eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
278 دنبال‌کننده
260 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت 🌱مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) 🌱کتاب‌ها: 🔻از اتم تا بی‌نهایت 🔻دانش‌ورزی حاصلخیز 🔻مدیر شریف 🔻ترش شیرین ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت پیشرفت ایران
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۱ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۱ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت 💠بخشی از متن: 🔸با تشکیل جهاد سازندگی، دفتر سازندگی صنایع را در سال پنجاه و هشت در دانشگاه علم و صنعت تشکیل دادیم. هدف از تشکیل دفتر این بود که بیاییم برای صنایع کشور کار بکنیم؛ یعنی بحث این بود که حالا که کارشناسان خارجی به دلیل وقوع انقلاب رفته‌اند، قاعدتاً صنایع کشور با مشکلاتی مواجه هستند، بنابراین ما برویم به حل مشکلات صنایع کمک بکنیم. پس از اندکی فعالیت در دفتر سازندگی صنایع، تعطیلی دانشگاه‌ها رخ داد و کمی بعد در 16 مرداد سال 1359 ستاد انقلاب فرهنگی –که بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد- تشکیل جهاد دانشگاهی را تصویب کرد. جهاد دانشگاهی که تشکیل شد ما که در دانشگاه علم و صنعت در دفتر سازندگی صنایع بودیم، همان تیم شدیم تیم جهاد دانشگاهی. نگاه علمی در کار 🔸در آن برهه من در تهران نبودم و بعد از تعطیلی دانشگاه‌ها، همراه عده ای از بچه ها به جهاد سازندگی کرمانشاه رفته بودیم تا گروه‌های برق را در آنجا راه‌اندازی بکنیم. یکی از شیرین‌ترین و موفق‌ترین دوره‌های زندگی من همان سال پنجاه و نه و شصت بود که به جهاد سازندگی کرمانشاه رفتیم. مأموریت اول‌مان را هم از شهرستان کنگاور شروع کردیم. با توجه به دید مهندسی‌ای که در مجموعه دفتر سازندگی شکل گرفته‌ بود، اولین کاری که من کردم، آمدم از تهران یک مهندس عمران بردم که آن چه را که می‌سازیم یک کار علمی خوب باشد؛ اگر حمام می‌سازیم، اگر جاده می‌سازیم، اگر مسجد می‌سازیم، باید سال‌های سال کار کند. موفق هم شدم که یک مهندس عمران خوب که فارغ التحصیل هند بود را به کرمانشاه بیاورم. 🔸خودم کارم را که رشته برق بود بلد بودم اما در رشته عمران به متخصص نیاز داشتیم. شاید تا یک سال و خرده‌ای که متأسفانه به علت فوت پدرم مجبور شدم به تهران برگردم، ما به اندازه کل دوران قبل از انقلاب روستاها را برق‌رسانی کردیم؛ روستاهای بزرگ و روستاهایی که بخش محسوب می‌شدند و نقاط دوردست. کارهای بسیار خوبی در حوزه عمران کردیم؛ حمام و مساجد بسیار عالی ساختیم چون نگاه یک نگاه علمی بود؛ البته نگاه علمی در کنار روحیه جهادی و خسته نشدن از کار. این باور در همه بچه‌ها بود که ما مشکلی در تولید فناوری نداریم. اعتقاد داشتیم که خداوند سرمایه فکر را در همه انسان‌ها به ودیعه گذاشته و اینگونه نیست که بگوییم آن کسی که غربی است، باهوش‌تر است و آن کسی که آسیایی یا آفریقایی است، کم‌هوش‌تر. منتها بستگی به این دارد که ما چگونه از آن استفاده بکنیم و این توانمندی‌ها را چگونه از قوه به فعل در بیاوریم. قدم اول، مرحله تعمیرات 🔸شروع به کار که کردیم، دیدیم بهتر است با یک سری کارهای تعمیراتی در زمینه تعمیر انواع ماشین‌های الکتریکی، ژنراتورها شروع کنیم. برای ما خیلی عجیب بود که چرا برخی موتورهای الکتریکی را می برند در خارج تعمیر می‌کنند، چرا نمی گذارند متخصصین داخلی تعمیر کنند؟ مثلاً دشت قزوین یک دشت کشاورزی بود که آن موقع‌ها می‌گفتند توسط اسرائیلی‌ها یا همان خارجی‌ها طراحی و ساخته شده و به لحاظ کشاورزی فوق‌العاده قوی بود. ماشین‌های الکتریکی و پمپ‌های بسیار بزرگ در آن جا استفاده می شد ولی ماشین‌ها که خراب می‌شدند، تعمیراتش را می‌بردند در خارج انجام می‌دادند. ما گفتیم این کار به طور طبیعی در داخل قابل انجام است. برای همین آموزش‌های تئوری لازم داده شد که اصول عملکرد این ماشین‌های الکتریکی چیست و بعد هم روش‌های تعمیرشان چگونه است. بعد هم چند نمونه تعمیرات دستگاه‌ها را انجام دادیم که کاملاً هم موفق انجام شد. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۲ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دا
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۲ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت 🔸بعد از مرحله تعمیر دستگاه های خارجی، بحث این بود که ما باید به کارهای طراحی و ساخت ورود بکنیم. خیلی زود از مرحله تعمیر به مرحله طراحی و ساخت رسیدیم. تازه داشتیم در عرصه فناوری پیشرفت می کردیم که عراق به ایران حمله کرد و جنگ شروع شد. با شروع جنگ، ما روی فعالیت‌هایی متمرکز شدیم که مرتبط با جنگ بود؛ قسمت لجستیک جنگ، بخش مهندسی جنگ و همچنین قسمت تأمین تجهیزات مورد نیاز نیروهای رزمنده. ما در جهاد دانشگاهی علم و صنعت بیشتر روی ساخت قطعات تجهیزاتی که از دشمن به غنیمت گرفته شده بود، کار می‌کردیم. چون بعضاً برای استفاده یا نگهداری از تجهیزات غنیمتی نیاز به تعویض یا تعمیر قطعات آن دستگاه داشتیم. این جنس غنیمتی را از جبهه‌ها می آوردند پیش ما، عملکرد دستگاه را تحلیل می‌کردیم یا یک مهندسی معکوس آگاهانه انجام میدادیم و سپس قطعات مختلفی را که لازم داشت، می‌ساختیم و تحویل مسئولین نظامی می‌دادیم و آنها می‌بردند در جبهه علیه خود دشمن استفاده می‌کردند. دوران پساجنگ 🔸جنگ که تمام شد، به طور طبیعی حوزه فعالیت جهاد هم عوض شد. برنامه‌ریزی‌هایی انجام شد که بتوانیم در چند حوزه، کارهای خوب و شاخص انجام بدهیم. ضمن این که برخی از هزینه‌های ما باید از محل درآمدهایمان تأمین می‌شد. این برای ما خوب بود؛ به لحاظ این که حتماً باید کارهای‌مان کاربردی باشد و بعد هم حتماً تجاری‌سازی شود. حتماً باید پیگیری کنیم که به فروش برسد تا منافع ما تأمین بشود. در این برهه من مدیر گروه برق ـ قدرت جهاد علم و صنعت شده بودم. تلاشمان این بود که بتوانیم در عرصه علم و فناوری کارهای جدید بکنیم. البته اینطور نبود که ما با فضای صنعت کشور بیگانه بودیم و بعد از جنگ تازه وارد صنعت شدیم. همزمان با جنگ، با صنایع هم مرتبط بودیم. 🔸ما در دهه شصت با صنعت نفت ایران ارتباط برقرار کردیم؛ مسئولین آن جا به ما گفتند اگر دستگاه «رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک» را بر اساس استاندارد انگلیسی بسازید ما از شما می‌خریم. استاندارد صنایع نفت ما انگلیسی بود. کارکرد دستگاه «رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک» در این است که از پوسیدگی کل سازه‌های فلزی که شرکت نفت درون خاک دارد، جلوگیری می‌کند. ساخت آن به لحاظ تکنولوژی‌، حدود یک سال و نیم طول کشید و دقیقاً آن را بر اساس استاندارد انگلیس (BS) ساختیم. مقداری از تکنولوژی ساخت این دستگاه را طریق از مهندسی معکوس کاملاً آگاهانه به دست آوردیم و مقداری را هم خودمان با تحلیل عملکرد آن فهمیدیم و برای ساختش طرح داشتیم. منطق ما همیشه این بوده استکه هیچ وقت نرویم چرخ را از صفر بسازیم. به هر حال آن موقع نزدیک دو سه هزار دستگاه تولید کردیم و فروختیم. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⚠️ پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۳ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد د
⚠️ پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۳ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت 🔸مدتی که از تولید رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک گذشت، دیدیم که بخش خصوصی وارد بازار شد و شروع به ساخت این دستگاه کرد. گفتیم حالا بیاییم روی دستگاه‌های پیچیده‌تری کار بکنیم. دیدیم تمام پروژه‌های صنعت نفت ایران، پروژه‌های نیروگاه‌های ایران و پروژه‌های حساس مثل نفت، گاز، پتروشیمی، پالایش و پخش، بارهای سیستم‌های حساس‌شان، حتماً باید با UPS تأمین شود. این دستگاه‌ها باید تمام‌وقت در مدار قرار می‌گرفتند. از آن طرف هم این نگرانی بود که با امکان کنترل UPSهای خارجی، با از کار انداختن اینها، یک پالایشگاه راحت از کار بیفتد. 🔸ما این دستگاه‌ها را تا بیست کیلووات ساختیم اما چون ساخت ایران بود، به شرکت های ایرانی و بزرگترین شرکت‌های مناطق نفت‌خیز بیش از دو کیلووات نمی‌توانستیم بفروشیم. یکی از مدیران صنعت نفت که وضعیت ما را می دانست گفت:«ببین! تا اسم یک شرکت خارجی کنارت نباشد نمی‌توانی اینها را در صنعت نفت بفروشی. برو یک اسم خارجی کنار خودت بگذار و بیا بفروش!» سال 76 که او این راهکار را به ما گفت، تحقیق کردیم ببینیم بهترین شرکتی که قبل از انقلاب به ایران یو پی اس می‌فروخته، چه شرکتی است. دیدیم شرکت ارسکین انگلیس است. 🔸من آن موقع دانشجوی دکترای برق دانشگاه براتفورد انگلیس بودم و به آنجا رفت‌وآمد داشتم. گفتم می‌روم این شرکت را پیدا می‌کنم و با رئیسش مذاکره می‌کنم. با شرکت که آشنا شدم دیدیم اِ! اینها تکنولوژی یک نسل قبل ما را دارند. تازه از خودش هم ندارد، از ایتالیا می‌گیرد، مارک می‌زند و به ایران می‌دهد. مدیر فنی آنجا گفت شما واقعاً UPS بیست کیلووات بر پایه IGBT می‌سازید؟ گفتم بله. گفت اگر بسازید و واقعاً اثبات شود، ما خودمان از شما می‌خریم. آقایی به اسم پیتر وینتر را برای ارزیابی به ایران فرستادند. ایشان هم یک گزارش بسیار قشنگی نوشت که «بله من دیدم که اینها صاحب دانش هستند؛ یا می‌توانیم از اینها دستگاه کامل بخریم یا دانش فنی‌اش را بخریم.» 🔸ما خوشحال و خندان این سرتیفیکیت یا گواهی کارشناس انگلیسی را برداشتیم بردیم پیش مدیر نفتی و گفتیم:«بفرما! دیدی گفتیم ما صاحب دانش دستگاه‌های UPS هستیم؟!» برگشت گفت «تو اصلاً متوجه نمی‌شوی من به تو چه می‌گویم. تو باید یک اسم خارجی کنارت باشد تا بفروشی. بدون اسم خارجی نمی‌توانی!» آخرش رفتیم به این خارجی گفتیم تو بیا اسمت را کنار ما بگذار و ما یک امتیاز استفاده از برند معتبر به تو می‌دهیم. گفت من نمی‌فهمم، تو که صاحب تکنولوژی هستی، چرا اسم من را می‌خواهی؟ 🔸هر چه به او می‌گفتیم قانع نمی‌شد. بعد رفت قضیه را به آن مشاورش که قبل از انقلاب برای فروش به ایران به او مشورت می‌داد گفت، او گفت ایرانی‌ها دوست دارند خرید خارجی بکنند و علتش این است. جالب این که این شرکت انگلیسی، همان دوره برای یکی از پروژه‌های نفت ما به ایران آمد و همان UPS با تکنولوژی قدیمی را فروخت، ولی ما نتوانستیم UPS جدید خود را بفروشیم. درنهایت با کلی پیگیری و به خاطر سابقه خوبی که در ساخت رکتیفایرهای حفاظتِ کاتُدیک از خودمان به جا گذاشته بودیم، مسئولین شرکت نفت متقاعد شدند که برای ساخت UPS هم با ما قرارداد ببندند. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند