛ لحظه‌لحظه‌ی این ساعات مثل اکسیر، مثل کیمیا حائز اهمّیّت است؛ اینها را با غفلت نگذرانیم!» ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
کسی که عزت می خواهد، پس [باید آن را از خدا بخواهد، زیرا] همه عزت ویژه خداست. حقایق پاک [چون عقاید و اندیشه های صحیح] به سوی او بالا می رود و عمل شایسته آن را بالا می برد. و کسانی که حیله های زشت به کار می گیرند، برای آنان عذابی سخت خواهد بود، و بی تردید حیله آنان نابود می شود. (سوره مبارکه فاطر۱۰) عزت، بدون عمل صالح به دست نمی‌آید. تا زمانی که ایمان پاک و عقیده درست، به عمل صالح تبدیل نشده و با جهان خارج ارتباط پیدا نکرده است، آثار خود را آشکار نخواهد کرد. مانند روحی که بدن مناسب خود را نیافته و مانند وحیی که شأن نزول ندارد. در حال و هوای انتخابات این آیه را با خود مرور می‌کنم. چرا برخی موفق‌ترند و برخی ناموفق‌تر. آنها که موفق‌ترند دو عامل را با خود دارند. ایده خوب و تجربه عملی. ایده‌های خوب زیادی تا کنون توسط انسان ارائه شده اما تنها برخی از آنان توفیق آزموده شدن داشته‌اند. آزمون تجربه باعث می‌شود، امکان عملی ایده‌ها محک جدی بخورد و معلوم گردد که چقدر واقعی بوده‌اند. در انتخابات هر چند شنیدن حرف‌های زیبا دلپذیر است و ممکن است بسیاری از ما با بسیاری از سخنان اندیشه‌ورزانه نامزدها، حتی نامزدهای مخالف، موافق باشیم؛ اما غالبا ترجیح و انتخاب آنجایی صورت می‌پذیرد که ببینیم هر کدام از نامزدها از چه مسیری و با چه ابزاری و چگونه می‌خواهد آن ایده درست را به عمل سازنده تبدیل کند. گاهی می‌بینیم که آن شعار زیبا که من نیز موافق آن هستم، هنگام عمل تبدیل به ضد خود خواهد شد. گاهی می‌بینیم که آن ایده زیبا هنگام پیاده شدن به دیوار سخت ناممکن‌ها برخورد خواهد کرد. گاهی می‌دانیم که تنها یکی از امکان‌های انجام برنامه در اختیار ماست و برای اجرای کامل آن عوامل مختلفی باید دست به دست هم دهند. اما نامزد خاص بی‌محابا وعده می‌دهد بدون اینکه به این واقعیت بپردازد که بناست چه کسانی این قول را اجرایی کنند. آیا رئیس جمهور به تنهایی انجام خواهد داد؟‌ آیا این از آن جمله قول‌هاست که دولت یک پارچه باید پای آن بایستد؟ که در این صورت اهمیت مجلس و تأیید وزرا مهم خواهد بود. یا اینکه از آن قول‌هاست که سرنخ انجامش خارج از قواعد حکومت جمهوری اسلامی یا خارج از چارچوب اختیارات و امکان‌های کشور ایران است و تا آن مقدمه انجام نشود، این قول بستر اجرا نخواهد داشت. یا برخی قول‌ها هست که تا وقتی میلیون‌ها نفر از مردم ایران با آن همراه و هماهنگ نباشند ممکن نخواهد شد. یا اینکه قولی هست که باید چند نسل از مردم ایران به آن ملتزم بوده باشند تا امکان انجامش وجود داشته باشد. برخی قول‌ها فقط در زمانی اجرایی می‌شود که همه مردم ایران با هر سلیقه و فکری با آن موافق باشند. اگر این ملاحظات را در نظر بگیریم خواهیم دید که بسیاری از قول و قرارهای شب انتخاباتی تنها به درد همین روزها می‌خورد. یک گفتگوی انتخاباتی راجع به آرزوها. انتخاب خوب آن است که بسنجد و ببیند کدام نامزد می‌تواند کاری انجام دهد. رئیس جمهور بناست بخش عمل صالح جمهوری اسلامی ایران را فعال نگه دارد. اگر او کارشناس اجرا نباشد، قطعا صلاحیت این مقام را ندارد. دانشمندان و متخصصان ایده‌پردازی خواهند کرد. مسئله اینجاست که یک متعهد متخصص به نام رئیس جمهور می‌خواهیم که به انقلاب اسلامی ایران ایمان داشته باشد و بتواند آن ایمان را با راهنمایی کارشناسان مختلف به عمل صالح تبدیل کند.
برخی گمان می‌کنند که رئیس جمهور و اساسا حکومت‌ها اختیارات و امکان‌هایی به وسعت زمین دارند. اما واقعیت چیز دیگری است. می‌توان با یک مثال این مسئله را توضیح داد. کار اجرایی مانند حرکت در یک کشتی می‌ماند. تمام زمین شما همان کشتی است و مسیری که در آن حرکت می‌کنید. اما واقعیت دیگر اقیانوسی است که به شدت مواج است و تغییر و تحولاتش به هیچ عنوان در اختیار شما نیست. شما یک نسبتی با آن برقرار می‌کنید و سعی دارید در آن غرق نشوید. بلکه بر پشتش سوار شده به مقصد برسید. یعنی همان چیزی که فرصت است می‌تواند در عین حال تهدید نیز به شمار آید. داخل کشتی اما داستان‌های زیادی وجود دارد. محدودیت کشتی باعث خواهد شد سرنشینان آن انتخاب‌های محدودی داشته باشند و اگر ندانند که دقیقا در چه موقعیتی قرار دارند، ممکن است انتظارات خارج از قاعده‌ای از کشتیبان و کشتی‌ران داشته باشند. همه افراد باید مقصد یکسان داشته باشند و بدانند که چقدر می‌توانند بر روی آب شناور بمانند. اگر در میان راه عده‌ای مقصدشان تغییر کند، چگونه می‌توان آن را متقاعد کرد که در میان اقیانوس امکان تغییر مسیر دلخواه آنان وجود ندارد؟ مقصود این است که اداره کشور، مانند حرکت دادن کشتی در اقیانوس حوادث می‌ماند که اول حداکثر امکان آن همان کشتی و ابزار و افراد آن است و دوم خود افراد داخل کشتی نیز شرایط شبه سیالی دارند و انسان‌های مختاری هستند که می‌توانند در هر لحظه تصمیمی در جهت حرکت کشتی بگیرند یا خیر. در این صورت خواهی دید که مسئول اجرایی بیش از اینکه بخواهد دانشمند به معنی خاص آن باشد، باید مهندس و عملگر باشد. کسی که می‌تواند در لحظات پیاپی بحرانی بهترین تصمیم را نسبت به شرایط جوی، شرایط افراد داخل کشتی و امکانات موجود بگیرد. کسی که در میانه راه در برابر اتفاقات دور از انتظار و غیر قابل پیش بینی مثل طوفان و خرابی و بیماری و هزار و یک داستان دیگر از کوره به در نرود.
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
ماموریت جدید منافقین ▪️ اختلاف افکنی با پوشش انقلابی 🔹این گروهک باتوجه به خط ابلاغی از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا ذیل کیس «دولت ضعیف» تمام ظرفیت خود را برای اختلاف افکنی و ایجاد دو قطبی کاذب و نفرت پراکنی بکار گرفته‌اند. 🔹این گروهک با ایجاد حدود ۸۰۰ اکانت در پوشش نیرو‌های وفادار به انقلاب، در صفوف نامزد‌های مختلف نفوذ و از زبان آن‌ها به تخریب گسترده کاندیدا‌ها می‌پردازند. 🔹از سوی دیگر با ادبیات هتاکانه و توهین‌آمیز خطاب به نامزد‌های طیف سیاسی دیگر، سعی در نفرت پراکنی و مستند‌سازی علیه جریان انقلابی می‌کنند تا به این ترتیب فضای بی‎اخلاقی و دوقطبی‎سازی کاذب را گسترش می‌‎دهند. 🔹این اکانتهای بدون هویت اینستاگرامی و توییتری که سابقه ایجاد آن به ماه می‌ میلادی ختم می‌شود، ویژگی‌های بارزی دارند از جمله اینکه، تعداد دنبال‌کننده‌های آن‌ها محدود بوده، آی‌دی و بیو غیرطبیعی دارند، از تصاویر پروفایل مذهبی و شخصیت‌های انقلابی استفاده می‌کنند، رویکرد کامنت‌نویسی آن‌ها مشخص و تمرکزشان بر تخریب و حمله و تهمت علیه نامزد‌های طیف‌های مختلف سیاسی است. 🔹پیش از این نیز همین خط به عنوان تاکتیک رژیم صهیونیستی با ایجاد صد‌ها اکانت توییتری برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ عنوان شده بود با این تفاوت که تولید محتوای اکانتهای وابسته به رژیم صهیونیستی با استفاده از هوش مصنوعی انجام می‌شود ولی در منافقین محتوا‌ نویسی توسط نفرات این گروهک تروریستی انجام می‌شود. tn.ai/3105320 @TasnimNews
تورم در جامعه با عمل صالح برطرف خواهد شد. اگر کار در جامعه کم باشد و پول نفت بدون معادل کار، به جامعه تزریق شود، قطعا گرانی به بار خواهد آورد. زیرا در چنین جامعه‌ای گرانی ارزش است. وقتی پول کالا شد گرانی کاملا طبیعی است. تعامل رنج و گنج باعث تعادل در قیمت‌ها خواهد شد. اگر ما پول را بدون کار وارد چرخه کردیم، دلالی فربه می‌شود، جامعه تنبل می‌شود، راحت‌طلب می‌شود. سنگین می‌شود و کم کم امکان حرکت و تولید کار را از دست می‌دهد. لذت و درد همدیگر را تنظیم می‌کنند. لذت رها، افتادن در سراشیبی است و درد بی‌درمان، سربالایی بی‌موتور.
اصل رقابت؛ اصالت رقابت او مراقب رقابت‌های ماست. مراقب رقابت‌های خود باشیم. خدا رحمت کند شهید را، می‌فرمود: می‌دانستیم که رژیم بعث غالبا خط مقدم را با سربازان شیعه پر می‌کند تا اگر بناست کسی کشته شود، از شیعیان باشد، نه حامیان و هواداران حزب بعث. مراقب بودیم در کشتن اسراف نکنیم. این مفهوم گفته آن برخواسته از تعلق خاک بود. دیروز به بهانه تبلیغات یکی از نامزدهای ریاست جمهوری طوفان گرد و خاک هوای نفس به آسمان بلند شد. من نیز پس از مدت‌ها متأثر از فضا وارد بازی شدم و با خیال اینکه مراقب رفتار خود هستم، کمی دلم را خنک کردم و فعالیتی کردم که هر چند منطقا توضیحش می‌دادم که در راستای رقابت حق است اما در عمل نفسم کیفور بود و متبسم. نگو خنکای داغ است. شب که به خواب رفتم، در فضای حیات وحش بودم. پلنگی بودم که برای درمان پلنگی پوستش را می‌کندم و مراقب بودم آسیبی به او نزنم؛ اما ناگهان دیدم که بخش‌های از گوشت او را بریده‌ام و پخته‌ام و می‌خورم. حتی کار به جگر و دل هم رسید. این همه آنقدر آرام و بی‌صدا انجام می‌شد که نمی‌فهمیدم چقدر از مقصد دور شده‌ام. حالا دغدغه درمان آن پلنگ شده بود دغدغه قسمت‌های لذیذ کبابی گوشت آن. تعجب می‌کردم از پنجه‌هایم که کارد آشپزخانه گرفته و قصابی می‌کند، نه جراحی. این را گفتم تا اولا توبه و بازگشت و اظهار شرمساری و انابه‌ای باشد و هم تذکری باشد برای سایر عزیزان. ما گاهی در یک دایره به خیال خود رقابتی را شکل می‌دهیم که چه بسا مطلوب به نظر برسد و نیت خیر داشته باشیم؛ اما در دایره‌ای بزرگ‌تر و عمیق‌تر در حال دریدن جامعه و نابود کردن آن یا آسیب زدن به روح و روان دیگران یا تخریب شخصیت آنان یا تقویت هوی نفس و جانب شیطان باشیم. گویا باید مراقب بود. درست است که پیروزی برخی را به خیر نزدیک‌تر می‌بینم و پیروزی برخی را آغاز هیجان شرّ؛ اما مسیر رسیدن به نقطه پیروزی نیز خود اهمیت خاص دارد. اگر موقع رسیدن دیگر آن لطافت‌های رحمانی و طهارت روحانی و التفات انسانی در من نباشد، این داستان کوتاه و گذرا و موقت در من آثار مخرب جاودانی خواهد داشت و به قیمت دنیا آخرتم را خواهد سوزاند. اینجا عرصه آزمون و ابتلاست و همگان از آن نامزد انتخاباتی تا آن پشتیبان و همراه و همکار و همدل و هماهنگ و همقدم و هوادار و... در حال انجام آزمون بزرگ. پیروز کسی نیست که نامش یا نام نامزدش از صندوق بیرون آمده باشد. برنده کسی است که دچار شرم نزد پروردگار نشده باشد و به خاطر رقابت، قاعده مراقبت از خود و جامعه را زیر پا نگذاشته باشد. تخریب جامعه به هر بهانه‌ای حرام شرعی و سیاسی است. تفاوت سیاست‌ورزی مؤمنانه با قدرت‌طلبی دنیاطلبانه در همین دقایق است. اگر هدف ما رقابت باشد آنگاه در همین نزدیکی، یعنی زمین هوای نفس به نزاع دچار خواهیم شد. مصرف خواهیم شد و تمام خواهیم شد. مثل مسابقه فوتبال که تمام داستانش در همان زمین است و آن محور تمام ارزش‌های رقابت است. این یعنی اصالت رقابت. اما اگر نگاه ما اصالت مراقبت باشد؛ آنگاه اصل رقابت را رعایت خواهیم کرد و آسیبی به دیگران به صورت جزئی و جامعه به صورت کلی وارد نخواهیم کرد. در هر رقابتی نگاه کلان را مد نظر قرار خواهیم داد و نتایج را خواهیم سنجید. آیا در امتداد جاودانگی به خود و سایرین خسارت وارد کرده‌ایم یا خیر؟! آیا در رقابت‌های خود آخرت را در نظر گرفته‌ایم یا خیر؟! مبادا به نام خدا، دنیاپرست باشیم و به نام حق، باطل‌گرا! رعایت اصل رقابت تنها در بستر اصالت مراقبت ارزشمند است. یکدیگر را ویران نکنیم.
الحمد لله رب العالمین غربزده‌ها برای اینکه موضع خود را ثابت کنند قرآن و نهج‌البلاغه خرج می‌کنند. هر چند جوری مصرفش می‌کنند که گمان می‌رود برای خصم از مقبولاتش حجت اقامه می‌کنند؛ اما جای شکرش باقی است. این جماعت به ندرت در مملکت‌داری به دین احتیاج پیدا می‌کنند. بیشتر زمانی که لازم می‌دانند دهان ما را ببندند. به آنها بگویید این روش منافقان است. دین‌بازی و دین‌داری و دینمداری سه مقوله جدا از هم هستند.
کفار قطعا پیمان‌شکنی خواهند کرد. پس شما تا می‌توانید قدرت فراهم کنید تا جرأت پیمان‌شکنی نداشته باشد. کاری که جمهوری اسلامی ایران در حال انجام آن است و اصلاح‌طلبان سعی می‌کنند غرب را از آن نجات دهند.
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش تند شهریار زرشناس، به رفتار زشت محمد فاضلی @BisimchiMedia
نفوذ و پشیرفت و توسعه و تکثر و تنوع رسانه‌ها فضای عمومی را گسترش داده و به فضای خصوصی فشار وارد می‌کند. ما در عصر جدید ناچاریم فهم خود از جامعه و دوایر و مراتب آن التفات دوباره‌ای داشته باشیم. زیست اشتراکی انسان حداکثری شده و مرزها به صورت تخصصی تغییر یافته‌اند.
در کشور ما خواص در اکثریتند. این دیدگاه ولایت فقیه نسبت مردم ایران است. وقتی نامزدهای ریاست جمهوری سعی می‌کنند عوام‌فریب سخن بگویند در واقع ملت را تحقیر می‌کنند. نمایندگی هوی نفس به نامزد ریاست جمهوری نمی‌رسد. افراد مناسب‌تری هستند برای این کار. مسئول اجرایی باید روی امکان‌ها بایستد و قوت‌ها را بفهمد و منابع قدرت را بیابد و اقتدار بیافریند. دائم نق زدن از روی ضعف و پنهان شدن پشت سایه مستضعفین شایسته ایشان نیست. حکومت اسلامی نیامده تا صورت دیگری از حکمرانی شیطان را در لباس دین پیاده کند. آمده تا امکان‌های زندگی بر اساس نفس مطمئنه و حیات طیبه را به کار بندد. همه مردم بر فطرت الهی زاده شده‌اند. طرفداری از زیست غریزی تحقیر مردم و تضعیف آنان است. پرداختن به امیال پست در میان ملتی که قله‌های شخصیتی را بروز داده‌اند باعث تخریب و تضییع آنان است. نباید تن به تقرقه داد. نباید فساد اجتماعی را پذیرفت. آدم ضعیف وقتی به مسئولیت رسید توزیع ضعف خواهد کرد. آدم بی‌شخصیت، بی‌شخصیتی را منتشر می‌کند. باید به انسان‌های قوی و اصیل اقبلل داشت و کارها را به آنان سپرد و پیگیر انجام آن شد.
گاهی مسئله ندانستن است؛ آنگاه نقش معلم برجسته است. مدرسه، دانشگاه و فنآوری آموزش باید کاراتر گردد. گاهی مسئله نتوانستن است؛ در این صورت توان‌بخشی و مهارت‌افزایی چاره کار است. اما آنچه که جایگاه دولت را متمایز می‌کند مواجهه با مسئله نخواستن است. آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد ترکیبی از سه تاست. اینکه نامزدهای انتخاباتی گرد بنشینند و گرد سخن بگویند که به تریج قبای جریانات و عناصر جامعه‌ناپذیر و جامعه‌گریز و جامعه‌ستیز برنخورد، در واقع عدم صداقت و یا کارنابلدی و یا جهالت و غفلت است. مگر می‌توانی در مقام اجرا کسانی را که از همراهی قانون می‌گریزند و فضای عمومی را شکار خود می‌دانند نادیده بگیری؟! مسئول قوه مجریه در هر زمینه‌ای دچار این مسئله و پیچیدگی‌های آن خواهد بود. فرار او از پاسخگویی چیزی از اهمیت کار نمی‌کاهد که بر آن می‌افزاید. می‌توانم بگویم هیچ کدام از نامزدها آنچنان که شایسته است صورت مسئله را درست و دقیق طرح نکردند. شاید هم کوتاهی زمان باعث شد؛ اما در فضاهای دیگر نیز پرداختی مناسب به این داستان ندیدم. تشدید دوگانه مردم-دولت حاصل مسئله‌سازی‌های غلط است و تضعیف مردم و دولت و کشور و نظام.
خانه‌های حیاط‌دار، سلسله مراتب زندگی‌شان با خانه‌های آپارتمانی فرق می‌کند. ارتباطی که در آپارتمان‌ها با جهان و طبیعت می‌توان گرفت بسیار محدودتر از شکل کامل خانه است. همانطور که آپارتمان جعبه‌ای بریده شده از خانه است که نسبت ناقصی با زمین و آسمان و محیط پیرامون دارد، موجودات داخل آن نیز بریده و به اسارت کشیده شده‌اند. یک حیات فانتزی و مصنوعی در یک محیط فانتزی و ساختگی. بی‌ریشه، بی‌شاخه. بی‌زمین، بی‌زمینه. بی‌زمان، بی‌زمانه. خانه در زندگی آپارتمانی یک خوابگاه است. در اصل خانه یک جهان کوچک بود که انسان در آن خود را بدون دخالت میلیون‌ها عامل بیرونی بازمی‌یافت. خانه‌ای که بر قامت زن دوخته می‌شد و این زن بود که به آن جان می‌داد و می‌گسترد. همان طور که اشیاء در آپارتمان ساختگی‌اند، گیاهان هم اینگونه‌اند. حیوانات هم چنین هستند. انسان هم در این فضا ساختگی رفتار می‌کند. چاره‌ای ندارد. جا نیست. اتفاقات هم در آپارتمان غیر واقعی است. همه چیز طبیعی به بهانه در آن مهار شده و تغییر شکل یافته. یک جعبه کامل که خوشحالیم کلیدش دست خودمان است؛ اما واقعیت این است که چون جایی برای فرار نیست، فرقی ندارد کلید دستمان باشد یا نباشد. تا چشم کار می‌کند شهر تکه تکه شده و سلول‌ها ما را محاصره کرده. کسی دیگر سلول را انکار نمی‌کند. حتی از آن سؤال هم نمی‌کند. بسیاری آن را ترجیح می‌دهند. پذیرفته‌اند که این بهترین امکان است. اما سلسله مراتب زندگی در خانه‌ای که زمین دارد، آسمان دارد. حیاط دارد، پشت بام دارد، نور دارد، صحن دارد، منظر دارد، صحنه دارد، باغچه دارد، درخت دارد، خاک دارد، هوا دارد، باران دارد، برف دارد و... خیلی طبیعی و واقعی است. آدمی که در این فضاست نیز واقعی‌تر است. کمتر ساختگی است. دروغش کمتر است. صافی‌تر است. چین و چروک و کج و کولگی‌هایش را می‌توانی ببینی. عملی و تراشیده نیست. اصلا اینجاست که آدم‌های قوی و راست‌قامت و زیبای فطری از ادم شلخته بازشناخته می‌شود. نمی‌دانم آیا زمین روزی را باز خواهد دید که خانه‌ها زنده شوند یا این کشتن و صنعتی کردن زندگی دائما تشدید خواهد شد و انسان را در تنگنای خویش خواهد فشرد و فرصت نفس کشیدن را هر روز بیشتر از او خواهد گرفت؟!
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 آقایان نامزدهای محترم ریاست جمهوری! 👈 رقیب انتخاباتی شیطان اکبر نیست! ✍ توصیه‌ها و هشدارهای رهبر معظم انقلاب به نامزدهای برای رعایت اخلاق انتخاباتی 📥 مطلب مرتبط: نماهنگ آقایان نامزدهای محترم ریاست جمهوری 💻 Farsi.khamenei.ir
هدایت شده از پایگاه نقد و تبیین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌓 امام حسینی‌های کرانه باختری 🗯 محمد عصری، از فرماندهان گردان جنین: مشتاق شهادتی هستیم که ما را با صاحب الزمان عج ، امام حسین ع و حضرت محمد ص هم‌نشین می‌کند. ✍ پی نوشت: این و موارد مشابه ان از نمونه های گسترش فرهنگ شیعی و اهل بیتی در میان مجاهدین فلسطینی است. 🌍 پايگاه نقد و تبیین🔻 https://eitaa.com/jtabiin •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
«یک پرسش مهم و البته مغفول در یافتن اصلح»احمد اولیایی 🔹مناظرات و میزگردها عموما در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مانند آن برگزار می‌شود و حال آنکه یک پرسش مهم در قوه مجریه و دولتی که اتفاقا در ایران، خیلی بزرگ است، وجود دارد؛ «شما به عنوان نامزد ریاست جمهوری، این دولت بزرگ را چگونه اداره می کنید؟ نه ناظر به عرصه‌ها، بلکه خود این دولت به مثابه سازمان عظیم را؟» 🔸این پرسش را برای فهم بهتر می‌توان به سوال_مثال‌های زیر خرد کرد؟ _ ایده شما برای ارتباط موثر با کارکنان دولت چیست؟ _ رفتار سازمانی شما چگونه خواهد بود؟ _ با کارمندانی که از نظر گفتمانی با شما مخالفند، چگونه برخورد می‌کنید؟ _ آیا می‌دانید اراده رئیس دولت تا به پایین‌دست دولت برسد می‌تواند با چه موانعی روبرو شود؟ _ در میان میلیون‌ها کارمند دولت، «دستور» تا چه میزان کشش دارد؟ _ آیا می‌دانید اگر تعدادی از کارمندان فقط در ارجاع نامه های شما چند روز تعلل کنند، چه اتفاقی در نتیجه می‌افتد؟ _ گروه‌های ذی‌نفوذ و گروه‌های ذینفع در وزارتخانه‌ها و استانداری‌ها را چگونه مدیریت می‌کنید‍؟ _ تضاد‌های میان کارکنان دولت را چگونه مدیریت می‌کنید؟ _ مثلا می‌دانید دو مدیر کل استانی اگر به تضاد بخورند اساسا اراده شما در یک ایده متوقف می‌شود؟ _ شکاف مهارتی کارکنان دولت را چه می کنید؟ _ در طول چهار سال، چقدر میتوانید کارمندان این دولت عظیم را جابجا، اخراج، مواخذه یا تنبیه کنید؟ _ چه مقدار هم‌ترازی میان کمال‌گرایی شما با کمال‌گرایی کارکنان دولت لازم است تا شما موفق شوید؟ _ «عدم قطعیت» یعنی نامطمئن بودن برخی کارکنان به ایده‌های شما. میدانید عدم قطعیت چه مقدار کار شما را کند می‌کند؟ _ میدانید که کارمند قوی، ایده دارد و ممکن است مقابل ایده و دستور شما براحتی مطیع نباشد و کارمند بی‌ایده هرچند مطیع است اما اساسا کاربرد ندارد. با این دوگانه چه می‌کنید؟ _ «برنامه ریزی بیش از حد» چه مقدار مخل حرکت دولت خواهد بود؟ _ اساسا چهار سال مدیریت دولت با میلیون ها کارمند، چقدر وقت برای تحول‌گرایی شما باقی می‌گذارد؟ _ساحت اجرا، چه بایسته هایی دارد؟ 🔹این‌ها فقط بخشی از گره های عادی و پیش‌روی رئیس‌جمهور در اداره دولت است. 🔸بنگرید ببینید کدامیک به این پرسش‌ها پاسخ بهتر و البته برآمده از تجربه دارند؟ «اداره» نوعی تجربه زیسته می‌خواهد. @HOWZAVIAN
یکی از پیچیدگی‌های ساحت اجرا، در هم آمیختگی جمعیت ضعیف با مستضعف است. فرق ضعیف و مستضعف در پذیرش نقش است. انسان ضعیف، در مسیر تضعیف جامعه قرار می‌گیرد؛ اما مستضعف مانند فرد تبعید شده دائم به فکر بازگشت به شرایط تقویت‌شده است. لذا آدم‌های ضعیف در برابر آدم‌های قوی موضع می‌گیرند و آدم‌های مستضعف در برابر آدم‌های مستکبر و زورگو. ضعیف جهان را ضعیف می‌فهمد؛ لذا رفتار قوی را زورگویی و استبداد و جباریت و اقتدارگرایی دریافت می‌کند و برای رفتار استکباری شکوه و عظمت و شوکت قائل است. ضعیف منفعل است. احساس حقارتی ذاتی دارد که سعی می‌کند با رویکرد استکباری جبرانش کند. راهکار او برای جامعه هم همین است. نمی‌توان جامعه را به طور کلی از استضعاف رهاند. همواره مقداری استضعاف با ضعف در هم آمیخته بلکه در هم تنیده است. یعنی برخی مستضعفین هستند که تسلیم رژیم استضعاف شده‌اند و حقارت را باور کرده‌اند. رفت و برگشتی در این میان وجود دارد که مرزها را گم می‌کند. لذا مجری قانون زمانی که می‌خواهد قوی عمل کند و جامعه را برهاند با یک پیچیدگی عجیب روبروست. مشابهت رفتارهای ضعفا و مستضعفین و مقاومتی که در برابر رفتار قوی به واسطه سوء تفاهمات و سوء ظن‌ها به وجود می‌آید. حالا اگر مسئول منتخب جزء ضعفا باشد و یا مستکبرین، جامعه را به سمت توسعه رویکردهای تضعیف‌گرایانه می‌برد. برای اینکه روشن‌تر شود یعنی چه می‌توان این مثال را مطرح کرد که من می‌توانم با یک میلیون تومان هزار عدد کالای هزار تومانی بخرم و از فراوانی آن لذت ببرم هر چند کیفبت پایینی دارد و یا ده کالای صدهزار تومانی بخرم و از کیفیت آن لذت ببرم با اینکه فراوانی کمی دارد. آدم ضعیف بیشتر کمّی می‌فهمد تا کیفی. لذا لذت کمّی می‌برد تا کیفی. پس اگر به او دستآورد کمّی نشان دهی درک خواهد کرد و خواهد پذیرفت، اما اگر نتایج کیفی را معرفی کنی چون ارتباط محسوسی با آن ندارد، احساس پیروزی نخواهد داشت. مسئول ضعیف اینگونه جامعه را قشری و روزمره و کوتاه‌قد خواهد کرد. مستضعف نیز از حیث مصرف کالا در کنار ضعیف‌هاست. زیرا ضعیف نگه‌داشته شده است، هر چند میل قوی دارد. همین باعث تولید سرخوردگی و افسردگی نیز می‌شود. همان طور که کم بودن کالا موجب ترس و تردید ضعیف است. نکته دوم در مورد آمیختگی استکبار و استضعاف در جامعه مربوط به موضوع تغییر است. آدم‌های قوی انسان را به عنوان سرچشمه زندگی و رشد و حرکت، موضوع تغییر می‌دانند؛ اما آدم‌های ضعیف توان تغییر مثبت و سازنده انسان را ندارند. زیرا انسان پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین و گسترده‌ترین موجود است. از عهده چنین موجودی برآمدن علم و دانش و مهارت و هنر زیادی می‌خواهد. اما اگر جامعه به تغییرات جمادی و گیاهی و حیوانی بسنده کرد، آنگاه کار بسیار آسان‌تر خواهد شد. اداره جامعه بر اساس طبیعت حیوانی و گیاهی و جمادی ساده‌تر است. زیرا مؤلفه‌ها در آن بسیار محدودتر است. معادله‌ها بسیط است. تنها مشکل آنجاست که دايم مجبوری فکری به حال فوران فطرت کنی و اجازه ندهی انسان در جامعه سربرآورد. این همان فرایند استکبار است. همه آدم‌ها نیازهای و امیال جمادی و گیاهی و حیوانی و حتی شیطانی و بعد ملکی و انسانی دارند. آدم‌های قوی‌تر که در مراتب بالاتر زندگی می‌کنند، فهم جدی‌تر و واقعی‌تری از انسان و جامعه انسانی دارند و می‌توانند کمک کنند که مردم ارتقاء کیفی پیدا کنند. آدم‌های قوی باور دارند که اتفاق اصلی در انسان خواهد افتاد. اگر انسان ساخته شد، آنگاه او همه نیازهای ذیل وجود خویش را تولید خواهد کرد. انسان محل تولد فرصت‌ها و موقعیت‌هاست، نه صرفا محل مصرف آن. حکومت آسان‌تر حکومت بر مردمانی است که امیال انسانی خویش را فراموش کرده‌اند یا به فکر تقویت و برآوردن آن نیستند. مسئول ضعیف ما را مشغول ایده‌های ضعیف می‌کند. ایده‌های ضعیف، فاسدند. زیرا باعث بیماری و آلودگی انسانی می‌شوند. هر چند ممکن است موجب توسعه حیوانی و گیاهی و جمادی باشند. انقلاب اسلامی ایران، تلاشی در راستای حکمرانی قوی، مردم قوی بر ایران قوی بود. جمهوری اسلامی ایران و مردم‌سالاری دینی بر این مبنا طراحی و تعریف می‌شود. تولید ساختاری ارتقاء یافته برای حل بسیاری از گره‌های پیش روی بشر مدرن. مردم ایران در حال تجربه و ساختن راه حل هستند. هزینه آن را پرداخت می‌کنند و آن را می‌یابند. قطعا دردها و آسیب‌های زیادی بر آنان تحمیل خواهد شد. جهان ضعیف در برابر انقلاب قوی مقاومت خواهد کرد. آدم‌های ضعیف اجازه نخواهند داد زنجیره استضعاف بشکند. آدم‌های قوی مورد نفرت حکومت‌های ضعیف هستند. رفتارهای قوی موضوع حکومت را از بیرون به درون انسان می‌برد. این یعنی بسباری دیگر فرصت سوء استفاده و تحقیر و سلطه را از دست خواهند داد.
آدم‌هایی که درون خود حکومت دارند، بسباری از وابستگی‌های بیرونی را جبران می‌کنند و بلکه فضاسازی خواهند کرد. تقوی و نظم اینچنین نظام‌سازی می‌کند. من ایمان دارم اگر آدم‌های قوی موضع خود را درست تبیین کنند بسباری از رفتارهای ضعیف تحمیلی در جامعه برچیده خواهد شد. بسیاری از آنان که رفتار ضعیف دارند مستضعفان معترضند.