eitaa logo
دانش آموزان امین
6.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
هدف از تشکیل این کانال ارتباط با دانش آموزان مدارس امین هست بسی افتخار است که شما دانش آموزان عزیز در کانال ما عضو هستید با ما همراه باشید @Adalatgostarealamkojaeey
مشاهده در ایتا
دانلود
سجاده سجاد پر از اشک روان بود چهل سال خودش پای دلش مرثیه خوان بود ◾️در این شب که شام غریبان امام سجاد علیه السلام هست از خدا میخاییم به همه بیماران کرونایی شفا و سلامتی کامل بده با دلهای پاکتون دستاتون رو به اسمان بلند کنید و برای همه دعا کنید شبتون بخیرو حسینی
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا شروع سـخن نامِ توست وجودم به هر لحظه آرامِ توست دل از نام و یادت بگـیرد قـرار خوشم چون که باشی مرا در کنار سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸طلوع خورشید 🍃آغاز زندگی‌ست 🌸با طلوع خورشید،هستی 🍃به تو خوش آمد می گوید 🌸تو نیز با خورشید طلوع کن 🍃سلام صبحتون زيبـا 🌸روزتـون پر از شـادی 🍃دلتون لبريز از عشق و اميد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18729726950625.mp3
1.45M
8️⃣ 🍃 حركت امام حسين عليه السلام به سمت كوفه🍃 امام حسین عليه السلام تا روز هشتم ماه ذي حَجِّه كه همه مردم (حاجيان) براي رفتن به سرزمين مِنا در مكّه🕋 جمع مي‌شدند، در مكّه ماند و در روز هشتم با اهل بيت ( خانواده) و ياران خود از مكّه به سمت كوفه خارج شد و با اين كار به همه فهماند كه فرزندِ پيغمبر خدا، يزيد را به رسميت نشاخته و با او بيعت نكرده🤝❌ ، بلكه عليه او قيام كرده است و از طرفي به دعوت📜 مردم 👥كوفه هم جواب مثبت✅ داده بود. يزيد👿 كه از وجود مُسلم در كوفه و بيعت كوفيان با او آگاه شده بود، اِبنِ زياد را كه مردي بي دين و پليد 👹👿بود به كوفه فرستاد تا مُسلم را دستگير كرده و مردمي را كه دور او جمع شده اند ترسانده😨 و پراكنده كند. ابن زياد نيز به كوفه رفت و با تهديد، مردمِ سست ايمانِ كوفه را از دورِ مُسلم پراكنده كرد و مُسلم تنها ماند. 😞 مُسلم نگران بود؛ 😟 امّا نه نگران تنها ماندن خود، بلكه نگران امام حسين عليه السلام💚 بود كه با جواب مثبت او از بابت مردم كوفه با زن وبچّه به سمت كوفه مي‌آمدند. 😞 مُسلم هر چند تنها👤 مانده بود ولي تسليم نشد و به تنهايي در مقابل سربازان ابن زياد ايستاد و پس از مبارزه اي دلاورانه و شجاعانه😌🙂 به شهادت رسيد.🌷 🌷💚🌤💚🌷 🔶صدا پیشه: خانم زهرا صبوری مقطع ششم ابتدایی ورودی هفتم مدرسه ی حضرت معصومه س حمیده رستمی ناحیه ۸
امام حسین علیه السلام.mp3
1.68M
9️⃣ 🔶محاصره امام حسين عليه السلام در كربلا 🔶 ❤️امام حسين عليه السلام كه از ابتداي حركت از مدينه مي‌دانست در اين راه برگشتي وجود ندارد و به شهادت 🌷خواهد رسيد بارها به يارانش👥👥 اين مسأله را يادآوري كرد و مي‌فرمود: «مقصود من از اين حركت، 🔸رسوا ساختن حكومت ضد اسلامي يزيد👹 🔸و بر پا داشتن امر به معروف و نهي از منكر 🔸و ايستادگي در برابر ظلم و ستم است 🔸 و جز زنده نگه داشتن قرآن📖 و دين اسلام 🕋هدفي ندارم و بازگشتي در اين راه نيست» و بدين وسيله كسي را در اين راه مجبور نكرد. ابن زياد👹👿 براي امام حسين عليه السلام نامه اي📜 نوشت كه يزيد از من خواسته تا يا تسليم شوي و با يزيد بيعت 🤝كني يا تو را بكشم. 🗡🩸 ❤️امام عليه السلام كه شهادت 🌷در راه خدا را سعادت😌 و زندگي با ذلّت را نَنگ😒 مي‌دانست در جواب نامه نوشت: 《اين نامه در نزد من جوابي ندارد.》 ابن زياد👹😈 كه از بي اعتنايي امام حسين عليه السلام به تهديدش سخت عصباني😡 شده بود دستور داد تا امام حسين و يارانش را در سرزمين كربلا محاصره كنند و طولي نكشيد كه در دوّم محرم سپاهي عظيم و بسیار بزرگ👥👥 آنها را محاصره كردند و هر روز كه مي‌گذشت بر تعداد نيروهايشان افزوده مي‌شد 👥👥👥👥و حلقه ی محاصره را تنگ تر مي‌كردند تا جايي كه در هفتم محرّم آب💧 را بر روي ياران و زن و بچّه‌هاي امام حسين عليه السلام بستند.😞 🕯🕯🌷🕯🕯 🔶صدا پیشه: خانم زهرا صبوری مقطع ششم ابتدایی ورودی هفتم مدرسه ی حضرت معصومه س حمیده رستمی ناحیه ۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️مرد شامی یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. روزی شخصی که خانه اش در شام بود، به مدینه🏝 آمد و چشمش به مردی افتاد که در کناری نشسته بود. توجهش به اطرافیان جلب شد و از اطرافیان پرسید: " این مرد کیست❓" گفتند حسین بن علی علیه السلام💚 است. در شهر شام کسانی بر مردم حکومت می کردند که دشمن👿 امامان بودند. آن ها آن قدر درباره ✨اهل بیت علیهم السلام حرف های نادرست زده بودند که باعث شده بود مردم شام نظر خوبی درباره امامان نداشته باشند و از آن ها کینه به دل بگیرند. به همین خاطر، مرد شامی تا نام امام حسین علیه السلام را شنید، خشمگین😡 شد و شروع کرد به بد و بیراه گفتن🤭 اما امام حسین ساکت بودند و چیزی نمی گفتند... ...👇
👆...وقتی ناسزا گفتن مرد شامی تمام شد.✨امام حسین علیه السلام بدون این که ناراحت و خشمگین شوند، با نگاهی پر از مهر😊 به او سلام کردند؛ سپس چند آیه از قرآن📖 را که درباره خوش اخلاقی و بخشش و گذشت بود ، قرائت کردند و به او فرمودند:" ما برای هر نوع خدمت و کمک به تو آماده ایم " بعد هم از او پرسیدند:" آیا تو اهل شام هستی❓" مرد گفت: بله امام فرمودند: " تو در شهر ما غریبی". اگر به چیزی احتیاج داری حاضریم کمکت کنیم: حاضریم در خانه خود از تو پذیرایی کنیم، به تو لباس و پول بدهیم و ... " مرد شامی که فکر نمی کرد پس از گفتن آن همه حرف زشت و ناسزا✨امام حسین علیه السلام با گذشت، بخشش و محبت با او رفتار کنند، حالش دگرگون شد و با پشیمانی از رفتار نادرست خود گفت: " آرزو داشتم زمین شکافته می شد و من به زمین فرو می‌رفتم😔 و این چنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی‌کردم.😢 تا آن ساعت برای من در همه روی زمین کسی از حسین و پدرش مبغوض‌تر نبود، و از آن ساعت برعکس، کسی نزد من از او و پدرش محبوب‌تر نیست."😇