هدایت شده از مواجهات
⭕️شرحی از انسان کلّی و آیدئای انسانیّت (۳)
💠 حقیقت آن است که هر یک از ما مصداقی کوچک از حقیقت کلّی خود، یعنی انسان مشترک ایم و به طور کامل، اطورا و شئون او را روایت میکنیم و به نمایش می نهیم.
💠 البته ظهورات آن حقیقت انسانیّت، در افراد جزئی خویش یکسان نیست؛ برخی مصادیق بیش از سایرین، آن حقیقت بزرگ را به نمایش می نهند. به عنوان نمونه، آن حقیقت کلان، حسب طبیعت اولیه ی خویش -که در تعارض میان قوای ملکی و ملکوتی است- در آدم ابوالبشر بیشترین تجلی را داشته است؛ و حسب حقیقت ثانویه ی خویش -که مراتب فرش تا فوق عرش را در خویش به سازگاری رسانده است- در محمد خیرالبشر، حضرت ختمی مرتبت به ظهور رسانیده است.
💠 جالب آن است که تمامی اصناف و طبایع، و اقوام و طوایف آدمی را نیز ذیل آن حقیقت کلّی انسانیّت، جای و مقام و نظم و نظامی است. مردان و زنان، تندرستان و بیماران، درونگرایان و برونگرایان، کارمندان و بازاریان، مومنان و ملحدان، و هر گونه تنوّع حقیقی دیگر که در میان آدمیان هست، همگی ذیل آن حقیقت کلان انسان، مطرح اند و ذیل آن تنوّع و گونه گونی که در عالم بالاست، فیض و بهره میگیرند.
💠 اینجا نیز هر یک از این اصناف و طوایف کلّی، در یکی چند مصداق، خود را بهتر و بیشتر نمودار ساخته، و به تشرح خصائص خود پرداخته اند. به عنوان نمونه، حقیقت زنانگی به طبیعت اولیه خویش در حوّا، و به حقیقت ثانویهّ خویش در حضرت فاطمه ی زهرا نمودار شده؛ و حقیقت مردانگی به طبیعت اولیه ی خویش در آدم اولین، و به حقیقت ثانویه ی خویش در علی امیرالمومنین به ظهور درآمده است.
.
هدایت شده از مواجهات
⭕️شرحی از انسان کلّی و آیدئای انسانیّت (۴)
💠 آدمیان حسب عین ثابت و طلب حقیقی خود، هر یک به ابعاد و شئونی از حقیقت جامع انسان، راه می یابند و خود را در بُعد و حصّه ای از او مندمج میکنند. «اندماج» در آن حقیقت کلّی و اعلایی، برگ زیرین از آن اتّحاد عظیمی است که برگ رویینش، «اندراج» است. آن اندماج نه موجب، بلکه کاشف از اندراجی قبلی در آن حقیقت بزرگ است.
💠 اندماج، خود حاصل استعلاء از جزئیّت به سوی کلّیّت است و اندراج، خود عامل استیلاء از کلّیَت بر جزئیّت. استیلاء یعنی ولایت داشتن و تسلط یافتن و افاضه را برپاداشتن. یعنی هر کس به هر میزان که در آن حقیقت کلّی مندک و مندمج گردد، به تبعِ اتحاد و اندراج خود، ولایت بر ابعاد و افراد در مراتب مادون پیدا میکند و همانند و همراه، بلکه در عینیّت تام با ملائک و نیروهای موجود در عالم، به اقدام و اثرگذاری و افاصه و افاده میپردازد.
.
امام رضا (عليه السلام) :
مردى نزد سرور ما رسول خدا (صلي الله عليه و آله) آمد و عرض كرد : به من اخلاقى بياموزيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد.
حضرت فرمودند : دروغ نگو.
فقه الرضا عليه السلام ص۳۵۴
(اللهم عجل لولیک الفرج)
هدایت شده از کانال کاظم کاردانی
✍🏻 شما عكس غذا مى ذاريد كه ما رو مسخره كنيد؛ ولى ما با ديدن اين صحنه ها شرمنده ايم كه افطار مى كنيم
ما مثل هم نيستيم...
کاظم کاردانی🔰
@kazemkardani
.
هدایت شده از دکتر محمد سجاد شیرودی🚩
📌 بروید تاریخ ایران را بخوانید
✍ ژنرال آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا در نخستين مصاحبه عمومي اش گفت:
گمان نمي كنم منطقه اي مهمتر از ايران روي نقشه جغرافيايي جهان وجود داشته باشد؛ ایران دارای نفت است و هم در چهار راه جهان واقع شده است.
🔸 اگر روزگاري ايران و شوروي با هم كنار آيند، كره زمين جاي امني براي غرب نخواهد بود، نباید وضعیتی پیش آید که ایران به گذشته دور خود بازگردد و یک قدرت نظامی شود. وای به وقتی که میلیتاریسم ایرانی زنده شود؛ بروید تاریخ این کشوررا بخوانید تا متوجه حرف من بشوید.
🇮🇷دکتر محمد سجاد شیرودی...👇
🎙@drshiroody
🎙@drshiroody
🎙@drshiroody
نفت مال ماست. اما دلار مال دشمن ما. تا وقتی که نفت را با دلار میفروشیم در واقع نفت مال دشمن ماست. پس نفت داشتن در این صورت امتیاز نیست. نقطه ضعف است.
پوشیدگی مال خداست، چشمپوشی مال خداست. نماد یکی زن است تا نگهبان جمال باشد و نماد یکی مرد است تا پاسدار جلال باشد. این هر دو سرمایه کمال است.
اما با ما کاری کردهاند که برخی از ما شرم میکنند به خاطر این بودنها و شدنها و داشتنها...
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
نفت مال ماست. اما دلار مال دشمن ما. تا وقتی که نفت را با دلار میفروشیم در واقع نفت مال دشمن ماست. پ
نفت برای کسی که امکان فروش و مصرف عوایدش در اختیارش نباشد، مایه رشد و پیشرفت نیست. تنها ابزار مصرفی شدن است.
بلایی که با نفتی شدن اقتصاد بر سر دین و فرهنگ و اقتصاد و سیاست و امنیت و اجتماع ما با بزرگترین مصیبتهای تاریخ ایران برابری میکند.
این نعمت بینظیر سرمایه ما بود؛ با سوء مصرف آن، دچار اعتیاد شدیدی شدیم که تمام ساحت اندیشه و عمل ما را تحت تأثیر خود قرار داد.
قرار نیست کسی تعیین کند که زن در کدام قاب قرار بگیرد.
بلکه جامعه موظف است، سقف خود را آنقدر بالا ببرد که زن بتواند با آرامش خاطر مادر شود.
فشردن جامعه در طبقه کارگری برای زن و حتی مرد، آزادی نیست. مبارزه با انسان و آزادی است.
نه فحاش محترم است، نه فاحشه. نباید جامعه را به گوشهای راند که فحاش و فاحشه، به خود افتخار کنند و احساس جلال و جمال داشته باشند.
جامعه بیمار ضد خود را عزیز میشمارد و طبیبان خویش را ذلیل خواهد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 مژده بسیار مهم امام خمینی در مورد ظهور
#امام_زمان
#رمضان_مهدوی
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
تفاوت بشری که به او وحی نمیشود با بشری که به او وحی میشود، تفاوت جسد بیروح با جسدی است که روح دارد. بین مرگ و حیات فاصله دارد.
بزرگترین امتیاز دشمنان انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن جمهوری اسلامی ایران، آن است که در برابر ایشان جریان ایمان قرار گرفته است. بدترین چالش برای انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن جمهوری اسلامی ایران، آن است که با جریان نفاق مواجه است.
تداعی ذهنی رایج ما از نفاق شاید آن چیزی نباشد که بنده آن را در این مطلب قصد کردهام. یک نکته مهم این است که نفاق با پنهانماندنش نفاق است. نفاق شدیدترین صورت از کفر و ناپیداترین، اما شایعترین آن است. کفر غالبا به صورت عریان در طبیعت زندگی بشر یافت نمیشود، مگر به ندرت. التفات و یادآوری این قضیه به نظر بسیار مهم میرسد.
اساسا کفر هیچ گاه نمیخواهد با نام و نشان خود وارد صحنه شود. باطل اگر حق را گروگان نگیرد، هیچ خواهد بود. توان ظهور و بروز نخواهد داشت. باطل داشتن نیست. در واقع نداشتن است. کفر اساسا پوشاندن است. پوشاندن حق. کیفیت پوشاندن حق اما یکجور نیست.
ناجوانمردانهترین نوع پوشاندن حق، توسط نفاق صورت میپذیرد. صورت زشت باطل همه را به وحشت وامیدارد. چگونه خود را وارد زندگی انسان کند تا پذیرفته شود؟!
پاسخ: با پوشیدن لباس حق. حقهای تو خالی ابزارهای نفاق هستند. اسمهایی که مسمی ندارد. پوستههایی خالی از باطن حقیقت و لبریز از باطل. یعنی همان پوچی و هیچی.
نفاق تنها یک صورت ندارد. همانطور که حق تنها یک ظهور ندارد. به تعداد لایههای حق و به تعداد موقعیتهای ظهور حق، نفاق وجود دارد. من شیطان را یک منافق بزرگ میدانم. آری شیطان کافر است؛ اما کافر منافق. او همان کافری است که در حق پنهان میشود. همان کافری که در انسان پنهان میشود و وقتی سخن میگوید تو انگار میکنی خود سخن میگویی. این آغاز عملیات جریان نفاق است.
کافر اگر کار خودش را درست انجام ندهد، معلوم میشود که یک چیزی را پنهان کرده است. کافر کاردرست منافق است. چه بسا میبینم افرادی را که تردید دارند، آیا اساسا رژیم حکمرانی آمریکا حق است یا باطل؟! میبینم کسانی را که تردید دارند آیا رژیم متجاوز و جنایتکار صهیونیستی حق است یا باطل؟! میبینم افرادی را که جریان حکمرانی در غرب تمدنی را حق میدانند یا محقّ میدانند. پیچش بیشتر در اینجاست که در یک نگاه نسبی اساس سنجش حق و باطل از بین برود و میزان دیگر حق نباشد.