eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
145 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
24 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
سر سخن از آنجا باز شد که انسان دچار دوست‌داشتن‌های متکثر است. گاه این دوست‌داشتن‌ها چنان متفرق است ک
باید مراقب فرایندهای مشرکانه بود. ولایت طاغوت را در برابر ولایت الله همین فرایندهای طراحی و تعبیه و اجرایی می‌کنند. همین فرایندها نظامات حکمرانی و حکومتی را شکل می‌دهند و جریان‌های کلان اجتماعی را راهبری می‌کنند. فهم درست مسئله و روایت صحیح صحنه باعث خواهد شد تا حدود زیادی فریب نفاق آشکار شود. هیچ چیز بیش از آگاهی حقیقت را پیش نخواهد برد و پس از آن مهارت تشخیص مصداق‌ها یاریگر ما خواهد بود که به تمرین عملی بسیار وابسته است.
محبت اگر جاری شود، می‌شود ولایت و اگر نه، مرداب می‌شود یا گردآب.
آن روح موعود بر تن موجود نازل نخواهد شد و بر آن تعلق نخواهد بست، مگر اینکه جسد به کمال اجمالی خویش برسد. آنگاه انتظار داریم رشد مسیر جدید خود را برای لحظه تولد طلعت ظهور آغاز کند. شب‌های قدر زمین سنجیده می‌شود. آیا به نقطه موعود رسیده‌ایم؟!
توحید اگر در ذهن ذخیره شود، هیچ گاه جهان نمی‌سازد. اما زمانی که توحید در قلب بنشیند؛ یعنی همان جایی که متعلق به آن است، آنگاه شروع می‌کند سبز شدن را. قلب‌های زنده دانه توحید را چنان در آغوش می‌گیرند که ریشه‌هایش تمام گستره جان را درنوردد و حقایق خویش را آشکار سازد. شاخه‌های توحید در این صورت جهان می‌سازد. انقلاب اسلامی ایران محصول آفرینش توحیدی است. حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیة حامل این امانت بزرگ بود. آنچه آن بزرگ‌مرد برای ما به ارمغان آورد امتداد زمینی آسمان توحید است. این اتفاق بیش از هر چیز در انسان‌ می‌افتد. انسان در اینجا مرکز و مبدأ و مقصد است. در نظام توحیدی انسان ابزار نیست، موضوع است. انسان هزینه نمی‌شود، سرمایه است. نظام جمهوری اسلامی ایران بنا نیست مانند سایر نظامات مادی توسعه پیدا کند. اساسا شخصیت نظام اسلامی بر اساس قواعد حیات رشد و پیشرفت می‌کند و مواد آن را دارد. بسیاری از آنچه که در نظامات مادی طبیعی جلوه می‌کند، در نظام توحیدی بیماری به شمار می‌آید. توحید همان طور که در قلب امام مستقر شد و او را به مقام نفس مطمئنه رساند، باید در قلب جامعه بنشیند و بر نفس اماره جامعه غلبه پیدا کند و به نفس مطمئنه نائل گردد. روشن است که این راهی بلند و طاقت‌فرساست؛ اما گریزی از آن نیست. جامعه تا زمانی که به این جایگاه نرسیده دچار ضعف و سستی و پراکندگی و شکست است. مبارزه با توحید و شاخه‌های آن و ترویج شرک و صورت‌های اساسی‌ترین سطح مقابله دشمن با نظام اسلامی ایران است. امتداد توحید کدام است؟ شاخه‌های توحید کدام؟. امتداد توحید، نبوت و امامت است. ولایت فقیه در نظام اسلامی صیانت از همین امتداد است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
توحید اگر در ذهن ذخیره شود، هیچ گاه جهان نمی‌سازد. اما زمانی که توحید در قلب بنشیند؛ یعنی همان جایی
توحید به عنوان مبنا و عدل به عنوان بدنه و معاد به عنوان مقصد حیات دینی به شمار می‌آید. هر چند بخشی از مدعیان دینداری اعتقادی به اصل عدالت ندارند. همه اصول برآمده از توحیدند. اما اینکه در کدام مرحله کدام سطح از توحید آشکار شود، به مسئله شکل عینی‌تر می‌دهد. عدل چگونه تأمین خواهد شد؟ فروع دین می‌تواند بخشی از پاسخ ما باشد. فروع دین در اصل چند چیز نیستند. یک امر واحدند در چندین صورت. چنانکه در هر موقعیتی عمل مؤمنانه آبستن سویه‌های ده‌گانه فروع دین است. بناست فروع دین انسان را به مقام جمع برسانند و جمعیت انسانی شکل دهند. اگر خود دچار تفرقه ذاتی باشند، این امکان را نخواهند داشت. نماز و روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و تولی و تبری و امر به معروف و نهی از منکر، همه وجوه مختلف تکلیف مؤمنانه هستند. اگر این وظایف درست انجام داده شده باشد، مؤمن نباید دچار پراکندگی گردد. اگر جامعه مؤمن فروع دین را درست اجرا کرده باشد، نباید دچار تفرقه و تشتت گردد. این ده امر، از یکدیگر حمایت و پشتیبانی می‌کنند. اینها مانند ده صفتند از عمل توحیدی. به ظاهر ده هستند و در باطن یک. نماز در عین اینکه نماز است، روزه و حج و جهاد نیز هست. روزه در عین اینکه روزه است، خمس و زکات و تولی و تبری نیز هست. امر به معروف و نهی از منکر نیز عین نماز و روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و تولی و تبری هستند. جامعه‌ای که نتواند این ده نماد و نمونه را در فضای خود نهادینه کند، قطعا نخواهد توانست نفس لوامه را به نفس مطمئنه ارتقاء بخشد و از پاشیدگی و پوسیدگی رها گردد. همه اینها بناست جامعه‌سازی کنند. اصول و فروع در مجموع مقام جمع و جمعیت را تأمین می‌کنند. مقامی که موجود را آماده می‌کند تا توحید را بیابد و بفهمد و زندگی کند. مقامی که اجازه می‌دهد روح القدس بر تن جامعه نازل شود و به آن حیات طیبه ببخشد. دلیل مبارزه نظامات شیطانی با فروع دین آشکار است. آنها نباید اجازه دهند جامعه مؤمنانه به قوت و قدرت و اقتدار لازم برسد. در روزهای گذشته به ارتباط بین سه سه‌گانه اثبات و تثبیت و ثبات؛ و قوت و قدرت و اقتدار؛ و تعادل و اعتدال و عدالت اشاره رشد. عملیات دشمن ضد این سه‌گانه‌های سه‌گانه انجام می‌شود و در مقابل عملیات مؤمنانه رویکرد ایجابی برای تأمین و تقویت این سه‌گانه‌ها برای تحقق کامل و جامع و فراگیر آنهاست. تلاش مؤمن همواره در این مسیر قرار می‌گیرد که عوامل تفرقه و انشقاق را از بین ببرد و به یکدستی و یکدلی و یک‌تنی برسد. یک‌تنی یعنی همه عناصر و عوامل جزئی به یک رابطه عضوواره برسند و یک روح واحد بیابند و نسبت خود را با آن روح واحد بسنجند. اما جهان کافران بر اساس تفرقه و تفاوت است. آنها دائما با وسوسه در جزئیات، از حضور جمعی کلی فاصله می‌گیرند و با اصرار بر مهار مادی و بیرونی حداکثر تکثر و تکاثر رقم می‌زنند. لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ آنها با عوامل جمع کننده بیرونی خود را جمع نشان می‌دهند و از عوامل ذاتی اتحادبخش محرومند. بلکه دچار عوامل تفرقه‌افکن هستند. قلب محل اتحاد است. آنها توحید را تجربه نمی‌کنند و امتدادهای آن را نیز نمی‌یابند. آنها متحد نمی‌شوند، متفق می‌شوند. آنها به تفاهم نمی‌رسند، به توافق می‌رسند. آنها جمع نمی‌شوند، اجتماع تشکیل می‌دهند. زندگی آنها درون‌زا نیست. فروع دین برای کسانی قابل اجراست که مبانی آن را فهمیده و پذیرفته باشند. کسانی که مبانی توحید و نبوت و امامت را انکار یا تحریف می‌کنند، نمی‌توانند لوازم فرعی آن را پیاده کنند.
اختلال وصف العیش... بسیاری از ما تا کنون شنیده‌ایم که وصف العیش، نصف العیش. اما آیا تا کنون به تأثیرات اجتماعی این پدیده اندیشیده‌ایم؟! افراد زیادی وجود دارند که به واسطه فقر یا ضعف شخصی و شخصیتی به سمت فربه کردن نهاد وصف العیش می‌روند. در اینجا بنا نیست افراد را قضاوت کنیم. اساسا می‌خواهیم بگوییم که این امکان که می‌تواند مفید نیز باشد، چگونه با رویکرد غلط تبدیل به یک معضل بزرگ اجتماعی می‌شود. اساسا هر پدیده‌ای اگر در جایگاه خود به خدمت گرفته نشود، می‌تواند ابزار نابسامانی در زندگی فردی و اجتماعی مادی و معنوی گردد. شما می‌توانی با وصف العیش مقدار قابل ملاحظه‌ای از لذت و نئشگی را تجربه کنی. مثلا لازم نیست من صاحب جنگل باشم. تماشای جنگل برای ما لذت‌بخش است. لازم نیست هر چیزی را داشته باشیم. اگر نمی‌خواهیم یا نمی‌توانیم، می‌توانیم با دریافت تصاویری از آن پدیده، بخشی از لذت را داشته باشیم. زیرا ذهن ما نقش اساسی را در تولید لذت دارد. حتی کسانی که صاحب یک چیزی هستند، در بسیاری از مواقع نه با خود شیء که با وصف ذهنی آن احساس لذت می‌کنند. در روایات ما نیز مطلبی نزدیک به این معنی هست که وصف دنیا همواره بهتر از اصل آن است. بر خلاف آخرت که اصل آن همواره از وصفش دل‌انگیزتر است. فرض بفرمایید یک جامعه به دلایل مختلف دچار فقر شخصی یا شخصیتی باشد. یعنی نتواند دارایی‌های واقعی را به دست آورد. اندک اندک برای جبران این نقیصه حرکت خواهد کرد و جایگزین‌هایی برای آن خواهد یافت. تصمیم به تولید تصویر و تمرکز در محسوسات از جمله این تدبیرهاست. اگر ما امکان این را داشته باشیم که صورت‌های لذتبخش را در قاب تصویر تکثیر کنیم و آن را هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک کنیم و در دسترس قرار دهیم افراد بیشتری می‌توانند فرصت وصف العیش را داشته باشند. اگر بتوانیم بو و مزه را تکثیر کنیم و توسعه دهیم نیز چنین است. اگر شنیدن را و لمس کردن را در این مسیر به میدان بیاوریم قطعا فضای بیشتری به وصف العیش خواهیم داد. اگر بتوانیم این دنیای پوسته‌ای و قشری را به صورت مجازی تولید کنیم و آن را به صورت بازی در اختیار عموم قرار دهیم، موقعیت آن را بیشتر تثبیت خواهیم کرد. ضعیف شدن انسان و فقیر شدن او به واسطه رفتارهای ظالمانه باعث خواهد شد میل اجتماعی برای جنس ارزان بیشتر و بیشتر شود. جهان به واسطه سلطه حکومت‌های طاغوتی به سمت فقیرتر شدن و ضعیف‌تر شدن انسان پیش رفته است. راهبرد جایگزین انسان ضعیف شده چه بوده است؟ زیست نمایشی... انسان برای اینکه بتواند ارزان‌تر و راحت‌تر زندگی کند، به سمت وصف العیش حاد حرکت کرد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
اختلال وصف العیش... بسیاری از ما تا کنون شنیده‌ایم که وصف العیش، نصف العیش. اما آیا تا کنون به تأثیر
دنیای ما لبریز از راه حل‌های انسان ضعیف و فقیر است برای جبران کاستی‌ها و نادرستی‌ها. تقریبا تمام گستره صنعت تولید تصویرهای حسی در صورت‌های پنجگانه آن در خدمت اختلال وصف العیش است. رویکرد افراطی بشر به وصف العیش برای پاسخ به تمنای راحت‌طلبان است. آنان که نمی‌خواهند هزینه کنند. حال ندارند تولید موقعیت کنند. سست و کسل و بی‌انگیزه و بی‌همت هستند. مستضعفین در این جریان خود به خود بخش دیگری از مشتری‌های جهان نمایشی هستند. منفعل‌ها به جای اینکه زندگی را بسازند، زندگی را تماشا می‌کنند. این یعنی یک بازار بزرگ چند میلیارد نفری برای دنیای نمایشی. خوب بخش دوم دنیای نمایش تقویت ذهنی و توهمی آن است. پس به موازات تقویت جهان نمایشی باید بدن نیز آماده باشد تا این تصویرها را تصور و تخیل کند. انواع ابزارهای تحریک و تخدیر به کمک دنیای نمایشی می‌آیند. اگر بخواهم جهان نمایش را توصیف کنم بایستی بسیاری از پدیده‌های مدرن را بشمارم. البته که محدود به پدیده‌های مدرن نخواهد بود. ما در دنیای گذشته نیز راه‌ها و روش‌های تقویت کننده این مبنا داشته‌ایم. هجوم مردم به سوی جهان ساختگی و صنعت‌زدگی و مصرف‌گرایی و اعتیاد به ماده در همین فضا نیز فهمیده می‌شود. جامعه ضعیف تن می‌دهد به راهکارهای ضعیف. جامعه کوتاه‌‌قد تن می‌دهد به راهکارهای کوتاه‌قد. حاکمان ظالم، مستکبرین، مستبدین، اشخاص و ساختارهای دیکتاتورمآب، مردم را به سمت ضعف بیشتر سوق می‌دهند. آنها در واقع جمعیت را در نمایش رسوب می‌دهند تا بتوانند با تغییر متن فیلمنامه یک کلان فضا تولید کنند و تمام اجزاء جامعه را طوری مهار و مدیریت کنند که آسیبی به کارگردانی آنان وارد نگردد. یک سو، تماشاچیان، سیاهی‌لشگرها، بازی‌گرها، کارگردانان، فیلمنامه‌نویسان، تهیه کنندگان و.... سوی دیگر هم تماشاگر، هوادار، بازیکن، کاپیتان، مربی و صاحبان باشگاه و ورزشگاه و .... اینکه ورزش ابزار سلامت است، اگر فریب نباشد، لااقل بخشی از واقعیت است. جامعه‌ای که دچار بازی با رنگ‌ها و شکل‌هاست به کودکی می‌ماند که نقاشی می‌کشد و تشویق می‌شود و جایزه می‌گیرد. جایزه... تشویق... انتظار دارم مخاطب محترم جهان پیرامونش را جستجو کند و ببیند که چه میزان از دنیایش را تصاویر غیر ضروری شکل داده‌اند تا از موهبت وصف العیش نهایت بهره‌برداری را بکند. بلکه دچار سوء استفاده از وصف العیش شود. وقتی عادت کردم بدون زحمت لذت ببرم آنگاه اعتبار راهبردهای قیمتی را نیز زیر سؤال خواهم برد. این یعنی کنار زدن فاصله‌ها و انکار ممیزی‌ها و زیر پا گذاشتن قانون و نادیده گرفتن قاعده و تبدیل شدن به یک بی‌نظم و نظام. فرد و جامعه‌ای بدون شخصیت. نصف دیگر عیش کدام است، اگر وصف العیش نصف العیش است؟ اگر مردم به سمت وصف العیش حرکت کنند، چه کسانی باید نصف واقعی عیش را تأمین کنند؟! آنگاه حداقلی باقی می‌مانند که به دنبال تأمین واقعیتی هستند که بتوان وصفش کرد. آنها حاکمان زمین هستند. آنها کسانی هستند که فریب وصف العیش را نمی‌خورند. یا فریب دهندگان هستند و یا افشا کنندگان. به نظر شما مردم کدام یک را بیشتر دوست دارند؟! به نظر من و البته طبق تجربه‌ای که دارم اولی از نظر آماری محبوب‌تر است. این به خاطر غلبه ضعف و فقر در جامعه انسانی است.
اگر جهاد با نفس را در دوایر مختلف خویشتن تحلیل کنیم، آنگاه مسیر اصلاح و صلح را خواهیم یافت. جهاد با نفس در بستر حب نفس شکل می‌گیرد. در فضای خیرخواهی و نه رقابت و خودخواهی...
اگر خداوند می‌خواست دین امری فردی باشد، آیا لازم به این همه سرمایه‌گذاری بود؟! دین فردی می‌توانست دلی باشد. دعوای دین روی مصداق‌هاست. تا وقتی کسی به مصداق‌های آشکار و روشن و معین نرسیده به دین نرسیده است.
نسبتی بین طهارت و ولایت است. حسب و نسب طیب و طاهر زمینه جریان ولایت در وجود انسان است. یک سوی داستان «لایمسّه إلّا المطهرون» است و سوی دیگر آن «انَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» به حکم حدیث ثقلین که «إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَیّ الْحَوْضَ» به حریم و حرم ولایت نمی‌توان دست یافت مگر اینکه در منظومه طهارت قرار گیرد و به نسبت پاکیزگی رتبه‌ای پیش رود و ارتقاء یابد. مسیر طهارت بی‌گمان تشبه و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت است. خداوند به حق صدیقه طاهره روزیمان فرماید.
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
🔹خبر تکان‌دهنده‌ای که الجزیره مخابره کرده را شاید شنیده‌اید: صهیونیستها در مجتمع الشفاء بعد از تجاوز به تعدادی از زنان، آنها را به شهادت رساندند!!! 🔹از آن خبرهاست که اگر جهان اسلام بشنود و از غصه بمیرد رواست. 🔹هرکس آنچه در توان دارد را باید به صحنه بیاورد؛ مهمترینش به میدان آوردن مردم در کل دنیاست؛ موضوعی که چند صباحی است خیال صهیونیستها از آن، بواسطه‌ استیلای رسانه‌ایشان، جمع شده و از آن اجتماعات بزرگ در دنیا کاسته شده است. 🔹خداوندا تو شاهدی که جهان عرب که روزگاری به حمیّت و غیرت خود می‌نازید، به واسطه‌ی برخی حکام بی‌غیرت و مزدورش اینچنین به خفت و خواری تن داده است که چنین غمها و جنایات بزرگی را می‌بیند و آنچه باید بکند را انجام نمی‌دهد! 🔹خداوندا تو شاهدی که اردوغانها و ‌علی‌اف‌ها که پس پرده بخشی از مایحتاج ضروری صهیونیستها را از انرژی تا … تغذیه می‌کنند در این جنایات و توحش شریکند. @TasnimNews
هدایت شده از کوتاه و گویا
بسم الله الرحمن الرحیم رهبر فرزانه انقلاب امسال را "سال جهش تولید با مشارکت مردم" قرار دادند. چند نکته در این باره قابل توجه است: نکته اول تاکید بر نقش مردم است . رهبری گرانقدر در روز اول فروردین مشارکت مردم در تولید را اینگونه تشریح فرمودند : "برای موفّقیّت در این راه، از مشارکت مردم به معنای واقعی کلمه استفاده بشود؛ میخواهیم همه‌ی نیرو‌ها در این راه بسیج بشوند." اما باید دولتمردان مراقب باشند که مشارکت مردم به سبک خصوصی سازی در دولت‌های گذشته که بخش خصوصی فقط شامل خواص و دوستان و آشنایان و رانت خواران بود ، نشود. تجارب چهل و پنج سال گذشته هم نشان می دهد که هر جا مردم به معنی واقعی آن وارد صحنه شدند، موفقیت در آن عرصه قطعی بوده است. جمع شدن غائله های گروهک‌ها و توطئه هایی با تابلو قومیت ها و بعد از آن دفاع مقدس تا واکسیناسیونهای عمومی و کمک‌های مردمی در حوادث طبیعی و مشارکت در مقابله با کرونا و کمک‌های مومنانه مردمی ، نمونه هایی از حضور موفق مردم در تمامی عرصه هاست . باید مراقب بود مشارکت مردم در تولید به گروه خاصی منحصر نشود ادامه دارد https://eitaa.com/kootahgooya
هدایت شده از کوتاه و گویا
بسم الله الرحمن الرحیم درباره سال جهش تولید با مشارکت مردم (قسمت دوم) دومین نکته درباره شعار سال این است که برای اقشار مختلف مردم در تحقق شعار سال باید سهم آنها را تعریف کنند. برای مثال سهم آموزش و پرورش و فرهنگیان در تولید چیست؟ سهم خانواده ایرانی در جهش تولید چه می تواند باشد؟ سهم نهادهای فرهنگی و رسانه ها مانند صدا و سیما و وزارت ارشاد و ... در تولید چیست ؟ به نظر نگارنده با نگاهی گذرا به موفقیت‌های نظام اسلامی در ۴۵ سال گذشته ، نقش اول و اساسی را نیروی انسانی متعهد ایفا کرده است. پیروزی انقلاب بر رژیم شاهنشاهی محصول تربیت یافتگان مکتب خمینی بود. پیروزی در دفاع مقدس نه بخاطر سلاح و تجهیزات که تنها نتیجه ایمان و عزم راسخ رزمندگان اسلام بود. موفقیت‌های علمی و ورزشی و فرهنگی و اجتماعی همگی ناشی از انسانهای باورمند ، امیدوار و با انگیزه بود. بنابر این نقطه عطف در جهش تولید هم باید برپایه تربیت انسانهای مومن و اندیشمند و با انگیزه قرار داده شود و بر اساس همین استدلال نهادهای آموزشی و فرهنگی و خانواده در تولید یا همان تربیت ،نقش محوری دارند......ادامه دارد https://eitaa.com/kootahgooya
هدایت شده از تنبیه الأمة
❇️ وحدت ملی، راهبرد قطعی نظام 🖊 حسین محمودزاده یکی از محورهای مورد تاکید در بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب، «سیاست قطعی نظام در حفظ و تقویت اتحاد ملی» و «عقب‌افتادگی‌ها» و «غفلت‌»‌ در این موضوع است: «نکته‌ی بعدی در باب منافع ملی مساله‌ی اتحاد دل‌های مردم است. ... ما در این زمینه متاسفانه مشکلاتی داریم. عقب افتادگی‌هایی داریم ... در این زمینه دچار غفلت شده‌ایم خودمان به دست خودمان وحدت ملی‌مان را درش اختلال ایجاد می‌کنیم. همه‌مان در این غفلت شریکیم. همه‌مان وظیفه داریم وحدت ملی را، اتحاد مردم را، اتحاد مردم و مسئولین را حفظ کنیم. این سیاست قطعی جمهوری اسلامی از روز اول بوده است.» ⬅️ در این زمینه سه نکته قابل توجه است: 1⃣ استفاده‌ی فروتنانه‌ی پدر و بزرگتر خانواده از صیغه‌ی متکلم مع الغیر (همه‌ی ما در این غفلت شریک هستیم)، حامل اشارات و درس‌های بزرگی برای دیگران است. افرادی که هنگام تذکر وحدت، به جای قبول مسئولیت و رعایت وحدت ملی، با فرافکنی و روحیه‌ای بچه‌گانه این بار بلندتر فریاد می‌زنند «تقصیر فلانی بود ... اول او شروع کرد ...» 2⃣ این ضمیر جمع، مرجع‌های متعددی دارد. مناسب است همه‌ی ما، از شهروندان معمولی گرفته تا کنشگران سیاسی و فرهنگی، موثرین اجتماعی و هدایتگران دینی، چهره‌های هنری و الگوهای ورزشی، هر کدام که دل در گروی پیشرفت و آبادانی ایران دارند، در خلوت خود و فارغ از مسئولیت‌گریزی‌های بچه‌گانه، رفتار خود را در موقعیت‌های مختلف (انتخابات، تب‌های رسانه‌ای در موضوعات فرهنگی و ...) ارزیابی کنیم و ملاحظه کنیم چه مقدار به ضرورت وحدت ملی توجه داشته‌ایم و چه مقدار از آن غفلت کرده‌ایم. 3⃣ کلید‌واژه‌ی «سیاست قطعی» را شاید باید به عنوان «سیاست تنظیم کننده سیاست‌های دیگر» فهمید. این راهبرد کلی، سیاست‌های جزئی را تعطیل نمی‌کند، بلکه آن‌ها را جهت‌دهی می‌نماید. در فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، دو گزینه‌ی ساده وجود دارد: ۱- رفتارهای هیجانی و احساسی که معمولا ضد وحدت هستند؛ ۲- تعطیل کردن کنشگری و به انفعال کشیده شدن از ترس اختلاف. ✅ اما انتخاب سخت‌تر، کنشگری آگاهانه و با استقامت بر اساس تبیین و روشنگری‌ست. این معنای تقدم وحدت بر سیاست‌های دیگر و لزوم سوگیری آن‌ها با راهبرد کلی وحدت ملی‌ست. @Tanbiholomah
هدایت شده از تعلیقات
📝 سال نو و محاسبه جنس سلوک با انقلاب اسلامی (استقبالی از فرمایشات آغاز سال رهبری) 🔻 محاسبه و مراقبه گاهی موردی و روزانه است و گاهی کلان و سالیانه. و اتفاقاً هردو فوایدی دارد. امام راحل انقلاب را با قواعد سلوکی معرفی می‌کنند و مسیری برای یک تکامل جمعی. پس در این باید قواعدی را رعایت کرد. 🔻 سخنرانی ابتدای هر سال آقا به‌مثابه یک سالیانه است. اینکه نقاط قوت و ضعف سالیانه خود در مقیاس ملی را مرور کنیم. این محاسبه زمینه شناخت موقعیت کنونی با مختصات واقعی آن را می‌دهد تا ابتدای سال کنیم که ضعف‌ها را تکرار نکنیم و بر امور بایسته داشته باشیم. 🔻 کانونی ترین نکته‌ای که هم روز اول سال مورد اشاره آقا بود در حوزه داخلی و بایسته‌های است و در حوزه خارجی شناخت قدرت و موقعیت و راهبرد اقدام بین‌المللی بود. 🔻 باید خط به خط این بیانات را به‌صورت طلبگی کرد اما فقط یک نکته را برجسته می‌کنم: 🔹 مسئله و مقدمه بودن آن برای مسئله حیاتی است. هرکدام از ما و جريان‌های سیاسی ببینند چه نسبتی با این امر دارند؟ 🔹 مدل ما و برآیند آن ترویج امید است یا یأس؟ 🔹 مدل ما و برآیند آن ترویج امید است یا یأس؟ 🔹 مدل ما و برآیندش ترویج امید است یا یأس؟ 🔹 مدل های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ما چگونه است؟ چطور داریم همه چیز را از نقطه تاریک آن می‌بینیم. 🔻 رفقا بد نیست خودمان را با سنجه آقا محک بزنیم. دم انتخابات به اسم چه بلایی سر ذهن جامعه آوردند؟ این بلیه و و غش کردن به سمت دیدن عیوب و غفلت و نادیده گرفتن دارایی‌ها قطعاً یک روحی و نارسایی است که باید درمان شود. 🔻 وقتی این بیماری در روح انسان گسترش پیدا کند، دیگر وجهه روح انسان به‌نحوی تغییر می‌کند که نمی‌تواند هیچ امر مثبتی را ببیند و یا اگر دید آن را باور کند. وقتی این مدل در جمعی توسعه پیدا کرد با و یأس آفرین مواجه خواهیم بود که نه تنها خودشان که ديگران را نیز آسیب می‌زنند و از همه مهمتر موجب برهم خوردن نسبت افراد با می‌شوند. 🔻 کاروان انقلاب با انرژی است که حرکت می‌کند. یعنی نابود کردن کاروان انقلاب برای ادامه دادن به این مسیر تاریخی. محاسبه کنیم رفتارهای جزئی ما در کلان چه آثاری دارد. 🔻 توجه کنیم رفتار ما در شکل‌گیری محیط اجتماعی اثرگذار است. امروز محیط عمومی محیط اعتماد و امید است یا بدبینی و یأس؟ نقش ما و رفتار ما چه بوده است؟ ما به این محاسبه محتاجیم. 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
شادمانی مؤمن در رخسار اوست و اندوه وی در دلش. دلش بسیار باز است و در نزد خود، خویشتن را از همه حقیرتر داند. برتری جستن را خوش نمی‌دارد و شهرت را دشمن دارد. نفس او سخت‌تر از سنگ خارا در راه دینداری و خوارتر از برده در فروتنی و بی‌آزاری
🔺در فضای مجازی فقط از قتل معاون حوزه علمیه ماهشهر (حجت الاسلام حمزه اکرمی) و کشف جسد او خبر می‌دهند؛ اما هیچ اشاره‌ای نمی‌کنند که این استاد حوزه در حالی که برای خانواده خود مشغول بوده، مظلومانه توسط سارقان به قتل رسیده است؛ چون نمی‌خواهند تصویر دروغینی که از اشرافیت روحانیت برای مخاطبانشان ساخته‌اند، ترک بردارد! @Roshangari_ir 🔹پی‌نوشت: ▫️ضمن عرض تسلیت و اظهار تاسف از وضعیت مالی فضلای حوزه، در زمانه انفعال رسانه‌ای حوزه و نبود هیئت اندیشه‌ورز (اتاق فکر) رسانه‌ای در حوزه، از خبر مظلومیتی که می‌شود به نفع حوزه استفاده کرد (=وضعیت معیشتی روحانیت)، ضدانقلاب برای تخریب بیشتر حوزه در حال استفاده کردن است (=عدم محبوبیت روحانیت)! ▫️ضعف رسانه‌ای حوزه به غربت و مظلومیت مضاعف حوزویان منجر شده است 🔸، فرهنگ و رسانه‌پژوهی‌ دینی @rasadin
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
🔺در فضای مجازی فقط از قتل معاون حوزه علمیه ماهشهر (حجت الاسلام حمزه اکرمی) و کشف جسد او خبر می‌دهند؛
فرهنگ چه جایگاهی در میان ما دارد؟ دین در کجای زندگی ما ایستاده؟ جامعه چه اهمیتی برای ما دارد؟ زندگی یعنی چه و انسان چیست؟ چه طرحی برای آینده داریم؟ توشه و اندوخته ما تا امروز چیست؟ راننده اسنپ مورد جرح و قتل و سرقت واقع می‌شود. نگرانی شرکت احتمالا سقوط محبوبیتش باشد و تلاش کند آن را جبران کند؛ اما خبرهای تکمیلی این موضع را از کانون توجه دور می‌کند. راننده یک روحانی است. او معاون رئیس حوزه علمیه ماهشهر است. در این خبر همه کلمه‌ها مهم هستند. همه کلمه‌ها... وقتی می‌گوییم جامعه ایرانی باید نگران بحران فقر و‌ضعف شخصیتی‌اش باشد، به گزاف نگفته‌ایم. وقتی کسی دچار درد مدید و شدید یا ناگهانی می‌شود، به یکباره یا به تدریج لباس محافظه‌کاری را بر قامت شخصیتش می‌درد و بی‌پرده در مورد پنهانی‌های خویش سخن می‌گوید. بلکه پنهانی‌های خویش را آشکار می‌کند. قصد اطاله کلام ندارم. اما بخشی از رفتار عریان مردم در صورت‌های مختلف غریزی‌اش حاصل همین معناست. باید تأکید شود که مسئله تنها ایرانی نیست؛ جهانی است. اما مردم ایران پیچیدگی‌های بیشتری از فشار و درد را تجربه می‌کنند و این به خاطر کیفیت چند لایه و چند بعدی شخصیت ایشان و گستردگی و تنوع دشمنان و تمرکز ایشان برای آزار و اذیت انسان ایرانی است. لذا اینجا و این بار و به مناسبت حادثه پیش آمده، مسئله را برای جامعه ایران مطرح کردیم.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
فرهنگ چه جایگاهی در میان ما دارد؟ دین در کجای زندگی ما ایستاده؟ جامعه چه اهمیتی برای ما دارد؟ زندگی
ماهشهر همان بندری است ک تقریبا حادترین اخبار افاشاشات سال ۹۸، موسوم به بنزینی را به خود اختصاص داده است. یک نقطه بسیار پر اهمیت برای ایران و دشمنان ایران. بدخواهان امیدوار بودند با اجرای یک عملیات نظامی دقیق و پر هزینه، نبض پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های واقع در منطقه را به دست گیرند و با ایجاد خرابی و اختلال در روند صادرات و واردات کشور و تولید و توزیع نفت و فراورده‌های نفتی به ویژه بنزین، آتش اغتشاشات را به طور انفجاری تقویت کنند. این بندر یکی از قدیمی‌ترین و پر قصه‌ترین مناطق ایران است. یکی از پیچیده‌ترین بافت‌های شخصیتی را به سبب قدمت بسیار و موقعیت خاص سیاسی و جغرافیایی و اهمیت اقتصادی و بین‌المللی و ترکیب جمعیتی متنوع داراست. می‌توان با طرح و بررسی سه عنوان، اهمیت بندر ماهشهر و خاص بودنش را متمرکزتر بررسی کرد. راه‌آهن؛ نفت؛ جنگ... تقاطع تأثیر این سه موضوع در بندر ماهشهر باعث برجسته شدن فوق العاده این نقطه از ایران عزیز گشته است. فوق العاده بودن، هم می‌تواند فرصت باشد و هم تهدید. زیرا وقتی ظرفیت بسیاری در یک منطقه وجود داشته باشد، عوامل سوء استفاده‌گر خود به خودی و برنامه‌ریزی شده به آن نزدیک می‌شود. توضیح در این باره می‌تواند مفصل باشد که نه در دایره دانش بنده می‌گنجد و نه موضوع فعلی این پیام است. هر چند دامنه‌های بحث قطعا به جنبه‌های مختلف هویت و ماهیت بندر ماهشهر بازمی‌گردد. این مقدمه از آن بابت بود که بدانیم هر اتفاقی در بندر ماهشهر برای دوست و دشمن می‌تواند مهم و محل تأمل باشد تا فرصت‌ها و تهدیدها را به روزرسانی کند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
ماهشهر همان بندری است ک تقریبا حادترین اخبار افاشاشات سال ۹۸، موسوم به بنزینی را به خود اختصاص داده
در ابتدا به نظر می‌رسد ثروت عظیم و عجیبی که در استعداد این بندر به صورت بالقوه و بالفعل وجود دارد و شخصیت برجسته‌ای که این منطقه از جهات تاریخی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و امنیتی دارد، نباید اجازه دهد کسی آنقدر بی‌کار یا بی‌عار یا بیمار یا نیازمند یا گرفتار باشد که دچار مسیرهای نامعتبر و نامتعارف و ناهنجار برای تضمین سلامت و سعادت یا تأمین احساس شادکامی و خوشحالی خویش گردد. اما واقعیت چیز دیگری است. یک سابقه‌دار اسنپ می‌گیرد. هنوز روشن نیست که از ابتدا قصد ارتکاب به سرقت داشته یا پس از آشنایی با راننده و اطلاع از اینکه آن مرحوم در کسوت روحانیت خدمت می‌کند، اقدام به سوء قصد و سرقت کرده است. دشمن دوست دارد روایت صحنه را ببرد به سمت نفرت از روحانیت و دین و نظام اسلامی و از این منظر زخم را بشکافد و آن را عفونی کند. اما برای دوست...
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
در ابتدا به نظر می‌رسد ثروت عظیم و عجیبی که در استعداد این بندر به صورت بالقوه و بالفعل وجود دارد و
اما برای خودی‌ها صورت مسئله تفاوت دارد. خودی‌ها رویکرد حکیمانه و طبیبانه دارند. کسی که پیش از این روح بیمار و شیوه ناسازگار خود را بارها به جامعه ثابت کرده، بر فرض که دچار نفرت از روحانیت باشد، اول اینکه نماینده جامعه نیست که این گمان خود، توهین به جامعه ایران است؛ دوم اینکه تنها نشانه نفرت از روحانیت نیست. بلکه امری بیش‌تر و‌ پیش‌تر است. این آدم با جامعه خود دچار تنافر و تنازع و تضاد و تقابل است. او تا کنون نتوانسته در چارچوب امن و امان جامعه زندگی مسالمت‌آمیزی داشته باشد. اینکه شخصیت فعلی او معلول کدام عوامل است نیز برای ما مهم و محل تأمل و توجه است؛ اما تنازل انگیزه چنین فرد جامعه‌ستیزی به ضد روحانیت نگاه غلط به صحنه است. حاصل چنین نگاهی تولید پاسخ‌های غلط است. ملتهب ساختن ماهشهر که رگ‌های خونی چند قوم و قبیله در آن می‌جوشد و شاهرگ‌های اقتصادی نیز بر آن منطبق است، برای دوست‌نمایان دانا و دوستان نادان، دام و دانه ارزشمندی می‌تواند باشد. تحلیل قطعی و دقیق حادثه نیازمند روشن شدن اخبار موثق در این باره است. اما آنچه روشن است، نیاز یک روحانی برای کار در اسنپ است. گمان برخی این است که روحانیت شغل به شمار نمی‌آید و نباید پیوست پشتیبانی اقتصادی داشته باشد. در واقع نباید نهاد اقتصاد از نهاد دین پشتیبانی کند. البته این رویکرد، درست در مقابل فرمان قرآن قرار دارد. (قصد پرداخت مفصل به آن نیست؛ اما توجه مخاطب محترم را به اصرار کتاب الله کریم به پیوند فریضه اقامه نماز با وظیفه پرداخت زکات جلب می‌کنم). البته در اندیشه غالب مادی، روحانیت نمی‌تواند جایگاه ویژه‌ای داشته باشد. لااقل تا زمانی که بهره اقتصادی و مادی از آن به دست نیاید. اما چگونه است که برخی مؤمنین هنوز نمی‌توانند اهمیت نهاد روحانیت را بپذیرند و آن را باور کنند؟! چرا مسئله دین و دینداری که غالبا به اداره زندگی از منظر زیست روحانی می‌پردازد به امری حاشیه‌ای و بدون اولویت تبدیل شده است؟! اساسا روحانیت، مسئله شخصی نیست که بتوان آن را با اصناف و شغل‌های دیگر مقایسه کرد. یک شخصیت که شخصیت جامعه را حمایت می‌کند. اشتغال به روحانیت همانند بسیاری از مشاغل دیگر که رویکردی عمومی و خدماتی دارند، مستقیما سودآوری اقتصادی ندارد. بلکه روحانیت برای تأمین شرایط مساعد روحانی جامعه تلاش می‌کند تا انسان‌ها بتوانند با بازدهی بالاتری در جامعه فعالیت کنند. لذا روحانیت را اگر مسامحتا شغل بنامیم باید جنبه کیفی را مد نظر داشته باشیم. بالا رفتن کیفیت انسانی جامعه با پرداختن به نقش و محوریت روح انسانی، نسبت به جسم انسان هدف روحانیت است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
اما برای خودی‌ها صورت مسئله تفاوت دارد. خودی‌ها رویکرد حکیمانه و طبیبانه دارند. کسی که پیش از این رو
دلایل بسیاری در این بین وجود دارد که چرا جامعه هنوز آنچنان که باید ضرورت وجود و حضور روحانیت را دریافت نمی‌کند. شاید یکی از سه دلیل عمده، عدم باور خود روحانیت به جایگاه خویش است. زیست روحانی قدمتی به قدمت انسان دارد؛ اما هنوز روحانیان فراوانی داریم که خود را مسئول زندگی اجتماعی نمی‌دانند و در انزوای فهم فردی از دین پنهان شده‌اند. تا وقتی مسئله روحانی، حیات جامعه نباشد، نمی‌تواند شخصیت تراز مردمی و اجتماعی داشته باشد. روحانی باید بفهمد و بپذیرد که مسئول حل معضلات و مشکلات روحی و روانی جامعه است و بتواند نشان دهد که چگونه با پرداختن به موضوع زیست روحانی، بخش اعظم گره‌های مادی باز می‌شود. عدم آمادگی روحانیت برای این جهاد علمی و عملی بزرگ، شرایط را برای پیشروی اندیشه مادی در تصاحب یکسویه مناصب حکومتی و ارائه شیوه‌های حکمرانی مادی‌گرایانه مهیا می‌کند و عرصه زندگی را به آنان می‌سپارد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
دلایل بسیاری در این بین وجود دارد که چرا جامعه هنوز آنچنان که باید ضرورت وجود و حضور روحانیت را دریا
از سوی دیگر موضوع غلبه حکمرانی طاغوتی عصر مدرن که انسان را موجودی مادی می‌شناساند، تا حدود زیادی فضا را برای نقش‌آفرینی نهاد روحانیت سخت و تنگ می‌کند. چنین نیست که چون ما در ایران اسلامی و تحت لوای نظام اسلامی زندگی می‌کنیم، از آسیب جهانی و فساد عمومی عصر حاضر در امان باشیم. اساسا دوران شیوه‌های صرفا سخت مهار آسیب‌ها گذشته و ابزارهای مختلف مسیرهای نفوذ نرم را هموار ساخته‌اند. ما امروزه شاهد تداخل امواجیم. امواجی که بر شکل و شیوه زندگی ما تأثیر مستقیم دارند. امروز نمی‌توان الناس علی دین ملوکهم را آنچنان که در گذشته معنی می‌شد، فهمید و تصدیق کرد. زیرا اساسا حکومتی به آن سبک و سیاق دیگر وجود ندارد. شفافیتی که عصر ارتباطات و غلبه رسانه به وجود آورده، بسباری از ابزارهای پیشین را کم‌استفاده و یا بلااستفاده کرده است. بسته‌های مهار جامعه تنوع بسیار بیشتری پیدا کرده و دقت‌ها و ظرافت‌های زیادی دارد. مردم گاه تحت اندیشه چند حکومت زندگی می‌کنند و افکار و گفتار و رفتارشان میانگین مواجهه با شخصیت‌های مختلف حکمرانی است. امروز نیز مردم علی دین ملوکهم؛ اما بر اساس من اصغی سمعه علی شیء فقد عبده، دیگر نمی‌توان گفت، مردم ایران تنها متأثر از رفتار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران است که شخصیت فردی و اجتماعی خود را تنظیم می‌کنند. پیچیدگی‌های عصر حاضر رفتار انسان‌ها را با چالش‌ها و تنش‌های در هم تنیده فراوان روبرو کرده. به طوری که طیف مفصل و گسترده‌ای از اندیشه‌ها و عمل‌ها را در بین مردم شاهدیم و تقسیم‌بندی‌های مرسوم گذشته به سختی قابل انطباق بر اشخاص است. شخصیت افراد در نسبت‌های مختلفی با دریافت‌های متعدد از سوی محیط پیرامون تعریف می‌شود. همین واقعیت نوع مواجهه با جامعه را تغییر داده است. همین مسئله ضرورت حضور روحانیت در جامعه را تقویت کرده. روحانیت اگر صورت مسئله را درست دریافت کند، می‌تواند خدمت بزرگی به حل مسئله کلاف سر در گم حکمرانی بنماید. اساسا راه نجات از باتلاق خودساخته بشر امروز برآمدن از نگاه افراطی به مادیت و پرداختن شایسته به سطح عالی روحانیت است. تزکیه و تطهیر روحانی، مسیرهای جدیدی پیش روی انسان قرار خواهد داد و محدودیت‌های پیش رو را برطرف خواهد ساخت.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
از سوی دیگر موضوع غلبه حکمرانی طاغوتی عصر مدرن که انسان را موجودی مادی می‌شناساند، تا حدود زیادی فضا
دلیل عمده سوم که می‌توان به آن توجه داشت، سرگشتگی مردم در شرایط فشارهای متعدد و متکثر تشدید شونده است که طمأنینه و آرامش لازم برای فهم روحانی را کمتر می‌کند. البته برای کسانی که ایمان مستقر دارند، فشارها باعث تشدید و تقویت ایمان می‌گردد و زیست روحانی را فراهم‌تر می‌کند؛ اما همگان چنین نیستند. گاهی فشارهای مثبت و منفی چند وجهی باعث فروپاشی و از هم پاشیدگی شخصیتی می‌گردد. آدم‌ها در آزمون‌های سخت و پیچیده روزگار به ندرت اتحاد وجدانی‌شان را حفظ می‌کنند. شاید نتوان نمونه مشابهی نشان داد که ملتی به مانند ملت ایران گرفتار هجوم ترکیبی دشمنانش شده باشد. این آزمون‌های سخت باعث شده تا آزموده‌ترین ملت، شخصیت‌های سرآمد بسیاری را در خود کشف کند. وقتی دشمنانی باشند که تمام نقاط ضعف تو را شناسایی کرده و بی‌رحمانه به آن حمله‌ور شوند، آنگاه به تدریج تو قوی‌ترین شخص و شخصیت خواهی شد. در واقع دشمنان فراوان تو را قوت فراوان خواهند بخشید و به تدریج گرفتار شخصیت پیچیده و چندبعدی تو خواهند شد. اما در این میان بسیاری آسیب خواهند دید تا آن اندک ناب از میان بسیار جدا و خالص و آشکار شوند. اضطراب و درد دائم باعث می‌گردد افراد دچار لحظه‌ها شوند و عمق خود را از دست بدهند. دردهای پی در پی مادی می‌تواند اختلالات شخصیتی را تشدید کند. البته نقطه مقابلی هم برای این مسئله وجود دارد. بی‌دردی مادی نیز انسان را در یک بن‌بست بزرگ گرفتار خواهد کرد. وقتی که تمام امکان‌های مادی آزموده شد و انسان به آخر دنیا رسید و دید که گمشده‌اش در چارچوب ماده نمی‌گنجد. او این سوی ماده اسیر است و مطلوب و محبوب آن سوی ماده، شاید. برای انسان مادی مرفه، حتی آن شاید هم قطعی نمی‌شود. به هر حال مادیگری و متأثر شدن غز تلاطم‌ ای آن برای ملتی که دشمنان بسیار دارد، می‌تواند نقطه آسیب مهمی باشد. در حالی که روح‌باوری و کشف ظرفیت‌های ناب آن مزیتی در دسترس و غیر قابل دستبرد است. و این خود دلیل دیگری از ضرورت پرداختن به جایگاه روحانیت است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
دلیل عمده سوم که می‌توان به آن توجه داشت، سرگشتگی مردم در شرایط فشارهای متعدد و متکثر تشدید شونده اس
نگاه مادی به حوزه تربیت می‌تواند رهزن باشد. پروسه روحانیت، تولید نیست که با محاسبات عددی ریالی صرف مورد سنجش قرار گیرد. مسئله روحانیت تولد است. تصور درست این مسئله ناگزیر به تصدیقش منجر خواهد شد. جامعه بایستی نخبگانش را غربال کند و آنان را پشتیبانی نماید تا با غور در ظرفیت‌های معنوی و روحانی، ذخایر گرانبهای جانانه را برای جامعه استحصال کنند. تضعیف روحانیت و انتظار حداکثری از آن معقول به نظر نمی‌رسد. اعلام بی‌نیازی از روحانیت و در مراحل حادتر اعلان نفرت و انزجار نیز نشانه حبس جامعه در قشری‌گری است. در قاب جنایت ماهشهر، دو طرف ماجرا می‌توانند قربانی باشند. هم آن روحانی عزیز که برای لقمه‌ای نان ناچار به مسافرکشی است و هم آن مسافر که به هر دلیل ساده یا چندگانه اقدام به قتل راننده و سرقت می‌کند. البته نباید فراموش کرد که بسیاری هستند که جامعه می‌تواند از آنان بهره‌های بالاتر و ناب‌تری ببرد؛ اما عدم تأمین مناسب زندگی ایشان را وادار به شغل‌های غیررسمی و نامربوط می‌کند. جامعه‌ای که دچار فقر و ضعف شخصیت شود، اشخاصش را مصرف می‌کند. در حالی که اشخاص سرمایه‌اند و نه کالای مصرفی. شایسته‌سالاری بر اساس شخصیت‌سالاری به ما می‌گوید که قدر نخبگان جامعه را بدانیم و عمر شریف آنان را به بهای اندک نفروشیم.
هدایت شده از پایگاه نقد و تبیین
🌓 دین‌داری مردم همچنان جاری است‌. 👈فریب فضای مجازی و رسانه‌ها را نخوریم. 🔹یادداشت روز 🔸در کوچه‌ها و خانه ها را که نگاه می کنیم هنوز موقع سحری، چراغ خانه‌ها یکی‌ پس از دیگری روشن میشود. 🔸هنوز در مهمانی‌های خانوادگی، درباره زندگی پس از زندگی بحث میکنند. 🔸هنگام تحویل سال جمعیت چند میلیونی رو میبینیم که در مکان های زیارتی و مذهبی مثل حرم امام رضا ع، کربلا، حرم امام زادگان، و گلزار شهدا سال نو خود را با زبان روزه شروع می‌کنند. 🔸هنوز هم فامیل به دخترها و پسرهای روزه‌اولی، ماشاءالله می گویند و انها با شوق و ذوق از خاطرات روزه گرفتنشان میگویند. 🔸دختر و پسرهایی در بین نزدیکان و آشنایان روزه دارند که اصلا به ظاهرشان نمی‌اید. 🔸هنوز نزدیک اذان مغرب که می شود، فوج فوج جمعیت را میبینیم که به سمت خانه‌هایشان میروند تا افطار کنند و خیابان‌ها راه‌بندان میشود. بعضی‌ها هم به مساجد میروند تا بعد از اقامه نماز به جماعت در مسجد، افطار کنند. 🔸هنوز صدای اذان از مأذنه‌ها بلند است. 🔸هنوز بی‌دین‌ها پویش روزه‌خواریِ علنی راه می‌اندازند تا با رمضان مبارزه کنند. این یعنی رمضان هست و ده‌ها میلیون‌ نفر روزه‌دارند. 🔸هنوز وقتی قطار یا اتوبوس در ایستگاه ها توقف می کند؛ جمعیت زیادی به سمت نمازخانه ها هجوم می برند. 📣مبادا هوچی‌گری و سروصدای بلند برخی رسانه‌ها ناامیدمان کند. 📣مبادا «برو بابا کی دیگه روزه میگیره» گفتن‌های برخی ها، عصبی‌مان کند و جامعه را کافر بپنداریم. 📣مبادا دچار خطای شناختی شویم و همه را بی دین بپنداریم. 🔸بله از دیرباز از عهد هخامنشیان و ساسانیان تا امروز همواره چراغ دین در این مملکت پرفروغ بوده و انشاالله مستدام خواهد بود. 🔺البته نمی توان منکر برخی روش و رویکردهای متفاوت برای نسل جدید شد و اینکه آن ها نیاز به حمایت و محبت بیشتری در جذب به سمت دین گرایی دارند. 🌍 پايگاه نقد و تبیین🔻 https://eitaa.com/jtabiin •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
یک نفر داد زد چرا #غزه ؟ نان ما واجب است یا غزه ؟ 🔴 #بیداری_ملت 👇 @bidariymelat
یذبحون ابناءهم و یستحیون نساءهم... اسرائیل همان فرعون است. فرعون هم مردمش را از خطر موسی می‌ترساند که او می‌خواهد شما را آواره کند. اسرائیل همان فرعون است. مبادا فریبمان دهند. فرعون شخص نبود، یک اندیشه بود که در قومی ریشه دوانده بود و گمان می‌کرد که می‌تواند بر بنی‌إسرائیل خدایی کند و با هر که هر طور خواست معامله کند، برای دوام حکومتش. حق را بشناس تا اهلش را بشناسی و باطل را بشناس تا اهلش را بشناسی. آنگاه خواهی دید که اسرائیل همان فرعون و فلسطینیان همان بنی‌إسرائیلند.