eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
483 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ 🔍 🔻در سه پست های گذشته به تشریح سه مولفه اومانیسم که ارتباط مستقیم با انسان ‌شناسی غربی داشت پرداختیم،اما برخلاف ظاهر زیبا و ، باطن این سه مولفه دارای کاکردهای غیرعقلی است که اکنون به نقد آن‌ها می‌پردازیم: 1⃣ : 🔻منابع شناخت حقیقت سه منبع ، و است. که هر کدام وظیفه ای را برای کشف حقیقت به عهده دارند،اما در ساینتیسم این منابع سه گانه‌به‌یک منبع حس آن هم با شاخصه مشاهده وتجربه تقلیل پیدا نموده است. 🔻به عبارت دیگر در درصورتی یک حقیقت کشف می‌شود که آن حقیقت در ابتدا قابل و سپس قابل و بعد از آن قابل باشد تا‌بتوان‌آن را به عنوان‌یک‌حقیقت‌مطرح‌نمود، مانند پدیده نیروی جاذبه که این مراحل را سپری کرده و اکنون به عنوان یک نظریه علمی قابل قبول است، اما نقطه ضعف این منبع، این است که بسیاری از حقایق دیگر در حوزه توانایی منبع حس نیستند، مثلاً منبع حس نمی تواند وجود یا عدم وجود غیب و یا روح را تکذیب یا تصدیق نماید. چرا که حوزه تسلط منبع حس، محدود به مسائل مادی و فیزیکی است. 🔴لذا اعلام به عنوان تنها منبع قابل اعتماد زیر را به دنبال دارد: 🔻۱. به واقعیت محدود به علت انحصار منبع: تحقیر حقیقت به عنوان آنچه که هست و وجود دارد به واقعیت به عنوان آنچه دیده و لمس می شود یکی از تبعات محصور کردن منبع شناخت به حس است. 🔻 ۲. به عقل و تحقیر عقل به علم تجربی و تحقیر علم تجربی ریاضی و زیست: تمدن غرب بعد از اعلام اینکه تنها راه تایید یا تکذیب حقیقت، علم است به این نتیجه رسید که موضوع خیلی از علوم مثل فلسفه نیز با مشاهده و تجربه قابل اندازه گیری یا تصدیق و تکذیب نیست، لذا طی یک اقدام تقلیلی اقدام به تعیین چند علم به عنوان علوم پایه مثل ریاضی نمود و اعلام کرد که سایر علوم برای اینکه بتوانند قابل اعتماد شوند باید از فرمول های علوم پایه استفاده کنند، لذا می‌بینیم که دکارت به عنوان یک فیلسوف تاثیر‌گذار در غرب اعلام می‌کند :« تا چیزی را بصورت ریاضی پیاده نکنم باورم نمی‌شود.» 🔻 ۳. انسان به رفتار شناسی: قطعاً زمانی که ملاک تصدیق و تکذیب یک حقیقت، حس و مشاهده شد، روح انسان به عنوان یک حقیقت غیر مادی و مجرد یا مورد انکار قرار می‌گیرد یا در حالت خوشبینانه به درستی شناخته و تحلیل نمی‌شود و لذا روان شناسی انسانِ بدون روح تبدیل به رفتار شناسی می شود، درست همانطور که حیوان مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. جان واتسون بنیانگذار میگوید: «رفتار شناسی انسان یک راه دارد آن هم الگو گیری از رفتار شناسی حیوان است»