🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄
خطاب به مبلغین گرامی در شرایط کرونایی
خسته به تبلیغ دین شدی به چه ماهی!
خسته نگردی به روز حشر الهی
اجر تو را میدهد هزار برابر
حضرت حق، کردگار نامنتاهی
کوه معاصی اگر تراست غمی نیست
چونکه نمانده به قدر پرّۀ کاهی
بخشش حق، حقّ والدین تو گردید
نیز دعا کن برای هر که، که خواهی
یاد ز من هم بکن به وقت دعایت
چون سپری گشته وقت من به تباهی
عیدرسیده ولی برای کسی کو
نیمۀ شب داشت، آب دیدۀ و آهی
یا که کشیدهاست زحمتی به ره دین
مثل تو، این را دهند خلق گواهی
من که نه اشکی، نه زحمتی نه تلاشی
دفتر اعمالم است پر ز مناهی
مالک روز جزا به حق ابوالفضل
کن به من روسیاه نیم نگاهی
┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
🌹
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
شد یازدهم از مه ذی القعده عزیزان
یعنی شده میلاد رضا خسرو خوبان
آیید امین اللهی از دور بخوانیم
گردیم سر سفره لطفش همه مهمان
کز حشمت او گشته سلیمان متحیر
وز جود رضا حاتم شده حیران
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
خواهی که شوی خرم و فرخنده و خشنود
خواهی که نگردی ز غم و غصه هراسان
خواهی که شوی غرق عطا و نعم و جود
در بحر سخا و کرم صاحب احسان
پس بار سفر بند و بشو عازم مشهد
وآنگه حرم محترم شاه خراسان
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
خواهی که برآورده شود جمله حوائج
یا حل شود هر مشکل پیچده ات آسان
خواهی که نماند به تنت سقمی و دردی
خواهی که شود جمله امراض تو درمان
بنشین به گدایی ببر پنجره فولاد
برگوی دخیلم کرمی کن تو رضاجان
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
خواهی که شود با برکت عمر عزیزت
خواهی که شود مال حلال تو فراوان
خواهی که ببارد به سرت هر شب و هر روز
نعمت به تو و اهل تو چون دانه باران
در قسمت بالاسر آن بارگه قدس
بنشین و دعا کن که بگیری سر و سامان
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
خواهی که محب علی و آل بمانی
خواهی که روی پشت سر حضرت سلمان
خواهی شود اولاد تو بر فاطمه نوکر
خواهی که شود نسل تو فرمانبر قرآن
رو روبروی مضجع آئینه هشتم
گو ضامن آهو به فدای تو سر و جان
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
خواهی که بقیع را بکنی مشهد ثانی
خواهی که شود خوار امیر عربستان
خواهی که شود تولیت کعبه ز شیعه
گردد عربستان دو سه استانی از ایران
برگوی رضا جان به حق عصمت زهرا
کن قصر سعودی ز بن و پایه تو ویران
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
خواهی که شود وقت ظهور و فرج یار
خواهی که رسد این شب تاریک به پایان
خواهی که جهان پر شود از نصر من الله
خواهی که نهد مهدی ما پای به میدان
باید به در خان رضا عرض نمایی
تا او طلبد این فرج، از قادر سبحان
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
شعر از : #مصطفی_محسنی
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohsen
⭕️ غدیریّه
غدیر برکه نه بل بحر بی کران خوانَش
امیر خوانده علی را خدای سبحانش
به امر حضرت الله به آیه تبلیغ
گرفت دست علی را نبی به دستانش
بگفت هر که مرا مقتدا و مولا خواند
علیست رهبر و مولا، امیر و سلطانش
غدیر تکملۀ بعثت رسول خداست
رسیده اصل نبوّت به خط پایانش
ادامه ره پیغمبران به روز غدیر
بیا به خطبه احمد ببین و فرمانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
هر آنکسی که ز بحر غدیر دور افتد
بنوشد آب جهان گر، نگر تو عطشانش
علی وصیّ نبی و علی خلیفۀ اوست
علی برادر احمد، علی بود جانش
غدیر نقطۀ اتمام حجت است فقط
وگر نه گفته پیمبر بسی به دورانش
که بعد من ولیامر مرتضی باشد
نه آنکسی است که شیطان بَرَد به میدانش
ز فتنه های سقیفه نجات هر مؤمن
در این بود که کند اقتدا به سلمانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
هر آنکه دوست بفهمد ز واژۀ مولا
دوباره غور کند در دلیل و برهانش
ز دوست خواندن مولا به آیه اکمال
چه حاجت است که نازل نموده رحمانش
دوبار «بَخِِ» و معنای دوست باشد عجیب
عجب تر آن که دراز است دست لرزانش
برای آن که گذارد به دست حیدر دست
ولو که در دل او کرده فتنه حیرانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
گرفتم آنکه بود دوست معنی مولا
چرا عمل ننمودند خیل عدوانش
مگر نکرده خدا دوستی او واجب
مگر نگفته مکن دشمنی، مرنجانش
چرا کشیده گروهی صف از برای ستیز
چرا ز بعد نبی شد ستم فراوانش
اگر که دشمنیاش بود واجب، این همه ظلم
نمینمود ستمگر، به او و اعوانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
به دشمنان علی دشمنم قسم به علی
منم محّب علی جان من به قربانش
اگر محّب علی ارزنی ز حُبش را
کند به شاهی عوض، دادهاست ارزانش
هزار تاج شهی ارزشش بود کمتر
نه از ردای علی، بل ز کفش دربانش
فقیه و عالم و عارف به عرصه محشر
خوردند غبطه به جاروکشان ایوانش
به مدح او بسُراید اگر کسی بیتی
کند عطا صله، بیتی به باغ رضوانش
به «محسنی» به حق محسنت علی نظری
غلام قنبر خود از ره کرم دانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
شعر از: #مصطفی_محسنی
کبوترهای زیبای پیمبر
به دشت کربلا گشتند پرپر
پرستوهای مشتاق مهاجر
کشیدند پر به سوی حی داور
گل باغ نبی و غنچههایش
تمامی بیگنه گشتند پرپر
صفایی داشت، عاشورا و شورش
برای قاسم و عباس و اکبر
علمدار حسین شدخواهرش چون
قلم شد دست عباس دلاور
به جنت شد عزادار عزیزش
وجود اقدس زهرای اطهر
ملایک در فلک غوغا نمودند
چو زینب شد سر نعش برادر
سر فرزند زهرا روی نیزه
خدایا گشت با خواهر برابر
زمین زیر و زبر میگشت ای کاش
نمی آمد سری در پیش دختر
رقیه رأس بابا دید و جان داد
فلک را زین مصیبت بین مکدر
شعر از مصطفی محسنی(شعری از دوران دبیرستان)
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سنگ می بارد به ما از روی بام
عمّه اینسان است از چه رسم شام
پای من مجروح و دستم بسته است
پس چرا خندند بر ما خاص و عام
عمّه اینها رخت نو پوشیدهاند
کودکان دارند اینجا احترام
بوسد آن آقا چرا فرزند خویش
پیش چشم بچههای ما مدام
عمّه بابای من بیکس کجاست
کی شوم با او دوباره هم کلام
گاه آید صوت قرآنش به گوش ***************
از فراز نیزه قوم لئام
راستی خورشیدی از بالای نی
با محبت می کند بر من سلام
شاید او دارد خبر از کربلا
شاید او آورده از بابم پیام
چند باری داشت قصد گفتگو
مانعش شد نیزه دار بد مرام
ای خدا کی سر گذارم از وفا
روی پای والد والا مقام
ای خدا اکبر کجا اصغر کجاست
آب خورد آیا عموی تشنه کام
شمری آمد گوشوارهام ربود
کو عمو تا گیرد از او انتقام *************
بعد بابا وعمو آتش زدند
سوخت زیر آتش آنها خیام
عمّه برگرداندی آن ظرف غذا
بود در آن ظرف مقداری طعام
مرد شامی لطف بر ما کرده بود
هست آیا لطف بر ما هم حرام
ای خدا این جور ظلمو و زجر و کین
کی شود بر آل پیغمبر تمام
ای خدا ما را ببر سوی حجاز
پیش جدم احمد خیرالانام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
شعر از مصطفی محسنی
هدایت شده از دفتر شعر مصطفی محسنی
◾️◾️◾️◾️◾️
🏴 در رثای باب الحوائج موسی بن جعفر علیهماالسلام
پس از چندی که شد موسی بن جعفر
اسیر حبس هارون ستمگر
شبی فرمود خلِّصنا من السجن
ندارم تاب حبس ای حیّ داور
چرا چون سندی بن شاهک دون
ستم را کردهبود از حد افزون تر
نهایت در غذایش زهر کین ریخت
شرر زد بر تن فرزند حیدر
در آن زندان به حین احتضارش
نه یار و اقربا بود و نه همسر
نیامد حضرت معصومه گریان
نشد حاضر کنار باب مضطر
برای دیدن روی رضایش
دو چشمش بود دائم جانب در
در آن مظلومیت جان را فدا کرد
ز داغش سوخت زهرا بار دیگر
تنش را چار کس تشییع کردند
به سوی مرقد پاک و منور
در این غربت سلیمان نام دیدش
بگفت از کیست این مظلوم پیکر
بگفتند این امام رافضیهاست
که در شهر غریبی گشته پرپر
صدا کرد آن سلیمان اهل بغداد
کجایید ای محبان پیمبر
بود این پیکر فرزند احمد
که مانده بی انیس و یار و یاور
گرفتند آن بدن را غسل دادند
کفن شد آن بدن با دیدۀ تر
بپا کردند تشییع عظیمی
که شد بغداد غرق غم سراسر
سلیمانی به عاشورا بُد ای کاش
کنار پیکر آن شاه بی سر
کند تشییع جسم پاره پاره
کند تشییع ابدان مطهر
تن پاکش نشد تشییع اما
سرش تشییع شد اللهاکبر
نه با ذکر و دعا و حمد و یاسین
به ساز و بربط قوم بداختر
نه با تابوت و بوی سدر و کافور
که روی نیزه جلاد کافر
نه بهر دفن در پیش عزیزان
برای طشت و چوب و خمر مُسکَر
نه تنها پیش چشم دشمنانش
که پیش زینب مظلومه، خواهر
ربابش می نماید آه و زاری
سکینه می زند بر صورت و سر
یقینا بود در این قصّه حاضر
وجود حضرت زهرای اطهر
ندید این داستان گویا رقیه
گمانم بود در آغوش مادر
چرا؟ چون داشت با بابا قراری
خرابه وعدگاه باب و دختر
به حق این همه باب الحوائج
الهی داد ما رس روز محشر
خدایا این مریضی را نما دفع
مکن بر ما بلای خود مقدر
◾️◾️◾️◾️◾️
شعراز: مصطفی محسنی
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
هدایت شده از دفتر شعر مصطفی محسنی
@daftarsoroodehaimostafamohseni
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
مژده یاران که شعبان رسیده
غصه و غم به پایان رسیده
شیعیان حین باران لطف است
رحمت حق فراوان رسیده
پنج ماه فروزان در این ماه
از سوی حی سبحان رسیده
ماه شادی و شور و نشاط است
از جنان روح و ریحان رسیده
🌸🌼🌸🌼🌸
سوم ماه نور حسینی
از مدینه به کیهان رسیده
مرتضی شاد و زهراست خندان
زآنکه طفلی خوش الحان رسیده
فطرس آزادیت را طلب کن
آنکه خواهد ز رحمان رسیده
کشتی ناجی مؤمنین است
ناجی فلک ایمان رسیده
باک از موج و طوفان نداریم
ناخدا مرد طوفان رسیده
🌸🌼🌸🌼🌸
چهارم ماه بر آل هاشم
ماه تابان و رخشان رسیده
بر حسین یار و سالار لشگر
میر و سردار گردان رسیده
آنکه جانش کند با برادر
در ره عشق، قربان رسیده
ساقی تشنگان و علمدار
شیر غران میدان رسیده
یعنی عباس باب الحوائج
بهر حاجات یاران رسیده
🌸🌼🌸🌼🌸
پنجم مه امام چهارم
ششمین ماه تابان رسیده
سید الساجدین، زین العابد
یار دیرین قرآن رسیده
آن که از خطبه بی نظیرش
فتح شد شام ویران رسیده
آنکه انشاء نموده صحیفه
دین حق را سخندان رسیده
🌸🌼🌸🌼🌸
یازده مه به آغوش لیلا
یک گلی از گلستان رسیده
بر رسول خدا اشبه الناس
بر علی در و مرجان رسیده
میدهد بابش عیدی در آن شب
موقع لطف و احسان رسیده
یوسف کربلای معلا
گو به آن پیر کنعان رسیده
نیمه ماه، یک ماه کامل
پرتو افکن خرامان رسیده
سامره نور باران شده، چون
از سماوات مهمان رسیده
جبرئیل امین بهر خدمت
سوی گهواره جنبان رسیده
آسمان و زمین را در این شب
محور و رکن ارکان رسیده
آنکه ابلیس را می کند خوار
آنکه افکنده شیطان رسیده
وارث انبیای الوالعزم
مرشد خضر و لقمان رسیده
مقتدا بهر عیسی بن مریم
آرزوی رسولان رسیده
آن که بر پا نماید فزون از
تاج و تخت سلیمان رسیده
آنکه کار تمام جهان را
می رساند به سامان رسیده
دردهای تمام بشر را
از خداوند درمان رسیده
🌸🌼🌸🌼🌸
بهر عیدی گرفتن به کویش
محسنی سخت لرزان رسیده
بارالها در اعیاد شعبان
موقع دفع حرمان رسیده
🌸🌼🌸🌼🌸
@daftarsoroodehaimostafamohseni
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
عید بی کران است، عیش جاودان است
دامن زمین سوسن، سمن، یس و ارغوان است
شد فرشته اعزام، با سلام و پیغام
جانب علی از سوی خدا، این چه داستان است
صف به صف ملایک، انبیا یکایک
ز آسمان به سوی مدینه صد خیل و کاروان است
رفت و آمد از عرش، هاله ای زگل فرش
گوئیا به بالا هزار گلدسته نردبان است
در شبی خجسته، مرتضی نشسته
روی دست مولا قمر که نورش به آسمان است
این چنین پدیده، دیده ای ندیده
وین چنین گلی بی نمونه در کل بوستان است
یک جهان ستاره، می کند نظاره
مهر و مه به پایش فتاده مصداق یسجدان است
هدیه کلانی ، بهر مژدگانی
میدهد خدا بر کسی که این لیله شادمان است
فخر ممکنات او، کشتی نجات او
«من رکبها» دین او به روز جزا امان است
ما گدایی اوییم، بی نوای اوییم
عالمی بداند امام شیعه چه مهربان است
┅─✵🍃🌺🍃✵─
🆔http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
میلاد قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس مبارک باد
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
🆔http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
ما دست به دامان تو یا حضرت عباس
پروردۀ احسان تو یا حضرت عباس
در چهارم شعبان که شده «تکیه» منازل
جمعی شده مهمان تو یا حضرت عباس
هر خانه بخواند«به ابی انت امی»
جانها همه قربان تو یا حضرت عباس
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
جبریل امین فخر نماید به ملائک
گردیده چو دربان تو یا حضرت عباس
جن و مَلَک و حور و پری بوده و هستند
جارو کش ایوان تو یا حضرت عباس
در رفع حوائج، مَلَک ناجی مردم
هستند به فرمان تو یا حضرت عباس
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
هستی تو عزیز همگان «اوف لنا الکیل»
یوسف به در خوان تو یا حضرت عباس
بنشسته کنار یم جودت همه خلق
لب تشنه و عطشان تو یا حضرت عباس
سیراب نما همچو که خضر آمد نوشید
از چشمه حیوان تو یا حضرت عباس
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
بین «محسنی» آوارۀ بادیۀ حیرت
گردیده غزلخوان تو یا حضرت عباس
در ساحل آرامش کویت بده ره، کوست
مشتاق شبستان تو یا حضرت عباس
شعر از: مصطفی محسنی
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
🆔http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
📝امشب مه مهر پرور آمد
خورشید جمال اکبر آمد
در بین خلایق اَشبه الناس
بر ماهِ رخِ پیمبر آمد
گویند که مرتضای ثانی
یا آنکه علی دیگر آمد
ارشد پسر حسین زهرا
نوباوه باغ حیدر آمد
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
بازوی پدر، عصای مادر
بر دین خدایْ یاور آمد
کشتی نجات کربلا را
در سیر مسیر لنگر آمد
مصباح هدایت است بابش
زاْین روی چو مه منور آمد
قامت چو قد عمویش عباس
یا سرو و سهی، صنوبر آمد
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
عطار فلک به گلفشانی
باعود و عبیر و عنبر آمد
اهریمن از او به رعشه افتد
بر پیکر ظلم خنجر آمد
شُکر آور و شادی آشکارا
کن، مؤسم قند و شِکّر آمد
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─
بر «محسنی» و دگر محبان
شافع به حساب محشر آمد
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
هدایت شده از دفتر شعر مصطفی محسنی
میلاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد
---*💐🌹🌷🌺🌸🌷🌺🌸🌷🌹💐*---
✍🏻:شعر
کی این شب طولانی غیبت به سر آید
کی صبح ظهور از پس ظلمت به در آید
ما و شب دیجور خدایا تو نگاهی
ما و شب یلدا چه شود گر سحر آید
یاری به سفر رفته و دلهاست پریشان
کی یار سفر کرده ما از سفر آید
---💐🌷🌺🌸🌷🌺🌸🌷💐---
چشم همه ذرّات سفید است چو یعقوب
کی پیرهنش بهر شفای بصر آید
کی بانک انا المهدی او از در کعبه
بر عالم و آدم که شده محتضر آید
از رایت صلحش که برافراشته گردد
بر گنبد خضرای نبی، کی خبر آید
کی حضرت عیسی ز پی حضرت مهدی
چون اختر تابنده کنار قمر آید
کی حضرت زهرا ز جنان با گل و اسپند
از بهر تماشای قدوم پسر آید
---💐🌷🌺🌸🌷🌺🌸🌷💐---
خیر البشرا دست دعا بَر، برِ معبود
تا اذن خلاصی ز برای بشر آید
ای شیر خدا حیدر کرار مدد کن
یاری بنما وارث تیغ دو سر آید
ای شیعه به عهد و فرج و ندبه نما روی
تا صاحب دین، حجت ثانی عشر آید
---💐🌷🌺🌸🌷🌺🌸🌷💐---
بر اردوی شر صاعقه افتد ز ظهورش
با آمدنش مژده فتح وظفر آید
در دولت او خیر کَند ریشه شر را
پایان ستیز و جدل خیر و شر آید
بر «محسنی» یارب بده عمری که ببیند
مهدی پسر فاطمه با کرّ و فر آید
---💐🌷🌺🌸🌷🌺🌸🌷💐---
📝دفتر شعر مصطفی محسنی
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
هدایت شده از محسنی
✍🏻:شعر
مصباح نور و نور وی از بهر کور نیست
زیرا که کور در پی معنای نور نیست
مصباحِ علم و دانش و تقوا ومعرفت
هر کس که منکر است یقین ذی شعور نیست
مصباحِ زهد و خوف و امید و فروتنی
بیچاره آنکه فهم وی از این امور نیست
مصباحِ اشک و گریه و ذکر و نماز شب
با مدعی مگو که وی اهل سحور نیست
مصباحِ روضه های پر از اشک اهل بیت
تکذیب کن که روز حساب تو دور نیست
مصباح رفت و زنده شد از او چراغ دین
با مرده دل بگو که ز اهل قبور نیست
مصباح رفت و دشمن او در تنور حقد
سوزد چنان که آتش او در تنور نیست
مصباحْ نخبه بود به از نخبگان دهر
تردید این قضیه ز روی قصور نیست
مصباح وارث است به نور کلیم طور
در جمع نوریان، چو وی آگه به طور نیست
آن عارضی که بوسه سلیمانی اش زند
مخدوش هجمه های ضعیفی ز مور نیست
پوزش طلب کنم ز اهالی معرفت
زیرا که شاعر این همه تند و جسور نیست
ما را به تندی قلم اجبار کرده اند
کم گو که محسنی شکیبا، صبور نیست
---💐🌷🌺🌸🌷🌺🌸🌷💐---
📝دفتر شعر مصطفی محسنی
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
◾️◾️◾️◾️◾️
🏴 در رثای جوادالائمه علیه السلام
◾️◾️◾️◾️◾️
چه غوغایی شده در خانه نور
که می آید صدای تار و طنبور
کنیزک ها همه در رقص و آواز
کبوتر ها کنند از غصه پرواز
کبوترها تمامی بی قرارند
چرا سر بر سر هم میگذارند
چه غوغایی مگر در پشتبام است
مگر آنجا تنی والامقام است
چرا بغداد سرتاسر عزا شد
مگر مسموم کین ابن الرضا شد
جواد از زهر همسر گشته مسموم
چو جدش مجتبی مغموم و مظلوم
شد احیا داستان سبط اکبر
شهید دومین از دست همسر
دوباره تازه داغ شاه عطشان
امام نهمین شد تشنه بی جان
ولی صد شکر آن جسم مطهر
نشد از ظلم و کین عریان و بی سر
شد او تشییع اندر شهر بغداد
تنش زیر سم اسبان نیفتاد
نزد بر دخترش کس تازیانه
نشد خواهر با شام غم روانه
کسی بر خانه اش نگشود آتش
نکرد از گریه کس در پیش او غش
بیاید ای عزاداران در امشب
بگیریم از غم زهرا و زینب
شعر از مصطفی محسنی
◾️◾️◾️◾️◾️
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
◾️◾️◾️◾️◾️
🏴 در رثای حضرت مسلم علیه السلام
◾️◾️◾️◾️◾️
شدم در کوفه یابن عم گرفتار
بدست گرگهای آدمیخوار
در اول بهر بیعت صف کشیدند
کنون آماده بهر جنگ و پیکار
همه از دور من رفتند و کردند
مرا تنها و بی یار و مددکار
زنی در خانه پنهانم نموده
بنام طوعه بانوی نکوکار
پسر عم گرچه تنها بودم اینجا
در آوردم دمار از جمع خونخوار
حسین جان مسلمت را اهل حیله
امان دادند اما سوی بازار
کشاندند و دواندند و رساندند
به بام قصر کوفه قوم اشرار
بود کوفی همان کوفی عهدِ
علی شیر افکن میدان و کرار
بود کوفی همان کوفی عصرِ
حسن آن سید و سالار ابرار
پسر عم کوفیان بیعت شکستند
میا کوفه که گردی بی کس و یار
میا کوفه کالای ولایت
ندارد بین این مردم خریدار
میا کوفه که ترسم اکبرت را
کشند این قوم بد نام ستمکار
میا تا حنجر اصغر نگردد
هدف بر تیر یک نامرد غدار
میا تا زیر سم مرکب خلق
نیفتد قاسمت از ظلم اغیار
میا تا از برای جرعه آبی
نگردد قطع دستان علمدار
میا تا پیکرت عریان نیفتد
به پیش زینب مظلومه زار
میا تا سوی کوفه دست بسته
نیاید اهل بیت و آل اطهار
ببر از بام این دار العماره
سلامم را صبا با رنج بسیار
◾️◾️◾️◾️◾️
🏴 شعر از مصطفی محسنی
◾️◾️◾️◾️◾️
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
⭕️ غدیریّه
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
غدیر برکه نه بل بحر بی کران خوانَش
امیر خوانده علی را خدای سبحانش
به امر حضرت الله به آیه تبلیغ
گرفت دست علی را نبی به دستانش
بگفت هر که مرا مقتدا و مولا خواند
علیست رهبر و مولا، امیر و سلطانش
غدیر تکملۀ بعثت رسول خداست
رسیده اصل نبوّت به خط پایانش
ادامه ره پیغمبران به روز غدیر
بیا به خطبه احمد ببین و فرمانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
هر آنکسی که ز بحر غدیر دور افتد
بنوشد آب جهان گر، نگر تو عطشانش
علی وصیّ نبی و علی خلیفۀ اوست
علی برادر احمد، علی بود جانش
غدیر نقطۀ اتمام حجت است فقط
وگر نه گفته پیمبر بسی به دورانش
که بعد من ولیامر مرتضی باشد
نه آنکسی است که شیطان بَرَد به میدانش
ز فتنه های سقیفه نجات هر مؤمن
در این بود که کند اقتدا به سلمانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
هر آنکه دوست بفهمد ز واژۀ مولا
دوباره غور کند در دلیل و برهانش
ز دوست خواندن مولا به آیه اکمال
چه حاجت است که نازل نموده رحمانش
دوبار «بَخِِ» و معنای دوست باشد عجیب
عجب تر آن که دراز است دست لرزانش
برای آن که گذارد به دست حیدر دست
ولو که در دل او کرده فتنه حیرانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
گرفتم آنکه بود دوست معنی مولا
چرا عمل ننمودند خیل عدوانش
مگر نکرده خدا دوستی او واجب
مگر نگفته مکن دشمنی، مرنجانش
چرا کشیده گروهی صف از برای ستیز
چرا ز بعد نبی شد ستم فراوانش
اگر که دشمنیاش بود واجب، این همه ظلم
نمینمود ستمگر، به او و اعوانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
به دشمنان علی دشمنم قسم به علی
منم محّب علی جان من به قربانش
اگر محّب علی ارزنی ز حُبش را
کند به شاهی عوض، دادهاست ارزانش
هزار تاج شهی ارزشش بود کمتر
نه از ردای علی، بل ز کفش دربانش
فقیه و عالم و عارف به عرصه محشر
خوردند غبطه به جاروکشان ایوانش
به مدح او بسُراید اگر کسی بیتی
کند عطا صله، بیتی به باغ رضوانش
به «محسنی» به حق محسنت علی نظری
غلام قنبر خود از ره کرم دانش
🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃
شعر از: #مصطفی_محسنی
👈غریب مدینه
بیا بشنو از من حدیثی عجیب
ز شاهی که در شهر خود شد غریب
همانی که در بدر اسطوره شد
همانی که شد پهلوان احد
همانی که میبود خیبر شِکن
یل عرصه جنگ، مرحب فِکن
همانی کشت عَمرو بن عبدوَد
ز تیغش بسی شیر زیر لحَد
ولی با چنین وصف روزی نشست
یکی با لگد درب بیتش شکست
یکی کو به هر جنگ میکرد پشت
به عمرش کسی را به جنگی نکشت
یکی از سران فراری ز جنگ
که گفتا احد شد به ما روز ننگ
یکی کز سر ترس روز حنین
شد آوارۀ کوه، با شور و شین
چنین کس سپاهی فراهم نبود
در خانه شیر حق را گشود
نه تنها شد او حملهور بر درش
که بشکست او پهلوی همسرش
نه تنها به بانو جراحت رسید
از این حمله گشته جنینش شهید
نه تنها نمودند این فتح باب
که بستند بازوی او با طناب
چرا کرد شمیشر خود را غلاف
نکرد او چرا مثل خندق، مصاف
چرا یافت جرأت بر این شیر مرد
کسی کو فراریست حین نبرد
از آن رو که اسلام را در خطر
نبیند، نمود از کشاکش حظر
گروهی نمودند با هم کمین
که کوبند اسلام را بر زمین
به مکه طلیق به یثرب نفاق
نمودند با یکدیگر اتفاق
که گر جنگ شد بین اسلامیان
کنند حمله از پشت سفیانیان
دیگر بود آماده رزم روم
چه میکرد مولا به حین هجوم؟
اگر حمله میکرد بر غاصبین
نمیماند اسمی ز قرآن و دین
لذا مصلحت بود، صبر و شکیب
و لو آنکه گردد به شهرش غریب
شعر از مصطفی محسنی
هدایت شده از محسنی
السلام علیک ایتهاالصدیقه الشهیده
👈یا فضه خذینی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کیست زهرا من ندانم مدح آن فرزانه سرور
آنکه مداحش خدا باشد به قرآنش مکرر
هل اتی و آیه تطهیر در مدحش بیان شد
کیست زهرا آنکه در شانش خدا فرموده کوثر
در حدیث قدسی آل کسا از قول ایزد
مابقی پنجتن پروانه وار و اوست محور
کرده حق افلاک را خلقت طفیلی وجودت
آفریده مصطفی را از برای خلق حیدر
آفریده مصطفی و مرتضی را تا کند خلق
فاطمه انسیّه یعنی، حضرت زهرای اطهر
هست از سوی خدای مهربان مهریه اش آب
تا بگوید حضرت زهراست بالاتر ز گوهر
▪️▪️▪️▪️
ادرک الزهرا کسی که او راست، فهم ادرک القدر
پس بود با لیله القدر این مهین بانو برابر
کیست زهرا دختر ختم رسل یعنی محمد
کیست زهرا یادگار و میوه قلب پیمبر
کیست زهرا راضیه مرضیه و ام ابیها
کی به عالم دیده یک دختر شود بر باب مادر
کیست زهرا مرتضی را همسر و هم شأن هم همدل
آنکه هم کفوش نباشد جز علی فتاح خیبر
پرورش در دامن او یافته سبطین و زینب
جز چنین مادر نیاید این چنین اولاد دیگر
▪️▪️▪️▪️
کیست زهرا، زهره نه، مهتاب نه، شمس الضحی نه
گشته نورانی ز نور روی او خورشید انور
بضعه ختم رسل کز اذیتش اذیت شود حق
پس بود غصب فدک ایذاء حق، خلاق اکبر
ما محب این چنین بانو شدیم الحمدالله
او شفیع جمله احبابش بود الله اکبر
حجت حق بهر ما باشند اولاد امامش
خود بود حجت به معصومین ز اولادش سراسر
▪️▪️▪️▪️
با چنین جاه و جلال و منزلت دیدی چگونه
حرمتش بشکسته شد از سوی افرادی ستمگر
منزلی را کز ادب جبریل آمد با اجازه
همجه آوردند قومی بی خبر از روز محشر
لرزه بر عرش خدا انداختند از این جسارت
رعشه در هفت آسمان و در زمین افتاد لنگر
روسفید از این عمل شد بولهب در قعر آتش
روسیاه از این عمل شد دومی بدتر ز کافر
▪️▪️▪️▪️
گر سکوت و صبر تکلیف علی آنگه نمی بود
روبهان را شیر حق می کشت چون موران سراسر
مصلحت را گر رعایت حضرت مولا نمی کرد
نی اثر می ماند از قرآن، نه از دین، نی ز منبر
▪️▪️▪️▪️
آتش آوردند با ضرب لگد در را شکستند
من نمی گویم چه شد در پشت آن دیوار و آن در
لیک می گویم پس از این هجمه زهرای حزنیه
گفت یا «فضه خذینی»، چون که محسن گشت پرپر
من نمی گویم که فرزندان همه دیدند یا نه
لیک می دانم زدند آن کودکان بر سینه وسر
▪️▪️▪️▪️
من نمی دانم در اینجا سخت بر زینب گذشته
یا در آنجایی که آمد بر سر نعش برادر
بود در این علی و یاری اطفال خود کرد
لیک اندر کربلا یک زینب یک جمع دختر
نیست بابا تا که زینب را کند یاری در آنجا
یا نگهداری کند از کودکان زار مضطر
بارالها حق زهرا، باب و فرزندان و شویش
در جزا بر محسنی از چشمه احسان تو بنگر
✍ شعر از مصطفی محسنی▪️
@daftarsoroodehaimostafamohseni
هیچکس معنای کوثر نیست الا فاطمه
هیچکس دخت پیمبر نیست الا فاطمه
گر چه دارد همسرانی غیر زهرا مرتضی
هیچکس هم کفو حیدر نیست الا فاطمه
مادر گیتی نیارد مثل او دیگر زنی
هیچکس بر باب مادر نیست الا فاطمه
لا فتی الا علی یعنی است مولا برترین
هیچکس با او برابر نیست الا فاطمه
خطبه اش بهر فدک، سرمشق زینب شد به شام
الگوی آن شیر دختر نیست الا فاطمه
خمسه آل کسا مقصود حق از خلقت است
پنج تن را ثقل و محور نیست الا فاطمه
#مصطفی_محسنی
⚫️🔴قتل علی المرتضی🔴⚫️
✍ ابن ملجم آن یهودی زادۀ پست لعین
کشت از تیغ جفا آقا امیرالمؤمنین
در میان مسجد و محراب در ماه صیام
بوتراب افتاده بر روی زمین از تیغ کین
▪️ناله «تَهَدَّمَت والله ارکان الهدی»
از سما آید ز داغ حضرت یعسوب دین
یعنی از بهر علی مرتضی در آسمان
آسمانیها به غم بنشسته در عرش برین
▪️آدم و نوح و خلیل آیند بهر تسلیت
نزد احمد، کشته شد داماد ختم المرسلین
آنکه از تیغ کجش شد قامت اسلام راست
قامتش خم شد به حین ذکر رب العالمین
ای حسن برخیز دستاری به روی او گذار
تا نبیند زینب محزونه باب خود چنین
یا حسین شو مانعِ زینب که تا خیزد علی
او ندارد تاب بیند باب خود خونین جبین
▪️زینبا کم گریه کن زیرا تو داری گریه ها
از جفای ملحدین در داغهایی بعد از این
زینبا اینجا فقط یک زخم دارد باب تو
کربلا بینی هزاران زخم بر جسمی حزین
اتقیا اینجا همه دور علی بگرفته اند
اشقیا در کربلا با نیزه دور شاهدین
زیر بازوی علی بگرفته اند اینجا بسی
قتلگه بینی حسین افتاده بی یار و معین
هیچ کس اینجا طمع بر چند انگشتر نکرد
لیک می بُرّند دستی را برای یک نگین
یک قبا و یک عبا اینجا به تن دارد علی
یک تنی حتی ندارد کهنه پیراهن ز کین
مرتضی شد غسل و کفْن و دفن با صد احترام
پیکری بی غسل و کفْن و دفن افتد بر زمین
کوفیان امروز آیند از برای تسلیت
روزی آیی با اسیری باز در این سرزمین
▪️«محسنی» بس کن که زهرا را دگر طاقت نماند
فاطمه باشد عزادار امام المتقین
📝 شعر از: #مصطفی_محسنی
http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni