eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه "نان ومیوه دل" دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند. اسماعیل همیشه زمینش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد. ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند. ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصولش همان شد. زمان گندم پاشی زمین ، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید. در راز این کار حیرت ماند. اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما، برای پرندگان گرسنه ای که چیزی نیست بخورند، هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند ولی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود. دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان؛ انسان ها "نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را." برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند.
🙏الهی اگر می آزمایی تحمل و صبر مرا زیاد کن .... اگر می بخشایی ظرفیتم را افزایش ده .... اگر می ستانی گوهر کمالی را ارزانی دار ... خدایا حتی لحظه ای مرا به حال خود رها مکن امین 🙏🙏🙏🙏 🆔:♡••࿐ شبتون بخیر
تقویم نجومی اسلامی ✴️ پنجشنبه 👈29 شهریور / سنبله 1403 👈15 ربیع الاول  1446👈19سپتامبر 2024 🕋 مناسب های دینی و اسلامی. 🎇 امور دینی و اسلامی. ❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا: ✅مسافرت. ✅داد و ستد و تجارت. ✅خرید کردن. ✅خواستگاری و عقد و عروسی. ✅شکار صید ماهی و دام گزاری. ✅لباس نو پوشیدن. ✅و دیدار علماء و بزرگان خوب است. 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 مناسب زایمان نیست. 🚘 مسافرت: مسافرت خوب است. 🔭احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج حمل  است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است. ✳️لباس نو پوشیدن‌. ✳️ختنه کودک. ✳️خرید مایحتاج زندگی. ✳️ارسال اجناس به مشتری. ✳️و آغاز به کسب و کار نیک است. 🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب است. 💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، فرزند مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء امید است از یاران امام زمان علیه السلام باشد و برای سلامتی نیز مفید است. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، باعث سرور و شادی می شود. 💉💉حجامت فصد خون دادن. یا و فصد سلامت آفرین است. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 16سوره  مبارکه "نحل" است. و علامات و بالنجم هم یهتدون... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده حالتی غیر از آن حالتی  که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد و از این قبیل امور ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
💗گاهے گذشت میڪنیم 💖گاهی گذر... 💗معناے این دوفرق میڪند 💖بخشیدن دیگران دلیل 💗ضعیف بودن ما نیست... 💗آنهارامیبخشیم 💖چون آنقدرقوےهستیم 💗ڪہ میدانیم آدمها اشتباه میڪنند 💖وبزرگترین هدیہ گذشت، 💗آرامش است... 💗لحظه هاتون پر از آرامش الهی 🌱
‼️انتقاد کردن در زندگي زناشویی چیز خوبی است به شرط آن كه 👈 اولاسازنده باشد نه مخرب 👈دوما به عادت یکی از زوجین یا هر دو نفر آنها تبدیل نشود. 💢وقتی انتقاد کردن از همدیگر و به خصوص بازگو کردن این انتقادها در برابر جمع به سبک زندگی همسران وارد می‌شود 👈❌دیگر جایی برای عشق، تعهد، رابطه جنسی و دیگر ملزومات یک زندگی مشترک سالم و موفق باقی نمی‌ماند. 🖌
قوی باش؛ تا کسی شکستت نده... نجیب باش؛ تا کسی تحقیرت نکنه... خودت باش؛ تا هیچ کس فراموشت نکنه... 🖌 🖌
حكيمی به دهی سفر کرد … زنی که مجذوب سخنان او شده بود از حكيم خواست تا مهمان وی باشد. حكيم پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به حكيم رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید !حكيم به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده !!! کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان حكيم گذاشت. آنگاه حكيم گفت : حالا کف بزن !!! کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟! شیخ لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند! @daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️. #قسمت108 الهی بمیرم عمه هنوز دلش پیش یوسف بود گفتم: نه عمه جون نشنیدم فقط فهم
♥️. چند سالی میشد که از مادر و خواهرم به کل بیخبر بودم... دلم براشون تنگ شده بود. برای خانواده گرممون دلتنگ بودم... پدرم رو دلم میخواست ولی نبود... حتی پدر فرهاد هم به من بی اهمیت بود... دخترم قد میکشید و بزرگ میشد من از بزرگ شدنش لذت میبردم. روز و شبم رو با نازنین میگذروندم... گذر زمان رو نمیفهمیدم فقط وقت کشی بود و تمام... فرهاد همون سنگ روزهای اول بود و ذره ای نرم نشده بود... عمه پیر شده بود و مریض... تمام آرزوم این بود که برای یکبار هم شده یوسف رو ببینه و بعد از دنیا بره... ولی انگار یوسف آمدنی نبود و این کلبه احزان هرگز گلستان نمیشد... اما یکروز در کمال ناباوری مادرم از طریق یه آشنایی پیام فرستاده و نامه نوشته بود که به دستمون رسید: شرح نامه 👇 سلام اعظم جان دخترم امیدوارم خودت و فرهاد و دختر کوچولوتون حالتون خوب باشه... گفتم بهت خبر بدم به زودی همراه همسر جدیدم و اقدس عازم سفر به ایرانیم و تقریبا سه ماه میمونیم... امیدوارم خوشحال بشی از اومدنمون... از دور میبوسمت فعلا اعظم جان... نامه رو توی دستم مچاله کردم و دندونامو روی هم سابیدم... همسر جدید؟ حالم بهم خورد از بطنی که ازش خارج شدم... حالم بهم خورد از وجود خودم... این چه زندگی بود؟ کاش من مثل مادرم نباشم برای دخترم... علارغم اونچه که مادرم نوشته بود اصلا از اومدنشون خوشحال نشدم... جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🌀داستان کوتاه دوستی ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻢ ﯾﻪ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﯿﺴﺎﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ! ﺑﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﺶ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺧﯿﻠﯽ ﻧﯿﺴﺎﻧﺸﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻭﺷَﻢ ﺗﻌﺼﺐ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩ. ﯾﺎﺩﻣﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﻢ، ﺍﯾﻨﻘﺪ ﮐﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺧﻮﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺷﻤﺎ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟!! ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ ﭼﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻠﯽ ﺷﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﭘﺮﺕ ﺷﺪ ﺍﻭﻟﺶ ﯾﻪ ﺗﺮﮎ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺑﻮﺩ، ﺑﻌﺪ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺯﻣﺴﺘﻮﻥ ﻭ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﮔﺮﻣﺎ، ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻞ ﺷﯿﺸﻪ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ... ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻢ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺗﻌﻤﯿﺮﺵ ﮐﻨﻪ! ﺑﺲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳِﺶ ﺩﺍﺷﺖ... ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ هم ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻢ...! ﻋﯿﺒﺎﻣﻮﻧﻮ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﯽﮐﻨﯿﻢ، ﺍﯾﺮﺍﺩﺍﻣﻮﻧﻮ ﻧﻤﯽﭘﺬﯾﺮﯾﻢ ﻭ ﺍﺻﻼﺣﺶ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺰﺭگﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ... ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﺪ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻤﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺐﻫﺎ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺩﯾﺪ ﮐﻢ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ! ﻫﻤﯿﻦ ﻋﯿﺒﺎﻣﻮﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺎﺑﻮﺩﯾﻤﻮﻥ ﻣﯿﺸﻦ... ﻫﻤﯿﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﭘﺬﯾﺮﯾﻤﺸﻮﻥ!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چگونه مالک قلب همسرم شوم؟! ⭕️ آیت‌الله حائری رضوان‌ الله‌ علیه ❤️
‌‍‌‌⊱⋅─━─━──🌾⋅⊰‌‍‌‌‌‍‌‌🌸⊱⋅🌾━─━──⋅⊰