eitaa logo
دانایی مقدمه توانایی(آتش به اختیار)
446 دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
87 فایل
#دانایی_مقدمه_توانایی، خود را به موضوعی خاص از مسایل اجتماعی محدود نمی کند. هدف آن روشنگری وانتقال مفاهیم اسلامی_انسانی و انقلابی است و شعر و ادبیات سوگلی این کانال است. ارتباط با مدیر @malh1380
مشاهده در ایتا
دانلود
👇 @daneshvadanestan هدف روزه چیست؟ اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازى است که انسانهاى معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهاى سالم، و انسانهاى سالم خود را تبدیل به انسانهاى کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانى است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوى خداست، برنامه ترقى دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است. اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سى روز گرسنگى و تشنگى و بى‌خوابى بکشد و مثلًا شبها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزه‌اى براى انسان اثر ندارد. اسلام که نمى‌خواهد مردم بى‌جهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیارى از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه جز گرسنگى چیزى نیست؟ بستن دهان از غذاى حلال براى این است که انسان در آن سى روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. ________ ! وارد شوید!👇 @daneshvadanestan
👇 @daneshvadanestan : چه تعبير عجيبى دارد پيغمبر اكرم براى ماه مبارك رمضان، مىفرمايد: دُعيتُمْ فيهِ الى ضِيافَةِ اللَّهِ؛ شما در اين ماه به مهمانى خدا خوانده شده ايد؛ در اين ماه، خدا ميزبان است و شما ميهمان. پس به اين مقياس بفهميد چقدر درهاى رحمت الهى در اين ماه باز است! مىدانيد در رابطه ميزبان و ميهمان، اين ميزبان است كه شأن مهمان را گرامى مىدارد. هر كسى وقتى مهمان يك آدم كريم شد، به دليل اين كه مهمان است، ميزبان، او را گرامى مىدارد. فقط كوشش كنيد كه لااقل بتوانيد به صورت يك مهمان بر سر سفره اين ميزبان وارد بشويد. اوج معنويت ماه مبارك رمضان، شب هاى قدر است كه نزديك است. ما بايد در طول اين بيست روز لااقل كارى كرده باشيم كه در اين ايام و ليالى قدر [بتوانيم به صورت يك ميهمان بر سرسفره اين ميزبان وارد شويم]. اين روزه گرفتنها، اين -به خيال خودمان- زنجير بر نفس امّاره زدنها، با طبيعت مبارزه كردنها، روحانيت را غلبه دادن بر طبيعت، ذكر زياد كردن خدا، دعاى زياد خواندن، تلاوت قرآن زياد كردن، در ياد خدا زياد بودن، اينها همه آمادگى است براى اين كه در اين شبهاى احياء بتوانيم مانند يك ميهمان بر سر سفره رحمت خالق خودمان وارد بشويم [و در اين ضيافت] شركت كنيم؛ توبه كنيم، انابه كنيم، استغفار كنيم، از خداى متعال رحمت بخواهيم؛ سعادت بخواهيم براى خودمان، براى برادران مؤمن خودمان، براى جامعه اسلامى خودمان، اصلاح نفس خودمان را بخواهيم. عبادت اصلًا براى نورانيت است. ما عبادت مىكنيم براى اين كه به وسيله عبادت و به ياد خدا بودن و غير خدا را فراموش كردن، از اين ظلمت ها و كدورت ها و تيرگي ها بيرون بياييم و قلب ما به نور الهى منوّر شود. /آشنایی با قرآن/ از کانال _______ ! وارد شوید!👇 @daneshvadanestan
👇 @daneshvadanestan : در آدمی حسی هست که گاهی به خیال خود می خواهد در برابر امور دینی زیاد خضوع کند، آن وقت به صورتی خضوع می کند که برخلاف اجازه خود دین است یعنی چراغ عقل را دور می اندازد و در نتیجه راه دین را هم گم می کند. از رسول اکرم روایت شده: قَصَمَ ظَهْری رَجُلانِ: جاهِلٌ مُتَنَسِّک وَ عالِمٌ مُتَهَتِّک. یا: قَطَعَ ظَهْری اثْنانِ: جاهِلٌ مُتَنَسِّک وَ عالِمٌ مُتَهَتِّک؛ دو نفر پشت مرا و پشت دین مرا شکستند: نادان متعصب و زاهد، و دیگر عالم لاابالی. در حدیث است: خداوند دو حجت دارد؛ یکی حجت باطن، دیگر حجت ظاهر؛ حجت باطن عقل است و حجت ظاهر پیغمبران. داستان شهادت علی علیه السلام و اموری که موجب شد آن حضرت شهید شود از همین نظر... یعنی از نظر انفکاک تعقل از تدین، داستان عبرت انگیزی است. علی علیه السلام در مسجد در حالی که مشغول نماز بود یا آماده نماز می شد، ضربت خورد و در اثر همان ضربت شهید شد. درست است که «وَ قُتِلَ فی مِحْرابِهِ لِشِدَّةِ عَدْلِهِ» آن تصلّب و انعطاف ناپذیری در امر عدالت برایش دشمنها درست کرد، جنگ جمل و جنگ صفّین بپا کرد، اما در نهایت، دست جهالت و جمود و رکود فکری از آستین مردمی که به نام خوارج نامیده می شدند بیرون آمد و علی علیه السلام را شهید کرد. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 4 _______ ! وارد شوید!👇 @daneshvadanestan
. : استاد در تعریف قدر گفته است : " قدر به معنی اندازه و تعیین است. حوادث جهان از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آن تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهی است." چرا به این شب های خاص در ماه رمضان شب های قدر گفته شده است ؟ 1ـ شب قدر یعنی شب بزرگ و با عظمت، در قرآن کریم قدر به معنی شرافت و بزرگی هم آمده است. گفته شده که شب قدر یعنی شب شریف و شب بزرگ. در قرآن در سوره قدر آیه دوم آمده است: شب قدر بهتر از هزار ماه است. 2ـ شب های قدر یعنی شبی که شب تقدیر و اندازه گیری است، و خداوند متعال حوادث یک سال آینده را در شب قدر مقدّر می نماید، این حوادث از قبیل مرگ و زندگی ، روزی و ... می باشد. شب قدر و شب های قدر شبی است که انسان باید برای بدست آوردن برکات و عنایات خاص الهی تلاش و کوشش کند و از او بخواهد که سال آینده را به بهترین شکل برای او ترسیم کند، که با اراده و اختیار خود به بالاترین کمالات و سعادت ها نائل و موفق شود. دوستی برای من نوشته بود که شب قدر شب بیدار شدن است و نه شب بیدار ماندن ولی برای بیدارشدن یکی از شروط لازمش بیدار ماندن است. بیدار ماندنی همراه با تعقل ، فکر کردن و از عقل کمک گرفتن و تامل ، خوب نگریستن و دقت کردن و تدبر ، نگرش دقیق و عمیق به سرانجام هر خواسته ، آرزو ، برنامه و کار مورد نظر. نهایتا" ارتباط با سرچشمه نور و بیداری یعنی خداوند قادر متعال . دراین شب دعا کنیم که خدایا هرکسی درحق من بد کرده، غیب کرده ، تهمت زده و...من از او گذشتم توهم از او بگذر و هر حاجت و نیازی که دارد برایش برآورده کن و دعای او را پاسخ مثبت بده و اگر من هم دانسته و ندانسته درباره هرکسی بدی و ...کرده ام به دل او بینداز که دراین شب او هم چنین دعائی بکند و از من بگذرد و توهم بگذری و بهترین ها و آخر و عاقبت بخیری را در این شب های قدر به همه عنایت فرما . التماس دعا _ ! وارد شوید! 👇 @daneshvadanestan‌
. معلم زمانه ما؟ سالروز شهادت را به نام نامگذاری کرده اند. بخاطر شخصیت علمی و آموزشی و تربیتی این علامه بزرگوار. هم امام خمینی(ره) و هم امام خامنه ای آثار وی را بدون استثنا تأیید کرده ونسلهای مختلف را به مطالعه و فراگیری آثار ایشان فراخوانده اند. اما باتوجه به شرایط روز؛ گاهی مسئله ای پیش می آید که پاسخ آن درآثار وکتب شهید مطهری یا سایر علمای بزرگوار دوران گذشته دیده نمی شود. در این شرایط چه بایدکرد؟ مؤمنین و نیروهای انقلابی باید به چه کسی مراجعه کنند؟ رهبرانقلاب برای این مسئله صریحاً مصداق معرفی کرده اند: «بنده نزدیک به ۴۰سال است که جناب آقای مصباح رامیشناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحبنظر درمسائل اساسی اسلام ارادت قلبی دارم اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر،خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر میکند». «این هجوم های تبلیغاتی را که به شخصیت های برجسته، به انسان های والا و با اخلاق برجسته می کنند، اینها همه اش نشان دهنده ی اهداف و نیات دشمن است. یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتاً این شخصیت عزیز، جزو شخصیت هایی است که همه ی دلسوزان اسلام و معارف اسلامی از اعماق دل بایستی قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار می گیرند ... حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم هر جایی که باشد، آنجا را دشمن زود تشخیص می دهد». داوود مدرسی یان ___ @daneshvadanestan
یک روز می‌فهمیم زندگی دنیا اصلا زندگی نبوده! «يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» انسان می‌گوید: ای کاش برای زندگی‌ام چیزی پیش فرستاده بودم! انسان وقتی وارد صحرای قیامت و عالم آخرت می‌شود تازه می‌فهمد که زندگی‌اش آن است و این که در دنیا بوده اصلا زندگی نبوده بلکه جلسه‌ی امتحان بوده. درست مثل یک دانشجو که ساعتی در جلسه‌ی امتحان است و آن امتحان، سرنوشتش را در همه‌ی عمر و برای ده‌ها سال تعیین می‌کند. در این‌جا تعبیر قرآن تعبیر عجیبی است، کأنه می‌خواهد بگوید قبل از این‌جا اصلا زندگی نبود. «يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» ای کاش برای زندگی‌ام چیزی پیش فرستاده بودم. ✍ ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
نظر و تحلیل در مورد چهارشنبه سوری : قرآن منشأهايي براي بي ريشه كه آنها را به درختان بي ريشه تشبيه مي كند ذكر مي كند. يكي از آنها تقليد است. البته قرآن با كلمه مطلب را بيان نكرده است. با تعبير ديگر بيان كرده است. تعبير قرآن تبعيت كوركورانه از گذشتگان، از پدران، مادران، آباء و اجداد است. اين هم از است كه قرآن روي آن زياد تكيه كرده است و آن را منشأ لغزش و خطاي بشر مي داند و سخت انتقاد مي كند. مثلا مي گويد: آنها چنين مي گويند: «انا وجدنا آبائنا علي امه و انا علي آثارهم مقتدون» اينها مي گويند: ما پدران خود را بر يك طريقه اي يافته ايم و ما هم همان پدران خودمان را مي گيريم و مي رويم. به تعبير امروز: سنت گرايي؛ حالا اين تعبير درست است يا غلط و بهتر از اين هم مي توانستيم تعبير پيدا كنيم. به هر حال اين كلمه امروز رايج شده است. قرآن سنت گرايي را محكوم مي كند اما اشتباه نشود! ضد سنت گرايي را هم قرآن مي كند. هر دو را محكوم مي كند. چطور؟ قرآن فقط عقل گرايي و منطق گرايي را تأييد مي كند. قرآن مي گويد: هر امر به قديمي و هر سنت قديمي را به دليل آن كه گذشتگان ما چنين مي كرده اند، نياكان ما اين بوده اند و ما بايد راه نياكان خودمان را برويم، انجام دادن، محكوم است، چرا؟ مي گويد ممكن است نياكانتان اشتباه كرده باشند، ممكن است نياكانتان عقل و نداشته باشند. آن كه دليل نمي شود. نياكان ما در گذشته چنين مي كرده اند، ما هم چنين مي كنيم! آخر مي شود، بسياري از خانواده ها (كه بايد بگوييم: خانواده هاي نادان) آتشي و هيزمي روشن مي كنند، بعد آدم هاي سر و مر و گنده از روي آتش مي پرند: اي آتش زردي من از تو، سرخي تو از من! اين چقدر است كه مي پرسيم چرا چنين مي كنيد؟ مي گويند: اين كي سنتي است ميان ما مردم، از قديم پدران ما چنين مي كرده اند. قرآن مي گويد:« اولو كان آباوهم لا يعقلون شيئا.» اگر هم گذشته تان چنين كاري مي كردند شما وقتي مي بينيد يك كار احمقانه است و دليل پدران شماست رويش را بپوشانيد. چرا اين سند حماقت را سال به سال تجديد مي كنيد؟ اين فقط يك سند است كه كوشش مي كنيد اين سند حماقت را هميشه زنده نگه داريد، ماييم كه چنين پدر و مادرهاي داشته ايم: «اولو كان آباوهم لا يعقلون شيئا».  نشريه نصيحت ، 490 _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزاره "اقتصاد باید رعایت منافع مستضعفان -یعنی عدالت اجتماعی- را درنظر بگیرد"؛ چگونه گزاره ای علمی است؟! ۱- علم، کشف حقایق و هست هاست. پس هر چیزی که به "حقیقت قابل کشفی" رسید، "علمی" است. یعنی قابل "بحث علمی" است نه صرفاً "قبول ارزشی و هنجاری". ۲- عدالت، "رعایت استحقاق ها"ست. رسیدن محروم شدگان به حق شان، عدالت است. ۳- "استحقاق"، تابع "وضع طبیعی" است نه "صرف جعل و اعتبار"! وضع طبیعی گوسفند (از دندان تا هاضمه) "سند واقعی" برای استحقاق علف است. "وضع طبیعی انسان" (با فکر و اختیار و...) "سند واقعی" برای حق بیان، رأی و...است. لذا قابل بحث بین المللی و برون فرهنگی است. ⬅️ از اینرو استحقاق ها (و بالتبع عدالت) ، "قابل کشف" در "واقعیت عینی و اجتماعی" است. "ارزش" شدنش (حُسن عدل) هم از باب "تطابق آراء عقلاء" و از "بدیهیات" است. * * * ۴- در یک جامعه، انسانها در وضع اوّلی، شبیه هم اند؛ پس "فرصت برابر داشتن"، "حقی مبتنی بر واقعیت" آنهاست. ۵- "محرومیت های صناعی و ساختاری"، خلاف وضع طبیعی جامعه، پس "غیر علمی" است! بالعکس، رفع آن ساختارهای ناعادلانه، "لحاظ وضعیت طبیعی اجتماع" و کاملا "علمی" است. ۶- فرصت سازی برای "ورود خیل محرومین به تولید و توزیع"، قطعا "بزرگتر شدن کیک اقتصاد" و بالتبع "رشد و پیشرفت" را موجب می شود. یعنی: عدالت=پیشرفت یا "پیشرفتِ مردم پایه" = عدالت. "اقتصاد مردمی" در مقابل "اقتصاد دولتی" و "اقتصاد خصوصی"، دقیقا همین را میگوید: پیشرفت مردم پایه = عدالت! محسن قنبریان __ ! وارد شوید! @daneshvadanestan