eitaa logo
دانایی مقدمه توانایی(آتش به اختیار)
465 دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
28.1هزار ویدیو
110 فایل
#دانایی_مقدمه_توانایی، خود را به موضوعی خاص از مسایل اجتماعی محدود نمی کند. هدف آن روشنگری وانتقال مفاهیم اسلامی_انسانی و انقلابی است و شعر و ادبیات سوگلی این کانال است. ارتباط با مدیر @malh1380
مشاهده در ایتا
دانلود
(ره) در سخنرانی تاریخی خطاب به : هی نگویید که «ملت با من است»،ملت با اسلام است شما کارهایتان را خوب بکنید. ملت ایران رای داده است به جمهوری اسلامی؛ هر چه زحمت داشته و توان داشته است در طبق گذاشته است گفته ما را می‌خواهیم؛ شما اگر با اسلام بد هستید، خوب تشریف ببرید اروپا و امریکا و هرجا دلتان می‌خواهد، آنجا زندگی کنید ملت شخص نمی‌خواهد. نیست ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan‌‌
. چرا روحانی و اصلاح طلبان از سخن می گویند؟ محمد عبدالهی همزمانی طرح مجدد موضوع رفراندوم از سوي حزب اتحاد ملت و قبل تر توسط حسن روحانی که در سال گذشته با درخواست افزايش اختيارات رییس جمهور همراه بود، آن هم در بحبوحه گرانی‌های افسارگسیخته، رکود عمیق، بیکاری روزافزون و نارضایتی مردم از عملکرد دولت، این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که چرا و با چه انگیزه ای رئیس‌جمهور به عنوان شخص اول اجرایی کشور، با این سطح گسترده از اختیارات و کارنامه ضعیف ۷ ساله از رفراندوم سخن می‌گوید؟ چرا آقای روحانی و مدعیان اصلاحات تلاش دارند اوضاع را مبهم و در بن بست تفسیر و تحلیل کنند؛ در حالی که در قانون اساسی هیچ بن بستی وجود ندارد تا نیاز به همه پرسی و رفراندوم باشد؟! نگاهی به تاریخ سیاسی پس از انقلاب نشان می دهد همواره اهداف خاصی از سوی مطرح کنندگان پیشنهاد رفراندوم وجود داشته است. اینگونه جو سازی ها يادآور تجربه تلخ دوران ریاست جمهوری بنی صدر است. در فاصله زمستان ۱۳۵۸ تا بهار ۱۳۶۰ به طور مکرر عمليات رواني با موضوع ميزان اختيارات خود و طرح رفراندوم را در دستور کار داشت. در واقع بنی صدر در روزهايي که محبوبيتش به شدت سقوط کرده بود و نمايندگان ملت قصد عزل او را داشتند از دستاویز تبلیغاتی عدم اختیارات و پیشنهاد طرح رفراندوم استفاده می کرد. این واقعیتی است که جماعت غربگرا همواره زمانی که خواسته‌اند قانون را دور بزنند و یا ناکارآمدی های خود را بپوشانند، از ضرورت رفراندوم و یا کمبود اختیارات سخن می‌گویند. اما آیا مردم که در اثر سوءمدیریت دولت و گره زدن حیات و مماتشان به برجام، با تورم افسارگسیخته و بیکاری و گرانی و تنگی معیشت مواجه‌اند، سرشان با رفراندوم گرم خواهد شد؟ آیا فرستادن پالس وجود بحران فراگیر در کشور به آمریکا و تشویق او برای تنگ تر کردن حلقه فشارها خیانت به منافع ملی نیست؟ آیا جمعیت ۳۰ میلیونی تشییع کننده حاج قاسم ، رفراندوم ملی برای تایید مسیر انقلابی گری و تلقی نمی شود که روحانی اصرار دارد آن را نادیده بگیرد؟ محمدعبدالهی ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan‌‌
. از شایعه تا واقعیت؛‌ ماجرای ارتباط امام جمعه مهاباد با ساواک چه بود؟! ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ عزالدین حسینی امام جمعه مهاباد و از سران جنبش خودمختاری کردستان طی اعلامیه ای شایعات مربوط به رابطه خود با ساواک را تکذیب کرد. عزالدین حسینی با اشاره به برخی اعلامیه هایی که او را روشنفکر ومتدین ولی مورد سوء استفاده ساواک معرفی کرده است نوشته است: به نظر من چنین شخصی [همکار ساواک] نه تنها متدین و روشنفکر نیست بلکه فاسد و مفسد و کوته بین و تاریک فکر می باشد. عزالدین حسینی ادامه داد: اگر روزی پرونده من بررسی شود مشخص خواهد شد که چه اتهامات ضد دولتی در زمان حکومت سابق متوجه من بوده است. عزالدین حسینی روابط ویژه و گسترده ای با رژیم پهلوی و داشت و از سال ۱۳۴۷ توسط شاه به سمت امامت جماعت شهرستان منصوب شده بود. وی در نامه ای به کلباسی رئیس ساواک مهاباد می نویسسد «امید است در انجام وظایف محوله که هدف از آن خدمت به شاه و مردم و امن و آسایش عموم است موفق باشید، از خداوند متعال مسئلت می نمایم در خدمت به ایران و ایرانیت تحت رهبری اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر مرا تائید و موفق فرماید » رک نیمه پنهان، جلد ۱۰، بخش اسناد زمانی که عضو بود همراه تنی چند از اعضای آن شورا در کردستان به دیدن شیخ عزالدین حسینی رفت و این خاطره جالب را نقل می نماید: «شورای انقلاب هیئتی را معین کرد مرکب از آقایان: طالقانی، بهشتی و من. احتمالا هاشمی رفسنجانی هم بود که رفتیم به سنندج. ما را در محلی که مدرسه ای بود جا دادند. صبح روز دوم دیدیم بیرون محل اقامتمان چند تیر شلیک شد. بعد آقای عزالدین حسینی وارد شد. به علامت اینکه ایشان وارد می آیند از سوی سواران ایشان تیر شلیک شد. مرحوم خیلی بهش برخورد، روحانی می آید به دیدار روحانی آن هم با تفنگچی! مثل اینکه ساختمان را محاصره کرده باشند، این جور شکلی پیدا کرده بود. در این بین پرونده ای را هم آورده بودند که پرونده ساواک عزالدین حسینی بود … داشتیم پرونده او را می خواندیم که او وارد شد و آمد و نشست. مرحوم طالقانی گفت: شیخ! تفنگچی آوردی؟ جواب داد: نه! من غلط می کنم! طالقانی گفت: البته که غلط می کنی، ما آمده ایم مسئله را صلح و صفا بدهیم و شما تفنگچی آوردی اینجا دور و بر محل اقامت ما؟! … شما آن موقع که از ساواک حقوق میگرفتی، آن موقع خودمختاری نمی خواستی، حالا این ملت انقلاب کرده، می خواهی به هم بزنی؟! حسینی با شنیدن این مطلب و با دیدن پرونده ساواکش مثل مرده شد و گفت: « هر چه شما بفرمائید ما تسلیم هستیم ، ما حرفی نداریم ، غلط می کنیم با دولت مرکزی در بیفتیم» رک بنی صدر، خاطرات، به کوشش حمید احمدی، انجمن مطالعات و تحقیقات تاریخ شفاهی ایران، برلین، ۱۳۸۰، صفحه ۹۸ متن کامل روزشمار ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ را در لینک پیوست بخوانید! www.arshiveiran.com @oldnewspaper . و _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan