🎥 نوحه‌ی جانسوز مداح اردبیلی از وداع حضرت زینب(س) با پیکر بی‌جان سیدالشهدا در کربلا 🌏 #تخریب‌‌چی👇 🆔 @takhribchi110

مهندسی تمیز دشمن که رهبری فرمودند یعنی این. هم کار میدانی‌اش را دقیق و درست انجام داد و هم کار فرهنگی‌اش را با ابزار و سرمایه ما پیش می‌برد. هم سیاستمداران و سیاستگذاران را عقب رانده تا بدنه اجتماعی‌اش فرصت کافی و امنیت تمام داشته باشند و هم مؤلفه‌های اقتدار و مجریان قانون را به انزوا کشانده. شهر غرق شده برای عده‌ای عیاش و لکاته که هر چه خواستند بر سر مردم و دین و ایمان و امنیت و امانشان بیاورند.

بورس ابزار سرمایه‌دارها برای بلعیدن فقراست. نمی‌توان از آن انتظار دیگری داشت. متحیرم تصمیم‌گیران چرا از این باتلاق بیرون نمی‌آیند. زخم متعفن بورس هر روز عده‌ای را به استضعاف خواهد کشید و سطح نارضایتی را بالا خواهد برد. تا کی به نفع مولتی میلیاردرها، طبقات ضعیف را در چرخه‌های باطل بازی خواهید داد. همه می‌دانیم که بورس بر دوش اکثریت فقیر می‌ایستد و به اقلیت ثروتمند سرویس می‌دهد. ذات بورس همین است. نمی‌توانی به صورت دستوری منطق آن را تغییر دهی. این چرخ به سمت دیگر نمی‌چرخد. اگر چیز دیگری نیاز دارید باید آن را متناسب با نیازتان بسازید. این ضربان بازار و حس برد و باخت دائم با طبقه پایین جامعه همان را می‌کند که قمارخانه‌ها. إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ آیا هشدار خداوند روشن نیست؟!

نوشتاری در نقد خوانش صورتی از دین: شریعت‌زدایی از دین مسأله‌ای نیست که بتوان از کنار آن به آسانی گذشت. از یک سو تنه می‌زند به افکار درویش‌مسلکان و فرقه‌های صوفیه منحرف و عرفان‌های نوظهور و از سویی هم‌قدم می‌شود با لاابالی‌گری و بی‌بند و باری و از یک سو از جامعه عبور می‌کند و بی‌مسؤولیتی‌اش را فریاد می‌زند و از سوی دیگر موضع جریان‌های ضدشیعی را فربه می‌کند. ادامه...👇 https://b2n.ir/s28572

کسانی را می‌بینم که در هیبت یک انسان بالغ؛ اما در صورت طفلی خردسال و سیرتی که لابلای آشفتگی‌های رفتارشان گم شده، قدم بر زمین می‌فشارند و قد می‌کشند. مانند مورچه‌ای که بر سلیمان عیب می‌کرد و بر اهلش مردی می‌فروخت، در برابر آسمان رژه می‌روند. دلیل این بی‌تدبیری چیست؟! چرا اینطور با حسرت و حیرت، از گل و لای زمین رطوبت می‌مکند؟! آیا عظش آنان فروخواهد نشست؟! یا بی‌تاب و بی‌آب در برهوت بی‌خودی گم خواهند شد و جان خواهند داد. دلم می‌سوزد. تمام تلاششان را می‌کنند تا از فاصله مایل به صفر آسمان و زمین، فضایی برای خود تدارک ببینند. مانند کرم‌هایی که زیر دست و پا مانده‌اند و از هیاهوی جهان به یکی دو لقمه خاک بسنده کرده‌اند. روحشان را له می‌کنند در جرز زمین و خوب نتیجه معلوم است. سرکوب شده و کلافه و عصبانی و بدون چشم‌انداز. فضایی کوچک و کوتاه و زبر و سخت. مهم نیست کدام کلمه را استخدام کنند برای جلب توجه. نتیجه فرقی نمی‌کند. کلمات صاحبان خود را می‌شناسند. سر می‌خورند از دهان غریبه و در هوا گم می‌شوند. اما این آدمک‌ها هر روز را با همین سختی می‌گذرانند. بین حفره‌ها دنبال حباب آب و هوا می‌گردند تا قاتق پسمانده‌های گذشتگانشان کنند، شاید قابل بلعیدن باشد. واقعا دلم می‌سوزد... چه دردی می‌کشند جماعتی که از لج این و آن مجبورند خود را بدرند... ما منتظریم بازگردند. آن روز با مهر تمام پذیرا خواهیم بود تا خستگی غربت از تنشان بیرون رود و طعم زندگی را بچشند.

وقتی می‌گوییم کربلا خط قرمز خداست، صورتی‌ها یاد مدادگلی جامدادی‌های دوران ابتدایی خود می‌افتند. انگار تصوری فانتزی از آن دارند. در کنار قاب‌های رنگ و وارنگی که مثل بت برای زندگی خود تراشیده‌اند. اما حسین خط قرمز خداست به رنگ خون. فرض کنید خداوند حاضر شود برای فهمیدن ما حسینش را فدا کند و ما مقاومت کنیم. اگر به تاریخ بازگردید خواهید یافت که حجاج خط قرمز را معنی کرد با ۱۲۰۰۰۰ قتل... البته پیش از آن مردم مدینه این خط قرمز را با تمام رگ و پی و جان و مال و ناموس خود درک کردند. یک خط قرمز پررنگ ننگین. مردم مکه، کوفه، بصره، شام... هم بی‌نصیب نماندند. حتی فراتر از آن. خداوند شمشیر را از جلادی به جلاد دیگر سپرد تا خط قرمز را با رسم شکل نشان دهند. هیچ کس زورش به خدا نمی‌رسد. الآن ۱۳ قرن است که مردم دارند تاوان کربلا را می‌دهند. انتخاب یزید آزاد است، اما تحملش اجبار. مقاومت حدی دارد. ریل قطار حوادث که از خط حسین خارج شد و در جهان یزید معنی شدی، معلوم نیست بازگشتی هم در کار باشد. جهان یزید همه چیزش یزیدی است. مواظب باش به روزگار یزید دچار نشوی...

می‌گویند فرعون پسران بنی‌إسرائیل را می‌کشت تا موسی متولد نشود. تعدادی نگه می‌داشت تا نیاز بردگی برآورده شود و دختران را باقی می‌گذاشت تا از آنها بهره‌کشی کند. دخترها در منطق فرعون و قارون برده‌های ارزان‌تر و رام‌تری هستند. با استفاده‌های چندگانه که از مرد آنگونه که باید برنمی‌آید. در طول تاریخ این فرمول به شکل بهینه درآمده است. می‌تواان کاری کرد که مردانگی‌های دستکاری شده و زنانگی‌های فراوری شده امتیازات را بهبود بخشند تا ارزندگی بیشتری داشته باشند. شورش مردها را می‌توان کنترل کرد. برده‌ها و کنیزها بخور و نمیر زندگی می‌کنند. آگاهانه. داوطلبانه. شاید باورش برای ما سخت باشد ولی بردگی را انتخاب می‌کنند. ما گمان می‌کنیم که در گذشته همه برده‌ها و کنیزها را به زور نگه می‌داشتند. این دروغ است. برداشت غلطی از واقعیت است. اگر کسی مثل برده‌ها فکر کند و جامعه نیز شیب‌دار طراحی شود. انگیزه به سمت تقویت بردگی پیش خواهد رفت. در گذشته یکی از تنبیه‌ها رها کردن کنیز و برده بود. چون آنها خارج از خانه ارباب هیچ امکانی نداشتند. وقتی سیستم جامعه طوری قفل شود که تو انتخابی نداشته باشی به جز خدمت به آن ارباب نامرئی که پشت سیستم پنهان شده و ببینی که امنیت آن سوی حصار سیستم است و این سو کاملا جنگلی رها شده، ترجیح می‌دهی هیچ وقت آزاد نباشی و برده بمانی و بمیری... اولین قدم عقیم کردن تو نسبت به آسمان است. دومین قدم عقیم کردن تو نسبت به زمین. سومین قدم دعوت به بردگی... وقتی در آسمان شاخه‌ای نداری و در زمین ریشه‌ای، آنگاه چوب خشکی هستی که ارباب انتخاب می‌کند کجا به کار گیرد تو را... البته مزرعه آنقدرها هم کوچک نیست. آزادی این طرف و آن طرف بروی و تا حد مرگ کار کنی. به امید اینکه یک روز بزرگ‌تر برده‌ها شوی و دستورات ارباب را به آنها برسانی. نوکرهای سر به زیر نسبت به ارباب و وحشی نسبت به دیگران محبوبند. مطلوبند. من گمان می‌کنم فرعون‌های امروز مردم را به سه دسته تقسیم کرده‌اند. ربات‌های هوشمند؛ زامبی‌های خون‌آشام و جوکرهای زبان‌نفهم. نظام‌واره بردگی اینگونه تکمیل می‌شود. من دموکراسی را اینگونه می‌فهمم تو آزادی که برده یا کنیز باشی، وگرنه یذبحون ابناءهم و یستحیون نساءهم... ربات‌ها سخت کار می‌کنند. زامبی‌ها می‌جنگند و خون می‌ریزند. جوکرها چه می‌کنند؟! جوکرها ساختارهای رقیب را می‌شکنند تا تو بتوانی از آنان ربات و زامبی تدارک ببینی. چقدر شبیه بازی‌های رایانه‌ای هوشمند راهبردی است! آدم‌های کارگر و آدم‌های جنگجو و آدم‌های بازی‌خراب‌کن. مرگ جمعیت‌ها و تغییر جنسیت‌ها و دخالت در کم و کیف موالید پسر و دختر برای مدیریت ترکیب و نسبت کنیز و برده و بالاتر از آن انکار جنسیت و برداشتن فاصله و دچار شدن انسان به تجاوز خودکار لغزندگی جنسیت و خنثی شدن آن، جامعه را برای بردگی بی‌حد و حصر آماده می‌کند. ارزان‌ترین برده برای بیشترین کار... آیا این را می‌خواهیم؟! انسان پسامدرن یک جنسیت دارد. برده. او مجبور است صفت‌هایی را در خود به وجود آورد تا بهینه شود و گرنه با هوش مصنوعی به رقابت خواهد پرداخت و حذف خواهد شد. هوش مصنوعی چه خواهد کرد؟! هوش مصنوعی نیاز غرب به برده را کنترل خواهد کرد. بقیه اضافی‌اند. یا خود خود را بکشند، یا دیگران آنها را می‌کشند. خیلی‌ها در مسیر تمام شدن هستند. هوش مصنوعی رقیب نامحدود دنیای بردگان است. آیا ربات‌های هوشمند بازی را خواهند برد یا هوشمندهای ربات؟! احساس می‌کنم مفهوم مالکیت به تدریج از بین رفته و به حداقل خود رسیده است. از این هم کمتر خواهد شد. کم و کیف مالکیت در حال اضمحلال است. آدم‌ها در یک کوچ بزرگ به دنیای مجازی رانده می‌شوند. مالکیت در حال تمام شدن است. آنچه می‌تواند مال واقع شود در کنترل ابرقارون‌ها و ابرفرعون‌ها و ابرهامان‌هاست. بقیه را هم با تشویق سامری‌ها بت می‌سازند تا بپرستند. جلوی چشم همه. مال همه و هیچکس. مفهوم اختیار با نفوذ سیستم خنثی شده و حکمرانی به سمت صد در صد پیش می‌رود. این حلقه تنگ‌شونده کی و کجا خواهد شکست؟! انقلاب اسلامی ایران تا کجا می‌تواند مانع بسته شدن کامل این حلقه شود؟!

معشوق من می بیند ▪️بعضی از بندگان خدا این‌گونه‌ اند که در مقابل تحمل بلا و مصیبت‌ ها فقط با خدا معاشقه می‌ کنند و می‌ گویند: خدایا، ببین؛ من این بلا را به خاطر تو تحمل می‌ کنم. ▪️سیدالشهدا(علیه‌ السلام) پس از آن كه تیر سه شعبه را از گلوی حضرت علی‌ اصغر کشیدند، مقداری از خونی را كه از گلوی طفل شیرخواره جاری شده بود، به آسمان پاشیدند و قدری از آن هم به محاسنشان مالیدند و فرمودند: آن چه این مصیبت را بر من آسان می‌ کند این است كه در برابر دیدگان خدا این مصیبت بر من نازل شد؛ «هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ‏ بِعَیْنِ‏ اللَّه‏»؛ معشوق من می‌ بیند که من برای او چه می‌ کنم؛ من چیزی دیگری نمی‌ خواهم. ▪️اگر خدای متعالی شِمه‌ ای از چنین معرفت و محبتی را به كسی بدهد، خیلی اوج می‌ گیرد و اصلاً در زندگی برایش تلخی معنا ندارد؛ برای چنین كسی تحمل سخت‌ ترین مصیبت‌ ها لذیذترین رفتار است؛ زیرا از نظر او موقعیتی است كه اوج وفاداری‌ اش را به محبوب نشان بدهد. برای یک عاشق چه چیزی بهتر از این؟! 🔺️بیانات آیت الله مصباح یزدی(قدس سره)، ۱۳۹۲/۰۵/۱۴ #حضرت_علی_اصغر #محرم 🏴 @mesbahyazdi_ir

🎙 #سخنرانی #روضه استاد میرباقری 🔺 مراسم روز اول ۱۴۰۲ 🔰 هیئت ثارالله قم 🆔 @sarallahqom

ارزش دنبال کردن با دقت را دارد.

🔉 آخرین گام رهایی 🔰 جلسۀ اول: ضرورت و نتایج رهایی برای انسان 🕌 دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۴۰۲.۰۴.۲۷ 👈 کیفیت بهتر: 📎 panahian.ir/post/7948 #محرم_۱۴۰۲ @Panahian_ir @Panahian_mp3

این دوره را هم پیشنهاد می‌کنم به کسانی که می‌خواهند از زاویه دومی هم به مسئله نگاه کنند. برای کسانی که سؤال ندارند جذاب نخواهد بود.