📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
💢خطبه۱۸۶
📣(در اصول کافی ج١، ص١٣١ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خدا شناسی است که اصول آن در هیچ خطبه ای یافت نمی شود. )
(قسمت_اول)
1⃣شناساندن صحيح خداوند سبحان
♦️كسی كه كيفيتی برای خدا قائل شد يگانگی او را انكار كرده، و آن كس كه همانندی برای او قرار داد به حقيقت خدا نرسيده است. كسی كه خدا را به چيزی تشبيه كرد به مقصد نرسيد. آن كس كه به او اشاره كند يا در وهم آورد، خدا را بي نياز ندانسته است. هر چه كه ذاتش شناخته باشد آفريده است، و آنچه در هستی به ديگری متكی باشد دارای آفريننده است، سازنده ای غيرمحتاج به ابزار، اندازه گيرنده ای بی نياز از فكر و انديشه، بی نياز بدون ياری ديگران است، با زمانها همراه نبوده، و از ابزار و وسائل كمك نگرفته است، هستی او برتر از زمان است، و وجود او بر نيستی مقدم است، و ازليت او را آغازی نيست. با پديد آوردن حواس روشن می شود كه حواسی ندارد، و با آفرينش اشيا متضاد، ثابت می شود كه دارای ضدی نيست، و با هماهنگ كردن اشيا دانسته می شود كه همانندی ندارد، خدایی كه روشنی را با تاريكی، آشكار را با نهان، خشكی را با تری، گرمی را با سردی ضد هم قرار داد، و عناصر متضاد را با هم تركيب و هماهنگ كرد، و بين موجودات ضد هم، وحدت ايجاد نمود، آنها را كه با هم دور بودند نزديك كرد، و بين آنها كه با هم نزديك بودند فاصله انداخت. خدایی كه حدی ندارد، و با شماره محاسبه نمی گردد، كه همانا ابزار و آلات دليل محدود بودن خويشند و به همانند خود اشاره می شوند، اينكه می گوييم موجودات از فلان زمان پديد آمده اند پس قديم نمی توانند باشند و حادثند، و اينكه می گوييم حتما پديد آمدند، ازلی بودن آنها رد می شود، و اينكه می گوييم اگر چنين بودند كامل می شدند، پس در تمام جهات كامل نيستند، خدا با خلق پديده ها در برابر عقلها جلوه كرد، و از مشاهده چشم ها برتر و والاتر است، و حركت و سكون در او راه ندارد، زيرا او خود حركت و سكون را آفريد، چگونه ممكن است آنچه را كه خود آفريد در او اثر بگذارد؟ يا خود از پديده های خويش اثر پذيرد؟ اگر چنين شود، ذاتش چون ديگر پديده ها، تغيير می كند، و اصل وجودش تجزيه می پذيرد، و ديگری ازلی نمی تواند باشد، هنگامی كه(بر فرض محال ) آغازی برای او تصور شود پس سرآمدی نيز خواهد داشت، و اين آغاز و انجام، دليل روشن نقص، و نقصان و ضعف دليل مخلوق بودن، و نياز به خالقی ديگر داشتن است، پس نمی تواند آفريدگار همه هستی باشد، و از صفات پروردگار كه 《هيچ چيز در او موثر نيست، و نابودي و تغيير و پنهان شدن در او راه ندارد》خارج می شود.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه186
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
💢💢💢🍃🌸﷽🌸🍃💢💢💢
💢خطبه ۱۸۶
(قسمت_دوم)
2⃣ والاتر از صفات پديده ها
♦️خدا فرزندی ندارد تا فرزند ديگری باشد، و زاده نشده تا محدود به حدودی گردد، و برتر است از آنكه پسرانی داشته باشد، و منزه است كه با زنانی ازدواج كند، انديشه ها به او نمی رسند تا اندازه ای برای خدا تصور نمايد، حواس از احساس كردن او عاجز، و دست ها از لمس كردن او ناتوان است و تغيير و دگرگونی در او راه ندارد، و گذشت زمان تاثيری در او نمی گذارد، گذران روز و شب او را سالخورده نسازد، و روشنایی و تاريكی در او اثر ندارد. خدا با هيچ يك از اجزاء و جوارح و اعضا و اندام، و نه با عرضی از اعراض، و نه با دگرگونيها و تجزيه، وصف نمی شود، برای او اندازه و نهايتی وجود ندارد، و نيستی و سرامدی نخواهد داشت؛ چيزی او را در خود نمی گنجاند كه بالا و پايينش ببرد، و نه چيزی او را حمل می كند كه كج يا راست نگه دارد؛ نه در درون اشيا قرار دارد و نه بيرون آن؛ حرف می زند نه با زبان و كام و دهان، می شنود نه با سوراخهای گوش و آلت شنوایی؛ سخن می گويد نه با بكار گرفتن الفاظ در بيان؛ حفظ می كند نه با رنج به خاطر سپردن؛ می خواهد نه با بكارگيری انديشه، دوست دارد و خشنود می شود نه از راه دلسوزی، دشمن می دارد و به خشم می آيد نه از روی رنج و نگرانی. به هرچه اراده کند، می فرماید: 《باش》پدید می آید نه با صوتی كه در گوشها نشيند، و نه فريادی كه شنيده شود بلكه سخن خدای سبحان همان كاری است كه ايجاد می كند.
3⃣شناخت قدرت پروردگار
♦️ پيش از او چيزی وجود نداشته وگرنه خدای ديگری می بود، نمی شود گفت: 《خدا نبود و پديد آمد》 كه در آن صورت صفات پديده ها را پيدا می كند و نمی شود گفت:《بين خدا و پديده ها جدایی است》 و 《خدا بر پديده ها برتر دارد》 زيرا سازنده و ساخته شده همانند تصور شوند، و خالق و پديدآمده به يكديگر تشبيه گردند، مخلوقات را بدون استفاده از طرح و الگوی ديگران آفريد، و در آفرينش پديده ها از هيچ كسی ياری نگرفت، زمين را آفريد و آن را برپا نگه داشت بدون آنكه مشغولش سازد، و در حركت و بی قراری، حركت آن را نظم و اعتدال بخشيد و بدون ستونی آن را بپا داشت، و بدون استوانه ها حفظ كرد، ميخ های زمين را محكم، و كوه های آن را استوار، و چشمه هايش را جاری، و دره ها را ايجاد فرمود، آنچه بنا كرده به سستی نگراييد. و آنچه را توانا كرد ناتوان نشد. خدا با بزرگی و قدرت بر آفريده ها حاكم است، و با علم و آگاهی از باطن و درونشان باخبر است، و با جلال و عزت خود از همه برتر و بالاتر است، چيزی از فرمان او سرپيچی نمی كند، و چيزي قدرت مخالفت با او را ندارد كه بر او پيشی گيرد، و به سرمايه داری نياز ندارد تا او را روزی دهد، همه در برابر او فروتنند، و در برابر عظمت او ذليل و خوارند، از قدرت و حكومت او به سوی ديگری نمی توان گريخت كه از سود و زيانش در امان ماند، همتایی ندارد تا با او برابری كند، و او را همانندی نيست كه شبيه او باشد، اوست نابودكننده پديده ها پس از آفرينش، كه گويا موجودی نبود.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه186
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
💢💢💢🍃🌸﷽🌸🍃💢💢💢
💢 خطبه ۱۸۶
(قسمت_سوم)
4⃣ معاد و آفرينش دوباره پديده ها
♦️نابودی جهان پس از پديد آمدن، شگفت آورتر از آفرينش آغازين آن نيست، چگونه محال است در صورتی كه اگر همه جانداران جهان، از پرندگان و چهارپايان، آنچه در آغل است و آنچه در بيابان سرگرم چراست، از تمام نژادها و جنس ها، درس نخوانده و انسانهای زيرك ، گرد هم آيند تا پشه ای را بيافرينند، توان پديد آوردن آن را ندارند، و راه پيدايش آن را نمی شناسند، كه عقلهايشان سرگردان و در شناخت آن حيران می مانند، و نيروی آنها سست و به پايان می رسد، و رانده و درمانده باز می گرداند، آنگاه اعتراف به شكست می كنند، و اقرار دارند كه نمی توانند پشه اي بيافرينند و از نابود ساختنش ناتوانند.!. و همانا پس از نابودی جهان تنها خدای سبحان باقی می ماند، تنهای تنها كه چيزی با او نيست، آنگونه كه قبل از آفرينش جهان چيزی با او نبود، بی وقت و زمان، نه روزگاری و نه مكان، در آن هنگام مهلت ها به سرآيد، سالها و ساعتها سپری شود و چيزی جز خدای يگانه قهار باقی نمی ماند كه بازگشت همه چيز به سوی اوست. پديده ها، چنانكه در آغاز آفريده شدن قدرتی نداشتند، به هنگام نابودی نيز قدرت مخالفتی ندارند، زيرا اگر می توانستند پايدار می ماندند. آفرينش چيزی برای خدا رنج آور نبوده و در آفرينش موجودات دچار فرسودگی و ناتوانی نشده است. موجودات را برای استحكام حكومتش نيافريده، و برای ترس از كمبود و نقصان پديد نياورده است. آفرينش مخلوقات نه برای یاری خواستن در برابر همتایی بود که ممکن است بر او غلبه یابد و نه برای پرهیز از دشمنی بود كه به او هجوم آورد، و نه برای طولانی شدن دوران حكومت، و نه برای پيروز شدن بر شريك و مخالف ، و نه برای رفع تنهایی بوده است. سپس همه موجودات را نابود می كند، نه برای خستگی از اداره آنها، و نه برای آسايش و استراحت، و نه به خاطر رنج و سنگينی كه برای او داشتند، و نه برای طولانی شدن ملال آور زندگيشان، بلكه خداوند با لطف خود موجودات را اداره می فرمايد، و با فرمان خود همه را برپا می دارد، و با قدرت خود همه را استوار می كند. سپس بدون آنكه نيازی داشته باشد بار ديگر همه را باز می گرداند، نه برای اينكه از آنها كمكی بگيرد، و نه برای رها شدن از تنهایی با آنها مانوس شود، و نه آنكه تجربه ای به دست آورد، و نه برای آنكه از فقر و نياز به توانگری رسد، و يا از ذلت و خواری به عزت و قدرت راه يابد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه186
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢