دیشب به مناسبتی در جمع نزدیکان و آشنایان گرد آمده بودیم. ریش سفید مجلس بدون مقدمه از بنده خواست تا مطلبی را ارائه دهم. ملاحظات فراوان اجازه نمی‌داد که چیزی بگویم. تلخی و تندی بی‌ادبی سرپیچی را به جان خریدم تا دچار پیامدهای سخن نابجا نشوم. سخن از معنی شهادت در موارد مصرف مختلفش شد. بحثی درگرفت و به نتیجه‌ای رسید. سپس سخن از زندان و زندانی پیش آمد. موضوع انقطاع نفس از ابزار ظاهری‌اش در مواقع خاص به ذهنم آمد. هم در شهادت موضوعیت دارد، هم در زندان، هم در هر نوعی از گرفتاری و درد و ابتلا که انسان وسایل و وسائط مادی را از دست می‌دهد و آنگاه به سمت اعماق وجودش و لطائف و دقائق خلقتش حرکت می‌کند و چه بسا باعث ارتقا شود. البته این برای کسانی است روحشان چفت و بست دارد. اهل دنیا به محض از دست دادن امکانات مادی روح و روانشان از هم می‌پاشد. چرا که ورزیدگی روحانی و ریاضت نفسانی نداشته‌اند. کاملا متوجه ماده و حس بوده‌اند و روحشان را به هزار و یک امر مادی گره زده‌اند. مثل اسیری که دست‌ها و پاهایش را از هر جهت بکشند تا شکنجه شود، روح بارها بیش از این دچار از هم گسیختگی خواهد شد. این ظلمی است که ما بر روح خود روا می‌داریم. اما چرا من آماده نبودم؟! چرا حرفی نداشتم که قدر مشترک مجلس باشد؟!. ما موظفیم با مسئله وارد جمع شویم. مطلب داشته باشیم. خود را آماده کنیم برای رویکرد فعال در مجالس. یکی از مهمترین موقعیت‌های جهاد تبیین همین مجالس انس دوستانه و خانوادگی است.

حال و هوای پاییز مثل محاسبه روز، قبل از خواب شب است. وقت شمردن جوجه‌ها...

ایمان خاموش... وقتی موقع مناسبش برسد، شیطان صورتی مقدس از خود به نمایش خواهد گذاشت. یکی از مهارت‌های شیطان دقیقا همین است. پدر عزیزمان آدم علیه السلام را همین گونه به دام انداخت. وقتی به خدا قسم خورد، پدر ساده ما باورش نشد که می‌شود سوگند دروغ یاد کرد. محاسبات اساسی که داشت تحت تأثیر قرار گرفت و خروجی اشتباه داد. خیلی جاها شیطان اخطار ریا می‌دهد. شیطان سلطان کلمه حقی است که اراده باطل از آن بشود. منافقین هم اینگونه هستند. اهل وسواس هستند. یک سری عناوین درست را به دست می‌گیرند و با آنها بازی می‌کنند. سعی می‌کنند انسان را در تطبیق مصداق دچار نسیان کنند. بازی با کلمات برای نگه داشتن ما در سطح معارف و پاک کردن معانی و جایگزین کردن گمان‌های باطل به جای یقینیات و محکمات کار شیطان است. وقتی می‌خواهی مسیر حق را بروی او جلوداری می‌کند. می‌گویند وقتی می‌خواست آن عابد را به دام بیاندازد، شروع کرد با او به عبادت کردن. آن عابد خسته می‌شد و استراحت می‌کرد؛ اما شیطان همچنان مشغول عبادت بود و تعطیل نداشت. تا جایی که این باور برایش به وجود آمد که حتما پیرمرد ناشناس که شیطان بودنش بر عابد پوشیده بود از اولیاء برگزیده خدا و از خاصان درگاه ربوبی است. شیطان غالب اوقات زنجیری را که به گردن ما انداخته به سمت دیگر نمی‌کشد. ابتدا در مسیر حق سرعت می‌گیرد و روال طبیعی سیر شما را به هم می‌زند. وقتی دیگر فرمان حرکت در دست شما نبود و دل دادید به سرعت غیر مطمئنه شیطانی که در پرده‌های غفلت و جهل شما پنهان شده و خود می‌پنداریدش، از جاده زاویه می‌گیرد و وعده راه‌های پنهان و میانبر می‌دهد. راهزنی شیطان غالبا از این سنخ است. اجازه نمی‌دهد مقاومت داشته باشید.

من بسیار مبتلا بوده‌ام به این شکل از شیطنت ابلیس. او بسیار با ما سخن می‌گوید. بسیار سخن می‌گوید آنقدر که دیگر سخن‌دان شما پر می‌شود. اجازه نمی‌دهد فرصت شنیدن و گوش دادن به سخن دیگر داشته باشید. آنقدر کلمه از سر و روی شما می‌ریزد که گمان می‌کنید همه مطلب را به دست آورده‌اید. برای اینکه راه سؤال و تحقیق را به روی شما ببندد و مسئله‌های خود را به شما القاء کند. پس از مسئله‌دار شدنتان دیگر کار آسان است و در سراشببی قرار گرفته‌اید. حالا شما مایلید و او مانع. مناسبات ناز و نیاز تغییر کرده است. به محض اینکه عطش امیال شیطانی در شما بالا گرفت خواسته شیطان محقق شده است. الغرض می‌خواهم دین را اجتماعی کنم شیطان به من می‌گوید که ریا می‌شود. اگر ایمانت را آشکار کنی دچار خودنمایی خواهی شد. شیطان است دیگر. یکی دو تا تصویر هم برایم آشکار می‌کند و چند چشمه از تردستی‌هایش را رو می‌کند و محاسباتم را تغییر می‌دهد. تصمیم می‌گیرم ظواهر دین را به پنهانی‌ها بکشم. شیطان همین را می‌خواهد. باید فضای جامعه برای کفر و الحاد و سبک زندگی اهل عصیان فراهم باشد.

شیطان از این آموزش‌ها فراوان دارد. اصلا او قبلا یک مقدس‌نمای تمام عیار بوده است. آن روز که در برابر خداوند استدلال آورد یک سابقه‌دار حساب می‌شد. یک سوپرانقلابی که همه بر سرش قسم می‌خوردند. کسی جرأت نمی‌کرد إن قلت بیاورد در کار شیطان. چند هزار سال جلوی دیگران عبادت کرده بود. شیطان کوچه پس کوچه‌های نفس را به خوبی می‌شناسد. می‌داند کجاها دره است؛ کجاها جاده باریک می‌شود؛ کجاها بیراهه‌ها بر راه وارد می‌شوند. شیطان پیچ و تاب‌ها و فراز و فرودها را می‌شناسد. می‌داند کجاها باید پا بفشارد روی پدال گاز و کجاها باید قدم‌ها را سست کند و کجاها انسان را مشغول زیبایی‌های حاشیه جاده کند و چگونه می‌تواند حواس‌ها را پرت کند از خطرگاه‌ها. کارش همین است. لذا یک دین موازی دارد بسیار شبیه ادیان الهی. کلی گزاره‌های منافقانه که با دروغ عجین شده و از فریب آکنده است؛ توی خورجینش جمع کرده و بین خلایق پخش می‌کند. مگر نمی‌بینی همه از عدالت دم می‌زنند. همه از کرامت انسانی، از محبت و مهربانی، از آزادی و آزادگی، از انسانیت و مردم‌داری، از حق و حق‌طلبی، از خیر و خیرخواهی، از مبارزه با زشتی‌ها و ناکامی‌ها، از زندگی همراه با آسایش و راحتی و صلح و دوستی دم می‌زنند؟! بسیاری از این‌ها و بیشترش عناوین مشترک دین شیطان و دین الهی است. شیطان در یک برنامه مهندسی شده دین ویروسی خود را به جای دین الهی می‌نشاند و تمام رفتار و گفتار و افکار ما را مهار می‌کند.

📱 #نماهنگ | رهبر انقلاب، در دیدار اخیر: آیا در این کشورهایی که اجازه داده میشود به قرآن اهانت بشود، اجازه میدهند به نمادهای صهیونیستی تعرّض بشود؟ چه جوری و با چه زبانی [بهتر از این] میتوان اثبات کرد که اینها تحت تأثیر سلطه‌ی صهیونیست‌های غاصب و ظالم و جنایت‌کار و غارتگر دنیا هستند؛ چه آنهایی که در آن سرزمین غصبی زندگی میکنند، چه آنهایی که در جاهای دیگر زندگی میکنند؟ 💻 Farsi.Khamenei.ir @mah_davit313

💠 پیشرفته‌های واداده! ⬅️ آیا می‌دانید بالاترین میزان افزایش مصرف داروهای ضد افسردگی در بین ۱۸ کشور اروپایی در جمهوری چک به ثبت رسیده است. دوز تعریف‌شده روزانه مصرف داروهای ضد افسردگی در این کشور طی ۲۰ سال ۵۷۷ درصد افزایش یافت. این در حالی است که در فرانسه افزایش مصرف دوز تعریف‌شده روزانه بین سال‌‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ تنها ۳۸ درصد بود. ✅ افزایش مصرف داروهای ضد افسردگی در همین بازه زمانی در پرتغال ۳۰۴ درصد، در بریتانیا ۲۵۶ درصد، در اسپانیا ۲۰۸ درصد و در آلمان ۲۰۰ درصد بود. 👌 کشورهای پیشرفته مدعی رفاه و شادی در رتبه‌های بالای مصرف داروهای افسردگی در جهان هستند. _____🇮🇷_____________________ ۱۰۰٪حــــــســــــنـــــشــــــؤنـــــ ڪار خــــؤدشــــــؤنـــــهـــــ😅 🆔 @hasaneshon

پارسال فراخوان دادن، زدن دوربینای داخل مترو رو داغون کردن. امسال میگن چرا داخل مترو دوربین نداره! 💢 @vahab313

شهید سید مرتضی آوینی سرنوشت فلسطین سرنوشت اسلام است این هفته حضرت اقا بازهم فرمودند که فلسطین مساله اول جهان اسلام است

عادی‌سازی همزیستی با سرطان | خبرگزاری فارس https://www.farsnews.ir/news/14020714000426/%D8%B9%D8%A7%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%D8%B7%D8%A7%D9%86 عادی‌سازی همزیستی با سرطان یکی از دلایل طولانی شدن جنگ‌ها و به طور کلی مبارزات ملت‌های مظلوم دو پاره بودن مستضعفان است. مستضعفان همواره در تاریخ دو دسته عمده بوده‌اند. مستضعفان مظلوم و مستضعفان ظالم. مستضعفان ظالم همیشه باعث ضعف جبهه مستضعفان در برابر جبهه مستکبران شده‌اند و در عمل ملت مستکبران به شمار می‌آیند. هر چند در ظاهر بخشی از مستضعفان به نظر برسند. امام خمینی رحمت الله علیه فرمود هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید. اما می‌بینیم که بسیاری فریادهایشان را صرف این و آن می‌کنند. دانسته یا ندانسته بخشی از نیروی جبهه مستضعفان برای اغراض میانی یا غیر اولویت‌دار مصرف می‌شود. آنها گویا ایمان ندارند که راهبر جامعه بصیرتی دارد که چشم‌های ظاهر و باطن بسیاری از اهالی جامعه به آن حد از نفوذ و شفافیت نائل نیامده است. امام خمینی می‌دانست که اگر همه مستضعفان عالم بر روی آمریکا متمرکز شوند تمام ساختارهای استکباری جهان یک بار دیگر از هم خواهد پاشید و این فرصت بزرگی برای آنان است که در ساخت تمدن جدید بشری سهمی به عهده بگیرند. آری مشکلات فراوان از هزاران مبدأ انسان را می‌آزارد؛ اما اتحاد کلمه علیه شیطان بزرگ تمام شیطانک‌ها را نیز از جای خواهد لغزاند. آمریکا ام الخبائث عصر مدرن است. پایتخت شیطان و قرارگاه تمام ستم‌ها و جنایت‌ها و نقطه آغاز همه عملیات‌های حق‌ستیز و عدالت‌گریز. امروز امام جامعه فلسطین را مسئله اول جهان اسلام می‌داند. آیا مسلمانان خواهند دانست که ام المصائب آنان اشغال فلسطین است؟! آیا نقطه رهایی خود را خواهند یافت؟ آیا به راهبر الهی خود اعتماد و اطمینان خواهند کرد؟! آیا دست شیطان را از منطقه قطع خواهند کرد؟! روزی که امام خمینی رحمت الله علیه، اسرائیل را غده سرطانی دانست بر همگان واجب شد که علیه آن قیام کنند. سرطان هیچ مسئولیتی در قبال تنی که در آن رشد می‌کند نمی‌پذیرد و با استفاده از امکانات میزبان خود را رشد می‌دهد و پیش می‌رود. سهم میزبان از این مهمان وحشی جز درد نیست. رژیم اشغالگر اسرائیل چنین است. تا هست درد و زخم و غم و نگرانی از منطقه زدوده نخواهد شد. این عامل بیرونی تا هست، نوبت به اصلاح عوامل بازدارنده درونی نخواهد رسید. این سرطان تمام امکانات و فرصت‌های نجات را خرج خود خواهد کرد و جز به مرگ منطقه راضی نخواهد شد. نمی‌توان با سرطان صلح کرد. نمی‌توان در کنار سرطان عادی زندگی کرد. عادی‌سازی با سرطان یعنی مرگ. این تنها گزینه محتمل در کنار عادی‌سازی با اسرائیل است. باید دانست که دشمن با کدام لایه از هستی تو دشمنی دارد. اسرائیل با ما دشمنی مبنایی و ذاتی دارد. او ما را از هیچ جهت ملی و مذهبی شایسته زیستن نمی‌داند. او هیچ استعلا و برتری را برای ما نمی‌پذیرد. او خود را برتر می‌بیند و سلطنت خویش بر تمام امکانات منطقه را جستجو می‌کند. کشورهایی که پیش از این نتیجه اشتباهات خود در قبال سیاست‌های منطقه‌ای را با ننگ ابدی لقب «گاو شیرده» دریافت کردند، امروز روی اسب بازنده شرط بسته‌اند. می‌خواهند با سرطان به همزیستی مسالمت‌آمیز دست یابند و بتوانند دیگران را نیز با خود همراه کنند. هموار شدن مسیر توسعه روابط رژیم جنایتکار صهیونیستی با هر یک از کشورهای منطقه به منزله آلوده شدن عضو جدیدی از پیکره اسلام به سرطان بدخیم اسرائیل است. آیا حاکمان عربستان ننگ به نابودی کشاندن امت اسلام را به جان خواهند خرید و با میزبانی سرطان لقب گذشته خود را ارتقاء خواهند بخشید؟! اما عاقبت ما با سرطان هر چه باشد سرطان خواهد مرد. یا قبل از مرگ میزبانش یا همزمان با آن... آینده‌ای برای آن متصور نیست. چون به روح میزبان تکیه دارد.

توهین به حسین رضازاده!!! ❌ خود را برای فحش شنیدن آماده کنید! #حجت_الاسلام_راجی #مهندس_علیخانی @alikhani_r

♨️🎞 آزمایش توهم #دست_لاستیکی 📌القای داشتن سه دست با فريب مغز! 🖇کلیپ پیوست‌شده در ص۱۰۷ کتاب علوم‌شناختی‌درجنگ‌شناختی ✍ببینید چطور می‌توان با القای جعلیات، صرفا تصوری از واقعیات را به وجود آورد؛ دقیقا کاری که غالبا رسانه‌های معاند انجام می‌دهند همین است که با استفاده از #تکرار می‌توانند ذهن مخاطبان را بفریبند! 🖋 محمد جوانی 🧠⚔ جنگ شناختی | محمد جوانی @CWarfare @CWarfare @CWarfare