دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
در سالهای اخیر شعار زن، زندگی، آزادی توسط جریان نفاق و تفرقه انعکاسی جهانی یافت تا جامعه ایران را ب
سر سخن از آنجا باز شد که انسان دچار دوستداشتنهای متکثر است. گاه این دوستداشتنها چنان متفرق است که از میان اضداد برگزیده میشود.
صاحب امیال متضاد گاه خود را با بازی میلها راضی میکند. اما در عمل حاصلی جز دور شدن از منطق زندگی و رشد نمییابد. چنین انسانی دچار فقدان کارایی میگردد. هیچ چیز طبیعی عمل نمیکند و به شدت شیب ساختگی بودن زندگی تقویت میشود. همه اجزاء زندگی ناسازگار میشوند و آشفتگی دائما دوقطبیهای بحرانی تولید میکند. انگار همه آن چیزی که پیش از یکپارچه و یکتن فهمیده میشود، از هم شکافته میشود و وجدان جز یک بافته سست و نامتناسب جلوه نمیکند.
فرد و جامعه گرفتار در تشتت محبت و رحمت، دیگر تشخص پیدا نمیکند. دائم بخشهایی از خود را میکند تا جندیدگی را درمان کند. غافل از اینکه مبدأ فساد جای دیگر است. این روند تشدید شونده است.
تو نمیتوانی خدا و ضد خدا را با هم دوست داشته باشی. نمیتوانی محبت اولیاء خدا و اولیاء شیطان را با هم در دل بپرورانی. نمیتوانی مشهور فسق و فساد و طغیان و عصیان را دوست بداری و همزمان دم از اسوههای تقوا و پرهیزگاری بزنی. این بازی کردن در نقش منافق است.
شخصیت مؤمن و منافق در بزنگاههای آشکار شدن حق و باطل آشکار میشوند.
منافق دائم حق و باطل را به هم میبافد تا از رسوایی در امان بماند و به حیاتش ادامه دهد.
مؤمن دائم تلاش میکند زمینههای نفاق را از بین ببرد. با جهاد تبیین و معرفی خطرگاههای انحراف و اختلاط و التفاط، منافق را رسوا میکند.
جریان نفاق از مؤمن عصبانی است. این همان بغض و کینه بیحدی است که عدهای از مقام معظم رهبری دارند.
اساسا نقش رهبری رسواسازی نفاق و تولید قوت و قدرت و اقتدار از مسیر خنثی کردن جریان نفاق و فساد تفرقه و تشتت است.
روشن است که به مذاق شیطانیان خوش نیاید و با هر حربه و بهانهای علیه امام جامعه بتازند تا شخص و شخصیت و موقعیت و جایگاه او را از بین ببرند.
جامعه بدون معیار خاص و خالص، بدون اسوه و الگوی برگزیده، بدون مصداق روشن و صافی و صادق در دام تلبیس شیطان گرفتار خواهد شد.
کارکرد رهبری همین مصونیتبخشی است. اگر الگو شناخته و پیروی نشود، نتیجه تأسفبار خواهد بود.
اتفاق استثناءی دشمنان در باره هجمه به ولیّ فقیه و ولایت فقیه بیهوده نیست و منطقی متقن را دنبال میکند. هر کس با آنان دانسته یا نادانسته همراه و همداستان باشد در جنایت عظیمی شریک است که هر روز لعن و نفرین اهل و اهلی زیارت عاشورا بر آن فرستاده میشود.
چقدر میشود در این باره سخن گفت؛ اما بیش از آن باید تدبر کرد و خوب اندیشید تا مسیر روشنتر شود.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
سر سخن از آنجا باز شد که انسان دچار دوستداشتنهای متکثر است. گاه این دوستداشتنها چنان متفرق است ک
باید مراقب فرایندهای مشرکانه بود. ولایت طاغوت را در برابر ولایت الله همین فرایندهای طراحی و تعبیه و اجرایی میکنند.
همین فرایندها نظامات حکمرانی و حکومتی را شکل میدهند و جریانهای کلان اجتماعی را راهبری میکنند.
فهم درست مسئله و روایت صحیح صحنه باعث خواهد شد تا حدود زیادی فریب نفاق آشکار شود.
هیچ چیز بیش از آگاهی حقیقت را پیش نخواهد برد و پس از آن مهارت تشخیص مصداقها یاریگر ما خواهد بود که به تمرین عملی بسیار وابسته است.
محبت اگر جاری شود، میشود ولایت و اگر نه، مرداب میشود یا گردآب.
آن روح موعود بر تن موجود نازل نخواهد شد و بر آن تعلق نخواهد بست، مگر اینکه جسد به کمال اجمالی خویش برسد. آنگاه انتظار داریم رشد مسیر جدید خود را برای لحظه تولد طلعت ظهور آغاز کند.
شبهای قدر زمین سنجیده میشود. آیا به نقطه موعود رسیدهایم؟!
توحید اگر در ذهن ذخیره شود، هیچ گاه جهان نمیسازد. اما زمانی که توحید در قلب بنشیند؛ یعنی همان جایی که متعلق به آن است، آنگاه شروع میکند سبز شدن را. قلبهای زنده دانه توحید را چنان در آغوش میگیرند که ریشههایش تمام گستره جان را درنوردد و حقایق خویش را آشکار سازد. شاخههای توحید در این صورت جهان میسازد. انقلاب اسلامی ایران محصول آفرینش توحیدی است. حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیة حامل این امانت بزرگ بود. آنچه آن بزرگمرد برای ما به ارمغان آورد امتداد زمینی آسمان توحید است. این اتفاق بیش از هر چیز در انسان میافتد. انسان در اینجا مرکز و مبدأ و مقصد است. در نظام توحیدی انسان ابزار نیست، موضوع است. انسان هزینه نمیشود، سرمایه است.
نظام جمهوری اسلامی ایران بنا نیست مانند سایر نظامات مادی توسعه پیدا کند. اساسا شخصیت نظام اسلامی بر اساس قواعد حیات رشد و پیشرفت میکند و مواد آن را دارد.
بسیاری از آنچه که در نظامات مادی طبیعی جلوه میکند، در نظام توحیدی بیماری به شمار میآید.
توحید همان طور که در قلب امام مستقر شد و او را به مقام نفس مطمئنه رساند، باید در قلب جامعه بنشیند و بر نفس اماره جامعه غلبه پیدا کند و به نفس مطمئنه نائل گردد. روشن است که این راهی بلند و طاقتفرساست؛ اما گریزی از آن نیست. جامعه تا زمانی که به این جایگاه نرسیده دچار ضعف و سستی و پراکندگی و شکست است. مبارزه با توحید و شاخههای آن و ترویج شرک و صورتهای اساسیترین سطح مقابله دشمن با نظام اسلامی ایران است.
امتداد توحید کدام است؟ شاخههای توحید کدام؟.
امتداد توحید، نبوت و امامت است. ولایت فقیه در نظام اسلامی صیانت از همین امتداد است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
توحید اگر در ذهن ذخیره شود، هیچ گاه جهان نمیسازد. اما زمانی که توحید در قلب بنشیند؛ یعنی همان جایی
توحید به عنوان مبنا و عدل به عنوان بدنه و معاد به عنوان مقصد حیات دینی به شمار میآید. هر چند بخشی از مدعیان دینداری اعتقادی به اصل عدالت ندارند. همه اصول برآمده از توحیدند. اما اینکه در کدام مرحله کدام سطح از توحید آشکار شود، به مسئله شکل عینیتر میدهد.
عدل چگونه تأمین خواهد شد؟ فروع دین میتواند بخشی از پاسخ ما باشد. فروع دین در اصل چند چیز نیستند. یک امر واحدند در چندین صورت. چنانکه در هر موقعیتی عمل مؤمنانه آبستن سویههای دهگانه فروع دین است. بناست فروع دین انسان را به مقام جمع برسانند و جمعیت انسانی شکل دهند. اگر خود دچار تفرقه ذاتی باشند، این امکان را نخواهند داشت. نماز و روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و تولی و تبری و امر به معروف و نهی از منکر، همه وجوه مختلف تکلیف مؤمنانه هستند. اگر این وظایف درست انجام داده شده باشد، مؤمن نباید دچار پراکندگی گردد. اگر جامعه مؤمن فروع دین را درست اجرا کرده باشد، نباید دچار تفرقه و تشتت گردد. این ده امر، از یکدیگر حمایت و پشتیبانی میکنند. اینها مانند ده صفتند از عمل توحیدی. به ظاهر ده هستند و در باطن یک. نماز در عین اینکه نماز است، روزه و حج و جهاد نیز هست. روزه در عین اینکه روزه است، خمس و زکات و تولی و تبری نیز هست. امر به معروف و نهی از منکر نیز عین نماز و روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و تولی و تبری هستند. جامعهای که نتواند این ده نماد و نمونه را در فضای خود نهادینه کند، قطعا نخواهد توانست نفس لوامه را به نفس مطمئنه ارتقاء بخشد و از پاشیدگی و پوسیدگی رها گردد.
همه اینها بناست جامعهسازی کنند. اصول و فروع در مجموع مقام جمع و جمعیت را تأمین میکنند. مقامی که موجود را آماده میکند تا توحید را بیابد و بفهمد و زندگی کند. مقامی که اجازه میدهد روح القدس بر تن جامعه نازل شود و به آن حیات طیبه ببخشد.
دلیل مبارزه نظامات شیطانی با فروع دین آشکار است. آنها نباید اجازه دهند جامعه مؤمنانه به قوت و قدرت و اقتدار لازم برسد. در روزهای گذشته به ارتباط بین سه سهگانه اثبات و تثبیت و ثبات؛ و قوت و قدرت و اقتدار؛ و تعادل و اعتدال و عدالت اشاره رشد. عملیات دشمن ضد این سهگانههای سهگانه انجام میشود و در مقابل عملیات مؤمنانه رویکرد ایجابی برای تأمین و تقویت این سهگانهها برای تحقق کامل و جامع و فراگیر آنهاست.
تلاش مؤمن همواره در این مسیر قرار میگیرد که عوامل تفرقه و انشقاق را از بین ببرد و به یکدستی و یکدلی و یکتنی برسد. یکتنی یعنی همه عناصر و عوامل جزئی به یک رابطه عضوواره برسند و یک روح واحد بیابند و نسبت خود را با آن روح واحد بسنجند.
اما جهان کافران بر اساس تفرقه و تفاوت است. آنها دائما با وسوسه در جزئیات، از حضور جمعی کلی فاصله میگیرند و با اصرار بر مهار مادی و بیرونی حداکثر تکثر و تکاثر رقم میزنند.
لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ
آنها با عوامل جمع کننده بیرونی خود را جمع نشان میدهند و از عوامل ذاتی اتحادبخش محرومند. بلکه دچار عوامل تفرقهافکن هستند. قلب محل اتحاد است. آنها توحید را تجربه نمیکنند و امتدادهای آن را نیز نمییابند. آنها متحد نمیشوند، متفق میشوند. آنها به تفاهم نمیرسند، به توافق میرسند. آنها جمع نمیشوند، اجتماع تشکیل میدهند. زندگی آنها درونزا نیست.
فروع دین برای کسانی قابل اجراست که مبانی آن را فهمیده و پذیرفته باشند. کسانی که مبانی توحید و نبوت و امامت را انکار یا تحریف میکنند، نمیتوانند لوازم فرعی آن را پیاده کنند.
اختلال وصف العیش...
بسیاری از ما تا کنون شنیدهایم که وصف العیش، نصف العیش. اما آیا تا کنون به تأثیرات اجتماعی این پدیده اندیشیدهایم؟!
افراد زیادی وجود دارند که به واسطه فقر یا ضعف شخصی و شخصیتی به سمت فربه کردن نهاد وصف العیش میروند. در اینجا بنا نیست افراد را قضاوت کنیم. اساسا میخواهیم بگوییم که این امکان که میتواند مفید نیز باشد، چگونه با رویکرد غلط تبدیل به یک معضل بزرگ اجتماعی میشود. اساسا هر پدیدهای اگر در جایگاه خود به خدمت گرفته نشود، میتواند ابزار نابسامانی در زندگی فردی و اجتماعی مادی و معنوی گردد.
شما میتوانی با وصف العیش مقدار قابل ملاحظهای از لذت و نئشگی را تجربه کنی. مثلا لازم نیست من صاحب جنگل باشم. تماشای جنگل برای ما لذتبخش است. لازم نیست هر چیزی را داشته باشیم. اگر نمیخواهیم یا نمیتوانیم، میتوانیم با دریافت تصاویری از آن پدیده، بخشی از لذت را داشته باشیم. زیرا ذهن ما نقش اساسی را در تولید لذت دارد. حتی کسانی که صاحب یک چیزی هستند، در بسیاری از مواقع نه با خود شیء که با وصف ذهنی آن احساس لذت میکنند.
در روایات ما نیز مطلبی نزدیک به این معنی هست که وصف دنیا همواره بهتر از اصل آن است. بر خلاف آخرت که اصل آن همواره از وصفش دلانگیزتر است.
فرض بفرمایید یک جامعه به دلایل مختلف دچار فقر شخصی یا شخصیتی باشد. یعنی نتواند داراییهای واقعی را به دست آورد. اندک اندک برای جبران این نقیصه حرکت خواهد کرد و جایگزینهایی برای آن خواهد یافت. تصمیم به تولید تصویر و تمرکز در محسوسات از جمله این تدبیرهاست.
اگر ما امکان این را داشته باشیم که صورتهای لذتبخش را در قاب تصویر تکثیر کنیم و آن را هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک کنیم و در دسترس قرار دهیم افراد بیشتری میتوانند فرصت وصف العیش را داشته باشند. اگر بتوانیم بو و مزه را تکثیر کنیم و توسعه دهیم نیز چنین است. اگر شنیدن را و لمس کردن را در این مسیر به میدان بیاوریم قطعا فضای بیشتری به وصف العیش خواهیم داد.
اگر بتوانیم این دنیای پوستهای و قشری را به صورت مجازی تولید کنیم و آن را به صورت بازی در اختیار عموم قرار دهیم، موقعیت آن را بیشتر تثبیت خواهیم کرد.
ضعیف شدن انسان و فقیر شدن او به واسطه رفتارهای ظالمانه باعث خواهد شد میل اجتماعی برای جنس ارزان بیشتر و بیشتر شود. جهان به واسطه سلطه حکومتهای طاغوتی به سمت فقیرتر شدن و ضعیفتر شدن انسان پیش رفته است. راهبرد جایگزین انسان ضعیف شده چه بوده است؟ زیست نمایشی...
انسان برای اینکه بتواند ارزانتر و راحتتر زندگی کند، به سمت وصف العیش حاد حرکت کرد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
اختلال وصف العیش... بسیاری از ما تا کنون شنیدهایم که وصف العیش، نصف العیش. اما آیا تا کنون به تأثیر
دنیای ما لبریز از راه حلهای انسان ضعیف و فقیر است برای جبران کاستیها و نادرستیها. تقریبا تمام گستره صنعت تولید تصویرهای حسی در صورتهای پنجگانه آن در خدمت اختلال وصف العیش است. رویکرد افراطی بشر به وصف العیش برای پاسخ به تمنای راحتطلبان است. آنان که نمیخواهند هزینه کنند. حال ندارند تولید موقعیت کنند. سست و کسل و بیانگیزه و بیهمت هستند. مستضعفین در این جریان خود به خود بخش دیگری از مشتریهای جهان نمایشی هستند.
منفعلها به جای اینکه زندگی را بسازند، زندگی را تماشا میکنند. این یعنی یک بازار بزرگ چند میلیارد نفری برای دنیای نمایشی. خوب بخش دوم دنیای نمایش تقویت ذهنی و توهمی آن است. پس به موازات تقویت جهان نمایشی باید بدن نیز آماده باشد تا این تصویرها را تصور و تخیل کند. انواع ابزارهای تحریک و تخدیر به کمک دنیای نمایشی میآیند.
اگر بخواهم جهان نمایش را توصیف کنم بایستی بسیاری از پدیدههای مدرن را بشمارم. البته که محدود به پدیدههای مدرن نخواهد بود. ما در دنیای گذشته نیز راهها و روشهای تقویت کننده این مبنا داشتهایم.
هجوم مردم به سوی جهان ساختگی و صنعتزدگی و مصرفگرایی و اعتیاد به ماده در همین فضا نیز فهمیده میشود.
جامعه ضعیف تن میدهد به راهکارهای ضعیف. جامعه کوتاهقد تن میدهد به راهکارهای کوتاهقد.
حاکمان ظالم، مستکبرین، مستبدین، اشخاص و ساختارهای دیکتاتورمآب، مردم را به سمت ضعف بیشتر سوق میدهند. آنها در واقع جمعیت را در نمایش رسوب میدهند تا بتوانند با تغییر متن فیلمنامه یک کلان فضا تولید کنند و تمام اجزاء جامعه را طوری مهار و مدیریت کنند که آسیبی به کارگردانی آنان وارد نگردد. یک سو، تماشاچیان، سیاهیلشگرها، بازیگرها، کارگردانان، فیلمنامهنویسان، تهیه کنندگان و....
سوی دیگر هم تماشاگر، هوادار، بازیکن، کاپیتان، مربی و صاحبان باشگاه و ورزشگاه و ....
اینکه ورزش ابزار سلامت است، اگر فریب نباشد، لااقل بخشی از واقعیت است.
جامعهای که دچار بازی با رنگها و شکلهاست به کودکی میماند که نقاشی میکشد و تشویق میشود و جایزه میگیرد. جایزه... تشویق...
انتظار دارم مخاطب محترم جهان پیرامونش را جستجو کند و ببیند که چه میزان از دنیایش را تصاویر غیر ضروری شکل دادهاند تا از موهبت وصف العیش نهایت بهرهبرداری را بکند. بلکه دچار سوء استفاده از وصف العیش شود.
وقتی عادت کردم بدون زحمت لذت ببرم آنگاه اعتبار راهبردهای قیمتی را نیز زیر سؤال خواهم برد. این یعنی کنار زدن فاصلهها و انکار ممیزیها و زیر پا گذاشتن قانون و نادیده گرفتن قاعده و تبدیل شدن به یک بینظم و نظام.
فرد و جامعهای بدون شخصیت.
نصف دیگر عیش کدام است، اگر وصف العیش نصف العیش است؟
اگر مردم به سمت وصف العیش حرکت کنند، چه کسانی باید نصف واقعی عیش را تأمین کنند؟!
آنگاه حداقلی باقی میمانند که به دنبال تأمین واقعیتی هستند که بتوان وصفش کرد.
آنها حاکمان زمین هستند. آنها کسانی هستند که فریب وصف العیش را نمیخورند. یا فریب دهندگان هستند و یا افشا کنندگان.
به نظر شما مردم کدام یک را بیشتر دوست دارند؟!
به نظر من و البته طبق تجربهای که دارم اولی از نظر آماری محبوبتر است. این به خاطر غلبه ضعف و فقر در جامعه انسانی است.
اگر جهاد با نفس را در دوایر مختلف خویشتن تحلیل کنیم، آنگاه مسیر اصلاح و صلح را خواهیم یافت.
جهاد با نفس در بستر حب نفس شکل میگیرد. در فضای خیرخواهی و نه رقابت و خودخواهی...
اگر خداوند میخواست دین امری فردی باشد، آیا لازم به این همه سرمایهگذاری بود؟!
دین فردی میتوانست دلی باشد. دعوای دین روی مصداقهاست. تا وقتی کسی به مصداقهای آشکار و روشن و معین نرسیده به دین نرسیده است.
نسبتی بین طهارت و ولایت است. حسب و نسب طیب و طاهر زمینه جریان ولایت در وجود انسان است.
یک سوی داستان «لایمسّه إلّا المطهرون» است و سوی دیگر آن «انَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»
به حکم حدیث ثقلین که «إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَیّ الْحَوْضَ» به حریم و حرم ولایت نمیتوان دست یافت مگر اینکه در منظومه طهارت قرار گیرد و به نسبت پاکیزگی رتبهای پیش رود و ارتقاء یابد.
مسیر طهارت بیگمان تشبه و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت است.
خداوند به حق صدیقه طاهره روزیمان فرماید.
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
🔹خبر تکاندهندهای که الجزیره مخابره کرده را شاید شنیدهاید: صهیونیستها در مجتمع الشفاء بعد از تجاوز به تعدادی از زنان، آنها را به شهادت رساندند!!!
🔹از آن خبرهاست که اگر جهان اسلام بشنود و از غصه بمیرد رواست.
🔹هرکس آنچه در توان دارد را باید به صحنه بیاورد؛ مهمترینش به میدان آوردن مردم در کل دنیاست؛ موضوعی که چند صباحی است خیال صهیونیستها از آن، بواسطه استیلای رسانهایشان، جمع شده و از آن اجتماعات بزرگ در دنیا کاسته شده است.
🔹خداوندا تو شاهدی که جهان عرب که روزگاری به حمیّت و غیرت خود مینازید، به واسطهی برخی حکام بیغیرت و مزدورش اینچنین به خفت و خواری تن داده است که چنین غمها و جنایات بزرگی را میبیند و آنچه باید بکند را انجام نمیدهد!
🔹خداوندا تو شاهدی که اردوغانها و علیافها که پس پرده بخشی از مایحتاج ضروری صهیونیستها را از انرژی تا … تغذیه میکنند در این جنایات و توحش شریکند.
@TasnimNews