📚 #نرگس
✍ #رحیم_مخدومی
پرقدرت، پرتوان، خستگی ناپذیر…
قصه ی پسر بچه ای که هم می خواهد قلدری کند و هم نمی تواند محبتش به خانواده را کنار بگذارد، هم می خواهد شجاع باشد و هم ترس هایش او را عقب می راند. هم تنبل است و هم برای نرگس، خواهر نازنینش دنبال راه حلی است تا بتواند دکتری اش را بگیرد. داستان عشق و انقلاب
@daghighehayearam
دقیقه های آرام
#بریده_کتاب: صدای فروشنده از پشت سرم میآید. – مواظب باش نشکنیش. کادو را با احتیاط حمل میکنم؛ عین
📚 #نرگس
📖 #بریده_کتاب
نرگس میخندد و میگوید: «مثلا من معلم خصوصی توام. باشه؟
– باشه.
شروع میکند به درس دادن. ورپریده مثل معلمها درس میدهد؛ تازه، چهقدر هم قشنگتر!
شوخی شوخی دارم یاد میگیرم. راستی، اگر نرگس معلمم بود، چهقدر خوب میشد! هرسال یکضرب قبول می شدم. خوشا به حال آن هایی که معلم خصوصی دارند! چه قدر کیف می کنند! همین است که فرشته و کریم می توانند بدون دردسر قبول شوند؛ وگرنه با این همه قروفری که آن ها دارند، کی وقت میکنند درس بخوانند؟!
– حواست کجاست اسماعیل؟ برای تو دارم می گم.
@daghighehayearam