eitaa logo
دقیقه های آرام
86 دنبال‌کننده
2هزار عکس
938 ویدیو
18 فایل
ارتباط با ما؛ @Mohajer1310
مشاهده در ایتا
دانلود
#مادر #جوان_اهل_بیت #نشر:عهدمانا #نویسنده:نرجس_شکوریان راست و درست زندگی کردن قاعده‌های خوش‌بختی را در زندگی کسی دیدن چند روزی، چند ساعتی، لحظاتی با یک عزیز بی‌همتا گذراندن، در خانه‌ی او تکیه به دیوارش دادن و چشم دنبالش داشتن، فکر و ذهن را میزبان صحبت‌هایش کردن، دل را در کنارش بزرگ کردن ... تا بی‌نهایت... یک آرزوست... این کتاب لذت این آرزو را اندکی به جان می‌نشاند... اندازه‌ی قطره‌ای... مهمان خانه‌ی مادر عالم شدن خوش‌آمد دارد... خوش آمدید... فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه... @daghighehayearam
رمان یک بعلاوه یک : داستان روابط آزاد زن و مردها، بی‌خیالی نسبت به زن و بچه‌هایشان، خیانت و... #نقد_کتاب #یک_بعلاوه_یک #نویسنده:جوجومویز داستان زنی که شوهر غائبش مریض است. غائب است چون برای خوب شدن یکسال است پیش مادرش رفته. زن و دو بچه را رها کرده و رفته  و حالا زن با امید اینکه او خوب شود در خانه‌های مردم کار می‌کند تا خرجی دو بچه را در بیاورد. البته پسر که بچه‌ی بزرگ است فرزند زن اول شوهرش است و حالا شوهرش او را هم رها کرده و بچه‌اش را نبرده.  دخترش در مدرسه برتر ریاضی قبول می‌شود. البته باید آزمون بدهد و زن پول می‌دزدد تا او را برای دادن آزمون به شهر دیگر ببرد. پول را از خانه جوان پولداری که زن همخوابه‌اش او را دور زده و دارایی شرکتش و آبرویش را به مخاطره انداخته می‌دزدد. مرد حالا در وضعیت بدی قرار دارد که با این زن کارگر آشنا می‌شود و داوطلبانه او و دو بچه و سگشان را بر می‌دارد تا مایل ها دورتر به آزمون برساند. ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇
#نقد_کتاب #بیشعوری #نویسنده:خاویر_کرمنت قضیه از آن جایی آغاز شد که به یک باره موجی از عکس های جور وا جور کتاب بیشعوری در فضای مجازی ایجاد شد. بی شعوری یک درد است. #شعور، #درک و #فهم است که اگر نباشد داد عالم و آدم به هوا بلند میشود. اما بیشعوری که من دیدم یک کتاب بود. دوست ندارم بگویم یک اندیشه بود. چون اندیشه نبود. اندیشه از فهم و درک می آید. نویسنده ی کتاب نه اندیشه دارد نه فهم و درک. خودش همان اول کتاب اعتراف میکند که یک بیشعور است. مقدمه نویسنده من تا مدت ها از نوشتن این کتاب و حتی صحبت کردن در باره ی موضوعات  آن ابا داشتم، چرا که دوست نداشتم تمام دنیا بفهمد که من آدم بیشعوری بوده ام. اما سرانجام وجدان، دوستان و بیمارانم من را متقاعد کردند که قبلاً همه ی دنیا فهمیده اند که من بیشعور بوده ام و نوشتن یا ننوشتن در مورد آن از این جهت بی فایده است. همین جا حتما شما هم تعجب میکنید که چطور یک بیشعور کتاب می نویسد برای آدمهای باشعور. و در طول کتاب دائم خوانندگانش را متهم میکند به« بیفهم و اندیشه بودن» به «بیشعور» بودن. 👇👇👇👇👇
♨️ ✍️ 🔸اسطوره فراتر از عالم ماده است. 🔸کسی که شبیه آرزوهاست. 🔸دست نیافتنی است. 🔸کسی که در خوبی ها سرآمد است. 🔸کسی که بی نظیر است. 🔻اسطوره، نشانه ی راه است. آنقدر متفاوت است که ذهن و دل را به تسخیر در می آورد. باید مجسمه اش را ساخت. رمان می خواهد شخصیتی به نام « دیاکو » را اسطوره معرفی کند. دیاکو جوانی کرد است، که در جریان جنگ کودکی هشت ساله بوده است. مقابل چشمان او و برادرش کومله ها و بعثی ها، پدر و مادرشان را می کشند و او، برادرش را نجات می دهد. به تنهایی در تهران کار می کند و برادر کوچکش (دانیار) که دچار بیماری روحی و روانی شده را بزرگ می کند. دیاکو حالا در رمان جوانی ۳۴ ساله است و مورد تقدیس دختری بنام «شاداب» که عاشقش شده است. باز هم فداکاری می کند و به علت اینکه دختر از او ده سال کوچک تر است با او ازدواج نمی کند. دختراز خانواده مستضعفی است. دیاکو به او کار می دهد و پشتیبانی مالی اش می کند. این می شود که دیاکوی با اخلاق و جوانمرد و خوش قد و بالا و غیرتی، در ذهن دخترک (شاداب) یک اسطوره جلوه می کند. برادر دیاکو، عاشق شاداب می شود و آخر سر با تمام خلق بد و مشکلات روحی و روانیش با او ازدواج می کند و هر دو خوشبخت می شوند. 🖍 در رمان تمام تلاشش را کرده که نکات مثبت و منفی را به خوبی به چشم خواننده بیاورد. اما نه نکات حقیقی؛ بلکه آنچه را که خودش دوست داشته و خودش دوست نداشته. ▪️او وضعیت فعلی ایران را خوب نمی داند اما ◽️وضعیت آمریکا را مناسب نشان می دهد. مجاهد زمان جنگ را از ایران شاکی می داند و او را ساکن آمریکا قرار داده. 😳عجیب است بعد از این همه زجری که به کردها رفته، غیرتمندِ کرد، برای آرامش و فرار از وضعیت فرهنگی ایران، راهی آمریکا که سرچشمه ی تمام بدبختی های اوست، می شود. ◻️دانیار زخم خورده از دیدن تجاوز بعثی ها به مادرش و سر بریدن او جلوی چشمانش، جوانی سرسخت و ظاهرا بی احساس نشان می دهد. خود او کسی است که دختران را بی هیچ حد و ضابطه ای برای استفاده جنسی می خواهد. توجیهش هم این است که خود دختر ها می خواهند و او کسی را مجبور نکرده است. ▪️این عمل در طول رمان طوری توجیه شده که از او جوانمرد ساخته و دختران، هرزه خوانده شدند…. عجب است که کرد غیرتمند در مقابل ناموس ایرانی غیرت نمی ورزد تا او را از منجلاب فساد بیرون کشد. بلکه او را تا نهایت رذالت جلو می برد ولی فرد معتاد را برای ترک کمک می دهد. 🖍نویسنده رمان تلاش کرده تنهایی دختر و پسر را عادی جلوه دهد بدون آنکه به هم میل جنسی داشته باشند. یعنی آتش و پنبه کنار همند؛ در حالات و لحظات مختلف تنهایند اما مثل قدیس و قدیسه. نوجوان ها هم این را قبول ندارند اذعان می کنند که چنین نیست، اما چند سال روابط شاداب و دانیار طول می کشد و آنها پاک می مانند. 🔺کاش اینقدر به جوان القا نمی کردند مثل دو دوست می توانند در همه لحظات با هم باشند و میل سرکششان خاموش باشد. 🔳این دروغی است که حتی روانشناسان هم به آن می خندند. به هر حال سخن کوتاه می کنم؛ با اینکه 🖍نویسنده رمان های مختلف فضای مجازی یعنی پگاه با قلم و ذهن توانمندش تلاش خوبی کرده است تا فضای دفاع مقدس و بازماندگان آن و مظلومیتشان را به تصویر بکشد، اما کاش می توانست اسیر جو نشود و قوانین بشری را جانشین قوانین الهی نکند. که خدا خالق بشر است و حق این است . حرف خالق را برای خوشبختی بپذیریم. ازکنار بسیاری از نکات مورد علاقه ی جوانان می گذریم و از آنان درخواست می کنیم علی رغم تمام احساساتی که با قلم 🖍نویسنده در ذهن و فکرشان غلیان پیدا می کند؛ اندکی به محتوا و نکات ریز و درشت رمان دقت کنند؛ ما در عالم واقع زندگی می کنیم نه در خیال با آرزو هایمان… @daghighehayearam 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
برادر اول افسرده و در خود فرو رفته و خراب شده – در نظرات فیلسوفان غربی – مورد توجه سرمایه دار قرار می گیرد، مشغول کار با سرمایه دار است که معشوقه خودش و برادرش را می بیند و ازدواج می کنند. دختر خدمتکار هم با سرمایه دار ازدواج می کند و از دوستی که همیشه در بی پولی کمکشان می کرده کلاهبرداری می کند، آبرویش می رود و فرار می کنند به تایلند. در تایلند متوجه می شود برادر جنایتکارش زنده است و این دوستش به توصیه برادرش هوایش را داشته…🔘 💢آخر رمان: زنش که معشوقه برادرش بوده با برادرش ارتباط می گیرد و مرد بیمار سرطان می گیرد و می میرد، پسرش برمی گردد استرالیا داستان پدرش را می دهد برای چاپ و خودش می رود اروپا… این داستان، در حقیقت روال زندگی انسان ها در سایه ی تمدن (اندیشه و سبک زندگی) غرب و آمریکاست؛ اگر نگوییم همه ی شخصیت‌ های داستان، غالب افراد غرق در خیانت و فحشا و فساد و افسردگی و تنهایی هستند! 💢و لااقل می توان گفت شخصیت های داستان: ✔️الف) هیچ هدفی نمی توانند برای زندگی شان پیدا کنند. تقریبا هیچ شخصیتی در داستان نیست که هدف و برنامه ریزی داشته باشد؛ بداند که چه می خواهد و بداند که دارد چه می کند! ✔️ب) آزار خود و آزار دیگران، فکر کردن به خودکشی، فرورفتن در لجن زار دروغ و کلاهبرداری، همراهی در آزار و تمسخر دیگران در جای جای زندگی بشر غربی دیده می شود! ✔️ج) طبیعتا برهنگی رفتاری و اخلاقی، انسان را به برهنگی جسمانی هم می رساند! در حقیقت، تلاش می کند سه نسل از مردمی را به تصویر بکشد که به قول خودش زیر تفکر فیلسوفان غربی با حرف های تکراری و بی خود زندگی شان را به تباهی کشیده اند! اما در این کتاب می خوانید که این سبک و تمدن نه خودش و نه مردمش را خوشبخت نکرده است، بلکه تنها رنگ خوشبختی پاشیده است تا خودشان را رنگین ‌کمان نشان دهند ولی مردم باید عاقل باشند و بدانند عمر رنگین‌ کمان کوتاه است! در سرتاسر این رمان شما رنگ خوشبختی را در زندگی هیچ ‌کدام از شخصیت ‌ها نمی بینید اما پر از رذالت و سنگدلی و خیانت است! ✨در آخر به تمام دوستداران دنیای غرب توصیه می کنم رمان جز از کل را بخوانند و نقدش را هم بدانند… @daghighehayearam 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
‼‼همه نوکرها: تحریف داستان کربلا و کوچک نشان دادن جایگاه امام حسین(ع) :_محمد_رضا_حدادپور_جهرمی کتاب همه‌ی نوکرها ، داستانی زاییده‌ی تخیل نویسنده‌ای است که گرایش قلمش، به سمت نگارش ادبیات است. استفاده از کنش‌های هیجانی و چیدن معماهای ریز و درشت برای رساندن شخصیت و داستان به انتهای مقصد. نویسنده چند سالی است با این ژانر، مخاطبان بسیاری را جذب کرده است. او این بار در داستان «همه‌ی نوکرها» ماجرای حرکت (علیه السلام) از به را از ذهن و بیان یکی از همراهان کاروان بازسازی می‌کند. کتاب همه‌ نوکرها را در حد یک فرمانده‌ای نظامی نشان می‌دهد که ناچار است به دلیل تحریم‌ها و تهدیدهای موجود، طبق پازل دشمن پیش رود و تنها به عملیات‌های ایذایی و حساس بپردازد! امام معصوم(ع) از نگاه این نویسنده، فرمانده یک گروه شبه‌نظامی و چریکی است که به فکر عملیات خاص و نظامی نفوذ و شناسایی در کشور یا کشورهای دیگر است! 👇👇👇👇
⁉️چطور از دل ۱۸هزار نامه عاشق، ۳۰هزار قاتل ایجاد شد؟!   📚 : سید علی‌اصغر علوی ؛ «پاسخ‌های زیادی به معمای تاریخی «قلوبهم معک و سیوفهم علیک» داده شده است: دل‌هایی با او و شمشیرهایی بر او؟! این کتابی تلاشی است برای حل این معادله عجیب تاریخ که در مورد کوفیان گفته‌اند؛ «دل‌هایی با حسین، شمشیرهایی بر حسین!» این کتاب به دنبال پاسخی برای یک درد تاریخی شیعه خواهد بود: چرا سرنوشت، قاتلان امام حسین را از مردمان «کوفه» انتخاب کرد؟ چرا قلم تقدیر حتی یک نفر را از «شام» به کربلا نیاورد و تماماً کوفیانی را در مقابل امام‌شان قرار داد که ادعای محبت او و انتظار آمدنش را داشتند؟» 🌸🌹🌸📚🌸🌹🌸 ؛ 10,000 تومان آیدی سفارش👇👇👇 @Mohajer1310 🌹🌹🌹🌹🌹🌹