همخانگی با دیو یعنی این... فقط یک لحظه خود را در آن موقعیت تصور کن. لحظه‌ای پدر باش و ببین چه بغض عظیمی را بلعیده و آن بازی را آفریده. لحظه آن دختر باشد و ببین چگونه همه ایمانش را به دوش پدر ریخته تا باور کند این واقعیت تنها یک بازی وحشتناک است. هر چه که هست جنگ آدم‌ها را بزرگ می‌کند. بزرگتر از خودش... آدم‌ها بعد از روبرو شدن با دیو یا به حیات ابدی می‌رسند یا به پله‌ای بالاتر از بودن...

✅ "فلسطینیان سر کودکان را بریده‌اند" 📍چگونه اسرائیل با دروغ و ترفند "توحش نمایی" کار خود برای نسل کشی را آسان می‌کند؟ ☑️ @Kavoshplus

اسرائیل هر گاه بخواهد فلسطینیان را دستگیر می‌کند، می‌کشد، آب را به رویشان می‌بندد، از دریا محرومشان می‌کند، از کار و تجارت و سفر و تفریح مانع می‌شود، راه غذا را می‌بندد، راه سوخت‌رسانی را می‌بندد. غزه در یک محاصره تمام عیار چند وجهی دائمی به سر می‌برد. این زندان بزرگ در داخل خاک فلسطین توسط دیگرانی که فلسطینی نیستند بزرگترین دلیل فلسطینیان برای جنگ با اسرائیل است. فلسطینیان فارغ از اینکه چه دین و عقیده‌ای داشته باشند، حق دارند در کشور خود آزاد باشند. نه زندانی

نسبت هر کس با مرگ را باید در چرایی و چگونگی جنگیدنشان فهمید. جنگ نقطه حدی حیات است. حقیقت نگاه انسان به ارزش‌های زندگی و ارزندگی آن در شرایط سخت، آشکار می‌شود.

✅ مورخ و پژوهشگر یهودی آمریکایی: 📍آیا این واقعاً شما را میخکوب می کند که چند روز پیش مردم غزه که بیشتر آنها در اردوگاه اجباری غزه زاده شده اند ناچارا دست به کاری می زنند تا سد این اردوگاه را بشکنند؟/ممکن است بگویید چرا فلسطینیان از روش‌های غیرخشونت‌آمیز استفاده نکردند؟/میگویم بله استفاده کردند، در سال 2018 آن‌ها راهپیمایی کردند اما اسرائیل معلولین و پرسنل پزشکی را هدف قرار داد/فلسطینی ها دیگر چه کار باید بکنند؟! ☑️ @Kavoshplus

با توجه کامل این فیلم کوتاه را ببینید که در آینده نزدیک، زتدگی و کارکردن و ارتباط انسانها، با چه روش‌هایی خواهد بود. تربیت در آینده چه مختصاتی خواهد داشت ؟ روحانیت در دنیای هوش مصنوعی چه جایگاهی خواهد داشت؟

روایت شهر در لحظه اَذان ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸اَذان زبان گویای شهر است. البته شهر حرف برای گفتن زیاد دارد و مدام در حال گفت‌وگو با ساکنین خود است. شهر زنده صدا دارد، همانطور که موجود زنده صدا دارد. گاهی این صدا گرفته و گاهی واضح است. مثلاً چیزهایی گلوی شهر را می‌فشارند و نمی‌گذارد صدایش بی خط و خش شنیده شود. 🔸صدای بوق‌های ممتد، یکی از همین صداهای گرفته شهری است. وقتی صدایش در می‌آید، که جایی گلوی کوچه و خیابان تنگ و فشرده گرفته شود. همین پنجه‌های غول ترافیک را می‌گویم، گاهی واقعا صدای شهر را در می‌آورد. شهر البته جورهای دیگری هم سخن گفته و صدایش را به گوش ما می‌رساند. گاهی ماشین‌ها صدای نخراشیده و نتراشیده شهر می‌شوند، گاهی هم اهالی، صدای خوش‌الحان این شهر هستند.‌ 🔸هیچ کس و هیچ چیز، دلش نمی‌آید، بگذارد فقط دیگران، شکننده سکوت شهری باشند.‌ رقابتی برای نواختن این صدا بین انسان‌ها با انسان‌ها و ماشین‌ها با ماشین‌ها وجود دارد. هر کس تلاش می‌کند صدایش را بهتر برساند، بیشتر برساند و بگوید حق با من است.‌ اما شهر با این صداهای کم و زیاد هم نمی‌تواند خود را معرفی کند. 🔸آخر شهر هم حقی دارد، هیچ‌کس نمی‌تواند مدعی حق شهر باشد. فقط لحظه‌های اذان است که، شهر حقش را با زبانی رسا اعلام می‌کند. شهر یکصدا با همه زبان‌ها، با همه وجودش، از همه درها و دیوارهایش، می‌گوید این شهر بزرگتری دارد. بزرگتری از هر بزرگی. با صدایی بالاتر از هر صدایی می‌گوید این من هستم، شهر خدا. بدانید خدا بزرگتر از من و همه چیزهای و اهالی ساکن در من است. 🔸شهر هم خدایی دارد، خدایی که همه را به خود می‌خواند. آدم‌ها نمی‌توانند به تنهایی، حق شهر را ادا کنند. آنها فقط می‌توانند به شهر حق بدهند که بهتر نفس بکشد، بهتر سخن بگوید و بگذارند این شهرخدا صدایش را به همه برساند. اذان عمومی‌ترین صدای شهر است. مردمی‌ترین نوای شهر است. اذان کامل‌ترین صدای شنیده شده شهری است، خدا را نجوا می‌کند، خدای همه شهر و ساکنینش، یکسان و بی‌تبعیض... @jafaraliyan

هر چه که در آن و بر آن و با آن زندگی می‌کنیم تسبیح خدا می‌گویند. وقتی در آنان یا بر آنان یا با آنان گناه می‌کنیم، از ما غضبناک خواهند شد. انگار عابدی را که اسیر ماست به مجلس گناه برانیم. با زیردستان خود درست رفتار کنیم که جز خدا فریادرسی ندارند‌.

خداوند از ما خواست تا عبادت کنیم. ما را در میان تسبیح‌کنندگان آفرید تا زمینه فراهم باشد. ابزارهایی در اختیار ما گذاشت تا به آسانی خواسته‌اش را اجابت کنیم. بسیاری این را حق گناه معنی کردند و عبادتگاه را به فسق و فجور خود آلودند.

روزی دنیا از ما استقبال کرد و روزگاری با ما همراه شد و روزی بدرقه خواهد نمود. آنگاه وارد فضای آخرت خواهیم شد و نورانیت دنیا و ظلمت اهل دنیا را خواهیم دید. خواهیم دید خداوند چه اصراری داشت که ما خوب شویم. آن روز مظلومیت دنیا را خواهیم دید که چگونه شرمگین بود که بستر نافرمانی و پرده‌دری ما شده بود. من خجالت می‌کشم از دنیا که با او چنین کردم؛ در حالی که مرا به آغوش کشید و میزبانی کرد. چرا که آفریده خدا بودم و او حرمت آفریدگارش را می‌شناسد. پس از مرگ که گرد و خاک ماده در حفره تاریک از جان تکانده شد، خواهم دید که آفریده شدن چه فضیلتی بود و من چه فرصتی را برای با او بودن از دست دادم تا اینکه از آن عبور کردم و سرافکنده خارج شدم. خیلی غم‌انگیز است یاد لحظه مرگ آنگاه که چشم دوخته‌ای به عین الله و می‌بینی همه دیدنی‌ها را در یک چشم بر هم زدن. سلام و درود بی‌پایان خدا بر فرستاده خدا و برگزیده او. چه حسرتی در انتظار من است و چه غافلگیری عظیمی پیش روست. من از جهان طلب عفو دارم که با غفلت‌هایم مجلس انس آنان را سبک شمردم و حلقه ذکر آنان را شکستم. من از زمین و آنچه او را در بر گرفته و آنچه بر آن و در آن است عاجزانه پوزش می‌طلبم که سکوت قدسی آنان را در برابر صوت آسمانی دعوت فرستاده خدا شکستم و با رفتار و گفتارو افکار زشت و آغشته به ناراستی و نادرستی حرمت محضر و محفل ربوبی را شکستم. مرا ببخشید که آمدم و مزاحم تماشای زیبای شما به وجه الله شدم. می‌دانم که هیچ زبان و قلمی نمی‌تواند این بی‌حرمتی را جبران کند، مگر آفریدگار بیان و قلم. خداوندا با کمال حیرت و سرافکندگی از تو می‌خواهم تا مرا ببخشی و دستم را بگیری و نجات دهی و اجازه دهی من نیز در مجلس زیارت تو مؤدب رو به تو بنشینم و تماشایت کنم و شأن مجلس را نادیده نگیرم و فضای قدسی آن را نشکنم و از این ذلت و حقارت و پستی و زشتی رها گردم. خدایا غلط کردم. لطفا مرا بپذیر...

لحظه‌ای به این بیاندیش که روز کنار رفتن فاصله یکسویه تو با خدا ببینی که چشمانش در تمام لحظات و آنات شبانه‌روز مدت عمرت مستقیم به تو دوخته بود انگار جز تو هیچ در عالم نیست. و تو عمری به دنبال جلب و جذب بندگان و آفریدگگان او بودی در حالی که خداوندگارشان در انتظار تو بود. فقط بیاندیش و در سکوت خود غرق شو...

آنان که به هر دلیلی جنایات رژیم صهیونیستی را کمرنگ می‌کنند یا موجودیتش را تلطیف می‌کنند و حضورش را توجیه می‌کنند، به منزله کسی می‌مانند که قطعه‌ای از آن سرب داغ و فسفر سفید را بر تن کودکان و زنان و مردان غزه قرار می‌دهد و مستکبرانه احساس پیروزی می‌کند. روزی که خشم خدا نازل شد و هر یک از حامیان ظلم و ستم را در هر جای زمان و مکان به کام عذاب عظیم الیم کشید و صورت زندگی شیطانی و‌ حیوانی‌شان را خراشید، جز خود هیچ کس را ملامت نکنند. امروز صحنه فلسطین صورت عریان امتحان و ابتلاست. هر کس تمام این روشنگری را که به قیمت درد و زجر بی‌پایان بسباری تمام شده نادیده بگیرد و در دل و دست و زبان از ستم جانبداری کند یا سکوت نماید، در جهنم شیطان بلعیده خواهد شد و در انتظار شعله‌های سرکش و سوزنده آن خواهد نشست. فریب مظلوم‌نمایی‌ها را نخوریم. آن حالت انفعال و پذیرش و آن آرمیدن و استقبال برای رسیدن و دریدن گلوی ماست نه پذیرایی از خوبی‌هایمان... شیطان تصویرساز قهاریست هر چند در این بازه صورت ندارد.