eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
146 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
24 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌گفت با دو سه تا حرامزاده و بیست، سی‌هزار حرام‌لقمه می‌شود کربلا به پا کرد.
🔻عاشورا و خواص بی‌خاصیّت 🖊 مهدی جمشیدی ۱. در نگاه نخست، به نظر می‌رسد که همۀ تحوّلات اجتماعی، وابسته به «امام جامعه» است و جامعه، آینۀ منعکس‌کنندۀ خودِ اوست و ازاین‌رو، باید «وضع جامعه» را هرچه که هست، به او ارجاع داد و برآمده از ارادۀ او دانست. چنین برداشتی از منطق تحوّلات اجتماعی نادرست است. این‌که امام در جامعۀ اسلامی، تعیین‌کننده است و سیاست‌ها و جهت‌گیری‌هایش می‌تواند جامعه را به قلۀ تعالی یا درۀ انحطاط سوق بدهد، برداشت درستی است، اما همواره چنین نیست که او نقش اصلی را بر عهده داشته باشد یا در همۀ زمینه‌ها بتوان رد پای او را یافت. ازآنجاکه قاعدۀ حکمرانی در جامعۀ اسلامی این است که امام باید جامعه را متقاعد سازد و به خواست و ارادۀ آنها، هویّت دینی بدهد، این‌گونه نیست که جامعه همچون شیء شکل‌پذیر و منفعل در دست امام جامعه باشد و او بدون آن‌که دغدغۀ «همراهی جامعه» را در داشته باشد، نقش هدایتی خویش را ایفا نماید. پس امام جامعه از جهات بسیاری، «مقیّد» و «محدود» به خودِ جامعه است و باید اقتضاهای آن را در نظر بگیرد و در چهارچوب آنها سیاست‌گذاری و راهبری کند؛ چه اقتضاهای امکانی و چه اقتضاهای امتناعی. بدین‌سبب، جامعه‌ای که دچار فقر امکانی باشد و بن‌مایه‌های قوی نداشته باشد و نتواند رویدادها و حوادث را فهم کند و به فهم امام جامعه نیز چندان گردن ننهد، خودش به عامل بازدارنده نسبت به غایات قدسیِ امام تبدیل می‌شود. ۲. آنچه که در عرض امام جامعه می‌تواند نقش مکمّل یا نقش ناقض ایفا کند، لایۀ سرآمدان و برجستگان جامعه هستند؛ کسانی که در «خواص جامعه» نامیده می‌شوند و به دو گروه خواص اهل حقّ و خواص اهل باطل تبدیل می‌شوند. «خواص اهل حقّ» نیز در کنار امام جامعه، هویت‌پرداز و جهت‌بخش هستند و می‌توانند ارادۀ امام جامعه را به تحقق نزدیک سازند یا آن را به زنجیر درآورند. این امر بدان سبب است که توده‌های مردم در جامعه، اغلب گرفتار وضع «اثرپذیری» و «دنباله‌روی» هستند و چشم به خواص دارند و از آنها تبعیّت می‌کنند؛ چنان‌که انتخاب‌های‌شان، «تکرار انتخاب‌های خواص» هستند. بنابراین، ممکن است با توجه به محدودیّت‌های گفتاری و صراحتیِ امام جامعه، خواص در مسیری قرار بگیرند که بتوانند همچون یک مجموعۀ نقض‌کننده یا معطل‌نگاه‌دارنده نسبت به امام جامعه عمل کنند. از جمله، «سکوت خواص» بسیار مؤثّر است؛ چه «سکوت گفتاری» و چه «سکوت عملی». در تاریخ، لحظه‌هایی هستند که چرخش‌های بزرگ می‌آفرینند و اتفاق‌های بازگشت‌ناپذیر پدید می‌آورند. در این لحظه‌ها، هرچه هم امام جامعه بکوشد که به جامعه، جهت بدهد و آن را در مجرای غایات حقّ به حرکت درآورد، اما باز محتاج «هم‌گفتاری» و «هم‌عملیِ» خواص اهل حقّ است و بدون آنها، کار هدایت جامعه به پیش نخواهد رفت. اگر خواص اهل حقّ به دلیل «محافظه‌کاری» و «دنیاطلبی»، سکوت اختیار کنند و حقّ را کتمان نمایند، جامعه نخواهد توانست که حقّ و مسیر حقّ را بیابد و ازاین‌رو، در چاله‌ها و چاه‌ها فرو خواهد افتاد. جامعۀ مبتلا به «خواص ساکت»، روی سعادت را نخواهد دید و همواره گرفتار تکرار خطاها و بازتولید لغزش‌هایش خواهد شد. در چنین وضعی، امرِ امام جامعه نیز معطل و معوّق باقی خواهد ماند و رنگ تحقق را نخواهد پذیرفت. ۳. در تحلیل ریشۀ واقعۀ عاشورا باید خاموشی و انفعالِ خواص اهل حقّ را علت اصلی شمرد و انگشت اتهام را به سوی آنها چرخانید؛ چراکه امام جامعه را تنها نهادند و در مسیر تحقق غایات قدسی، به حمایت گفتاری و عملی از او برنخواستند. امام حقّ، محتاج «حمایت خواص اهل حقّ» است تا جامعه، یکپارچه و هم‌صدا در مسیر هدایت معنوی قرار بگیرد و دین در قالب نظام‌های اجتماعی، عینیّت یابد، اما اگر خواص در لحظه‌های تاریخ‌ساز، زبان در کام فروببرند و حاضر نباشند هزینۀ «اظهار حقّ» را بپردازند، جامعه رو به پیش حرکت نخواهد کرد، بلکه چه‌بسا آنچنان سیر قهقرایی و انحطاطی را تجربه کند که در مقابل دیدگانش، واقعه‌ای به تلخی عاشورا رخ بدهد. خواص اهل حقّ که در این فروبستگی تاریخی دست دارند، حقّ را می‌شناسند و می‌فهمند، اما از «موضع‌مندی» و «صراحت» و «هزینه‌دادن» گریزان هستند و به همین دلیل، امام جامعه نیز تنها و بی‌طنین می‌ماند و عوام نیز بر روی او شمشمیر جهالت می‌کِشند. سرنوشت جامعۀ اسلامی، وابسته به این است که آن دسته از خواص اهل حقّ که با مواضع خویش، تسهیل‌کننده و پیش‌برندۀ حقیقت هستند، اکثریّت نخبگانی باشند تا بتوانند جامعه را در جهت ارادۀ امام جامعه، بسیج کنند. 🖇 منتشرشده در: http://fna.ir/3dmv3n
آدم بی‌مرز، بی‌شخصیت است. کسی که اندازه نمی‌داند، لاجرم تجاوزکار است. قدر و قیمت هر چیزی به اندازه شخصیت اوست. آدم بی‌شخصیت، قدر و قیمتی ندارد. آدم تجاوزکار، هزینه می‌تراشد. بخواهد یا نخواهد جنایت می‌کند. آدم بی‌مرز، بی‌معنی است. پوچ و تهی است. خالی از هر چیزی که بتواند به آن بیارزد و بنازد. یک ظرف شکسته است.
آنان که در خانه تمام شدند، در خیابان خود را می‌سنجند.
چرخ دوار همچنان می‌گردد و ما را هر سال به نقطه صفر عاشورا می‌رساند. چه بسیار کسان که دور پیشین با حسین به حسین رسیدند و امسال او را نیافتند. راهبر راه را گم نکرده، کشتی نجات در مدار ابدی خود می‌گردد و هر که را حسینی باشد برمی‌گیرد. اگر به نور مصباح الهدی چشم و دلت روشن نیست یا کوری یا دور. محرم بار عام حیات طیبه شهادت است. مردگان را نهیب بزن. قافله نزدیک است. و خوشا به حال آنان که آزاد شدند و امروز قدم به ردّ پای حسین می‌سایند و می‌آیند. و وای به حال آنانکه بر حسین شوریدند. این فرصت مکرر هر ساله ابدی نیست. آزمون هر ساله غربال می‌کند، زشت و زیبا را... خوشا آنانکه هیچ گاه از سایه خورشید هدایت به سایه خود مبتلا نشدند. و از کشتی نجات به طوفان مرگ پناه نبردند.
وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَىٰ وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ ﴿٥٤﴾ توبه وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ۴۵ بقره فرمود صبر پیامبر بود و‌ من نمازم. مردم صبر کردند؛ اما به نماز که رسیدند سنگینی‌شان آمد. وَلَوْلا أَنْتَ يَا عَلِيُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِي دعای ندبه خوشا به حال آنان که رفتند سراغ علی... خوشا آنان که دائم در نمازند... حسین علیه السلام شب عاشورا فرمود: أنا أحبّ الصلوة پیامبر فرمود: قرًة عینی فی الصلوة بیهوده نبود که علی علیه السلام را سر نماز کشتند. چه تقارن زیبایی... چند سال پیش از من پرسید نماز چیست؟! چند سال طول کشید. بلد نبودم خوب. حالا یقیمون الصلوة را هم جور دیگری می‌فهمم. یؤتون الزکوة را هم همانجور. إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلاةَ وَيُؤتونَ الزَّكاةَ وَهُم راكِعونَ﴿۵۵﴾ عجب!!! إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿١٤٢﴾ اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿٤٥﴾ چطور میشه اهل فحشا و منکر باشی و بگی من علوی هستم؟! او ذکر الله اکبر است. شنیده بودم یا علی اسم اعظم است اما ذکر اکبر را امروز فهمیدم. علی نه اینکه به یاد خداست. خود یاد خداست. آن هم اکبرش... خدا به پیامبر فرمود اقم الصلوة. یعنی چه؟! گویا امر به امیرالمؤمنین بوده... الحمدلله. امیدوارم داستان ادامه داشته باشد. این نشانه‌ها و اشاره‌ها گره قرآن را باز می‌کند... دلم نمی‌آید این را نگویم. هر چه بادا باد. پیامبر وقتی در عرش محضر خدا رسید. ناگهان نماز خواند... نماز آنجا بود.
هدایت شده از وَهَبْ
⚫️ هیئت سکولار 🔹️شب عاشورا وقتی در سخنرانی هیئت، واعظ در حال صحبت در مورد مسائل سیاسی روز و دشمن شناسی بود، یکی از هیئتی ها فریاد زد: آقا جلسه را سیاسی نکن، ما برای اشک بر حسین آمده ایم نه سیاسی بازی، روضه ما را خراب نکن بگذار برای غربت حسین اشک بریزیم! 🔹️متاسفانه تعدادی دیگر هم با او همراه شدندناگهان بیاد این واقعه تلخ تاریخی افتادم؛صحنه به دار کشیدن ۹ آزادیخواه تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس به سال ۱۲۹۰ روز عاشورا 🔹️هنگامی که روس ها در حال بدار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند صدای طبل و سنج از کوچه پسکوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین علیه السلام بودند. عده ای زنجیر زن، عده ای سینه زن و عده ای قمه زن..... 🔹️فرمانده روس اینگونه گفت: میترسیدم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند و در آن صورت چه بر سر ما می آمد !! اما جمعیت عظیم! مردم شیعه (سکولار)! عزادار فقط عزاداری و گریه کردند زنجیر و سینه و قمه زدند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود توجهی نکردند. ⚠️آری این است نتیجه اسلام سکولار، این است اسلام منهای سیاست و این چیزی است که به شدت به دنبال ان است و برای آن میلیاردی هزینه میکند. براستی در هیئتی که دغدغه مبارزه با اسرائیل و آمریکا نباشد ابن زیاد سینه میزند، شمر اشک میریزد و یزید ضجه می زند... ⚠️آری این است نتیجه بی بصیرتی و هیئت سکولار! 💢 @vahab313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸«ان الحسین مصباح الهدى و سفینه النجاه». «به درستى که حسین(ع) مصباح هدایت و کشتى نجات است» 🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 ⏳امروز : یکشنبه ☀️ 1 مرداد ۱۴۰۲ شمسی 🌙 5 محرم الحرام ۱۴۴۴ قمری 🌲 23 جولای ۲۰۲۳ میلادی 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 👇 ذکر روز 🔔 یا ذَالجَلالِ والاِکرام 🔆 امام_حسین عليه السلام: 💠 لا اَفْلَحَ قَوْمِ اشْتَرَوْا مَرْضاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَـخَطِ الْخـالِقِ ❇️ ملّتى كه خشنودى مردم را با خشم خدا معامله كند هرگز رستگار نخواهد شد. 📚 عوالم: ج ۱۷، ص ۲۳۴ 🍃 اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🍃 🏴 «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک».
20.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌍 و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته‌است 🔹 امام خمینی: « به همان قوّت خودش باید باقی بماند و گویندگان پس از اینکه مسائل روز را گفتند، روضه را همان طور که سابق می‌خواندند و مرثیه را همان طور که سابق می‌خواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند برای فداکاری.» ﹏﹏⃟🌻﹏﹏ 📮 انتشارحداکثری با شما ♨️اینجا همه چیز مهم است👇 🌐کانال بین المللی طلایه داران بدون مرز ╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮ 𑁍 @Talayedaran14 𑁍 ╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
🔻انقلاب عاشورایی در دورۀ پساانقلابی: انقلاب در محکمه‌ی عاشورا؟! 🖊 مهدی جمشیدی ۱. اگر دچار فقدان «روایت سیاسی و اجتماعی از عاشورا» باشیم، در واقع، عاشورا را در یک عزاداری ساده و محض، خلاصه کرده‌ایم که فقط جنبۀ شخصی و باطنی دارد و با نظم سیاسی و وضع تاریخی، بیگانه است. در این راستا، باید عاشورا را به امروز و اکنون آورد و این میسّر نیست جز با تصویرسازیِ انقلابی و سیاسی از عاشورا. تلقّی رهبر معظّم انقلاب از عاشورا، سرشار از این جنبه است. رساترین و دقیق‌ترین تعابیر انقلابی و اجتماعی دربارۀ عاشورا، در سخنان ایشان بیان شده است؛ به خصوص، چهار سخنرانی ایشان در دهۀ هفتاد که در آنها به مسألۀ «عبرت‌های عاشورا» پرداخته شده است. البته حادثۀ عاشورا، هم برای «انقلاب‌کردن» نافع است و هم برای «نگه‌داشتن انقلاب». به بیان دیگر، عاشورا حادثه‌ای نیست که در مرحلۀ «انقلاب» متوقف بماند و در مرحلۀ «پساانقلاب»، دیگر کارکردی نداشته باشد. مفهوم‌پردازی عبرت‌های عاشورا نشان می‌دهد که می‌توان خط تحلیلی دربارۀ عاشورا را به دورۀ پساانقلاب نیز تعمیم داد و مشخص کرد که چه تحولات آشکار و پنهانی می‌توانند جامعۀ اسلامی را به مرتبه‌ای از انحطاط و سقوط سوق بدهند که در نهایت، واقعه‌ای همچون کربلا رخ بدهد. در این برداشت، آسیب‌های درونیِ جامعۀ اسلامی که می‌توانند چنین وضعی را پدید آورند شناسایی و فهم می‌شوند و از طریق مشابهت‌سازی تاریخی، به عبرت‌هایی برای اکنون تبدیل می‌شوند. این عبرت‌ها هم معطوف به جامعۀ اسلامی هستند و هم معطوف به حکومت اسلامی. آیت‌الله خامنه‌ای با مطرح‌کردن این بحث در دورۀ پساانقلاب، نخستین گام را در مسیر انذار و هشدار برداشت و نشان داد که هیچ پروایی از مقایسه ندارد، بلکه آن را می‌طلبد تا تاریخ تلخ کربلا تکرار نشود. ۲. اما در چند سال اخیر، جریان غیرانقلابی و سکولار - که وجود و حضورش در قدرت سیاسی، ریشۀ دشواری‌های معیشتی مردم بوده است - کوشیده است با پناه‌بردن به شبیه‌سازیِ تاریخی، «عاشورا» را در برابر «انقلاب» بنشاند و انقلاب را چونان «ساختار سیاسیِ جور» ترسیم نماید. مجالس و هیئت‌های اینان، به محفلی برای درهم‌شکستن مقاومت انقلابی و تردیدافکنی در جبهۀ حقّ و کنایه‎‌زدن به اصالت‌های انقلابی تبدیل شده‌اند. اینان به دلیل منافع و مطامع سیاسی، در مقابل رهبر انقلاب صف‌آرایی کرده و با این گمان که عاشورا، فقط ظرفیت پیشاانقلابی دارد و می‌توان از آن در جهت نهضت و جنبش و شوریدن بهره گرفت و نظم سیاسیِ کنونی را به چالش کشید، روایت‌های معوج می‌بافند. به‌این‌ترتیب، اینان از عاشورا، بر ضدّ خطّ اصیلِ عاشورا بهره می‌برند و تزویر را به تحریف ضمیمه می‌کنند و در سایۀ سوگواری حسین‌بن‌علی، به پرچم‌دار حسین‌بن‌علی می‌تازند. این‌همه در حالی است که نه نظم سیاسی و نه نظم اجتماعی، دچار «استحاله» نشده‌اند و انقلاب و جامعه با وجود دشواری‌ها و تنگناها، همچنان اصالت‌های خویش را حفظ کرده‌اند و دچار «جابجایی‌های ساختاری» نشده‌اند. در مقابل، اینان می‌کوشند با روایت‌‌پردازی سیاه و غلیظ، وضع کنونی را بحرانی و نزدیک به فروپاشی و انحطاط ترسیم کنند تا دوگانه‌سازی‌های‌شان بر ضدّ انقلاب، مقبول و موجّه افتد. ۳. جالب این‌که آیت‌الله خامنه‌ای در اواخر دهۀ هفتاد که نیروهای سیاسیِ تجدیدنظرطلب و استحاله‌شده می‌خواستند نظم سیاسی و نظم اجتماعی را به سوی لیبرال‌دموکراسی سوق بدهند، آشکارا از حادثۀ عاشورا در جهت غایات انقلاب بهره برد و همچنان نیز حادثۀ عاشورا را دارای ظرفیت تحلیلی برای این مواجهه معرفی کرد. ایشان گفتند: در صدر اسلام، «بزرگ‌ترین» و «مهم‌ّترین» ضربه‌ای که بر اسلام وارد شد، این بود که «حکومت اسلامی» از «امامت» به «سلطنت» تبدیل شد و امام حسن(ع) به ‌خاطر یک مصلحت بزرگ‌تر که حفظ اصلِ اسلام بود، مجبور شد این تحمیل را بپذیرد. امروز نیز اساس نقشۀ دشمن، این است که حکومت را از «محور اصلی» که «امامت» و «دین» است خارج کند؛ چون بعد خاطرش جمع است که همه‌کار خواهد کرد، امّا به برکت هوشیاری ملّت و به برکت انقلاب، امریکا قادر نیست حادثه‌ای مثل حادثۀ صلح امام حسن(ع) را تحمیل کند، بلکه اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، «حادثۀ کربلا» اتّفاق خواهد افتاد(آیت‌الله خامنه‌ای، در دیدار جوانان، ۱-۲-۱۳۷۹). در تاریخ پساانقلابی، فقط مبارزه و ایستادن و مقاومت معنا دارد و هرچه که رخ بدهد، این تاریخ از «مدار عاشورا» خارج نخواهد شد؛ چنان‌که دشمن برای برانداختنِ این تاریخ قدسی، چاره‌ای جز بازسازیِ نبرد کربلا ندارد. پس تاریخ پساانقلابی در درون خود، همچنان عنصر نهضت و انقلاب را دارد و «نظریۀ نظام انقلابی» نیز همین را می‌گوید و انقلاب، خود را منجمد و متصلب نمی‌انگارد که از منطق و موقعیت عاشورایی بهراسد. 🖇 منتشرشده در: https://tn.ai/2929439
هدایت شده از فتاوای رهبر انقلاب
🔸 عزاداری و رعایت قوانین و مقررات ⁉️ آیا به راه انداختن دسته‌جات عزاداری در معابر عمومی که گاهی اوقات باعث اذیت و بسته شدن راه برای عابرین و وسائل نقلیه می‌شود یا حرکت دسته‌های عزاداری در شب‌های محرم تا نصف شب، همراه با استفاده از طبل و نی، اشکال دارد؟ ✅ به راه انداختن دسته‌های عزاداری برای سیدالشهداء و اصحاب او علیهم السلام و شرکت در امثال این مراسم امری بسیار پسندیده و مطلوب است و از بزرگترین اعمالی است که انسان را به خداوند نزدیک می‌کند، ولی باید از هر عملی که باعث اذیّت دیگران شود و یا فی نفسه از نظر شرعی حرام باشد، پرهیز شود. 🆔 @khamenei_ahkam
انسان‌های خودساخته از افق نگاه خود جامعه را تحلیل و تفسیر می‌کنند. آنها چون خود را ساخته‌اند، انسان را می‌شناسند. از ظرفیت‌های انسانی آگاهند و ساختن را می‌دانند. آنها مردم را از همین منظر می‌فهمند و معنی می‌کنند. ولیّ فقیه از این مسیر و منهج هدایت و تربیت و مدیریت جامعه را بر عهده می‌گیرد. انسان‌های خودباخته اما چون از عهده نفس خود برنیامده‌اند و در سرگشتگی و گمگشتگی قدم می‌زنند، راه را بسته و چشم‌انداز را تاریک می‌بینند. آنها از پنجره وجودی خود عالم را تماشا می‌کنند و تماشاخانه‌ای از منظر خود تدارک می‌بینند. انسان در نظر آنان موجود ضعیفی در بند غرایز حیوانی است که هیچ نجاتی از آن متصور نیست. منافقان و بردگان اندیشه‌ای غرب، با این برداشت از موقعیت دائم مردم را به سمت التهابات دائمی و بحران‌های پی در پی می‌کشانند.