eitaa logo
«دمشق شهر عشق»
58 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
221 ویدیو
11 فایل
ماسینه زدیم،بی صداباریدند💌 ازهرچه که دم زدیم آن هادیدند🍂 مامدعیان صف اول بودیم💔 ازآخرمجلس شهداراچیدند😥 ♡تقدیم به ساحت مقدس حضرت زینب♡ کپی باذکرصلوات برای مدافعان حریم عشق✔️ تولدمون«۱۴٠٠/۴/۱۲»* ◆خادم ◆↓ @modafehchadoram
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ : شهیدرضاحاجی‌زاده تولد⇦ ¹³⁶⁶.⁶.¹⁰ شہادت⇦ ¹³⁹⁵.².¹⁷ محل‌شهادت⇦ خانطومان‌سوریه آدرس‌مزار⇦ گلزارشهدای‌آمل وضعیت‌تاهل⇦ متاهل‌بادوفرزند • • • شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده در تاریخ ¹⁰ شهریور ¹³⁶⁶ در شهر آمل به دنیا آمد؛ رضا در سالی به دنیا آمده بود که بهترین بندگان خدا در کربلای ⁵ خون داده بودند و او نیز همان راهی را رفت که بهترین فرزندان حضرت روح الله چراغ هدایتش بودند. از رضا دو فرزند باقی مانده و مادر می گوید که ابتدا به خاطر همین موضوع مخالف رفتن پسر بوده اما بالاخره شد آنچه باید می‌شد؛ شد. او به مادرش می گفت:«مادر جان، شیرت را بر من حلال کن؛ همان شیری که دهه ی اول محرم با اشک های شوری که برای تنهایی حضرت زینب(س) می ریختی، درهم می آمیخت و در کام من مینشست و جانم را با مهر حسین (ع) پیوند میزد.»جان رضا نیز با همین محبت آمیخته شد و یار و دیار و خانه و زندگی را گذاشت و برای دفاع از حریم جلیله مخدرهای راهی سرزمین شام شد تا مبادا ذره ای به ساحت این بانو بی حرمتی شود و تاریخ دوباره تکرارشود.
«دمشق شهر عشق»
*﷽* سلام دوستان آغاز میکنیم چله توسل به شهدا 🌀 * هفتمین روز چله* ❤️ شهید عباس دانشگر❤️ 🎁
▪️ : شهید‌‌عباس‌دانشگر تولد⇦ ¹³⁷².².¹⁸ شہادت⇦ ¹³⁹⁵.³.²⁰ محل‌شہادت⇦ حلبِ‌سوریه محل‌دفن⇦ امامزاده‌علی‌اشرف‌سمنان وضعیت‌تاهل⇦ متاهل • • • شهید عباس دانشگر¹⁸اردیبهشت ماه سال¹³⁷²در خانواده ای مذهبی ومومن در سمنان چشم به جهان گشود. او با تربیت مذهبی پدر و مادر، از همان دوران کودکی با احکام و قرآن و تعالیم دینی آشنا شد؛پدرش او را مرتب به همراه خود به مسجد محل می بردو همین باعث شده بود او از بچگی با این فضا انس بگیرد.او همیشه خنده ای بر لب خود داشت و در ارتباط با دیگران روابط عمومی بالایی داشت .او در اولین برخورد انقدر گرم و صمیمی می شد که رابطه ای صمیمی و عاطفی با اطرافیان برقرار می‌کرد.یکی از دوستان او میگوید:« اودر شب نیمه شعبان بود که مراسمی در مقری که مستقر بودیم گرفتیم و عباس از ساعت ¹² شب تا نزدیک اذان صبح در کنار پنجره مقر و زیر نور مهتاب احیا گرفت و دعا می‌خواند و گریه می‌کرد. این تنها جایی بود که دیدم عباس خلوت کرد , در صورتیکه او اصلا آدم گوشه گیر و ساکتی نبود. بعد از شهادتش که خاطرات را مرور می‌کردم, متوجه شدم که عباس آن شب برات شهادتش را گرفت.»
•••{🥀♥️}••• : شهیدمسعددعسگری تولد⇦ ¹³⁶⁹.⁶.⁸ شہادت⇦ ¹³⁹⁴.⁸.²¹ محل‌شهادت⇦ حلبِ‌سوریه وضعیت‌تاهل ⇦ مجرد • • • ایشان ابتدا در رشته الکترونیک مشغول به تحصیل شد اما پس از گذشت سه ماه، از ادامه این رشته انصراف داد و یک سال بعد با انتخاب رشته حقوق باز نتوانست آرام بگیرد و از آسمانها دور بماند و علاقه او باعث شد که مراحل گزینش و تست های پزشکی خلبانی را پشت سر بگذارد تا وارد دنیای آسمانی شدند.یکی از خصوصیات شهید ساده زیستی و ساده پوشی بود. ممکن نبود کسی از رفتار و صحبت هایش متوجه مهارت های شهید بشود، حتی خیلی از دوستانش بعد از شهادت متوجه توانایی های بی نظیر او شدند و همچنین در کنار این سادگی و بی ریایی، بسیار با سخاوت بود و هیچ وقت از کوچکترین کمکی به دوستانش دریغ نمیکرد و وسیله های خود را در اختیار دوستانش قرار می داد. شهید بزرگوار در شامگاه روز بیست یکم آبان 94 پس از عملیات آزادسازی شهر العیس در حومه حلب سوریه به همراه شهیدان احمد اعطایی، محمد رضا دهقان امیری و سید مصطفی موسوی، غریبانه به شهادت می رسد.
▪️ : شهید‌‌حجت‌الله‌رحیمی تولد⇦ ¹³⁶⁸.¹².²⁴ شہادت⇦ ¹³⁹⁰.¹².¹⁸ محل‌شہادت⇦ خوزستان آدرس‌مزار⇦ شهرستان‌باغملک • • • حجت الله رحیمی متولد بیست و چهارم اسفند ماه سال ¹³⁶⁸در شهرستان باغملک دیده به جهان گشود و در سن⁹ سالگی به عضویت پایگاه مقاومت بسیج سیدالشهدا باغملک درآمد. وی از سال¹³⁸⁰در سطح مساجد و هیأت‌های شهرستان مداحی می‌کرد و در سال¹³⁸⁵هیأت خانگی نورالائمه را با هدف گسترش فرهنگ معنوی اهل بیت عصمت و طهارت راه اندازی نمود. همزمان با راه اندازی این هیأت، چند سالی بود که در منطقه جنوب فعالیّت داشت. وی دانشجوی رشته کامپیوتر بوده و در سال¹³⁹⁰به عنوان فرمانده‌ی پایگاه بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی باغملک انتخاب شد.ایشان علاقه و تعصّب خاصّی نسبت به حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) داشت و در هر کاری از این بانوی کریمه مدد می‌جوست و ذکر یا زهرا (سلام اللّه علیها) را همیشه بر لب داشت.شهید رحیمی در حالی‌که تنها ⁶ روز تا تولّد ²² سالگی‌اش باقی مانده بود در ساعت ⁷:⁴⁵ صبح مورخه ¹².¹⁸در خرمشهر مقابل پادگان دژ زمانی که مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور بسیج دانشجویی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر ۸ در منطقه‌ی اروند کنار آبادان بود، بر اثر برخورد یکی از اتوبوس‌های راهیان نور به وی از ناحیه‌ی پهلو مانند مادرش حضرت زهرا و کبود شدن صورت، دعوت حق را لبیک گفت و به فیز شهادت نائل آمد.
: شهیدمحمدحسین‌محمدخانی شہادت⇦ ¹³⁶⁴.⁴.⁹ محل‌شهادت‌ ⇦ حلب‌سوریه‌ تاریخ‌شهادت ⇦ ¹³⁹⁴.⁸.¹⁶ • • • محمدحسین از کودکی عاشق مداحی بود. همیشه چیزی به عنوان بلندگو دستش می‌گرفت و بالا و پایین می‌پرید و می‌خواند. کافی بود نوحه یا مداحی‌ای را از جایی بشنود، آن‌قدر آن را تکرار می‌کرد که همه‌اش را حفظ می‌شد. و همین عشق و علاقه، زمینه هیئتی شدنش در جوانی را فراهم کرد.شهید محمد خانی معنقد بود که بچه‌های هیئتی باید ولایت‌پذیری را یاد بگیرند. باید یک نفر که مسئولیت را بر عهده دارد، حرف آخر را بزند و این الگویی باشد برای تبعیت از ولایت. او با رفتارهای خود هم سعی می‌کرد افراد را طوری تربیت کند که ولایت‌پذیر باشد. محمدحسین چند ماهه بود که عمویش، «ولی‌الله محمدخانی» و سه ساله بود که دایی‌اش، «سردار ساعتیان» به شهادت رسیدند. به همین خاطر حال و هوای خانه محمدخانی از همان سال‌ها با جنگ و جهاد و شهادت آمیخته بود. محمدحسین جلوتر از همه نیروها بود، برای اینکه از وضعیت همرزمانش باخبر شود، همانطور به صورت نیم خیز، سرش را برمی گرداند که آنها را ببیند، در همین حال ترکشی به پشت سرش اصابت کرده و در اثر آن به شهادت می رسد.