حرّ مقابل کاروان امام که در مسیر کوفه بود را گرفت و گفت: ما را فرمودهاند چون تو را دیدیم، از تو جدا نشویم تا تو را نزد عبیداللهِ زیاد به کوفه بریم. حسین علیهالسلام گفت:
مرگ به تو نزدیک تر است از این!
آنگاه رو به اصحاب کرد و فرمود «سوار شوید!»
سوار شدند و بایستاد تا زنان هم سوار گشتند و اصحاب را گفت «بازگردید!»
چون خواستند بازگردند، سپاهیان حرّ راه را بر او گرفتند. حسین گفت «ای حرّ! مادرت به عزایت نشیند! چه میخواهی؟»
حرّ گفت «اگر دیگری از اعراب این کلمه را با من گفته بود، در مثل این حالت نام مادر او را میبردم هر که باشد! ولیکن نام مادرِ تو را نتوان برد مگر به بهترین وجه.»
#ادب
#کتابآه